واضح آرشیو وب فارسی:بازتاب آنلاین: جامعه - كودكان، اولين قربانيان فقر، نابرابري و خشونت
جامعه - كودكان، اولين قربانيان فقر، نابرابري و خشونت
سعيد مدني :در سالهاي اخير فقر، نابرابري و خشونت به عنوان عوامل تهديدكننده سلامت كودكان مورد توجه جدي سازمانهاي مدافع كودكان و همچنين فعالان مدني در اين حوزه قرار گرفتهاند. 17 مهرماه مصادف با 8 اكتبر روز جهاني كودك فرصتي است تا وضعيت كودكان ايران از اين زاويه مورد بررسي قرار گيرد. صاحبنظران در اولين مواجهه با كودكآزاري به دو سوي اين پديده يعني آزارديده و آزاردهنده توجه ميكنند. از اين ديدگاه آزارديده قرباني و آزاردهنده متهم است، بنابراين تمامي تلاشها به سمت حمايت از كودك آزارديده و محكوم نمودن آزاردهنده سوق مييابد. اين اتفاقا طبيعيترين واكنش است كه ممكن است هر انسان سالم يا ناظر بيطرف انجام دهد. در مطالعات مربوط به كودكآزاري نيز غالبا توجه و تاكيد اصلي بر كودك آزارديده متمركز است و كمتر ويژگيهاي آزاردهنده يا علل آزار كودك توسط وي بررسي شده است. زماني كه كودك آزاري به عنوان يك پديده مستقل و مجرد از زمينه اجتماعي و شرايط وقوع آن بررسي شود، طبيعتا مسئله مهم حمايت قرباني و محكوم نمودن متهم و احيانا سپردن وي به مقام صالحه براي تنبيه است. اما وقتي كودكآزاري در بستر و زمينه اجتماعي كه در آن واقع شده مطالعه شود، به مسائل هر دو سوي پديده به عنوان قربانيان مجموعه شرايط اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي توجه ميشود. اگرچه شواهد موجود حاكي از وجود كودكان آزارديده و آزاردهندگان كودكان دز گروههاي مختلف اجتماعي است، اما مطالعات نشان ميدهد برخي زمينههاي اجتماعي افراد را بيشتر مستعد آزارديدن يا آزار دادن ميكند. برخي از مهمترين اين ويژگيها عبارتند از:
1-كودك آزاري در ميان خانوادههاي فقير بيشتر از خانوادههاي متوسط يا مرفه شايع است. فقر و كودك آزاري همبستگي نسبتا زيادي با هم دارند. كودكاني كه در خانوادههاي فقير زندگي ميكنند بهدليل شرايط و محدوديتهاي موجود از ايمني كمتري نسبت به ديگر كودكان برخوردارند. نيازهاي بهداشتي، تغذيهاي، آموزشي و رواني اين كودكان به خوبي برآورده نميشود و تحت تاثير فضاي زندگي ناديده گرفته ميشوند. از سوي ديگر فقر، سلامت جسمي و رواني خانواده و والدين را نيز به خطر مياندازد. در شرايط نامناسب اقتصادي احتمال بهدنيا آمدن كودك نارس و عقبمانده ذهني افزايش مييابد. بنابراين فقر به شكل مستقيم يا غيرمستقيم (فراهم آوردن عوامل فردي و خانوادگي زمينهساز كودكآزاري) ميتواند ميزان بروز و شيوع كودك آزاري را افزايش دهد. نتايج تحقيق درباره پروندههاي موجود در يك درمانگاه در شهر تهران نشان ميدهد 51 درصد از خانوادههاي كودكان آزارديده به طبقه اقتصادي ضعيف جامعه (فقير) تعلق داشتهاند، 40 درصد خانوادهها وضعيت اقتصادي متوسط داشتند و تنها 9 درصد آنها متعلق به گروه مرفه اجتماع بودند. بدين ترتيب نتايج نشان ميدهد شيوع سوءرفتار جسماني نسبت به كودك در خانوادههاي با سطح درآمد پايين، بيشتر ميباشد. 2- برخي مطالعات در سطح شهر تهران نشان دادهاند بين شيوع آزار جسماني كودكان و نوع منزل مسكوني آنها ارتباط معنادار آماري وجود دارد، زيرا آزار اعمال شده نسبت به كودكان ساكن در منازل استيجاري نسبت به كودكاني كه در منازل سازماني و شخصي ساكن بودند، بيشتر بوده است. 3- محل سكونت و محيطي كه كودكان در آن پرورش مييابند نقش مهمي در سلامت آنها دارد. بررسي پروندههاي كودك آزاري جنسي در تهران كه به سازمان پزشكي قانوني ارجاع داده شدهاند نشان ميدهد شايعترين محل ارجاع موارد كودك آزاريجنسي، ناحيه جنوب شهر تهران، با شيوع 9/28 درصد بوده است، پس از منطقه جنوب تهران مناطق شرق، ، اسلامشهر، غرب و شمال قرار داشتند. 4- كودكآزاري درميان سوءمصرفكنندگان مواد بيش از ساير گروهها شايع است. نتايج مطالعه روي كودكان مراجعهكننده به سه درمانگاه شهر تهران نشان داد كه يكي از مهمترين ويژگيهاي خانوادگي كودكان آسيبديده جسمي، اعتياد يكي از اعضاي خانواده آنها ميباشد. بدينترتيب كه در خانواده حدود يك چهارم كودكان آزارديده جسماني كه مورد مطالعه قرار گرفتند، يكي از اعضاي خانواده معتاد بود. 5- مطالعات متعدد بر ارتباط بين شغل والدين خصوصا پدر و كودكآزاري صحه گذاشتهاند. دانشآموزان داراي پدران بيكار يا داراي شغل كارگري و كشاورزي نسبت به ساير دانشآموزان گزارش بيشتري از آزار و انواع غفلت دادهاند. يافتههاي پژوهشي در شهر تهران نشان داده كه بين شغل پدر و سوء رفتار عاطفي، جسمي و جنسي، ارتباط معنادار آماري وجود دارد و دانشآموزان داراي پدر كارگر بيش از بقيه، انواع آزار را گزارش كردهاند. با بررسي وضعيت اشتغال مادر نيز مشخص شد كه بين شغل مادر و سوءرفتار جسمي و جنسي كودكان ارتباط معنادار آماري وجود دارد. يعني دانشآموزاني كه مادر شاغل داشتند گزارشهاي كمتري از سوء رفتار جنسي و جسمي ارائه دادند. 6- با افزايش انواع استرس در محيط زندگي اگرچه سلامت همه افراد در معرض تهديد قرار ميگيرد اما كودكان در اين زمينه صدمات بيشتري متحمل ميشوند. يافتههاي پژوهشي نشان داده يكي از عوامل موثر در اعمال آزار جسماني نسبت به كودكان، رويارويي خانواده با نوعي استرس حاد بوده است. در مطالعهاي در مورد كودكاني كه مورد آزار جسمي قرار گرفته بودند مشخص شد حدود يكچهارم از خانوادههاي كودكان آزارديده در طول شش ماه قبل از آزار استرس حاد و شديدي را تجربه نمودهاند. 7- شواهد زيادي در مورد رابطه بين انزواي اجتماعي و روابط اجتماعي محدود خانواده با افزايش خطر بدرفتاري و بيتوجهي به كودكان وجود دارد. مطالعات نشان ميدهند كه خانوادههايي كه شبكه اجتماعي گستردهاي ندارند، ميزان بدرفتاري بالاتري را نسبت به فرزندان اعمال ميكنند، خانوادههايي كه با ديگران كمتر تماس دارند و كمتر از خانواده اصلي و ديگر بستگان كمك دريافت ميكنند يعني از سرمايه اجتماعي پايينتري برخوردارند، احتمال اينكه سلامت فرزندانشان را تهديد كنند بسيار بيشتر است. وقتي بين عوامل فشارزا و حمايتهاي دريافتي تعادل وجود نداشته باشد و ميزان عوامل فشارزا (چه در ارتباط با كودك، والدين يا شرايط اجتماعي) بيشتر از ميزان حمايتهاي دريافتي باشد، احتمال بدرفتاري با كودك افزايش خواهد يافت. اين فرض وجود دارد كه خانوادههايي كه حمايت اجتماعي دريافت ميكنند و كمك و راهنمايي جهت اجراي نقش خود دارند و يا دوستاني دارند كه بتوانند شنونده درد دلهاي آنان باشند و علائم و نشانههاي غير عادي رفتاري آنان را بديشان گوشزد نمايند، كمتر ممكن است تهاجمات بدني را نسبت به كودكان انجام دهند. با توجه به نكات بالا و شرايط پيش روي كودكان ايران كه بزرگسالان براي آنها رقم زدهاند، چگونه ميتوان انتظار داشت نسل آينده از سلامت كافي براي ايفاي نقش مفيد، موثر و كارآمد برخوردار باشد. در واقع جامعه و محيطي كه كودكان به ناچار بايد در آن به حيات خود ادامه دهند، امنيت فردي، اجتماعي و اقتصادي را از آنها سلب كرده و شرايط پرخطري را در برابرشان گشوده است، زيرا: شاخصهاي موجود حاكي از روند فزاينده، فقر و نابرابري در جامعه ايران است. شيوع اختلالات رواني به ميزان خطرناك و قابل توجهي افزايش يافته است. جمعيت سوء مصرفكنندگان مواد رو به افزايش است. هر روز تعداد بيشتري از پدران و مادران در معرض تهديد بيكاري هستند. شواهد جدي از فرسايش روزافزون سرمايه اجتماعي حكايت دارد. خشونت خصوصا خشونتهاي شديد مثل قتل، خودكشي و ضرب و جرح استرسهاي محيطي جدي را در دنياي پيرامون كودكان بازتوليد ميكند. به دليل بحران مسكن و افزايش قيمت آن گروهي از خانوادههاي ايراني امكان سكونت در خانههاي شخصي خود را آرزويي دست نيافتني ميپندارند. گروه ديگري نيز كه هر سال و ماه قدرت ماليشان – به دليل تورم و افزايش نرخ اجارهبها – كمتر ميشود راه اسكان غير رسمي و پناه بردن به مناطق حاشيه شهرها را برميگزينند. با عنايت به موارد فوق به نظر ميرسد آزاردهندگان كودكان و كودكان آزارديده هردو قرباني نظام اجتماعي هستند كه بهدليل تصميمات غلط و بيصلاحيتي و ناكارآمدي، زمينههاي مستعد شيوع و بروز انواع مشكلات اجتماعي از جمله كودكآزاري را فراهم آوردهاند. روز جهاني كودك فرصتي است تا بزرگسالان به دنياي سراسر ناامن، خشن و پر خطري كه براي كودكان ايران ساختهاند، بينديشند تا شايد با تجديد نظرهاي اساسي و مهم، بخشي از ديون به قربانيان تصميمات نابخردانه خود را جبران كنند. به اين ترتيب تشديد مجازات كودكان مجرم و خصوصا اجراي احكام اعدام در مورد آنها ظلم مضاعف است به كودكان و تنها نتيجه آن به فراموشيسپردن نقش كليدي و بلامنازع برخي از بزرگسالان است در ايجاد و گسترش فقر، نابرابري و خشونت.
سه شنبه 16 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: بازتاب آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 401]