تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 23 اسفند 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):نیکوترین مردم از نظر ایمان، خوش خلق‌ترین و با لطفترین آنها نسبت به اهل خویش است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

مبل کلاسیک

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

کفش ایمنی و کار

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

ویزای توریستی ژاپن

قالیشویی اسلامشهر

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1865045841




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اين سه نفر


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
(اين سه نفر
اين سه نفر   نويسنده: جوزف اونيل مترجم: فرشيد عطايي   (بهترين رمان نويسها، بدترين اقتباسهاي سينمايي)   فيلم رابرت بنتون،به نام ننگ بشري که بر اساس رماني به همين نام ساخته شده، در آغاز سه استاد دانشگاه را نشان مي دهد که در محوطه آفتابگير دانشگاه دارند قدم مي زنند و غرق شوخي در مورد «مونيکا لوينسکي» هستند. با ديدن اين صحنه بلافاصله دو نکته به ذهن بيننده مي آيد:اين که ما در تابستان پر از زهدفروشي سال 1998 قرار داريم (صداي خارج از قاب گري سينيس با لحني جدي اين نکته را تأييد مي کند)؛و اين که ما در دنياي «فيليپ راث» قرار داريم،دنيايي که در آن مردان مضطرب هوسباز با فصاحت و رواني اغراق آميزي درباره ي دغدغه هاي اخلاقي و متافيزيکي زمانه ي ما صحبت مي کنند. اين، دنيايي است که بي شمار خوانندگان آمريکايي با آن آشنايي دارند و در طول پنج دهه ي اخير،با ديدگاههاي پيچيده و پر از حسرت دنياي مردانه اي که «سال بلو» و «جان آپدايک»ارائه کرده اند،ارتباط برقرار نموده اند؛اين دو نويسنده از نظر خيليها، لايق دريافت مدال بهترين رمان نويس زنده آمريکايي هستند.( موريسن،پينچون، دليلو؟ نوآمده ها فقط در حد مقايسه مطرح اند.) يکي ديگر از نکات عجيبي که به طور مشترک در مورد بلو يا راث و آپدايک ( از اينجا به بعد«اين سه نفر») وجود دارد، اين است که ارتباط آنها با هاليوود فوق العاده بي ثمر بوده. در واقع، از ميان بسياري ازآثار داستاني که آنها منتشر کرده اند، فقط پنج تا (البته تا پيش از ننگ بشري) به فيلم تبديل شده اند. و تازه چند تا از اينها واقعاً به ياد آدم مي آيد؟ براي يادآوري، رمانهايي که ازاين سه نويسنده تبديل به فيلم شده اند، اينها هستند: خداحافظ، کلمبوس و شکايت پورتنوي نوشته راث، seize the Day نوشته ي بلو و بدو ربيت و ساحران ايست ويک نوشته ي آپدايک.(کارهاي ديگري هم از راث و بلو براي اقتباس انتخاب شده اند،ولي تعدادشان خيلي اندک بوده؛ بسياري از کارهاي آپدايک براي تبديل شدن به فيلم انتخاب شده اند، ولي اين هم هنوز در حد حرف است و بايد منتظر ماند و ديد آيا واقعاً ساخته مي شوند يا نه.)چرا اين گونه است؟ هر چه باشد، ظاهراً انواع و اقسام رمانها به روي پرده ي نقره اي رفته اند و همان گونه که اقتباس رمان مايکل کانينگهام (رمان ساعات که برنده جايزه پوليتزر شد)اخيراً به ما يادآوري کرد، آثار ادبي تحسين شده نيز مي تواند باعث به وجود آمدن فيلمهاي تحسين برانگيز شوند. اولين و شايد واضحترين دليل اين که چرا رمانهاي اين سه نفر به فيلم تبديل نمي شوند،نوع «ضد قهرمان»هاي آنهاست. اين ضد قهرمانان بر روي کاغذ شخصيتهايي پيچيده و جذاب هستند، شبيه به هر کس؛ولي در فيلم، بي برو برگرد به ميان سالهايي احمق و دست و پا چلفتي تبديل مي شوند. براي مثال، رمان Seize the day (1986) ؛ در اين رمان «تامي ويلهلم» ( که يکي از سمپاتيک ترين شخصيتهاي خلق شده در ادبيات داستاني آمريکاست)،شخصي است با موهاي بور، هيکلي و داراي حرکاتي آهسته و با طمأنينه؛ولي در فيلم، نقش او را رابين ويليامز بازي مي کند که آدمي است با موهاي سياه، کوچک اندام و داراي حرکاتي پرشتاب که يک لحظه از جنب وجوش باز نمي ايستد. و در اندک مدتي اعصابتان خرد مي شود.«خواندن» اين که تامي ويلهلم «کوهي از تيکهاي عصبي» بود يک چيز است و «ديدن» اين که او دچار تيک عصبي مي شود چيز ديگر.و نيز بيننده، چون خواننده، از ديدن ژوليدگي و شلختگي تامي متأثر نمي شود.درواقع شما او را بابت اين قضيه مورد نکوهش قرار مي دهيد و مي گويد کاش دست از شلختگي بردارد.در واقع پيش خود مي گوييد کاش فيلمي تماشا مي کرديد که شخصيتهاي آن جوانتر بودند و زنها هم در آن بازي مي کردند خداحافظ،کلمبوس (با بازي الي مک گرا و ريچارد بنجامين) شايد جذابترين و موفقترين اقتباس از رمانهاي «اين سه نفر» باشد. سينما فقط با دنياي دروني آدمهاي پير نامهربان نيست ،بلکه با دنياي بيروني آنها نيز نامهربان است .البته در مورد يک استثناي برجسته وجود دارد و آن درباره ي اسميت ساخته الکساندر پين است. پين در اين فيلم به درستي گمان مي کند که جذبه ي جادويي جک نيکلسون مي تواند بيننده را با فيلم تراژدي /کمدي آرام او درگير کند؛شخصيت اين فيلم ممکن است از هر يک از سري رمانهاي «ربيت»ي آپدايک بيرون آمده باشد. در واقع، اشميت از رماني نوشته لوئيس بگلي بيرون آمده و يا به عبارتي صحيح تر، از آن دور شده، زيرا پين، شخصيت «اشميت» را تغيير داده است؛ اشميت در کتاب، در جزيره ي ثروتمند و يهودي نشين «لانگ آيلند» زندگي مي کند، ولي در فيلم، او يک غير يهودي است که در «اماها» (زادگاه خود پين) زندگي مي کند. يک دليل ديگر کم بودن تعداد فيلمهاي ساخته شده بر اساس کارهاي فيليپ راث و سال بلو، فيلمهاي وودي آلن است. براي مثال، آدم وقتي شکايت پورتنوي (1972) را تماشا مي کند، احساس مي کند که نسخه ديگري از آن را جاي ديگر ديده است. اين که تمام فيلمنامه هاي آلن،«اورژينال» (اصيل) است،نکته حائزاهميتي است.او بابت فيلمنامه هاي خود مديون تخيل ديگران نيست و يا دچار نگراني خاص اقتباس آثار ديگران نمي شود.دراين ميان مهمترين نکته ميزان دور شدن از منبع اقتباس است.(براي مثال اقتباس اسپايک جونز را ببينيد.) در واقع،هر چه رمان نويس بزرگتر باشد، فيلمنامه نويس هم تمايل کمتري به دور شدن از اصل اثر دارد. با تمام احترامي که براي درباره ي اشميت لوئيس بگلي قايليم،معلوم نبود اگر الکساندر پين شاهکار تثبيت شده اي چون هديه هامبولت را اقتباس مي کرد، باز مي توانست در ايجاد تغييرات به همان اندازه به خود آزادي بدهد؟ در حقيقت، اقتباسهايي هم که تا حالا از کتابهاي اين سه نام بزرگ انجام گرفته، همگي به اصل اثر وفادار بوده اند،ولي همان گونه که ننگ بشري ثابت مي کند، چنين وفاداري مي تواند نتيجه عکس بدهد. در ننگ بشري آنتوني هاپکينز (درنقش «کولمن سيلک»، يک آمريکايي آفريقايي که خود را سفيدپوست جا مي زند) در کنار نيکول کيدمن قرار مي گيرد:با در کنار هم قرار گرفتن اين دو ، ظاهراً وضعيت اميدوار کننده اي ايجاد مي شود، چون هاپکينز نقش يک آدم پير و فکور را بازي مي کند و قرار دادن نيکول کيدمن با آن حضور پر جاذبه اش مي تواند نقطه مقابل خوبي براي نقش هاپکينز باشد. ولي مشکل در اين است که کيدمن نقش «فونيا فارلي» را بازي مي کند؛ يک نظافتچي و کارگر مزرعه که فيلم از ما مي خواهد باور کنيم که تمام آدمهاي صاحب بصيرت فيلم او را يک سفيدپوست آشغال مي دانند و هيچ احتمالش را نمي دهند که او وارد ماجراي عاشقانه شود. ولي تماشاگر اين را باور نمي کند،حتي يک لحظه، اتفاقاً به نيکول کيدمن زيبارو خيلي خوب هم مي آيد که وارد ماجراي عاشقانه شود،مخصوصاً که طرفش بخواهد يک استاد دانشگاه پير و هوسران هم باشد؛البته اگر مضحک بودن نقشي که کيدمن بازي مي کند نبود،بازهم چنين چيزي به او مي آمد؛ نقش کيدمن اين است: يک خانم بي سواد با اين حال داناي با اين حال خود ويرانگر با اين حال درون گراي با اين حال مظلوم و ستمديده ي با اين حال پرطراوت و مرموز. نکته اين است: کيدمن نقش اين شخصيت غير قابل باور را فقط به اين دليل بازي مي کند که رمان چنين چيزي را خواسته. فونيا فارلي حتي بدون کوچکترين تغييري در نحوه ي پوشش، از رمان فيليپ راث به روي پرده نقره اي پريده.بنابراين تماشاگر وقتي سالن سينما را پس از پايان ترک مي کند،درمورد کتاب راث نظر خوبي ندارد؛ همان طور که فيلم ساحران ايست و يک (1987) نيز همين تأثير را داشت؛ فيلمي يک بار مصرف بر اساس رماني يک بار مصرف. به نظر مي رسد بعضي وقتها شايسته ترين کاري که يک اقتباس کننده مي تواند در قبال يک رمان انجام دهد، اين است که اصلاً آن را اقتباس نکند. در هر صورت، سال آينده يک فيلم ديگر هم بر اساس رماني از فيليپ راث به نام شبان آمريکايي ساخته خواهد شد. نتيجه هر چه باشد، بعيد است اين کتاب قرباني خطر ديگري که متضمن هر اقتباسي است، بشود؛ اين که نسخه ي سينمايي درخشان اثر، همه چيز کتاب را تغيير دهد. (چند نفر از ما فکر مي کرد کرامر عليه کرامر، انتخاب سوفي، يا حتي همين ساعات از روي کتاب اقتباس شده باشند؟) چرا؟ چون رمان شبان آمريکايي احتمالاً آن قدر رمان قوي اي است که نتوان تغييري در آن ايجاد کرد، درست همان طور که رمان آرزوهاي بزرگ چارلز ديکنز آن قدر قوي است که ديويد لين نمي تواند تغييري در آن ايجاد نمايد. برعکس اين حالت نيز وجود دارد؛ مثلاً رمان پدرخوانده ماريو پوزو آن قدر ضعيف است که فراسيس فورد کاپولا چيزي از آن در فيلم خود باقي نمي گذارد. و در اينجا مي رسيم به اساسي ترين نکته: اين که رمان هر چه قويتر باشد، خصوصيات ويژه و تقليدناپذير رسانه ي نوشتاري را نيز بيشتر در خود جا مي دهد. و نيز احتمال اين که، به قول ديلن تامس، رمان به جاي حرکت به سوي زبان،از آن دور شود نيز بيشتراست.به طريق مشابه، هر چه فيلم قويتر باشد، تمايل آن به اين که از ميان تصاوير بعدي سر برآورد و پديدار شود، به جاي آن که در مسير تصاوير بصري حرکت کند نيز بيشتر است و چنين چيزي در فيلم اينک آخرالزمان فرانسيس فورد کاپولا آشکار است.اين فيلم (که بر اساس رمان قلب تاريکي جوزف کنراد ساخته شده) احتمالاً نقطه اوج در هم آميزي «رمان» و «فيلم» است. درست همان گونه که رمان کنراد، با بهترين نثري که تاکنون زبان انگليسي به خود ديده، داستان سفر يک کشتي کوچک در کنگو را تعريف مي کند، فيلم کاپولا نيز داستان ويتنام را با رديفي از فراموش نشدني ترين و اصيل ترين تصاوير تاريخ سينما، روايت مي کند. در هيچ نقطه اي از فيلم اين ترديد وجود ندارد که کارگردان، به عنوان سازنده ي فيلم، بر اساس چيزي جز عميق ترين انگيزه هاي خود عمل نکرده است. همين وفاداري دوگانه (به رسانه ي تخصصي خود و عميقترين انگيزه هاي تخيلي خود) است که در بالاترين سطح، به يک اثر هنري کيفيتي پر رازورمز مي بخشد. منبع:نشريه فيلم نگار ،شماره 17 /ن  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 399]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن