محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827002112
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: �امههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: الگوي حكومت علوي «الگوي حكومت علوي»عنوان يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم حسام الدين برومند است كه در آن ميخوانيد؛قريب به سه دهه امامت حضرت امير عليه السلام از رحلت پيامبر اكرم(ص) در سال 11 هجري تا شهادت ايشان در سال 40 هجري، نمونه كامل و بي نظيري است براي تأمل در مدل حكومتي و سياسي اسلام كه اگر به دقت انجام شود، راه بسياري از خطاها و كژي ها را مسدود خواهد كرد. پس از رحلت خاتم النبيين(ص) دوران مظلوميت و تنهايي علي(ع) آغاز مي شود آنچنان كه انگار پيامبر(ص) نفرموده بودند و بدان فرموده ها تأكيد نداشتند كه «من كنت مولاه فهذا علي مولاه»، «انا مدينه العلم و علي بابها»، «الحق مع علي و علي مع الحق» و... كار بدانجا كشيد كه جان پيامبر -علي(ع)- خار در چشم و استخوان در گلو جام تلخ حوادث را نوشيد و خشم خويش را فرو خورد هر چند كه لحظه اي از هدايت مردمان غفلت نكرد. روزگار چرخيد و چرخيد تا همان مردمان دست بيعت به سوي علي(ع) دراز كردند و چون شتران كه به طرف آبشخور هجوم مي آورند بر حضرت هجوم بردند، آنچنان كه عباي ايشان از دوششان افتاد، بند كفششان پاره گشت... انبوه مردم از هر طرف امام را احاطه كرده بودند و در اين ميان نزديك بود حسن و حسين -عليهما السلام- به زير دست و پاي آيند و اينچنين بود كه به اصرار و سماجت مردمان، حضرت زمام حكومت را بر دست گرفتند. اما ديري نپاييد كه بتدريج گروهي ساز ضلالت كوك كردند و از سبيل هدايت فاصله گرفتند؛ جمعي عهد و پيمان شكستند، جمعيتي از تبعيت آيين امام سر باز زدند و خروج از دين را برگزيدند و جماعتي اطاعت از حق و حقيقت را به گوش نگرفته و به نسيان و فراموشي سپردند. اينجا بود كه پيش بيني امام(ع) از حال و روز آنان جامه واقعيت بر تن كرده بود آنگاه كه در روز بيعت فرموده بودند: «مرا واگذاريد و ديگري را به دست آريد، زيرا ما به استقبال حوادث و اموري مي رويم كه رنگارنگ و فتنه آميز است و چهره هاي گوناگون دارد و دل ها بر اين بيعت ثابت و عقل ها بر اين پيمان استوار نمي ماند.» امام(ع) هشدار داده بود كه اگر دعوت شما مردمان را براي پذيرش حكومت بپذيرم براساس آنچه كه مي دانم با شما رفتار مي كنم و به گفتار اين و آن و سرزنش سرزنش كنندگان گوش فرا نمي دهم. حتي به آن جمعيت پرشمار كه سر از پا نمي شناختند و بر پذيرش خلافت از جانب امام(ع) بي وقفه بي تابي نشان مي دادند تاكيد كرده بودند كه اگر من وزير و مشاورتان باشم بهتر است تا امير و رهبرتان گردم. آنچه در كارزار عمل اتفاق افتاد حكايت تلخ برنتافتن عدالت علي(ع) بود؛ چرا كه دست ويژه خواران و رانت خواران از بيت المال مسلمين كوتاه شده بود، ديگر اشراف و سرمايه داران سهمي ممتاز و خاص دريافت نمي كردند. بردگان و غلامان همان اندازه از بيت المال مي ستاندند كه مدعيان و بزرگان دريافت مي كردند. عرب را بر عجم برتري نبود و حقوق آنها بالسويه پرداخت مي شد. عزل و نصب استانداران و حاكمان تنها بر مبناي شايستگي و كارآمدي پيش مي رفت، در مجازات قانون گريزان و اجراي حدود الهي مسامحه اي در كار نبود و هر روز دايره افزون طلبي زياده خواهان تنگ و تنگ تر مي شد. اما مردمان آن ديار و روزگار نه تنها قدر ندانستند بلكه مرور زمان حكايت از آن داشت كه هر روز حاميان امام كمتر و كمتر مي شد. سؤال اينجاست كه چه شد مردماني كه مست و بي تاب خواهان پذيرش حكومت توسط علي(ع) بودند عدالت او را برنتافتند؟ بدون ترديد مجموعه اي از عوامل و علت ها را بايد كاويد و به هم ضميمه كرد تا پاسخي جامع داد اما به فراخور اين مقال دو عامل در جستجوي رسيدن به پاسخ حائز اهميت است: 1-استحاله فكري و ايدئولوژيك مردم و جامعه و 2- انحراف پررنگ خواص و نخبگان. از يكسو در جامعه اسلامي انديشه دنيا گرايي و ثروت اندوزي ميان مردم آنچنان اوج گرفته بود كه ارزش ها به ضدارزش ها مبدل گشته بود و ضد ارزش ها رنگ و لعاب ارزش ها را به خود گرفته بود. اينجاست كه علي(ع) هشدار مي دهد كه مردم آگاه باشيد كه وضعيت امروز شما همانند روزي است كه خداوند پيامبرش را بر شما مبعوث گردانيد. از سوي ديگر؛ خواص و نخبگان كه گروهي از آنها سابقه اي از جنگ و مبارزه، در ركاب با پيامبر به همراه داشتند هر كدام به طريقي بر مسير عدل و عدالت ثابت قدم نماندند و از امام(ع) خواسته اي را طلب نمودند و چون به مال و منال مورد انتظارشان نرسيدند يا از تكيه زدن بر فلان منصب و مقام دور ماندند از اردوگاه امام رخت بربستند. چهره هاي سياسي و مشهوري چون عايشه، طلحه، زبير، ابوموسي اشعري، زيدبن ثابت، حسان بن ثابت، ابوهريره، سعدابن ابي وقاص، اشعث بن قيس و دهها نفر ديگر به اپوزيسيون تبديل شدند و از امام جدا گرديدند. تكليف معاويه و حزب اموي نيز معلوم بود. سه جنگ جمل، صفين و نهروان را در مدت كمتر از پنج سال بر امام تحميل كردند، دامنه آشوب ها و اغتشاشات را گسترش دادند و با عدم تمكين در برابر قانون و حدود الهي گستاخانه باطل را بر حقيقت جولان دادند. حضرت امير عليه السلام اما به دور از محافظه كاري هاي معمول حكام و با نفي مصلحت سنجي هاي كذايي بر راهبرد مبارزه همه جانبه با فساد سياسي و اقتصادي ادامه دادند و به موازات آن بر زدايش انحرافات فكري و ايدئولوژيك مردم همت گماردند. فقدان قوه تحليل شرايط و اوضاع سياسي جامعه از سوي عوام و توده مردم و انحراف خواص و نخبگان از اصول بنيادين و ارزش ها نگذاشت آرمان هاي متعالي حكومت علوي به ثمر نشيند هر چند كه اين يك اشتباه استراتژيك است كه حكومت علي(ع) را شكست خورده بدانيم. امروز حكومت علي(ع) الگوي مناسب و بي بديلي براي همه حق طلبان و عدالتخواهان است و نظام جمهوري اسلامي پس از گذشت قرن ها در راه اميرالمومنين است، ناكثين، قاسطين و مارقين امروز هم عرض اندام مي كنند و در دشمني با نظام جمهوري اسلامي تمام قواي خودشان را به ميان آورده اند اما تفاوت اينجاست كه نقطه قوت و قدرت ايران اسلامي، بصيرت و هوشياري مردمي است كه در همه بزنگاههاي حساس و سرنوشت ساز به بهترين وجه ايفاي نقش مي كنند. اگرچه اكنون برخي خواص در عبور از شرايط پرپيچ و خم و صعب العبور بازماندند و در آزمون ايستادگي و ثبات قدم در مسير اصول و ارزش ها مردود شدند اما نه تنها مردم را به دنبال خود نتوانستند بكشانند بلكه در چشم تيزبين ملت رسوا و خوار شدند. اعتماد: همگرايي ملي «همگرايي ملي»عنوان ياداشت روز روزنامهي اعتماد به قلم بهروز بهزادي است كه در آن ميخواتنيد؛رويدادهاي تاريخي جهان در ماهيت تفاوت زيادي با هم ندارند، ولي از نظر شکلي در طول تاريخ تغييرات بسياري کرده اند. مثلاً کشورها پيش از هر جنگي با جاسوسي در کشور متخاصم هميشه خواسته اند از توان دفاعي و نقاط قوت و ضعف رقيب اطلاعات بگيرند. جنگ هاي بزرگ تاريخ را اگر بررسي کنيم مي بينيم جاسوسان معمولاً در لباس تجار از کشورشان به کشور ديگر مي رفته اند و نتيجه جاسوسي خود را به کشور متبوع شان گزارش مي کرده اند. اين گزارش ها داراي دو وجه بوده اند؛ يکي مادي که نشان دهنده حشمت و ثروت، شمار سربازان و ابزار جنگي، کشتي هاي جنگي و در کل نيروهاي آماده جنگ و دفاع بوده است و ديگر معنوي که شامل نوع اتحاد و اتفاق و بيش از همه اختلافات اتباع آن کشور بوده است. مثلاً «جنگ هاي صليبي» سلطان محمد دوم معروف به فاتح قبل از حمله به امپراتوري بيزانس که از بزرگ ترين قدرت هاي زمان خود در اروپا بود، جاسوساني را به قسطنطنيه يا استانبول امروز فرستاد و جاسوسان او خبر دادند که ميزان اختلافات در ميان بزرگان اين امپراتوري به حد اعلا رسيده است و اتحاد و اتفاقي که پيشتر باعث شده بود امپراتوري روم شرقي بتواند بر بخش هاي بزرگي از اروپا، آسيا و آفريقا حکومت کند، از بين رفته است و... مي گويند سلطان محمد به سرداران خود گفت آماده حمله شوند «چرا که وقتي بزرگان بيزانس مشغول اختلافات خود هستند، ما مي توانيم آنان را درهم بکوبيم.» که همان نيز شد و در سال 1453 ميلادي نيروهاي سلطان محمد فاتح وارد قسطنطنيه، استانبول امروزي شدند و امپراتوري بيزانس براي هميشه از صحنه تاريخ جهان رخت بربست. امپراتوري عثماني نيز خود قرن ها بعد اسير همين اختلافات داخلي شد و دولتي که با نام عثماني لرزه بر اندام اروپاييان مي انداخت، تبديل به کشور کوچکي که امروز ترکيه نام دارد شد.در تاريخ آمده است که نيروهاي سلطان محمد از تنگه بسفر عبور کردند و بخش بزرگي از شبه جزيره بالکان را به تصرف درآوردند. در اين زمان با اينکه خطر بسيار عظيمي قسطنطنيه را تهديد مي کرد، سياستمداران و بزرگان شهر سرگرم گسترش دامنه اختلافات با يکديگر بودند و به هيچ وجه به پشت دروازه هاي شهر توجه نداشتند تا اينکه نيروهاي سلطان محمد فاتح وارد شهر شدند و از کشته پشته ساختند تا جايي که همه به دست نيروهاي سلطان کشته يا اسير شدند و روز مرگ نهايي امپراتوري بيزانس فرا رسيد و تومار اين تمدن هزار ساله درهم پيچيد و گفتني است که اين شکست مقطع تاريخي پايان قرون وسطي و آغاز قرون جديد شد که چندي بعد نام رنسانس به خود گرفت.البته اتفاقات مشابه بارها در تاريخ جهان تکرار شده است و به همين دليل تاريخدانان و فيلسوفاني که خوانندگان را به مطالعه تاريخ فرا خوانده اند، مي گويند بايد از تاريخ درس - البته درس عبرت - گرفت.اينکه در آغاز ياد آور شدم، رويداد هاي تاريخي جهان در ماهيت تفاوت زيادي با هم ندارند به اين دليل است که هميشه دشمناني براي کشورها کمين کرده اند و کشور ما ايران نيز هيچ گاه از وسوسه دشمن در امان نبوده است. اين دشمنان هميشه به جاسوسي درباره توان، همگرايي يا واگرايي مادي و معنوي کشور ما پرداخته اند و امروز نيز در اشکال مختلف به اين جاسوسي براي گرفتن اطلاعات ادامه مي دهند. مهم ترين بخش يافته هاي آنان به عقيده نگارنده همگرايي جامعه ما است. هرچقدر اين همگرايي عميق تر باشد، آنان نااميدتر مي شوند و اگر به واگرايي و اختلاف نزديک شده باشد، آنان اميدوارتر مي شوند. به همين دليل دوستداران استقلال و عظمت کشور بايد از اختلاف بپرهيزند و اميد دشمنان را به نااميدي تبديل کنند. راهکارهاي عبور از اختلاف و واگرايي بسيار روشن است. جامعه ما با تعيين الگوهاي همگرايي مي تواند يک گفت وگو در سطح ملي سامان دهد تا اختلافات را تبديل به اتحاد و اتفاق کند. شايد ما روزنامه نگاران بتوانيم منادي اين گفت وگوي ملي براي رسيدن به همگرايي ملي باشيم و به همين جهت نگارنده اين يادداشت را به جامعه عرضه مي کنم تا صاحبان قدرت و خرد و انديشه با تامل در آن نخستين گام ها را براي دعوت عام به همگرايي يا اتحاد ملي بردارند، چرا که هر خردمندي مي داند نخستين گام اضمحلال و فروپاشي تمدن ها و کشورها، اختلاف بوده و آنچه مايه ترقي و توسعه جوامع نام گرفته اتحاد و اتفاق بوده است. رسالت:سخني با 5 نماينده محترم مجلس «سخني با 5 نماينده محترم مجلس»عنوان سرمقالهي روزنامهي رسالت به قلم محمد كاظم انبارلويي است كه در آن ميخوانيد؛ 5 نماينده محترم مجلس نسبت به نقض قانون بودجه کل کشور درباره سهميه بندي و واردات بنزين به رئيس جمهور تذکر دادند. آقايان نادران ، کاتوزيان ، نجابت، مطهري و توکلي در تذکر خود آورده اند بند61 قانون بودجه1388 چنين مقرر مي دارد : «دولت مکلف است ، با سهميه بندي بنزين داخلي به قيمت سال87 و فروش مازاد برآن به قيمت تمام شده ، به گونه اي اقدام کند که نيازي به پرداخت يارانه براي واردات بنزين نباشد. استفاده از هر محل و منابع بودجه کل کشور براي پرداخت يارانه واردات بنزين به هر صورت ممنوع است. اين متن قانوني سه حکم را بردولت تکليف مي کند. 1- تنها توليد داخلي بنزين را مي بايد با سهميه بندي و به قيمت هر ليتر1000 ريال بفروشد. 2- هيچ يارانه اي براي مصرف بنزين پرداخت نشود. 3- بنزين وارداتي با قيمت تمام شده فروخته شود به طوري که از هيچ محلي و نيز از منابع بودجه کل کشور هزينه اي پرداخت نشود. ظاهر اين تذکر درست است، اما باطن اين تذکر با توجه به مسيري که در بودجه ريزي و بودجه نويسي در دولت و مجلس طي شده نادرست است. مي گويند قانونگذار حکيم است. بايد ديد حکمت اين بند از مصوبه مجلس در خصوص بنزين که اصلا در لايحه تقديمي دولت وجود نداشته چيست؟ دولت در لايحه پيشنهادي خود چنين تصميمي نگرفته است . بودجه کل کشور لايحه است. بايد دولت به مجلس بگويدپيش بيني درآمد من چيست و برآورد هزينه آن کدام است؟ دولت درلايحه پيشنهادي خود در ماده واحده سخن از12 بند به ميان آورده است اما مجلس آن را به62 بند افزايش داده است . دولت در بند7 ماده واحده در8 سطر در خصوص نفت و گاز مطالبي را مطرح کرده است اما مجلس آن را به150 سطر افزايش داده و دهها «حکم» قانوني براي دولت مقرر کرده است بدون آنکه «حکمت» آن را لحاظ کرده باشد. مجلس «لايحه» را تغيير داده است و به صورت «طرح» تصويب کرده و دهها تکليف بردوش دولت نهاده است. همه مي دانند که قبل و بعد از انقلاب ظرفيت توليد بنزين در پالايشگاههاي کشور کفاف نيازهاي داخلي را نمي داد . شرکت ملي نفت نياز خود را اين گونه برطرف مي کرد که کشتي هايي که نفت ايران را براي فروش مي بردند در بازگشت بنزين مي آوردند. احتمالا اين اقدام چون صرفه اقتصادي داشت ، نيازي نمي ديدند ظرفيت توليد داخل را بالا ببرند و خود را بي نياز کنند. اين هم از عجايب روزگار است! کشوري که خود توليد کننده نفت است در مورد يک کالاي استراتژيک مثل بنزين بايد دست نياز به بيرون از مرزهاي خود دراز کند .در صورتي که خيلي ساده مي توانستند در داخل اين نياز را برطرف کنند. فقدان يک ديدگاه استراتژيک در اين مورد ما را به اين وادي پرچالش کشانده است. برويم سر اصل مطلب؛ مجلس به دليل فقد ديدگاه مالي و محاسباتي در تصويب بودجه در مواد يا بندهايي علاوه بر بودجه دولت تکليف مالايطاقي را بر دولت بار کرده است که با هيچ منطق و حکمتي سازگار نيست. به عنوان مثال در جزء الف بند7 قانون بودجه6 درصد از ارزش نفت خام توليدي را به عنوان سهم شرکت به عنوان درآمد قطعي شرکت ملي نفت مي پذيرد. در جزء ح بند7 قانون بودجه تمامي سود خالص شرکت ملي نفت را به عنوان منابع در اختيار شرکت ملي نفت قبول مي کند . بنده از هر نماينده اي سوال کردم آيا مي دانيد6 درصد ارزش نفت خام توليدي و يا سود شرکت ملي نفت چقدر است، پاسخ دقيقي نشنيدم . همچنين سوال کردم آيا مي دانيد انجام هزينه هاي سرمايه اي شرکت ملي نفت چقدر است که چنين منبعي عظيمي در اختيار شرکت ملي نفت مي گذاريد، باز هم پاسخي نشنيدم و بعيد هم مي دانم بعد از مطالعه اين مقاله5 نفر عزيزي که اين تذکر را به دولت داده اند ، رقم آن را بدانند. مفهوم اين اقدام در قانون نويسي آن است که مجلس جانشين دولت در بودجه نويسي شده است آن هم تدوين بودجه اي که نمي داند منابع آن چيست و مصارف آن کدام است و عدد مربوط به هر کدام چقدر است؟ آيا مي توانيم بگوييم قانونگذار در اينجا حکيم است. اين دخالت درامور بودجه نويسي که وظيفه دولت است براساس چه حکمتي صورت مي گيرد. وقتي6 درصد ارزش نفت خام توليدي را مجلس به شرکت ملي نفت مي دهد و سود قبل از کسر ماليات شرکت ملي نفت را که سال87 بالغ بر25 ميليارد دلار هست به شرکت مي دهد، چرا بخشي از هزينه واردات بنزين را به هزينه بودجه کل بار مي کند، چرا در تقويم پيش بيني واردات هر سال اشتباه مي کند تا دولت مجبور شود براي نيم سال دوم لايحه بياورد و دوباره اجازه بگيرد. تهيه بنزين و فرآورده هاي نفتي جزء وظايف ذاتي شرکت ملي نفت است، چرا هر سال براي حجيم کردن بودجه مطالبي در آن مي گنجانيم که به دور از حکمت است. چرا وظيفه اي را که دولت برمجلس بار مي کند با استانداردهاي علمي و حرفه اي بودجه ريزي و بودجه بندي تطابق ندارد و آن وقت همين باعث يک چالش براي متهم کردن دولت به بي قانوني مي شود. اگر مجلس تکليف همه منابع تامين اعتبار را در بودجه کل کشور مشخص کرده است ، دولت ديگر منبعي ندارد که برود با آن بنزين بخرد. همه اعداد و ارقام بودجه مشخص است اصلا امکان جابه جايي، آن هم در اندازه مثلا30000 ميليارد ريال براي تامين منبع خريد بنزين وجود ندارد. اگر تکليف همه منابع را روشن نکرده پس دولت قادر است از منابع در اختيار خود نياز مملکت را تامين کند ، اين اشکال به مجلس برمي گردد که سخاوتمندانه جزء «ح» بند7 بودجه را بدون اينکه دولت بخواهد تصويب مي کند و اختيار25 ميليارد دلار 1() از درآمد ناشي از نفت را در اختيار رئيس جمهور جمهور به عنوان رئيس مجمع عمومي نفت مي گذارد و بعد دست او را با بند61 بودجه مي بندد که به وظايف ذاتي شرکت ملي نفت عمل نکند! آيا اين حکيمانه است؟ ادامه دارد... پي نوشت: 1- سود ابرازي قبل از کسر ماليات شرکت ملي نفت در سال87 بالغ بر251172 ميليارد ريال است - مستند به صورتهاي مالي شرکت نفت ابتكار:سايه مرد صهيونيست روي آسمان کشور ! «سايه مرد صهيونيست روي آسمان کشور!»عنوان سرمقالهي روزنامهي ابتكار است كه در آن ميخوانيد؛ از حدود 10 سال پيش که راه اندازي شبکه فارسي زبان ماهواره اي به يک مد تبديل شد تا چند شبکه قديمي داخلي ايرانيان در ايالات متحده هم انگيزه اي براي جهاني شدن پيدا کنند، هيچ گاه نخواستيم بر اين مقوله به عنوان بستري فرهنگي و قابل فعاليت نگاه کنيم. همين اشتباه در استراتژي و نگاه متوهم که منجر به وضع قوانين بازدارنده شد، حالا پس از يک دهه نتيجه ناخوشايند خود را در توجه عمومي شهروندان ايراني به ماهواره و درجه دوم شدن رسانه هاي داخلي و دولتي کشور به نمايش گذاشته است. گرچه برخي هنوز ساز ناکوک و ناآگاه خود را در چنين مقوله حساس و خطرناکي مي نوازند و کاري به محصول بي ارزش تلاش خودشان ندارند، اما حالا با آمدن شبکه هاي وابسته به لابي رسانه هاي صهيونيستي، ديدن چهره اين تئوريسين هاي دلسوز ديدني است! برخي منابع مدعي هستند که وابستگان مرداخ که يکي از غول هاي بزرگ رسانه اي جهان است، به واسطه چند ايراني تبعه اسراييل، در دوبي اقدام به راه اندازي شبکه اي ماهواره اي کرده اند که جامعه هدف آن براي سن 15 تا 65 سال است و براساس برنامه هاي تفريحي و جذاب خود سعي مي کند مخاطبان فارسي زبان مشخصي در ايران را به سوي خود جلب کند. شخصيت کاري و سابقه مرداخ در اصطلاح عاميانه زبان فارسي "شهرخر" رسانه اي است که تا قدمش به جايي باز مي شود، راندنش مصيبتي بس دردناک خواهد شد. باز شدن پاي وي به رسانه هاي اروپايي، تکاپوي عجيبي را در شبکه هاي فرانسوي و آلماني در پي داشت و حتي هلند نيز با توسعه شبکه هاي خود از تزريق ذائقه آمريکايي توسط کانال هاي زيرمجموعه وي جلوگيري کرد. عرب هاي منطقه خاورميانه و شمال آفريقا نيز به کمک مصر با توسعه فناوري ماهواره هاي نيل ست و عرب ست در برابر تعرض اين صهيونيست رسانه اي مقابله کردند و حتي کشورهاي آسياي ميانه و کانال هاي اقوام کرد منطقه نيز پيش از حضور اين دردسر رسانه اي براي کاهش لطمه هاي قابل پيش بيني خودشان وارد گود مديريت رسانه اي و فرهنگي شدند. اما متاسفانه به رغم همه اين اتفاقات، متوليان فرهنگ ايراني و دست اندرکاران بانفوذ رسانه اي آن قدر دست دست کردند تا پيرمرد صهيونيست با قدم هاي آرام و بي صداي خودش به پشت مرزهاي فرهنگ ايرانيان رسيده و حالا سايه وي روي بام کشور افتاده است. کانالي که به تازگي توانسته به رغم محدوديت هاي فني و نيروي اجرايي به لحاظ محتواي خود هزاران بيننده ثابت پيدا کند، از نقاط ضعف و فضاهاي خالي استفاده کرده که متوليان صداوسيما سال هاست فکر مي کنند ميدان اختصاصي آن هاست و هر جور مايل باشند مخاطب را دور خود مي چرخانند. متاسفانه همين ديدگاه و توسعه رفتارهاي خشک سياسي در اداره بزرگترين رسانه ديداري و شنيداري کشور موجب شد تا انگيزه تجاري لازم براي سرمايه گذاري روي مخاطبان فارسي زبان در سرمايه گذاران غير مسلمان غير ايراني قابل توجيه شود و امروز شاهد تولد قارچ گونه شبکه هاي مختلفي در اين زمينه باشيم. متاسفانه ديدگاه کم سوادي که معتقد است، با محدوديت و ممنوعيت مي توان جلوي تاثير مخرب هر ضد فرهنگي را گرفت، از اين نکته غافل است که تزريق پارازيت در پايتخت و چند شهر بزرگ کشور نمي تواند از سطح و عمق تاثير يک ضد فرهنگ گسترش يافته در روي يک ماهواره جهاني جلوگيري کند. جرج بوش در سال آخر رياست جمهوري خود سفري به خاورميانه و کشور امارات داشت، در اين سفر وي به صورت محرمانه و رسمي از مقامات محلي شيخ نشين امارات خواست که جلوي رشد و توسعه رسانه هاي مستقل ايراني در دوبي را محدود کرده و تنها به قشر خاصي اجازه چنين فعاليتي را بدهند. چند هفته نگذشت که فشار دولت امارات و اميرنشين دوبي به شبکه هاي فارسي زبان تفريحي و غيرسياسي حاضر در دوبي به حدي شد که بسياري از آن ها به سوي اروپا کوچ کردند و برخي ديگر به آمريکا بازگشتند. اين فشار به هدف خاصي بود تا رسانه هاي حساس به فرهنگ و تماميت ارضي ايران که حتي به اصطلاح اپوزيسيون حکومت فعلي ايران بودند نيز نتوانند فضايي پيدا کنند، چون عرب ها و آمريکايي ها در تجربه هاي متفاوت خوب مي دانند، ايراني ها هر قدر با هم مشکل داشته باشند، در پي يک مشکل عمومي و ملي در کنار يکديگر قرار مي گيرند. همانطور که عرب هاي خاورميانه اين موضوع را در ماجراي خليج فارس تجربه کرده اند و پنتاگون نيز اين گزينه را به عنوان يکي از دلايل دشواري حمله نظامي به ايران نام برده بود. اما حالا با وضع اين قانون فضاي ضد ايراني بهتري براي رسانه هاي هدفمند فراهم شده بود، البته پيش از آن هم رسانه هاي فارسي زبان حاضر در دوبي اجازه پخش زنده نداشتند و همين قانون پخش برنامه براي رسانه هاي فارسي زبان از دوبي را مجاز کرده بود، تا يک گروه خاص بتوانند با رانت در يک حوزه اختصاصي به فعاليت مشغول شوند. تنها چند هفته پس از اين ماجراها شبکه شاهزاده بن نايف در دوبي سرويس فارسي زبان خود را راه انداخت و در حالي که ساليانه ميلياردها دلار در حوزه جنوبي خليج فارس خرج هزينه نام جعلي آن مي کنند، اين شبکه سعودي نام پرشين را به اسم خود اضافه کرد! يک ماه از سفر بوش نگذشته بود که دستورالعمل سختي به مقامات محلي ابلاغ شد تا براين اساس جز اير سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 457]
صفحات پیشنهادی
- گزيده سرمقاله برخي از روزنامههاي صبح امروز كشور
گزيده سرمقاله برخي از روزنامههاي صبح امروز كشور-* تهران امروز روزنامه تهران امروز در يادداشت خود با عنوان الزامات وحدت ملي و اسلامي به قلم امير دبيريمهر آورده است:وحدت ...
گزيده سرمقاله برخي از روزنامههاي صبح امروز كشور-* تهران امروز روزنامه تهران امروز در يادداشت خود با عنوان الزامات وحدت ملي و اسلامي به قلم امير دبيريمهر آورده است:وحدت ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز گزیده سرمقاله روزنامه های صبح امروز شنبه 14 اسفندماه به این شرح است. كيهان«صميمانه با سربازان گمنام امام زمان(عج)» عنوان يادداشت ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز گزیده سرمقاله روزنامه های صبح امروز شنبه 14 اسفندماه به این شرح است. كيهان«صميمانه با سربازان گمنام امام زمان(عج)» عنوان يادداشت ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز روزنامههاي صبح امروز كشور در سرمقالههاي امروز خود به مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در ذيل ميآيد. سياست روز ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز روزنامههاي صبح امروز كشور در سرمقالههاي امروز خود به مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در ذيل ميآيد. سياست روز ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پر داختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفتاب يزد: اين ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پر داختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفتاب يزد: اين ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از انها در زير ميآيد.
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از انها در زير ميآيد.
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز ايران
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران سرمقالههاي خود را به موضوعات و مسايل مختلف ايران و جهان اختصاص دادهاند كه گزيده آن در زير ميآيد.
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران سرمقالههاي خود را به موضوعات و مسايل مختلف ايران و جهان اختصاص دادهاند كه گزيده آن در زير ميآيد.
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز ايران
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز ايران- روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز ايران- روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز آفتاب يزد«فرهنگ هفت رنگ!» عنوان يادداشت روز روزنامه آفتاب يزد به قلم مرتضي طلايي رئيس كميسيون فرهنگي، اجتماعي شوراي ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز آفتاب يزد«فرهنگ هفت رنگ!» عنوان يادداشت روز روزنامه آفتاب يزد به قلم مرتضي طلايي رئيس كميسيون فرهنگي، اجتماعي شوراي ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. اعتماد: تهديد يا ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. اعتماد: تهديد يا ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز گزیده برخی روزنامه های صبح امروز سه شنبه به شرح زیر می باشد خراسان: دستاوردهاي ناگفته هدفمندي يارانه ها«دستاوردهاي ناگفته ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز گزیده برخی روزنامه های صبح امروز سه شنبه به شرح زیر می باشد خراسان: دستاوردهاي ناگفته هدفمندي يارانه ها«دستاوردهاي ناگفته ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها