واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
جنبش سبز يا انقلاب رنگي آمريکايي؟! نويسنده : پل گريک رابرتز (1) آيا اعتراضات ناشي ازانتخابات ايران ، يک « انقلاب رنگي » ديگر با رهبري آمريکاست ؟ چکيده : درميان انبوه مطالبي که به بهانه اعتراضات خياباني سال گذشته ايران در مطبوعات غربي و به ويژه آمريکايي انتشاريافت، کمتر مطلبي است که به ارتباط اين اعتراضات و طرح هاي دولت آمريکا براي ايجاد بي ثباتي درايران اشاره کرده باشد. نويسنده اين مقاله با اشاره به صدور فرماني از سوي جرج بوش براي صدور مجوز انجام طرح هاي مخفيانه از طرف سيا و نيز درخواست دولت بوش از کنگره آمريکا براي تصويب بودجه اي چهارصد ميليون دلاري جهت انجام اين عمليات ها در ايران، رد پاي طرح سيا را در اين اعتراضات دنبال مي کند. تعدادي از مفسران ، باور آرمان گرايانه خود را نسبت به خلوص (گفته ها و اعمال) موسوي ، منتظري و جوانان طرفدار غرب در تهران ابراز کرده اند.طرح بي ثبات کردن سيا که دو سال پيش اعلام شد، مي تواند برخي از زواياي رويدادهاي جاري را روشن کند. ادعايي که مطرح مي شود اين است که احمدي نژاد آراي مردم را ربوده است، چون نتيجه اين انتخابات، به محض اتمام رأي گيري و قبل ازآنکه امکان شمارش تمام آرا وجود داشته باشد، اعلام شده است. اما موسوي پيروزي خود را چند ساعت قبل از پايان زمان رأي گيري اعلام کرد. اين يکي از ترفندهاي کلاسيک سيا براي بي ثباتي در کشورهاست که براي بي اعتبار کردن نتيجه مقابل آن طراحي شده است. اين ترفند، اعلام زود هنگام نتيجه رأي گيري را ايجاب مي کند. هرچه زمان مداخله بين اعلام پيش دستي جويانه پيروزي و اعلام نتيجه نهايي آرا بيشتر باشد، موسوي بيشتر مي تواند اين احساس را ايجاد کند که مقامات درحال استفاده از زمان براي دستکاري در آرا هستند. جالب اين است که مردم فريب اين ترفند را نمي خورند. درمورد اتهام آيت الله منتظري در ارتباط با تقلب در انتخابات، بايد گفت که در ابتدا او براي جانشيني آيت الله خميني انتخاب شده بود ، اما قافيه را به رهبر عالي فعلي ايران باخت. از نظر او ، اين اعتراضات فرصتي است براي تسويه حساب با آيت الله خامنه اي. منتظري انگيزه لازم را براي به چالش کشيدن اين انتخابات دارد، چه سيا که در بهره برداري از سياست مداران ناراضي پيشينه اي موفقيت آميز دارد، در آن دخل و تصرف کرده باشد، چه نکرده باشد. در ايران، بسياري از منتفذين در برابر احمدي نژاد صف آرايي کرده اند، چرا که او آنها را به فساد متهم کرده است و جمعيت روستايي ايران را مخاطب قرار داده است، يعني مناطقي که مردم آن اعتقاد دارند، شيوه زندگي برخي از صاحب منصبان و روحانيون، نشانگر زياده روي آنها در کسب قدرت و پول است. با اين حال، اين گفته عيب جويان آمريکايي احمدي نژاد که او يک مرتجع محافظه کاراست که در برابر آيت الله ها، صف آرايي کرده است، عجيب به نظر مي رسد.
مفسران در حال «توضيح و تفسير» انتخابات ايران براساس توهمات،انگاره ها، عواطف و علاقه مندي هاي خود هستند. نتيجه نظرسنجي هايي که قبل از انتخابات انجام شده بود، پيش بيني کرده بودند، پيروز انتخابات احمدي نژاد است. اين پيش بيني چه دقيق و درست بوده باشد چه نباشد، تاکنون هيچ مدرکي فراتر از حدس و گمان براي اين ادعا که درانتخابات تقلب رخ داده، ارائه نشده است، اما گزارش هاي معتبري وجود دارد که سيا دو سال است که براي بي ثبات کردن حکومت ايران در حال فعاليت است. در بيست و سه مي 2007 ، براي ان راس و ري چارد اسپوزي تو به شبکه خبري « اي بي سي» گزارش داده اند:«آنطور که مقامات فعلي و پيشين جامعه فعلي اطلاعاتي مي گويند، سيا تأييد محرمانه رئيس جمهور را براي تشديد عمليات پنهاني «سياه» براي بي ثبات کردن حکومت ايران دريافت کرده است». در بيست و هفت مي 2007، « لندن تلگراف» به طور مستقل گزارش داد که: «آقاي بوش مدرکي رسمي را به امضا رسانده که برطرح هاي سيا براي راه اندازي يک مبارزه تبليغاتي و ضد اطلاعاتي به منظور بي ثبات و نهايتاً سرنگون کردن حاکميت تئوکراتيک روحانيون صحه مي گذاشت». در شانزده مي 2007، « تلگراف» گزارش داده بود که جنگ طلب نئوکان دولت بوش يعني جان بولتون به « تلگراف» گفته است که پس از آنکه تحريم هاي اقتصادي و تلاش ها براي راه اندازي يک انقلاب مردمي در ايران با شکست مواجه شد، حمله نظامي از سوي ايالات متحده به ايران، «آخرين گزينه» خواهد بود. در بيست و نه ژوئن 2008 ، س ي مور هرش در« نيويورکر» گزارش کرد که « طبق نظر منابع نظامي، اطلاعاتي و کنگره اي فعلي و پيشين، سال گذشته کنگره با درخواستي که از سوي پرزيدنت بوش براي تأمين بودجه افزايش گسترده دامنه عمليات هاي پنهاني عليه ايران ارائه داده بود، موافقت کرده است. اين عمليات ها که رئيس جمهور براي انجام آنها درخواست چهارصد ميليون دلار بودجه کرده است، در قالب يک فرمان رياست جمهوري که توسط بوش به امضا رسيده، براي بي ثبات کردن رهبري مذهبي اين کشور طراحي شده اند». بدون شک اعتراضات صورت گرفته در تهران، مشخصات اعتراضات انجام شده با رهبري سيا درگرجستان و اکراين را داراست. بايد مطلقاً کوربود که اين مشخصات را نديد.دانيل مک آدامز نيز نظراتي در اين باره ابراز کرده است. مثلاً گفته است که کنت تيمر من نو محافظه کار، روز قبل از انتخابات در مطلبي نوشته است: «در اينجا صحبت از يک «انقلاب سبز» تدارک ديده شده باشد، به ويژه اگر موسوي و طرفدارانش به همان اندازه که ادعا مي کنند،نسبت به پيروزي خود مطمئن بوده باشند؟ به نظر مي رسد که اين امر مدرکي روشن از دست داشتن ايالات متحده در اعتراضات مربوط به انتخابات باشد. تيمرمن ادامه مي دهد و مي نويسد که: « اقدام ملي براي دموکراسي» ميليون ها دلار را براي تشويق انقلاب هاي « رنگي» هزينه کرده است ... به نظر مي رسد، بخشي از اين پول به دست گروه هاي طرفدار موسوي رسيده باشد که با سازمان هاي غيردولتي بيرون ايران که اقدام ملي براي دموکراسي هزينه آنها را تأمين مي کند ارتباط دارند. « بنياد دمکراسي براي ايران» خود تميرمن نئوکان « يک سازمان خصوصي غيرانتفاعي است که در سال 1995 با پول اهدايي از سوي اقدام ملي براي دمکراسي به منظور تشويق دمکراسي و حاکم کردن حقوق بشردرايران با معيارهاي مورد پذيرش بين المللي، تأسيس شده است». پي نوشت : 1. Poal Craig Roberfs ، محقق ، استاد دانشگاه، نويسنده و منتقد دو حزب آمريکا. منبع انگلیسی : www.countercurrents.org/منبع:نشريه سياحت غرب شماره 72/ن
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 374]