واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اوباما بايد به معترضان ايران و «خط دهندگان» آنها در خارج از كشور بفهماند كه آنها بايد به «کاخ سفيد» بگويند كه به چه چيز نياز داشته و بيش از همه چه انتظاري از امريكا دارند... دان سنور و كريستين ويتون دو تحلیلگر برجسته آمریکایی، در مقاله اي در روزنامه "وال استريت ژورنال"، با پرداختن به این موضوع كه "چگونه کاخ سفید مي تواند به اصلاح طلبان ايران كمك كند؟"، نوشتند: اصلاح طلبان بايد بدانند كه ما آنها را به ياد داريم و تا آنجايي كه امكان پذير باشد، آماده كمك و پشتيباني از اقدامات آنها هستيم. در اين مقاله آمده است: کمک آمريکا به معترضان ايران، مسئله دشواري است كه بدون شك نياز به انديشه اي خلاق دارد، چون تجارب همكاري ما با معترضان و شورشيان در كل جهان حاكي از آن است كه اين همراهي ها گاه موجب شکست و ناکامي شورشيان شده است. این دو تحلیلگر برجسته آمریکایی در بخشی از مقاله خود با اذعان به شکست پروژه "انقلاب رنگی" در ایران، تصریح کرده اند: هر انقلابي كه رنگي نيست؛ تصاويري را كه ما از تهران دريافت مي كنيم، ممكن است يادآوري صحنه هاي "كيیف" (پایتخت اوکراین) در سال 4..2 باشد، اما شرایط و روحيه های دو ملت كاملا متفاوت است. این مقاله افزوده است: البته در هر دو مورد بحث فقط جنبش هاي دموكراسي نيست، بلكه حركات ملي گرايانه اي هم به چشم مي خورد، اما ملي گرايي ايراني و اوكرايني كاملا متفاوت است؛ در اوكراين ملي گرايي عليه دولتي بكار گرفته شد كه از خارج يعني از سوي روسيه تحت كنترل بود ولی ملی گرایی در ایران بر پایه مذهب و تمدن کهن این کشور رقم می خورد. وال استریت ژورنال در ادامه با برشمردن دلایل ناکامی «انقلاب رنگی» در ایران، می نویسد: ائتلاف نارنجي مانند جنبش همبستگي لهستاني، از "علامت هاي عيني امريكا" صريحا استقبال مي كرد، چرا كه آنها هم تراز حمايت هايي بودند كه كرملين به نيروهاي طرفدار دولت ابراز مي نمود، مخالفان اوكراين نيز در آن موقع خود را رسما "طرفدار غرب" ناميده بودند، اما در ايران، منتقدان(نه آشوبگران) شعارهاي مذهبي و وطن پرستانه سر مي دهند و هيچ نشاني از تمايل براي اتحاد با غرب را در شعارهاي آنها نمي توان مشاهده کرد، بلكه آنها در صدد دفاع از «جمهوري اسلامي» در برابر آسيب هايي که فکر مي کنند متوجه آن است، هستند. این نشریه آمریکایی افزوده است: اگر از بالا به اين دو مسئله (شباهت هاي اوكراين و ايران) نگاه كنيم، نبايد فراموش شود كه در اوكراين سازمانهاي غير دولتي امريكايي شركت داشتند كه به كار نظارت و آماده سازي انقلاب رنگی مشغول بودند، به همين خاطر زماني كه «اعتراضات» آغاز شد، آنها حاضر و آماده كمك رساني بودند. در ادامه اين مقاله آمده است: اما در مورد ايران شرايط كاملا متفاوت است، ساده لوحي است كه فكر كنيم معترضاني که در خيابان هاي تهران راهپيمايي هاي مسالمت آميزي برپا مي کنند، از حمايت هاي علني رييس جمهور امريكا خوشحال خواهند شد چرا كه ايراني ها نشان داده اند که تحت هر شرايطي به آمريکا به چشم «نامحرم» نگاه مي کنند. اين مقاله ضمن اعتراف به شکست پروژه انقلاب مخملي در ايران، خواستار عملياتي شدن برخي فازهاي قابل اجراي اين نوع انقلاب در ايران شده و مي نويسد: در زمان "انقلاب نارنجي" 4..2 اوكراين، غرب طرف اوكرايني هايي را گرفت كه نتايج انتخابات را قبول نداشتند، در عوض آنها توانستند كه "انتخابات جديدي" برپا كنند كه منعكس كننده "خواست غرب" بود، در مورد ايران اين مسئله نه تنها در خصوص «تكرار انتخابات» بلكه امكان نامزدشدن كليه علاقه مندان مي تواند رقم خورد. وال استريت ژورنال در مقاله خود مي نويسند: اوباما بايد يك پيام ويدئويي ديگري به ملت ايران بدهد، اما اين بار بايد به اين مسئله تكيه كند كه رژيم، حمايت مردم را از دست مي دهد؛ اين مسئله ناگزير بدان معناست كه ما بايد با «ايران ديگري» صحبت كنيم. اين مقاله مي افزايد: اوباما همچنين بايد به معترضان و «خط دهندگان» آنها در خارج از كشور بفهماند كه آنها بايد به «کاخ سفيد» بگويند كه به چه چيز نياز داشته و بيش از همه چه انتظاري از امريكا دارند. دان سنور و "كريستين ويتون" در ادامه با تاکيد بر لزوم گسترش ارتباط شبکه هاي اغتشاشگر با سرویس های جاسوسی آمریکا، تصریح می کنند: ممكن است بحث منابع مالي گردهمايي طرفداران اصلاح طلب، سمينارها و يا ديدارهاي ديپلماسي در ميان باشد، اما مهمتر از همه آن است كه خود اصلاح طلبان بايد ابتكار عمل را بدست گيرند و بگويند كه تا چه اندازه نياز به كمك واشنگتن دارند. این دو تحلیلگر نزدیک به دولت ایالات متحده، با تاکید بر حمایت مطلق کاخ سفید از اصلاح طلبان ایران، تصریح می کنند: اصلاح طلبان ایران بايد بدانند كه ما آنها را به ياد داريم و تا آنجايي كه امكان پذير باشد، آماده كمك و پشتيباني از آنها هستيم. وال استريت ژورنال در ادامه با تاکيد بر ادامه پيگيري مذاکره آمريکا و ايران و البته به شرط افزايش فشار بر تهران، مي نويسد: اوباما حداقل مي تواند نشان دهد كه امريكا مفاهيم همكاري و به رسميت شناختن را درك مي كند؛ بعنوان مثال ما با شوروي سابق در مسئله نظارت بر امور تسليحاتي همكاري مي كرديم اما اين مسئله مانعي براي اعمال فشارهاي موفقيت آميز در مورد حقوق بشر و طرفداري از ايجاد ساختار مشابه سياسي نبود، به همين صورت نيز مي توان در قبال ايران عمل كرد؛ همكاري، بدون تلاش براي گفتگو با ايران ديگر نه تنها جهالت بلكه حماقت تاكتيكي است. /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 204]