تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤمن زود خشنود و دير ناراحت مى شود و منافق زود ناراحت و دير خشنود مى گردد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804533090




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

روایت زندگی: پدر‌ دوم من


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:


روایت زندگی: پدر‌ دوم من
جام جم سرا- وقتی پنج سال بیشتر نداشتم پدرم فوت کرد. در آن زمان بچه بودم و چیز زیادی از دنیا نمی‌دانستم، اما متوجه شده بودم که مدتی است پدر حضور ندارد و فضای خانه غم‌آلود شده و این گویای خیلی چیزها بود. پس از گذشت مدتی که اوضاع روال درست‌تری پیداکرد، برادرم که هشت سال از من بزرگ‌تر است شروع به مراقبت کردن از من و مادرم کرد.
او مسئولیت‌های بسیاری را به عهده گرفت که مطمئناً از توان پسری در سن وی خارج بود. آشغال‌ها را بیرون می‌گذاشت، چمن زنی می‌کرد و انواع کارهای مردانه خانه را که از دستش برمی‌آمد، انجام می‌داد. مادرم هرگز به او نمی‌گفت که یک چنین کارهایی را بکند و این خود برادرم بود که از همان هنگام، احساس مسئولیت کرد. به دلیل فوت پدر، مادر مجبورشده بود که شغلی تمام وقت بگیرد و صبح‌های زود از خانه بیرون برود. او فرصت نداشت ما را بیدار و راهی مدرسه کند. درعوض برادرم صبح زود از خواب بلند می‌شد، صبحانه درست می‌کرد، مرا بیدار و تختم را مرتب می‌کرد، به من صبحانه می‌داد و دفتر و کتاب‌هایم را مرتب داخل کیفم می‌گذاشت تا آماده شوم. سپس دست مرا می‌گرفت تا همراه با هم به ایستگاه اتوبوس برسیم. او در راه، با من همان بازی‌هایی را می‌کرد که زمانی پدرم با ما می‌کرد. هر کاری از دست برادرم برمی‌آمد، انجام می‌داد تا مرا خوشحال کند و اغلب اوقات هم موفق می‌شد. وقتی از مدرسه برمی‌گشتیم، برای من شیر و بیسکویت می‌آورد تا سیر شوم. همچنین رخت‌ها و ظرف‌های نشسته را می‌شست و وسایل آشپزی را آماده می‌گذاشت تا هنگامی که مادرم به خانه برگشت، همه چیز آماده باشد و او سریع بتواند غذا درست کند. بعد هردو می‌نشستیم و تکالیف مان را انجام می‌دادیم. مادرمان گهگاه اجازه می‌داد بیرون برویم و با دوستان‌مان بازی کنیم. این دقایق، زمانی بود که برادرم هم می‌توانست لذت کودکی را بچشد. دو سال پیش، من و مادرم برای خرید در روز پدر به فروشگاهی رفته بودیم که کارت‌پستال‌هایی مناسب روز پدر داشت. من داشتم نگاهی به کارت‌ها می‌انداختم که مادرم گفت: عزیز دلم، می‌دانم که دیدن این کارت‌پستال‌ها دل تو را به درد می‌آورد، اما باید قوی باشی. من جواب دادم: مادرجان، آنچه می‌گویی درست نیست. به خاطر زحمتی که برادرم برایم می‌کشد، من کمبودی حس نمی‌کنم. ای کاش کارت‌پستال روز برادر هم می‌فروختند. مادرم رو به من کرد و گفت: برادرت در واقع نقش پدر را نیز برای تو ایفاکرده؛ پس بیا یک کارت روز پدر برای او بخریم و به او هدیه کنیم. من کارتی را انتخاب کردم، جمله‌های تشکرآمیز روی آن نوشتم و به برادرم تقدیم کردم. هنگامی که برادرم آن را می‌خواند، حلقه‌ای از اشک را دیدم که در چشمانش نقش بست و من هم بغضی در گلویم حس می‌کردم. مادرم به برادرم گفت: پسر خوبم، تو در این خانه جای خالی پدرت را برای ما پرکرده‌ای. مطمئنم که روح پدرت به تو می‌بالد و افتخارمی کند. ما هم دوستت داریم و از تو ممنونیم. (جام جم سرا/ www.inspirationastories.com/ چاردیواری، ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم) 540



سه شنبه 25 فروردین 1394 15:10





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 90]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن