تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1805053568
بازپرس ويژه، قلابي از آب درآمد! |اخبار ایران و جهان
واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: بازپرس ويژه، قلابي از آب درآمد!
کد خبر: ۴۹۱۱۸۹
تاریخ انتشار: ۲۵ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۳ - 14 April 2015
مردي كه با معرفي خود به عنوان بازپرس ويژه قتل پايتخت قصد كلاهبرداري 200 ميليون توماني داشت، دستگير شد.
به گزارش جوان، اسفندماه سال قبل حسين روشن، بازپرس ويژه قتل سابق تهران براي شكايت از مرد كلاهبرداري در اداره پليس حاضر شد. او گفت من حسين روشن هستم و تا يك سال قبل بازپرس ويژه قتل دادسراي جنايي پايتخت بودم و در حال حاضر دفتر وكالت دارم. چند روز قبل براي شست‌وشوي خودروام به كارواشي رفتم. در كارواش يكي از افسران پليس كه از دوستان صاحب كارواش بود مرا شناخت و احوالپرسي كرد. او مرا به صاحب كارواش معرفي كرد و گفت به عنوان افسر پرونده قبلاً با من همكاري داشته است. وقتي افسر پليس مرا به نام روشن معرفي كرد، صاحب كارواش تعجب كرد و گفت كه مدتي است مرد ديگري خودش را روشن و بازپرس ويژه قتل به او معرفي كرده و قرار بوده با گرفتن مبلغي براي او كاري انجام دهد. پس از اين من شگفت‌زده شدم و با كمي تحقيق فهميدم مرد غريبه با غصب عنوان بازپرس ويژه قتل قصد كلاهبرداري دارد به همين خاطر به اداره پليس آمدم تا از آن مرد به اتهام غصب عنوان شكايت كنم.
آغاز تحقيقات پليسي
پس از طرح اين شكايت پرونده به دستور قاضي مدير روستا بازپرس ويژه قتل از دادسراي جنايي پايتخت براي رسيدگي در اختيار تيمي از كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت. پس از اين مأموران پليس سراغ صاحب كارواش رفتند. نخستين تحقيقات نشان داد شكايت شاكي واقعيت دارد و مردي با جعل هويت بازپرس قصد كلاهبرداري دارد. صاحب كارواش گفت: مدتي قبل مردي خودرواش را براي شستن به كارواش آورد. داخل دفتر كارواش با يكي از دوستانم به نام رحيم كه يكي از بستگانش به خاطر ارتكاب جرمي در زندان بود، حرف مي‌زديم كه آن مرد خودش را قاضي روشن معرفي كرد و گفت بازپرس ويژه قتل تهران است. او به دوستم گفت در صورت پرداخت 200 ميليون تومان مرد زنداني را آزاد مي‌كند و قرار شد دوباره به كارواش بيايد و در اين باره با دوستم حرف بزند. وي چندين بار به كارواش آمد و با دوستم حرف زد تا اينكه چند روز قبل فهميدم او با جعل عنوان قصد كلاهبرداري داشته است.
بازداشت بازپرس قلابي
رحيم نيز در تحقيقات حرف‌هاي صاحب كارواش را تأييد كرد و گفت كه آن مرد خودش را بازپرس ويژه قتل معرفي كرده است. پس از اين مأموران پليس به رحيم آموزش‌هاي لازم را دادند و در يك قرار صوري بازپرس قلابي را بازداشت كردند. پس از بازداشت متهم بود كه شاكي متهم را شناخت و گفت: چند سال قبل به عنوان بازپرس ويژه قتل روي يك پرونده قتل تحقيق مي‌كردم كه فهميدم نزد بستگان متهم پرونده رفته و خودش را پسر عموي من معرفي كرده و قصد اخاذي داشته كه موفق شدم او را شناسايي و دستگير كنم. وي در آن زمان اظهار پشيماني كرد و من هم رضايت دادم و در نتيجه بعد از چند روز بازداشت آزاد شد.
اقرار به جرم
متهم در تحقيقات با قبول جرم خود گفت: فاميل من هم روشن است و به خاطر اينكه نزد ديگران بزرگ‌نمايي كنم خودم را بازپرس روشن معرفي مي‌كردم.
وي ادامه داد: روزي كه براي شستن خودروام به كارواش رفتم متوجه حرف‌هاي صاحب كارواش با دوستش شدم و همان لحظه به فكرم رسيد تا خودم را بازپرس روشن معرفي كنم و خودم را بزرگ جلوه دهم. وقتي خودم را بازپرس ويژه قتل معرفي كردم آنها از من خواستند تا براي آزادي يكي از بستگانشان از زندان كاري انجام دهم كه من مبلغ 200 ميليون تومان پيشنهاد دادم و آنها هم قبول كردند.
وي در پايان گفت: بعد از چند بار ملاقات با صاحب كارواش سرانجام دستگير شدم. متهم به اتهام غصب عنوان به دستور قاضي مدير روستا بازداشت شد و براي تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها