واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: محاکمه مجدد جوانی که6سال پیش به خاطر برخوردآینه ماشینش با خودرو دیگر،متهم به قتل شد
پسری جوان که در درگیری بهخاطر برخورد آینه دو خودرو به هم شرکت کرده و متهم به قتل شده است، پای میز محاکمه رفت.
آفتاب : به گزارش روزنامه شرق، متهم که سجاد نام دارد، سال ٨٨ در جریان قتل مردی به نام پیروز بازداشت شد. پیروز دو روز بعد از زخمیشدن فوت شد و خانوادهاش گفتند زمانی که او در بیمارستان بود، سجاد را بهعنوان قاتل خودش معرفی کرد. برایناساس سجاد بازداشت و تحقیق از او آغاز شد. مرد جوان در مراحل مختلف بازجویی به قتل اعتراف نکرد. بااینحال براساس شکایت اولیایدم و اظهارات مطلعان، کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ٧١ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. هرچند در جریان رسیدگی به این پرونده سجاد یکبار دیگر قتل را انکار کرد و گفت ضارب شخصی دیگر است، اما رأی بر قصاص او صادر شد تا اینکه حکم مورد اعتراض متهم قرار گرفت و دیوانعالی کشور نیز بعد از بررسی، رأی صادره را نقض کرد و آن را از موارد لوث تشخیص داد. روز گذشته شعبه ٧٤ دادگاه کیفری، رسیدگی به این پرونده را در دستور کار قرار داد. بعد از اینکه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند، وکیل اولیایدم دلایل خود را برای طرح شکایت عنوان کرد و گفت: مقتول ٤٨ ساعت بعد از اینکه ضربه خورد، جانش را از دست داد. دراینمدت توان صحبتکردن داشت و به برادرانش گفت ضارب سجاد است. ضمن اینکه بعد از بازداشت سجاد و دیگر عوامل درگیری، شخصی به نام کَرم، که از اقوام متهم است، به بازپرسی اعلام کرد وقتی در زندان بود سجاد از او خواست قتل را برعهده بگیرد شاید دیه کمتری بپردازد، البته دلایل دیگری مانند شهادت شهود نیز وجود دارد که براساس آن درخواست رسیدگی دارم.
سپس متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهامش را رد کرد و گفت: درگیری بین یکی از اقوام من به نام مهدی با شخصی به نام امیر بود. خودروهای آنها آینه به آینه به هم خورده بودند و بعد هم فحاشی شد. دوستان امیر مقابل خانه فامیل ما رفته و فحاشی کرده بودند. بعد من زنگ زدم و به امیر فحش دادم و دعوا کردیم. آنها حدود ظهر بود که آمدند و دعوا مقابل خانه ما اتفاق افتاد. دعوای ظهر تمام شد، اما غروب دوباره درگیری شروع شد. آنها مقابل خانه ما آمدند. بهجز من سهنفر دیگر از اقوامم هم قمه داشتند. گروه مقابل هم قمه داشت. ما با هم دعوا کردیم. من چندضربه قمه به کمر امیر زدم. به من گفتند پیروز قمه خورده و روی زمین افتاده، تنها کاری که کردم این بود که به سمتش رفتم، گوشش را گرفتم و گفتم حالا خوب شد به این روز افتادی؟ من او را نزدم و اتهام را قبول ندارم. هیأت قضات با پایان گفتههای متهم، مطلعان و وکیلمدافع متهم، برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
تاریخ انتشار: ۲۵ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۹:۴۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]