واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: این روزها در دنیای سینما برای بازیگران زن دیگر جوانی و زیبایی کافی نیست، آنها باید مرده و معروف و یکی از چهرههای فناناپذیر تاریخ هم باشند... به گزارش خبر آن لاین،مانولا دارگیس: فیلمسازان سالهاست درگذشتگان معروف را با به کار گرفتن بازیگرانی که یاد آنها را بهتر نشان میدهند، احیا میکنند، تا حدی به این خاطر که اعضای آکادمی اسکار دوست دارند به داستانهای موفق جایزه بدهند.دو سال پیش ماریون کوتیار برای بازی در نقش ادیت پیاف خواننده معروف فرانسوی در فیلم «زندگی به رنگ صورتی» برنده اسکار شد. از سال 2000 تاکنون شش نفر از زنانی که برنده اسکار بهترین بازیگر زن شدهاند، نقشهای زندگینامهای را ایفا کردهاند و اغلب نقش کسانی که اکنون مردهاند. امسال زندگی جولیا چایلد آشپز آمریکایی، کوکو شانل طراح مد فرانسوی، ملکه ویکتوریا، فانی براون، عشق بزرگ جان کیتس (شاعر انگلیسی) و اکنون آملیا ایرهارت خلبان آمریکایی روی پرده سینما تصویر شده است.شما نمیتوانید فیلمسازان (یا بازیگران زن) را به خاطر حمله به سردابهها مقصر بدانید. شرایط برای بازیگران زن در سینما هیچ وقت به اندازه الان دشوار نبوده است، بهخصوص در آمریکا که در چند سال اخیر بیشتر بلاکباسترها و فیلمهای بسیار کمهزینه مردانه بودهاند. پارسال تنها «گرگ و میش» درباره یک زن و دوست خونآشام او توانست به فهرست 10 فیلم پرفروش راه پیدا کند، فهرستی که تحتالشعاع ابرقهرمانان و شخصیتهای کارتونی مرد قرار داشت. دو فیلم زنانه دیگر هم توانستند در فهرست 20 فیلم پرفروش سال قرار بگیرند. به نظر تکاندهنده میآید، بهخصوص این نکته که در دو سال اخیر در هر یک از سالها تنها سه داستان زنانه به فهرست 20 فیلم پرفروش راه یافته است.فیلمهایی مانند «گرگ و میش» عموماً مورد توجه منتقدان قرار نمیگیرند و در فصل جوایز هم نادیده گرفته میشوند. به همین دلیل است که چارلیز ترون که دوران کاری خود را با فیلمهای سبک آغاز کرد و عموماً نقش مکمل شخصیتهای مرد را داشت، برای فیلم «اهریمن» بر وزن خود افزود تا نقش ایلین وورنوس - یک زن خیابانی اهل فلوریدا که قاتل زنجیرهای میشود - را بازی کند. وورنوس سال 2002 به جرم قتل هفت مرد اعدام شد. «اهریمن» یکسال بعد اکران شد و ترون در چهل و هشتمین سالگرد تولد وورنوس برنده اسکار بهترین بازیگر زن شد.ضمناً به همین دلیل است که نیکول کیدمن یک دماغ مصنوعی گذاشت تا در «ساعتها» نقش ویرجینیا وولف را بازی کند و کیت بلانشت هم مثل دلقک خود را آرایش کرد و در دو فیلم «الیزابت» به نقش ملکه باکره ظاهر شد.هیلاری سوانک برای بازی در نقش آملیا ایرهارت در فیلم «آملیا» که از جمعه این هفته در سینماهای جهان اکران شده، برای گریم از یک عضو مصنوعی استفاده نکرده است. در عوض او به نقش هوانورد پیشگام آمریکایی در سالهای آغازین قرن بیستم، یک مرد در کنار خود دارد. در زندگینامههای مردانه زنان اغلب بیصدا رنج میکشند و در گوشه و کنار ناله میکنند و جیغ میکشند. در فیلم «آملیا» بیشترین رنج را جی. پی. پاتنام همسر ایرهارت با بازی ریچارد گیر میکشد که یک ناشر است. اشکهای او هوانورد را اهلی میکند که هیچگاه حداقل به طور استعاری به او اجازه داده نشد تنها پرواز کند. ایرهارت واقعی زنان جوان را ترغیب میکرد در کار خود ثابتقدم باشند.مردان معروفی که هنوز نفس میکشند برای درخشیدن نماهای زیادی در اختیار دارند («دبلیو»، «فراست/نیکسن»)، اما اگر این روزها میخواهید فیلمی درباره یک زن قدرتمند، جالب، دشوار و قابل باور ببینید، او باید معروف و احتمالاً مرده باشد. معمولاً برای برآورد فیلمهای زندگینامهای تنها موفقیت کافی نیست، همین طور صرفاً یک داستان جذاب. علاوه بر این، ژانرهایی کمدی رمانتیک که تا پیش از این بیشتر مورد پسند زنان بود اکنون مردانه شده است. ساندرا پولاک با فیلمهای ناچیزی چون «پیشنهاد» هنوز تماشاگران را به سینماها میکشاند، اما بزرگترین رومانس امسال کمدی مردانه «خماری» بود. مردان حتی ملودرامها را به تسخیر خود درآوردهاند و سینما این روزها از اشک بیوهمردانی خیس است که برخلاف مادران عادی با تلاش برای حفظ خانواده و کار خود را تطهیر میکنند. یک زن برای جدی گرفته شدن روی پرده سینما به تأیید تاریخ نیاز دارد. او یا باید بر یک کشور حکمفرمایی کرده باشد، یا منبع الهام یک شاعر باشد و یا در دنیای مد یا آشپزی انقلاب به پا کرده باشد. ضمناً بهتر است مریل استریپ نقش او را بازی کند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 750]