واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: تاثير مذاکرات هستهاي بر آينده سياسي کلينتون

متن پيش رو در فرارو منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست. شايد فقط يک تصادف تاريخي باشد که سه بازيگر کليدي در تلاش هاي ديپلماتيک در مورد پرونده هسته اي ايران کانديدهاي دموکراتيک رياست جمهوري سال هاي 2004، 2008، 2012 و احتمالا 2016 هستند. اما بلندپروازي هاي درهم تنيده آنها باعث شکل گيري پس زمينه اي دراماتيک براي داستان ناتمام هسته اي شده است.
باراک اوباما، رئيس جمهوري آمريکا، جان کري، وزير خارجه و هيلاري کلينتون، وزيرخارجه سابق اين کشور همگي مي توانند مدعي بخشي از آنچه روز پنج شنبه در لوزان سوئيس باشند؛ زمانيکه آمريکا و ايران چارچوب توافقي را براي تعديل توانمندي هسته اي ايران طراحي مي کردند. به گزارش واشنگتن پست، اوباما و کري بايد اين مذاکرات را با توجه به تکميل آن در ماه ژوئن مورد ارزيابي قرار دهند. اوباما بايد تلاش کند هرگونه توافق نهايي را به مخالفان جمهوري خواه و برخي دموکرات ها در داخل – و اسرائيل در خارج- بقبولاند و ترديدها در خاورميانه، از جمله از سوي متحد سعودي خود را از بين ببرد. زمانيکه تحريم هاي اقتصادي عليه ايران اعمال شد، کلينتون در دولت بود. او حامي مذاکرات بود و در مورد شانس موفقيت آن با احتياط صحبت مي کرد. حال وي به عنوان شخصي که آمده راه اندازي کمپين انتخاباتي مي شود، بايد کناري بايستد و هوشيار باشد که در صورت پيروزي انتخابات 2016، خواه ناخواه آنچه از زمان خروجش از دولت طي دو سال اخير رخ داده را به ارث خواهد برد. اوباما و کلينتون در دوره هايي داراي منافع مشترک و در دوره هايي اختلافات جدي بر سر ايران داشته اند. مهمترين اختلاف نظر در تابستان 2007 رخ داد، زمانيکه آنها به عنوان دو رقيب دموکراتيک انتخابات در مورد چگونگي رويکردشان در مقابل کشوري که از زمان بحران گروگانگيري 1979 هيچ رابطه اي با آن نداشته اند، اختلاف داشتند. زمانيکه جان کري جانشين کلينتون شد، روند صلح خاورميانه را اولويت کاري خود قرار داد اما موفقيت چنداني در اين زمينه کسب نکرد. پيشنهادات در مورد مذاکرات جديد ميان اسرائيل و فلسطين بي نتيجه بود و روابط اسرائيل و آمريکا نيز با تقابل آشکار اوباما و بينامين نتانياهو، نخست وزير اسرائيل به پائين ترين سطح خود در تاريخ دو طرف رسيده است. حال ميراث کري به عنوان وزير خارجه آمريکا تا حدودي وابسته به دستيابي به توافق نهايي با ايران طي تابستان سال جاري و پايبندي ايران به مفاد اين توافقنامه است. کلينتون در ميانه اين ماجرا قرار دارد. وي در سال 2008 به عنوان نامزد رياست جمهوري آمريکا اعلام کرد که از کاهش رويکرد ديپلماتيک در قبال ايران استقبال مي کند و با تمايل اوباما براي ملاقات با همتاي ايراني خود به عنوان رئيس جمهور مخالفت کرد. او در مقام وزير خارجه تلاش کرد حمايت بين المللي براي تحريم هاي سازمان ملل عليه ايران را توسعه دهد. و البته از نزديک در ديپلماسي محرمانه اي که منجر به مذاکرات مستقيم ميان دو کشور شد، شرکت داشت. اما اگر کلينتون در سال 2008 به جاي اوباما پيروز انتخابات رياست جمهوري مي شد، چه اقداماتي در قبال ايران و اسرائيل صورت مي داد؟ چه اقدامي در قبال مذاکرات مستقيمي که در دوره وزيري خود از آن حمايت کرده بود، صورت مي داد؟ آيا اين مسئله را مانند اوباما و کري به طور مداوم پيگيري مي کرد؟ آيا امتيازاتي که آمريکا در چارچوب توافق به ايران داده را مي داد؟ مخالفت هاي صريح نتانياهو را چگونه مديريت مي کرد؟ واکنش وي به چارچوب توافق طي هفته گذشته، حمايتگرانه و آميخته با ترديد بود. وي اين توافق را «يک گام نخست مهم» خواند و گفت که دستيابي به يک توافق جامع تا ماه ژوئن «کاملا حياتي است اما آسان نخواهد بود.» شايد وي هيچ انتخابي جز همراهي با اوباما و کري که تلاش مي کنند اين قمار ديپلماتيک را به نتيجه برسانند، نداشته باشد اما کمپين انتخاباتي کلينتون- و رياست جمهوري احتمالي وي- را آنچه در آينده رخ مي دهد و چگونگي واکنش وي به اين شرايط، شکل خواهد داد.
دوشنبه, 17 فروردين 1394 ساعت 11:01
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]