تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هيچ دعايى زودتر از دعايى كه انسان در غياب كسى مى كند، مستجاب نمى شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826305321




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

واکنش رییس فرهنگستان هنر به رفتار غیرانسانی در کابل


واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: یکشنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۷:۳۷




1428234011754_09.jpg

علی معلم دامغانی - رییس فرهنگستان هنر - به رفتار غیرانسانی در کابل مبنی بر قتل و سوزاندن یک زن جوان افغان به اتهام سوزاندن قرآن واکنش نشان داد. به گزارش ایسنا، در متن ارسالی فرهنگستان هنر آمده است: «سخن رییس فرهنگستان هنر از در همزبانی نه همدلی با مردم افغان آنچه را زن سوخت قرآن نیست روی در مشرق ایران، دیار دلیران، بلاد افغان، سرزمین تُرک و تاجیک و هزاره و آریان. این بار اما از در همزبانی و نه همدلی. می‌گویم این روایت عطش و آتش و قرآن، فارغ از قرینه و برهان، اسطوره و افسانه‌ای است شاید و نه بیشتر. دل‌های ما بیگانه نیست، باری زنی را خوانا و ناخوانا با قرآن چه کار؟ قرآن نوری است به سیاهی و تاریکی به باریکی بر کاغذ نوشته، مردان مرد از آن بی‌خبرند، زنان به کدام مرتبه در اَند که بی‌رنج و ریاضت به گنج آن ره برند و آنگاه گنج سوختن در خطا و خُتَن نیز این عشوه نمی‌خرند. قرآن‌سوزی اندیشه و انگیزه می‌خواهد تا دریابی هرکه در اینجا اهل یقینند، قرآن به برهان سوزان مستشرقینند. باری زن تا در نهفت خانه از برزن از نَمَرد خویش چه دید که آن جمله را حوالت با حضرت قرآن بود، از سر جهل بود، مدعا بود، بدون برهان بود. شاید زن سلیطه بود، مرد از زبان قرآن گویان بود که اَلرُجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی النُّسَاء. سلطه مراست بی شرط، زن ناشزه بود شاید، به کدام دلیل مرد کام خود که ندانیم چه بود با تازیانه به حجت قرآن می‌خواست. مرد ثقه نبود، زن را از مرد نفقه نبود و هزار بلای دیگر، حوالت همه با الله و قرآن رسول الله(ص)، اینک گویی زن قرآن بسوخت تا مرد گوید زن خویشتن بفروخت و هزار آموخت کذب دیگر. با خویشتن آیید، شور شهوت شر است؛ شور غیرت نیز شر است و این همه را حوالت با قانون است؛ قانون کور است، قرآن اما نور است، در نور هرکس نتواند دید، راسخون در علم می‌بایند و اینک بگذر و بگذار. قدم به احتیاط باید زد خاصه جمع را. مردمان را که به هر بهانه فارغ از اندیشه به مِهر و قهر بیرون آیند، به تظاهر و این باد و آن مباد گویند. باری از لقمان حکیم بشنوند که گفت: شر، شر را برمی‌انگیزد و شهوت، غیرت را. می‌شد که به شرع یا قانون از هم بِبُرند و قصه فصل شود. قانون در میانه نبود و قرآن بر کرانه بود. شد آنچه شد. اینک این مردمان می‌گویند زن نکو کرد تا زنان این نکویی بیشتر کنند؟ می‌گویند مرد نکو کرد تا مردان بی‌درد نَمَرد دردی جعل کنند و در جان جفت آویزند؟ باری هیاهو دگر کنید و عربده‌ای نکوتر سر کنید و اگر دانید و توانید نفی و دفع شر کنید که از بی‌دانشی خطرها خیزد. آنچه را زن سوخت قرآن نیست تا بدانی شر ما را شرع برهان نیست فعل اگر مستور حتی مصدری دارد غار هم ایوان باز صد دری دارد آخرین‌های زمین این روزها گیج‌اند مرغ یک پایند و پا در بند آویج‌اند اینکه شر را شر کند بیدار هنجاریست لیک در خوابست این هنجار بیداریست خون به خون شستن طریق آدمیت نیست تیغ را در چهره تهمت کشیدن از حمیت نیست کس نمی‌پرسد چرا دانای قرآن بود زن یا نه دین دیگر داشت آیا شخص عامد بود من یا نه غیرت مردان به نوعی غیر قرآن می‌شود یا نه قهر بر بی‌غیرتی از خشم برهان می‌شود یا نه فعل‌ها را مصدری بایست فعل مرد را زن را فعل خاص خانه را و عام برزن را مهرتان بر کیست مردم قهرتان بر چیست قصه قرآن و برهان جمله کافی نیست دیگر چیست ای شمایانی که مایید از شما دور است نااهلی قصه حیوانیست شور مادگی و شهوت فحلی قوچ می‌پرتابد آیا ماده نر را ز روی کوه شکوه می‌باید شما را آنک از بشکوه قصه گر این است شهوت علت شور است حال داور دیده‌اش بیدار یا کور است داد اگر بر وفق قانون است نابیناست رمزشان گر ذوق داری جز حرا سیناست فهم ما زین هر دو وهم دیده بسته است تا بدان جاییکه از ما روح و جان هر دوان خسته است مرتضی فرمود قاضی بعد من مانا من نمی‌گویم تو خود این قصه بر خوانا چشم قاضی نزد قرآن دیده باز است ورنه با شیطان و شک نادیده انباز است چشم قاضی چشم قوچ و چشم آهو نیست قصه را گر دید اگر سنجید غیر از دیده او نیست لیک مهر و قهر مردم را به عالم سنجه‌ای باید خود اگر دست نوازی یا اگر سر پنجه‌ای باید شهوت ار شر نیست قانون شما یا اوست غیرت ار فر نیست هرچه آن نیکتر آهوست رحم باید مردمان مرد را بر حال فرزندان حاصل فعل شما آنک خرابات است یا زندان من به قدر فهم خود این قصه را دیدم لابد از یک حصه تا ده حصه تا صد حصه را دیدم» انتهای پیام








این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 98]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن