واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: نگاه شما: حقمان از زندگی چقدر است؟!
بخش «نگاه شما» برای ارائه و معرفی «نگاه» مخاطبان «تابناک» به همه موضوعات است. هر مخاطب «تابناک» میتواند با مد نظر قرار دادن شرایط همکاری با این بخش، «نگاه» خود را ارسال کند تا در معرض دید و داوری دیگر مخاطبان قرار گیرد.
کد خبر: ۴۸۷۴۰۴
تاریخ انتشار: ۱۶ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۰ - 05 April 2015
محمد ماکویی: سال های اول انقلاب که نگاهداری و حراست چندان مناسبی از کاخ ها و موزه ها و کاخ موزه ها صورت نمی گرفت-بر عکس امروزه؟!-به اتفاق خانواده سری به کاخ شمس که در نزدیکی خانه مان قرار داشت,زدیم و در این سر زدن بود که متوجه بانویی شدیم که به اتفاق بچه ها در رختخواب شمس آرمیده!و در همین "خوش حالی" مشغول بدگویی از خانواده سلطنتی بود و در این بدگویی از یاد هم نمی برد که ضمن اشاره به هر آنچه در کاخ موجود بود و به چشم می آمد,این را هم اضافه نماید که:"همه اینها حق ماست که شاه و خانواده اش بالا کشیده اند!",بدون اینکه متوجه باشد که اگر هم حق و حقوق اغلب قریب به اتفاق ملت ایران توسط شاه و اطرافیانش تضییع شده است-که قطعا همین گونه است-چنانچه این حق خوری هم صورت نمی گرفت,به هر ایرانی-دست کم-یک کاخ نمی رسید!
شاید یکی از بزرگترین مشکلاتی که در تمامی سال های بعد از پیروزی انقلاب,مردم ما با آن ها مواجه بوده و هنوز نیز هستند این باشد که آنها بدرستی نمی دانند که حقشان از زندگی چیست و از این حق چه میزان آن می بایست توسط دولت کف دستشان گذارده شود و چه مقدارش می شاید که با تلاش و کوشش خودشان از همنوعانشان گرفته شود!
اینکه بیشتر ما ایرانی ها معتقد و معترفیم که 45000 تومان و اندی یارانه ماهانه هر ایرانی برای مردمی که در کشورشان اقیانوسی از نفت دارند؟!, کم است و باید دست کم آن اندازه بدان اضافه شود که برای همگان امکان فراهم ساختن آن زندگی که هر زن و مرد و کوچک و بزرگ ایرانی لیاقت و شایستگیش را دارد میسر شود, ناشی از این دیدگاه است که ما ایرانی ها اصلا بدمان نمی آید زحمت خیلی از کارها یی که می بایست خودمان بکشیم را هم بر عهده دولت بگذاریم!
از این گذشته متاسفانه بیشتر ما فکر می کنیم که یارانه تنها "پول مفتی" است که از کیسه دولت به جیب ملت سرازیر می شود و به همین دلیل است که خیلی از دولتی ها;یعنی آنهایی که در نهادها و سازمان ها و ادارات و شرکت ها و دوایر و دیگر محل کارهای دولتی به انجام وظیفه مشغولند; آنقدر به دشت حق الزحمه! اضافه کاری فیکس خود خو گرفته اند که به هیچ وجه توی کتشان نمی رود که ممکن است خدای ناکرده مستحق دریافت پول اضافه کاری نکرده,نباشند!
اگر چشمهایمان را بشوییم و جور دیگر ببینیم,قطعا هر روز صبح خیل مردمانی را شاهدیم که شتابان به سوی محل کارشان در حرکتند و نگران اینکه به موقع آنجا نرسند!این مردمان را نزدیک به اتمام ساعات اداری نیز می توان مشاهده کرد که با همان شور و شوق اول صبحی دلواپس اینند که خدای ناکرده خروج از محل کارشان دیر نشود!
جالب است که کارت زدن و دستمزد گرفتن و یا به تعبیری بهتر دستمزد کارت زدن را گرفتن آنچنان برای اغلب ما عادت شده که اگر روزی مورد مواخذه رییس یا مدیرمان قرار بگیریم که چرا آنگونه که باید و شاید کار نمی کنیم, دست کم پیش خودمان تعجب می کنیم که چرا در حالی که کوچکترین خللی در ورود و خروج به موقعمان روا نداشته ایم, خشم و عصبانیت مقام بالادست را فراهم ساخته ایم!
از این ها گذشته خیلی از ما یک سالی می شود که دست از سرو گوش زندگی خانوادگیمان برداشته و گوش به زنگ و مترصد این شده ایم که ببینیم بالاخره آخر و عاقبت تحریم ها چه می شود!در این میان بد بین ها رفع تحریم ها را حذف عوارض گمرکی می بینند و به آن یکسری از محذوفات دیگر را هم می افزایند و متعاقب آن گمان می کنند با حصول توافق هسته ای تمامی کالاهای تولیدی کشورهای 1+5 و اطراف و اکنافشان به قیمت تمام شده برای این کشورها,در اختیار ما هم قرار خواهد گرفت!و خوش بین ها به این فکر می کنند که با آزاد شدن دارایی های بلوکه شده ایران و تبدیل آن ها به وجوه نقد رایج مملکتی, یارانه شان از صدقه سری رضایت بخش شدن اوضاع و احوال دولت آنقدر زیاد خواهد شد که بدون آنکه زحمت زیادی برای خوب زندگی کردنشان بکشند,قادرند منبعد جوری دیگر زندگی کنند ;جوری که نه تنها خرجشان دخلشان را در نیاورد, بلکه اوقات فراغت خود را به بطالت و انجام کارهای دوم و سوم نگذرانده و با فرا رسیدن موعد آن, تعطیلات خوشی را در خاطره انگیز ترین نقاط دنیا سپری نمایند!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]