واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
طنز: همه بزرگان فروردین
فروردین ماه یکی از پرترافیک ترین ماه های تولد یا فوت هنرمندان ایرانی است. خسرو شکیبایی و عبدالحسین زرین کوب در این ماه متولد و حمیده خیرآبادی، سعدی افشار، کاوه گلستان، پروین اعتصامی، صادق هدایت و محمدعلی فردین از جمله هنرمندانی هستند که در اولین ماه سال دیده بر جهان بسته اند.
مجله خط خطی - وحید میرزایی: فروردین ماه یکی از پرترافیک ترین ماه های تولد یا فوت هنرمندان ایرانی است. خسرو شکیبایی و عبدالحسین زرین کوب در این ماه متولد و حمیده خیرآبادی، سعدی افشار، کاوه گلستان، پروین اعتصامی، صادق هدایت و محمدعلی فردین از جمله هنرمندانی هستند که در اولین ماه سال دیده بر جهان بسته اند.
آدم گاهی9 با خودش فکر می کند اگر هر کدام از این هنرمندان به دنیا نمی آمدند، انگار زمین ما چیزی کم داشت (مدیونید اگر فکر کنید این جمله از خودم نبود!) حالا تصور کنید اگر این هنرمندان زنده بودند و وضعیت موجود در عرصه فرهنگ و هنر و کلا شرایط موجود کشور را می دیدندن چه عکس العملی نشان می دادند.
اگر سعدی افشار در بین ما بود لابد فکر می کنید از اینکه کلا نمایش روحوضی و سیاه بازی که جزء جدایی ناپذیر هنرهای نمایشی بود و الان تقریبا رنگ باخته است، کلی شوکه شده و توی ذوق می خورد اما برعکس. اتفاقا وقتی می دید در عرصه های مختلف از سیاست و اقتصاد گرفته تا فرهنگ و هنر اینقدر سیاه بازی رونق گرفته و فراگیر شده، قطعا هاج و واج می ماند.
اگر خسرو شکیبایی و حمیده خیرآبادی در میان ما بودند، با تعجب سالن های کم رونق سینما را نگاه می کردند. حمیده خیرآبادی به خسرو شکیبایی می گفت: «چرا اینجوره؟ چرا هیشکی سینما نمی ره؟» در این حال خسرو شکیبایی سری تکان می داد و می گفت: «ببین... دلخوری، باش... عصبانی هستی، باش... قهری باش... هر چی می خوای باشی، باش ولی حق نداری باهام حرف نزنی. فهمیدی؟» که حمیده خیرآبادی با تعجب می گوید: «چی می گی مادر؟ یاد خانه ی سبز افتادم.» شکیبایی می گوید: «این دیالوگه من خیلی تو شبکه های مجازی به اشتراک گذاشته می شه، گفتم از زبون خودم تو این ستون بگم، مردم لذت ببرند.»
اگر استاد عبدالحسین زرین کوب حیات داشتند، احتمالا شروع به نگارش قسمت دوم کتاب «دو قرن سکوت» با نام «چقدر سکوت واقعا؟ بس نیست؟» می کردند و در آن از اینکه برخی مسئولین و حتی مردم در مقابل سیاه بازی های فرهنگی سکوت می کنند، انتقاد می کردند. البته این کتاب مجوز چاپ نمی گرفت.
اگر صادق هدایت بزرگ زنده بود قطعا می بدید چقدر جمله ی «در زندگی زخم هایی هست که مثل خوره روح آدم را آهسته...» را این روزها همه می گویند. شما چطور؟
اگر محمد علی فردین در این دوران می زیست، شایداین بی توجهی مردم به همدیگر و مرام و معرفت این روزها را می دید و می گفت: «می دونی چیه؟ ما پول نداریم، ولی کم می خوریم. گرد هم می خوابیم، از همه پول دارها هم آقاتریم. سلامتی اونایی که نه به خاطر پولشون، که وجودشون رو عشقه...»
اگر کاوه گلستان عزیز در بین ما بود، قطعا با یک دوربین عکاسی به جای شِیر کردن عکس ها و فیلم های جنایات داعش آن هم با اجازه، الان وسط غائله بود و وقتی دلیل این همه تلاش برای عکاسی و نشان دادن توحش جنگ به مردم دنیا از او پرسیده می شد، می گفت «من می خواهم صحنه هایی را به تو نشان دهم که مثل سیلی به صورتت بخورد و امنیت تو را خدشه دار کندو به خطر بیندازد. می توانی نگاه نکنی، می توانی خاموش کنی، می توانی هویت خود را پنهان کنی، مثل قاتل ها. اما نمی توانی جلوی حقیقت را بگیری. هیچ کس نمی تواند.»
اگر پروین اعتصامی زنده بود با آن زبان شیرین و بلیغ می گفت: «شنیده ایدکه آسایش بزرگان چیست؟» ما می گفتیم «نه والا. نمایندگی مجلسه؟ مدیرعامل ورزشیه؟ چیه؟» که می گفت: «برای خاطر بیچارگان نیاسودن!» بعد ما می گفتیم «بعیده. مطمئنید؟ چند وقت نبودید، تفریحات مسئولین و بزرگان تغییر کرده ها!» دوباره می گوید «پریدن بی پر تدبیر، مستی است/ جهان را گه بلندی، گاه پستی» که ما در اینجا با تعجب از اینکه پروین اعتصامی به حضور دولت تدبیر و امید برای اصلاح رویه ی سابق اشاره دارد، ناگهان ستون را می بندیم.
تاریخ انتشار: ۰۵ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 183]