واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
دستگیری تبهکاران؛
هرچه فکر کردم جرمی به ذهنم نرسید، موضوع را به پلیس اطلاع دادم!
پس از مطرح شدن شكايت، پرونده با موضوع آدمربايي به دستور شعبه ششم بازپرسي دادسراي ناحيه 27 تهران براي رسيدگي در اختيار اداره يازدهم پليس آگاهي قرار گرفت.
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از جوان، بيست و هشتم بهمن ماه مرد ميانسالي با مراجعه به پليس آگاهي تهران در شكايتي به كارآگاهان گفت: ديروز ساعت 10 صبح از خانهام نزديك ميدان محسني بيرون آمدم تا به محل كارم كه تالار پذيرايي است، بروم. چند قدمي نرفته بودم كه جواني مرا با اسم فاميلي صدا زد و گفت مأمور يكي از وزارتخانههاي دولتي است و من بايد براي انجام تحقيقات همراه او بروم. بعد هم مرا سوار يك پرشياي نوكمدادي كه دو سرنشين داشت كرد اما راننده صورتش را با ماسك كاغذي سفيد رنگي پوشانده بود. پسر جواني هم در صندلي عقب نشسته بود. من هم كنار او نشستم و ماشين حركت كرد .
شاكي در ادامه اظهاراتش گفت: در طول مسير آنها مدعي شدند از تمام زندگي من و وضعيت مالي و فرزندانم اطلاع كامل دارند و قصد داشتند مرا شب گذشته دستگير كنند. پس از طي مسافتي ناگهان متوجه شدم در بيابانهاي اطراف اتوبان تهران – كرج هستيم. پرسيدم مگر شما نگفتيد به اداره پليس ميرويم اينجا كه بيابان است؟يكي از آنها جواب داد قرار است در بيابان از شما تحقيق شودكه ناگهان يك كلاه پشمي روي صورتم كشيدند و از من خواستند تا روي صندلي عقب بخوابم و به سمت شهركي كه در همان نزديكي بود رفتند و مقابل يك آژانس ايستادند.
شاكي ادامه داد: مرد جواني كه به نظر ميرسيد رئيس آنهاست با من كمي صحبت كرد و به راننده دستور داد تا يك ماشين براي من كرايه كند و مرا به محل كارم ببرد. او چند بار تأكيد كرد كه اين موضوع را با كسي درميان نگذارم در غير اين صورت دوباره به سراغ من و اعضاي خانوادهام ميآيند. راننده مرا در بين راه پياده كرد و گفت: چند روز ديگر از خانوادهات تحقيق ميكنيم. هر چه فكر كردم كه مرتكب چه جرمي شدهام چيزي يادم نيامد به خاطر همين تصميم گرفتم موضوع را به پليس اطلاع دهم .
پس از مطرح شدن شكايت، پرونده با موضوع آدمربايي به دستور شعبه ششم بازپرسي دادسراي ناحيه 27 تهران براي رسيدگي در اختيار اداره يازدهم پليس آگاهي قرار گرفت.
همزمان با آغاز تحقيقات شاكي به كارآگاهان اطلاع داد افراد ناشناسي تحت عنوان مأمور يكي از وزارتخانههاي دولتي اينبار با پسرش تماس گرفتند. بلافاصله آموزشهاي لازم به پسر شاكي ارائه شد و با شناسايي محل تردد يكي از متهمان در خيابان سئول كارآگاهان موفق شدند او را دستگير كنند.
ابوالفضل- 28 ساله در بازجوييها به جعل عنوان مأمور اعتراف كرد و گفت: پيشنهاد ربودن شاكي از طرف يكي از دوستانم به نام حسين بود. من و يكي ديگر از بچهها كه جعفر نام دارد قبول كرديم تا با او همكاري كنيم به خاطر همين تحت عنوان مأمور پيرمرد را ربوديم تا از خانوادهاش اخاذي كنيم اما چون متوجه شديم ناراحتي قلبي دارد تصميم گرفتيم او را آزاد كنيم و چند روز بعد پسرش را گروگان بگيريم.
با اعترافات متهم كارآگاهان مخفيگاه حسين - 28 ساله و جعفر - 27 ساله را هم كه در استان قزوين بود شناسايي و در يك عمليات غافلگيرانه آنها را دستگير كردند.
حسين در جريان بازجوييها اعتراف كرد: طراح اصلي آدمربايي من بودم. چند سال است كه پدرم كارگر مورد اعتماد شاكي است و در تالار پذيرايي او كار ميكند. به خاطر همين از وضعيت مالي، تعداد اعضاي خانواده و محل زندگي او خبر داشتم تا اينكه تصميم گرفتم او را گروگان بگيرم تا از خانوادهاش اخاذي كنم. موضوع را به دوستانم گفتم كه آنها هم قبول كردند تا با من همكاري كنند.
سرهنگ كارآگاه آريا حاجيزاده معاون مبارزه با جرائم جنايي پليس آگاهي پايتخت با اشاره به اعتراف متهمان به آدم ربايي گفت: هر سه متهم با قرار بازداشت موقت براي انجام تحقيقات تكميلي در اختيار كارآگاهان اداره يازدهم پليس آگاهي تهران قرار گرفتند. 2009
۰۵/۰۱/۱۳۹۴ - ۰۷:۱۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]