تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 27 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، بزرگ‏ترين ـ فرمود ـ يا با عظمت‏ترين نام خداوند است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830559345




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

امینی: از چهارشنبه‌سوری فقط ترقه مانده و از عید هم سفر!


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: نوروز در زادگاه اهل ادب -۱/
امینی: از چهارشنبه‌سوری فقط ترقه مانده و از عید هم سفر!

اسماعیل امینی


شناسهٔ خبر: 2519487 شنبه ۱ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۷
فرهنگ > شعر و ادب

اسماعیل امینی معتقد است: متاسفانه ما از محتوای آئین‌های نوروزی مثل قرآن خواندن، تفأل به حافظ، احوالپرسی از دیگران و سر زدن به همسایه، فاصله گرفته‌ایم و به طرف قسمت‌های ظاهری این آئین‌ها حرکت کرده‌ایم. اسماعیل امینی شاعر، طنزنویس و پژوهشگر در حوزه ادبیات در گفتگو با خبرنگار مهر درباره پیشینه جشن نوروز در زادگاهش، محله نازی آباد تهران، ابتدا به تفاوت‌های زندگی در قدیم با مقطع کنونی اشاره کرد و گفت: در گذشته احوال محلات طوری بود که مردم انگار در یک خانه بزرگ زندگی می‌کنند و انگار اهالی یک محل و یک کوچه، اهل یک خانواده‌اند و بجز شب‌ها که مردم می‌خواستند بخوابند و درِ خانه‌شان را می‌بستند، در طول روز درِ خانه‌ها معمولاً باز بود و بچه‌های همسایه به خانه هم می‌رفتند و می‌آمدند، انگار در یک خانواده بزرگ زندگی می‌کنند.وی افزود: به همین دلایل مراسمی مثل عید، چهارشنبه‌سوری و سیزده‌به‌در، به صورت جمعی برگزار می‌شد و هر کسی، هر چیزی که داشت، بین همه تقسیم می‌کرد. مثلاً اگر بچه‌ها آجیلی در خانه داشتند، می‌آوردند داخل کوچه با هم می‌خوردند و اگر به خانه‌ای هم می‌رفتند، مادر یا مادربزرگِ آن خانه، جیبشان را پرِ آجیل می‌کرد و روانه‌شان می‌کرد. رسم خیلی خوب دیگری که متاسفانه امروز از بین رفته، این بود که همسایه‌ها برای عیددیدنی به خانه همدیگر می‌رفتند به خصوص اگر کسی عزادار بود یا مریض داشت، اول از همه پیش او می‌رفتند که عیدش تلخ‌تر از بقیه بود. آداب و رسوم خوب از بین رفته و بدبینی مانده استاین شاعر اضافه کرد: رسم خوب دیگر، این بود که مردم در حد همان امکاناتی که داشتند - گاه می‌شد آب آشامیدنی هم وجود نداشت - خانه و حیاط خانه را تزئین می‌کردند و اگر گلدان داشتند، آن را داخل حیاط و گاهی داخل کوچه می‌گذاشتند و اگر سبزه کاشته بودند، بخشی از این سبزه‌ها را سر دیوارها می‌گذاشتند که بقیه هم ببیند و به این ترتیب دیگران را هم در شادی خودشان از رسیدن بهار، سهیم می‌کردند.امینی گفت: رسم خوب دیگر این بود که اگر در محل، بچه یتیمی بود، اهالی محل پول جمع می‌کردند و برای او لباس می‌خریدند و این مسئله برای آن محله خیلی مهم بود که بقیه بدانند هیچ بچه‌ای در این محل، بدون کفش نمانده است. حتی من یادم است کسانی که می‌رفتند شیرینی و آجیل می‌خریدند، نه فقط با هدف کمک مالی به دیگران، بلکه همینطوری و بدون نظر خاصی، در خانه‌ها را می‌زدند و کمی از آجیل را به آنها هم می‌دادند که بگویند من به فکر شما هم بودم.
اسماعیل امینی
وی افزود: نمی‌دانم چه روزگاری شده که تمام آداب و رسوم خوب از بین رفته و به جایش پنهانکاری و بدبینی نسبت به هم، مانده است؛ یادم می‌آید ما که قدیم کار می‌کردیم، فیش‌های حقوق را آخر ماه سر یک میز می‌گذاشتند و هر کسی فیشِ خوش را برمی‌داشت ولی الان فیش حقوقی به یک چیز محرمانه تبدیل شده است. زمانی لیست‌های پرداخت را روی تابلوی اعلانات می‌زدند که همه بدانند همه چقدر گرفته‌اند. این نوع بیگانگی انسان‌ها نسبت به هم که در روزگار فعلی شاهدش هستیم، واقعاً چیزِ غریبی است؛ حتی در یک خانواده ممکن است دو برادر از (حقوق) دریافتی همدیگر بی‌خبر باشند.این پژوهشگر حوزه ادبیات همچنین در پاسخ به این سوال که فکر می‌کنید محتوای آئین‌های نوروزی در فاصله سال‌های کودکی شما تا به امروز چه تغییری پیدا کرده است؟ یادآور شد: تقریباً می‌توان گفت آئین‌های نوروزی از بین رفته است. به عنوان مثال چیزی که قبلاً در نوروز نبود و امروز هست، این است که همه خود را ملزم می‌کنند که به سفر بروند و همین سفرها باعث شده که دید و بازدیدها که مسئله مهمی بود و در دینِ ما هم به آن توصیه شده، از بین برود. این مربوط به نقطه خاصی هم از ایران نیست و معمولاً در نوروز همه می‌خواهند در شهر خودشان نباشند و بروند شهر دیگری.نمی‌دانم این میل شدید به مسافرت از کجا آمدامینی گفت: نمی‌دانم این میل شدید به مسافرت از کجا آمد ولی چند سالی است خیلی شدت یافته است و معمولاً هم عید را به کام خیلی‌ها تلخ می‌کند؛ هم برای خود مسافران و هم برای ساکنان مناطقی که به آنجا مسافرت می‌شود و به جای اینکه آرامش ایجاد کند، ازدحام و شلوغی و هیجان می‌آفریند. این، در قدیم نبود و مردم بیشتر به دید و بازدید از هم می‌پردازند.این شاعر ادامه داد: به نظرم ما از طرف قسمت‌های محتوایی آئین‌های گذشته‌مان مثل قرآن خواندن، تفال به دیوان حافظ، احوالپرسی از دیگران و سر زدن به همسایه، به طرف قسمت‌هایی که ظاهرسازی و صورت است، حرکت کرده‌ایم و لذا از چهارشنبه‌سوری، فقط ترقه‌اش ماند. این مقدار خرید و مصرف زدگی که در عید انجام می‌شود، متعلق به فرهنگ ما نیست؛ در قدیم اگر کسی یک قالی برایش به ارث رسیده بود، به این مسئله افتخار می‌کرد و می‌گفت از پدربزرگم برایم به ارث رسیده، ولی امروز این مسئله که یک قالی ۵ سال در یک خانه بماند و استفاده شود، عیب شمرده می‌شود. به نظرم این تاثیر فرهنگ مصرفی غرب است که باعث شد قسمت‌های صوری آئین‌ها ماند و قسمت‌های اصلی و محتوایی آن از بین رفت.وی همچنین در پاسخ به این سوال که اولین عیدی که در نوروز گرفتید، چه بود؟، گفت: من از پدرم عیدی می‌گرفتم البته مبلغش آنقدر برایمان مهم نبود چون ما خیلی از پول سردرنمی‌آوردیم ولی برایمان مهم بود که این پول از لای قرآن درمی‌آید؛ اسکناس‌های نو را لای قرآن می‌گذاشتند و بره این ترتیب آن را متبرک می‌کردند و بعد هم که هدیه می‌دادند، توصیه می‌کردند که آن را خرج نکنیم و به جایش پول دیگری را برای خرید به ما می‌دادند و می‌گفتند که آن اسکناس را نگه دارید که برایتان برکت بیاورد.امینی افزود: رسم خوب دیگری هم که بود، این بود که وقتی یک مهمان برای عیددیدنی به خانه کسی می‌آمد، بچه کوچک آن خانه موظف بود که بلند شود و توی دست آن مهمان گلاب بریزد و دست او را ببوسد. این رسم‌ها متاسفانه از بین رفته و متاسفانه این نسبت میان کوچکتر و بزرگتر از بین رفته است.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 67]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن