واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: میگویند طلاق آسان، منجر به کاهش همسرکشی شده
در هماندیشی «زن، علم و زندگی» مطرح شده است که سالانه ۶۵ هزار زن در جهان به دست همسر یا همراه خود به قتل میرسند. بله!
دبیر کل کمیسیون ملی یونسکو در ایران گفته: آمار بینالمللی نشان میدهد از کل زنان دنیا ٣۵درصد از آنها با خشونت فیزیکی یا جنسی توسط همسران یا همراهان خود مواجه هستند و ۶۵هزار زن و دختر سالانه توسط فامیل یا همسر یا همراه خود در جهان به قتل میرسند.
البته در ایران موضوع همسرکشی در ابتدای تابستان با تاکیداتی که توسط یک مقام مسئول صورت گرفت، گویا از اولویتی برای پرداختن برخوردار نیست و شاید لازم باشد سوال برعکسی پرسیده شود و آن این است که چرا همسرکشی در ایران کاهش پیدا کرده است؟
معاون مبارزه با قتل پلیس آگاهی ناجا با اشاره به کاهش ۳۱درصدی همسرکشی طی ۴ ماه گذشتهسال ۹۳ نسبت به مدت مشابه سال قبل، گفته بود طی این مدت قتل مردان به دست زنان نیز ۴۲درصد کاهش داشته است.
سرهنگ «مصطفایی» درخصوص اعلام یکی از وکلای دادگستری مبنی بر «افزایش تعداد پروندههای همسرکشی» در مقالهای تحت عنوان «زنگ همسرکشی به صدا درآمد!» گفته بود در ٣٠درصد از وقایع قتل، بین مقتول و متهم، نسبت فامیلی اعم از دور و نزدیک وجود دارد و حدود ٧درصد از کل قتلها، بین متهم و مقتول رابطه زوجیت برقرار بوده که همسرکشی تلقی میشود. بنابراین براساس آمار موجود، از سال ٩٠ تاکنون همسرکشی، هم از نظر تعداد و هم سهم، سیر نزولی داشته است.نگاهی به دلایل همسرکشی میتواند در تبیین این گزاره منطقی، به ما کمک کند و درک درستی از کاهش پدیده همسرکشی داشته باشیم.
یکی از بازپرسهای جنایی تهران که درباره اصلیترین دلایل همسرکشی گفته بود، در پرونده زنانی که مرتکب قتل همسر میشوند، نخست خشونت و بدرفتاری شوهر و پس از آن خیانت مرد عمدهترین علتها به شمار میروند. البته بحث خشونت شوهر خود دلایل متعددی ازجمله اعتیاد، بیکاری، مشکلات تربیتی و رفتاری و... دارد که نیازمند بررسیهای ریشهای است. اما در مورد خیانت همسر باید گفت برای بعضی از زنان روابط غیراخلاقی شوهرانشان و حتی داشتن همسر موقت یا دایم غیر
قابل تصور است و به محض اطلاع از این ماجرا مشکلات خانوادگی شروع میشود و به دنبال آن جدایی و طلاق و در برخی موارد نیز انتقامجویی و قتل.درباره مردان همسرکش نیز باید گفت دلایل مختلفی وجود دارد که مهمترین آن وجود رابطه نامشروع و اطلاع از وجود مرد بیگانه در زندگی مشترک است. البته در برخی پروندههای قتل شاهد بودهایم که مردی پس از قتل همسرش با ادعای خیانت انگیزه خود را از جنایت، انتقامجویی اعلام داشته است، اما پس از تحقیق و بررسیهای فراوان مشخص میشود درواقع مرد - متهم - دچار اختلال روانی یا اختلال هذیانی بوده است، به نحوی که در باور خود تصور میکرده همسرش به او خیانت میکند.
البته اختلالات روانی اینچنینی خود دلایل عمدهای از قبیل اعتیاد و مصرف مواد توهمزا، یا ریشههای
روانی - که از کودکی با فرد بوده - دارد که مرد همیشه و در همه حال به همسرش مشکوک است و او را دایم تحت کنترل دارد.
دکتر نجفی توانا از دیگر علل همسرکشی را اختلالات شخصیتی، واکنشهای تکانهای و مصرف مواد مخدر میداند. وقتی فرد در یک لحظه کنترل خود را از دست میدهد و در جریان یک درگیری شدید لفظی با یک حرکت غیرقابل پیشبینی اقدام به قتل همسر میکند بلافاصله نیز پشیمان شده و از کاری که انجام داده احساس خجالت، عذاب وجدان و ندامت خواهد داشت.
به گفته این استاد دانشگاه، زندگی در شهرهای بزرگ، آپارتمانهای کوچک و دور از محیطهای طبیعی، گرمای شدید هوا، زندگی در محیطهای شلوغ و پرسر و صدا از دیگر عوامل ارتکاب قتل است. بررسی پروندههای همسرکشی نشان میدهد قتلهای اتفاقی که بر اثر شدت عصبانیت رخ میدهد بیشتر در نیمه اول سال و قتلهای از پیش طراحی شده و ماهرانه اغلب در نیمه دوم سال رخ میدهد که شاید بتوان گفت این یک موضوع علمی است و درواقع وضع آب و هوا در این میان نقش ویژهای دارد.
گفتوگو با زنانی که به اتهام قتل همسرانشان در زندان هستند نشان میدهد آنها قتل و کشتن همسرشان را تنها راه نجات خود دانسته و آنقدر در زندگی مشترک به بنبست رسیدهاند که حتی وجود فرزندانشان نیز نتوانسته عاملی بازدارنده برای آنها باشد.
برخی از این زنان میگویند اگر میتوانستیم به راحتی طلاق بگیریم و جدا شویم شاید هرگز دست به چنین کاری نمیزدیم.
«فریبا همتی»، روانشناس، میگوید: مطمئن باشید با سهل و آسان شدن طلاق برای خانمها از آمار اینگونه جرایم بهشدت کاسته خواهد شد. اگر یک زن به این مرحله برسد که دیگر نمیتواند با شوهرش زیر یک سقف زندگی کند مطمئنا برای ادامه این زندگی به نفع هیچ یک از طرفین و حتی فرزندانشان نخواهد بود. حال آنکه در چنین مواقعی مراحل انجام طلاقآنقدر سخت و طولانی است که شوهر نیز با حق و حقوقی که قانون به او داده میتواند آنقدر همسرش را در این مسیر اذیت کند که متاسفانه زن راهی جز از میان برداشتن همسرش نبیند. در صورتی که اگر آنها به راحتی جدا شوند دیگر شاهد وقوع چنین جرایمی نخواهیم بود.
دکتر نجفی توانا میگوید: وقتی یک زن به مرحلهای رسید که دیگر حاضر به ادامه زندگی با شوهرش نبود به محض آشنایی با فردی که در اغلب موارد نیز جنس مخالف است و او را شنونده خوبی برای حرفها و درددلهایش میبیند با کمی ابراز محبت و مهربانی از سوی مرد بیگانه به طرف او جلب میشود و زمینه قتل همسر به همین راحتی فراهم میشود. معمولا زن برای رهایی از اسارتگاه شوهر و رسیدن به محبت مرد بیگانه حاضر به انجام هر کاری است حال اگر در این میان شوهر حاضر به طلاقهمسرش نباشد درواقع به قتل خود کمک کرده است. چون زن با قتل شوهرش سعی در از میان برداشتن این سد دارد.
به نظر میرسد که شاید یکی از دلایل کاهش همسرکشی، طلاقآسان است که این روزها مورد توجه قرار گرفته است. اما باید دید که طلاقآسان مضراتی را نیز در پی خواهد داشت؟ و همه میدانیم که دارد. شهروند
چهارشنبه 27 اسفند 1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 94]