واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: آزمونِ صداقت آمریکا تهران-ایرنا-آنچه بیش از هر چیز در حافظه تاریخی ملت ایران نسبت به آمریکا وجود دارد، عهدشکنی و توطئه آنها علیه ایرانی هاست. این بار گفت و گوهای هسته یی مجالی دیگر برای آزمودن میزان صداقت و تعهد واشنگتن است. آیا به میزان اقدامات سازنده و پایبندی ایران به تعهداتش، آمریکا نیز به قول ها و تعهدهایش وفادار خواهد بود؟
عرصه ی بین المللی جای اعتماد به رقیب نیست اما همین عرصه ی پرنوسان و به شدت رقابتی نیز قواعد بازی خاص خود را دارد. یکی از ابتدایی ترینِ این قواعد انتظار واکنش از پس کنش است. در کنار این قواعد، گزاره یی وجود دارد مبنی بر اینکه تاریخ تکرار می شود؛ گزاره یی که برخی مواقع خود را به شکل یک قاعده نشان داده است.
تاریخ معاصر کشورمان و به ویژه دوران پس از انقلاب اسلامی گواهی می دهد که غرب به رهبری ایالات متحده ی آمریکا یا هیچ گاه از عناد و دشمنی مستقیم با دولت و ملت ایران دست بر نداشته یا اینکه در دوره هایی هم که سخن از صلح و احترام متقابل زده، موانع دیگری را برای ایران آفریده است.
بررسی سیاست های آمریکا در قبال ایران نشان می دهد که در بسیاری موارد رفتارهای واشنگتن خالی از عنصر صداقت و در مقاطع تاریخی گوناگون مصداق تمثیل خنجر زدن از پشت بوده است. هر چند بر مبنای واقعیت های بین المللی نباید انتظار داشت سیاست ورزان واحدهای ملی رفتارهایی صد در صد صادقانه داشته باشند، اما همچنان تناقض های رفتاری، کنش بر پایه ی معیارهای دوگانه و رویکردهای فریبکارانه در عرف بین الملل ضد ارزش به حساب می آید.
یکی از مهمترین دلیل های کنشگری غیرصادقانه و فریبکارانه ی رهبران واشنگتن نفوذ و فعالیت لابی ها و گروه های فشار گوناگون در فرایندهای موجود در چارچوب سیاست و حکومت آمریکا است. از یک سو برخی لابی های قدرتمند صهیونیستی در آمریکا به شکلی جدی منافع رژیم صهیونیستی را در نهادهایی چون دولت و کنگره پیگیری می کنند و از سوی دیگر شماری از کشورهای منطقه با پشتوانه ی مالی خود از هیچ تلاشی برای کارشکنی علیه جمهوری اسلامی ایران فروگذار نمی کنند و در اتحادی نانوشته همه ی امکانات خود را برای سد کردن مسیر افزایش قدرت منطقه یی و کنشگری جهانی کشورمان به کار بسته اند.
در یک دهه ی اخیر افزایش اختلافات ایران و غرب به سرکردگی آمریکا بر سر فعالیت های صلح آمیز هسته یی کشورمان بهترین فرصت را فراهم آورد تا ائتلاف یاد شده با پشتیبانی تندروهای ضدایرانی بکوشد با ابزارهای گوناگون از تحریم گرفته تا تهدید، جمهوری اسلامی ایران را به زانو درآورد. این تلاش ها پس از وارونگی روند اختلاف های فزاینده و حرکت به سمت تنش زدایی ادامه و حتی شدت یافت به گونه یی که در ماه های گذشته گفت و گوهای هسته یی هدف هجومی بی محابا قرار گرفت.
«باراک اوباما» رییس جمهوری ایالات متحده ی آمریکا به واسطه ی بایسته های سیاسی پیش رو تا حدودی در برابر این فشارها مقاومت کرده تا دستیابی به یک «توافق خوب» با ایران را در کارنامه اش به ثبت برساند و به باور خود جلوی تهدید ایران هسته یی را بگیرد. با وجود این، انتظار تغییر رویکرد کلی واشنگتن در پذیرش جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشور مقتدر و تعیین کننده در مسایل منطقه و حتی جهان دشوار و درگروی کنارگذاشته شدن دیدگاه های منسوخ و تاریخ گذشته پیشین و دشمنی ها و ناراستی های گذشته با ایران است. به طور کلی کاخ سفید باید این واقعیت آشکار را پذیرا باشد که با خود بزرگ بینی و خوابیدن در باد غرور ابرقدرتی نمی تواند برای خود و جهانیان صلح، پیشرفت، امنیت و آرامش به ارمغان بیاورد.
رهبر انقلاب به تازگی در سخنان خود نسبت به نیرنگ ها و از پشت خنجر زدن طرف آمریکایی هشدار داده است. تاریخ ایران نیز نشان از واقعیت هایی دارد که ایشان با استناد به آن چنین هشداری را مطرح کرده است. به این ترتیب این مساله پررنگ تر از هر زمان دیگری مطرح است که دولتمردان آمریکایی این بار و در این برهه ی تاریخی چه رفتاری را از خود بروز خواهند داد و آیا باز هم تجربه های آزموده شده را خواهند آزمود؟
یکی از تلخ ترین تجربه های تاریخ معاصر کودتا علیه دولت ملی ایران به رهبری «محمد مصدق» بود؛ دولتی که در ابتدای دهه ی 30 خورشیدی با پشتوانه ی خواست و اراده ی ملت ایران دست استثمارگران را از منابع ملی کشور کوتاه کرد و به همین علت هدف توطئه های قدرت های خارجی چون بریتانیا و آمریکا و نیز وابستگان داخلی آنان قرار گرفت.
پس از انقلاب نیز ملت ایران ماجرای «قرارداد الجزایر» را فراموش نکرده است که در آن آمریکا متعهد شد در امور داخلی ایران مداخله نکند، تحریم ها و فشار بر ایران را بردارد و اموال مسدود شده ی کشورمان را آزاد سازد اما در عوض کاخ سفید علاوه بر افزودن بر تحریم ها و فشارها، میلیاردها دلار از سرمایه های کشورمان را مصادره کرد و حتی از دادن تسلیحات خریداری شده ی حکومت پیشین، به جمهوری اسلامی ایران خودداری کرد.
سال ها بعد و در دوره ی دولت اصلاحات، «جرج دبلیو بوش» رییس جمهوری جنگ طلب آمریکا در پاسخ به سیاست تنش زدایی و همکاری تهران در زمینه ی مقابله با تروریسم و سرنگونی دولت طالبان در افغانستان، بر خلاف رویه های موجود، ایران را در میان کشورهای محور شرارت و در زمره ی کانون های تهدید ایالات متحده قرار داد. در همین دوران با وجود امضای توافق سعدآباد و صدور بیانیه ی تهران برای اطمینان بخشی در مورد صلح آمیز بودن فعالیت های هسته یی کشور، این آمریکا بود که پیام صلح طلبی ایران را نشنیده گرفت و به روند تقابل با ایران شدت بخشید. این درحالی است که در طول نزدیک به 10 سال گذشته نخبگان سیاسی و تحلیلگران آمریکایی و غیرآمریکایی بارها از این اشتباه راهبردی کاخ سفید به شدت انتقاد کردند.
سنگ انداختن در مسیر ارتباط های تجاری ایران و جهان از جمله عضویت در سازمان تجارت جهانی، کارشکنی علیه ایران در زمینه ی طرح های انتقال نفت و گاز از منطقه به سوی بازارهای مصرف انرژی جهان، مانع تراشی بر سر توسعه ی طرح های هسته یی همچون نیروگاه اتمی بوشهر و ... نمونه هایی از رویکردهای خصمانه ی آمریکا در قبال ایران بوده که در حوزه ی فعالیت های هسته یی طی سال های گذشته نمودی پررنگ داشته است.
یکی از دیگر نمونه های دورویی رهبران آمریکا در قضیه ی توافق ایران با ترکیه و برزیل برای مبادله ی سوخت عیان شد. اگرچه رهبران این 2 کشور با خواست و چراغ سبز آمریکا در اردیبهشت 1389 روانه تهران شده بودند و تهران سرانجام بر سر طرح پیشنهادی با ترکیه و برزیل به توافق رسید اما این واشنگتن بود که به توافق سه جانبه ی تهران پشت پا زد و یک ماه بعد صحنه گردانی تصویب قطعنامه ی 1929 شورای امنیت به عنوان تندترین قطعنامه ی ضدایرانی را برعهده گرفت.
همچنین در حالی که غربی ها با مجوز آمریکا به ایران تجهیزات و فناوری های جدید می فروختند اما این دولت ایالات متحده بود که با همکاری رژیم صهیونیستی، این تجهیزات را به ویروس مخرب «استاکس نت» آلوده کرد تا برنامه های فنی و علمی ایران را مختل سازد.
با توجه به این تجربه ها، سیاستگذاران آمریکایی چه در کاخ سفید و چه در کنگره باید بدانند که حافظه ی تاریخی ایرانیان همچنان بدعهدی های واشنگتن را به یاد دارد و این بار در موضوع گفت وگوهای هسته یی با عنایت به هشدارهای رهبری، با چشمانی گشوده به سرنوشت مذاکرات می نگرد.
آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب هفته ی پیش در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری ضمن حمایت قاطع از تیم مذاکره کننده ی هسته یی گفت: من نگرانم، چون طرف مقابل حیله گر و اهل خدعه و نیرنگ است و از پشت خنجر می زند.
هر چند رهبران کاخ سفید بارها در برابر تندروها و اقدام آنان برای برهم زدن میز مذاکره ایستادگی کرده اند تا به نتیجه ی دلخواه از گفت و گوهای هسته یی دست یابند اما این اقدامی کافی برای رفع نگرانی های ملت و مسوولان ایران نیست و بدبینی و بی اعتمادی تاریخی ایران به آمریکا امری گریزناپذیر است؛ مساله یی که ریشه در اقدام های واشنگتن دارد و از این رو چاره ی آن نیز به دست رهبران آمریکا خواهد بود تا از مجال باقی مانده برای کاستن از ارتفاع دیوار بی اعتمادی سود جویند و در مسیر جبران بخشی از بدعهدی ها و بی صداقتی های خود گام بردارند.
*گروه پژوهش و تحلیل خبری
پژوهشم**9130**9279**2054
27/12/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]