واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تاریخ انتشار پنجشنبه 28 مرداد 1389 تعداد مشاهده : 244 جام جم آنلاين: حدود يك سالي ميشود كه مركز آفرينشهاي ادبي حوزه هنري با هدف معرفي هرچه بهتر و بيشتر شاعران جوان كشورمان، گردآوري و انتشار مجموعه اشعاري با عنوان «شعر امروز» را در دستور كار قرار داده است و حتي فصلنامه شعر هم كه به كوشش اين سازمان منتشر ميشود فصل و بخشي ويژه را براي شعر و شاعران جوان اختصاص داده است. در ادامه اين سياست ، تاكنون بيش از 20 كتاب از شاعران جوان منتشر شده است كه از آن ميان ميتوان به كتابها و مجموعه سرودههايي از محمدمهدي سيار، اميد مهدينژاد، زهير توكلي، محمود حبيبي كسبي، غلامرضا طريقي، اصغر معاذي و... اشاره كرد. يكي از همين كتابها «به جرم شعر» سروده علي حاجتيان فومني است كه دربرگيرنده 70 غزل اين شاعر جوان است كه فضايي عاشقانه و آييني دارد و اگرچه اشعار به سبك غزل كلاسيك و درونمايهاي كاملا ليريك است اما نشانههاي زبان امروز را نيز در آن ميتوان تا حدودي جستجو كرد. فومني خود در مقدمه اين كتاب و در ابياتي آورده است: به قهر، در به در بوي سيبمان كردي به مهر، يك دل عاشق نصيبمان كردي به جرم شعر، دم عيسوي كه با ما بود به جلجتاي جنون بر صليبمان كردي اين اشعار كه دربرگيرنده برخي ابيات و سرودههاي دهه دوم و سوم زندگي شاعر است، ميكوشد كه غزل كلاسيك شاعراني چون حسين منزوي، محمدعلي بهمني، قيصرامينپور و گاه حتي سيدحسن حسيني را دنبال كند. اين مجموعه چندي پيش در جلسهاي با حضور شاعران و منتقداني چون اسماعيل اميني، سعيد بيابانكي و محمود حبيبي كسبي در محل فروشگاه انتشارات سوره مهر مورد نقد و بررسي قرار گرفت كه در ادامه ديدگاههاي اين منتقدان را درباره كتاب علي حاجتيان ميخوانيم. جاي خالي ويراستار سعيد بيابانكي: نخستين نكتهاي كه پيرامون مجموعه «به جرم شعر» بايد اشاره كنم اين است كه اين اثر ويراستار نداشته و جاي ويراستار در چنين كتابي خالي است و همين مساله خوانش شعرها را دشوار كرده است. از سوره مهر كه ناشر كتاب است اين سوال را دارم كه ويراستاري در كجاي اين متن واقع شده و آيا تفاوتي بين ويراستاري و حروفچيني قائل شدهاند يا خير؟ نكته ديگر بيتوجهي به رسمالخط جديد است و از آنجا كه سوره مهر به عنوان ناشر برگزيده سال هم انتخاب شده، اين مشكلات را به هيچ وجه نميتوان از ناشر برگزيده سال ناديده گرفت و شايد باعث شده تا ما توقع بالاتري از اين ناشر داشته باشيم. استاد ارجمند محمدرضا شفيعي كدكني معتقدند «شعر خوب شعري است كه با يك بار خواندن ميزان زيادي از آن در ذهن رسوب كند» و من فكر ميكنم با استناد به اين نوع نگاه بتوان گفت بخشهاي زيادي از شعرهاي عليحاجتيان چنين حالتي را دارند و در زير مجموعه شعر خوب قرار ميگيرند. اگرچه معتقدم با وجود همه زيباييهايي كه در شعر اين شاعر وجود دارد نميتوان از اشكالات نحوي و دستوري آن گذشت و اين لغزشها نشان ميدهد شعر حاجتيان به اصطلاح هنوز چكش نخورده است. غزلهاي اين مجموعه تقريبا در يك حال و هوا هستند و مجموعه را دچار نوعي همواري و همگوني كردهاند در حالي كه شعر نياز به تكانههايي دارد كه جايش در اين كتاب خالي است پس معتقدم شاعر جسارت لازم را نداشته است. صداقت عاطفي شاعر اسماعيل اميني: من هم همانند دوست گرامي سعيد بيابانكي از ويراستاري انتشارات سوره مهر گلهمند هستم و ذكر اين نكته را نيز ضروري ميدانم كه متاسفانه رسانههاي ما تحت سيطره سياست هستند و حاكميت اين فضا ما را از ارزيابي دقيق فرهنگ دور كرده است. درباره شعرهاي علي حاجتيان هم فكر ميكنم اين مجموعه از لحاظ عاطفي بسيار صادقانه است و همين روحيه صداقت را حسن بزرگي براي مجموعه شعر او ميدانم چرا كه در حال حاضر اغلب مجموعهها با عدم صداقت عاطفي روبهرو هستند. زبان مجموعه نيز چيزي ميان فخامت زبان رسمي و زبان معمول و معيار است اما از آنجا كه عينيت را در شعر ميدانم ذهنيتگرايي شاعر را نميپسندم. شاعر بيت آغازين را با عينيتگرايي آغاز كرده، ولي سرانجام آن به ذهنيت و تخيلات شاعرانه ميرساند. من شعر انقلاب را روزگار تعادل شعر ميان عينيت و ذهنيت، سنت و تجدد و شعر عاشقانه و متعهدانه ميدانم كه اثر اين دوره را در تعادل خاصي قرار داده است و شايد اين مجموعه را بتوان الگويي براي اين ميانهروي و تعادل دانست. شعرهاي علي حاجتيان در به جرم شعر ويژگي مهم ديگري هم دارند و من بر خلاف آقاي بيابانكي معتقدم شاعر آن جسارت طبعآزمايي در وزنهاي مختلف را داراست كه اين جسارت را در تركيبسازيها هم به نمايش درميآورد. شعري از مجموعه به جرم شعر سروده علي حاجتيان: پيرم اگرچه با تو جوانم براي تو هر روز هفته دل نگرانم براي تو شنبه سكوت تلخ، پر از وهم و جستجو يكشنبه مثل باد وزانم براي تو روز دوشنبه پيرهنم رنگ ديگريست خاكستري نشسته به جانم براي تو روز سهشنبه عاشقيام تازه ميشود تا يك دهن ترانه بخوانم براي تو روز چهارشنبه جنون، درد، بيكسي در بيبهار خويش خزانم براي تو... تا پنجشنبهها كه كنار توام و شعر پر ميكشد ز باغ لبانم براي تو لم ميدهم كنار تو در عصر جمعهاي يعني بمان كه با تو بمانم براي تو روز و شبم ز خواب و خيال تو پر شده است هر روز هفته دلنگرانم براي تو
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 112]