واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: یکشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۵:۴۵
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) - یادداشت روز محمد حضرتپور- کارشناس مسائل خاورمیانه نامهنویسی سناتورهای آمریکایی در مورد توافق هستهای با ایران به لحاظ حقوقی دارای جایگاه چندانی نیست، اما توجه به این نکته ضروری به نظر میرسد که خاستگاه این نامهنگاری، جنگطلبی و اعمال فشار گروههای جنگ طلب این کشور است. از زمانی که باراک اوباما درصدد تحقق توافقنامهای جامع با ایران در مورد پرونده هستهایاش برآمد و جمهوری اسلامی ایران نیز با برخی قیود نامعقول در آن موافقت نکرد، زمزمه برخی مخالفتها در ایالات متحده به گوش رسید. این مخالفتها غالبا از سوی حزب جمهوریخواه مطرح شد که به عنوان اصلیترین رقیب دموکراتها در عرصه سیاست آمریکا حضور دارد. اگرچه اوباما بر وتوی هرگونه تحریم جدید از سوی کنگره و سنا در جریان مذاکرات تاکید کرد، اما جمهوریخواهان از تلاشهای خود در ایجاد محدودیت برای ایران نکاستند و هر روز با بحثهای جدیدی وارد عرصه شدند. در این مقال کوتاه در مورد دلایل این دیدگاه و به نتیجه رسیدن یا نرسیدن آن بحثهایی مطرح میشود. 1- اوباما برای رسیدن به توافق با ایران به شدت از سوی حزب متبوعش تحت فشار قرار دارد. اوباما مجبور است در پایان دوره ریاست جمهوریاش به توافقی جامع با ایران دست یابد تا به عنوان دستاوردی قابل عرضه در این دوره، ارائه کند. نداشتن توفیق قابل ملاحظه اوباما در دوران ریاست جمهوریاش این الزام را پدید آورده و باید در این راه کوششهایی را مد نظر قرار دهد. 2- ایستادگی ایران در بیش از یک دهه گذشته در مورد برنامه هستهایاش نشان داد که از این مسیر عدول نکرده و نخواهد کرد و امروز دنیا نیز به این نتیجه رسیده است که باید رضایت ایران را کسب کند. 3- فشارهای خارج از اصول بینالملل به ایران، انتقادات شدید جامعه بینالمللی را به دنبال داشته و از این رو غرب برای کسب رضایت افکار عمومی جهان مجبور به پذیرش این توافقنامه است. 4- بحرانهایی نظیر داعش در منطقه، این نیاز را به صورت جدید پدید آورده است که ایران به عنوان لنگرگاه ثبات منطقه باید تقویت شود؛ چرا که هیچ فشاری از این اقتدار نکاسته است. از این رو امضای توافقنامه هستهای گامی است که در این راستا قابل ارزیابی است. 5- امروز اوباما با برخی مخالفتها از سوی جمهوریخواهان برای امضای توافقنامه با ایران مواجه است، این فشارها نه از باب مخالفت با ایران بلکه از باب مخالفت با اوباما برای تصاحب کرسی ریاست جمهوری آمریکا در دوره بعد قابل ارزیابی است. 6- فشارهای ذکر شده از سوی کسانی مطرح میشود که غالبا در گروههای فشار آمریکا حضور دارند. جناحی جنگطلب که منافع خود را در جنگ با دنیا میبیند و خواستار حضور نظامی در کشورهای مختلف است. این همان جناحی است که جنگهای مختلف در مناطق مختلف جهان به راه انداخته و امروز نیز به دنبال جنگی تازه است. 7- هرگونه بحثی در مورد ابطال موافقتنامه امضا شده از سوی اوباما خارج از عرف بینالمللی است و بنابراین چنین رویهای تاکنون مشاهده نشده و امکان چنین امری اندک است. 8- ابطال توافقنامه توسط کنگره و سنا در واقع نشان از بحرانی عمیق در هیات حاکمه آمریکا دارد که میتواند به بحرانهای اساسی در این کشور دامن بزند. کشوری که داعیه سیادت بر جهان را دارد باید با چنین بحرانهایی مقابله کند و خود را در دام عدهای جنگ طلب نیندازد. 9- قطعا هرگونه توافقی با امضای اعضای دائم شورای امنیت و آلمان به نتیجه میرسد و تغییر آن نیز نیازمند همان رویهای است که در گذشته طی شده است. از این رو یک کشور به تنهایی نمیتواند نقش تاثیرگذاری در این خصوص ایفا کند. اگرچه اغلب این تحریمها توسط آمریکا وضع شده است، اما باید توجه کرد که تحریمهای اعمالی توسط آمریکا خارج از اصول و چارچوب بینالمللی و شورای امنیت است. 10- اتخاذ این رویکرد از سوی سناتورهای آمریکایی حکایت از تناقضی آشکار در این کشور دارد و اصولا فرستادن نامه بر خلاف نظر دولت آمریکا، امری نامعقول و نامانوس بوده و در صورت عملی شدن تهدید سناتورها جایگاه و وجههای در جهان نخواهد داشت. عملی شدن این تهدید با احتمال بسیار کم به ذهن متبادر میشود؛ چرا که هیات حاکمه آمریکا حداقل عقل معاشی دارد که خود را به تمسخر نگیرد و عمق اختلافات درونی آمریکا را به دنیا نشان ندهد. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 59]