محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1842210849
رهبرانقلاب دستور پیگیری پروندهام را دادند
واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
رهبرانقلاب دستور پیگیری پروندهام را دادند نصرتالله تاجیک با بیان اینکه عمان هیچ نقشی در آزادی او نداشته، گفت: دوستان وزارت امور خارجه گفتند موضوع تو را در دستور کار آقای احمدینژاد گذاشتیم که در قضیه ۱۳ ملوان انگلیسی مطرح کند، ولی نکرد.
به گزارش فرهنگ نیوز، چهارم آبان ۱۳۸۵ بود که به اتهام واهی و اثبات نشده خرید ۱۰ عدد دوربین دید در شب در شهر دورهام انگلیس بازداشت و پس از آن به لندن منتقل و بعد از ۱۰ روز زندانی، حبس خانگی شد. در حدود یک سال بعد (۳۰ فروردین ۱۳۸۶) قاضی دادگاه حکم قطعی استردادش را به آمریکا اعلام کرد، اما به علت وضعیت جسمی و بیماری (قلبی) دادگاه تا مشخص شدن وضعیت سلامتش، استرداد را به تعویق انداخت.
بعد از ۲ هزار و ۲۲۵ روز حبس خانگی آن هم در دیار غربت و پس از آنکه همه تلاشهای واشنگتن برای استردادش به آمریکا (براساس موافقتنامه استرداد بین آمریکا و انگلیس مربوط به سال ۲۰۰۳) بی نتیجه ماند و با اینکه حداقل در ۱۰ جلسه دادگاه حضور یافت و در همه دادگاهها حکم علیه او صادر شد، ولی در نهایت دادگاه عالی انگلیس در هفتم آذر ماه ۱۳۹۱ به لغو استردادش به آمریکا رای داد و ۲۳ آذر ماه همان سال آزاد و ۶ روز بعد (۲۹ آذر ماه) از طریق عمان به تهران بازگشت.
سفیر اسبق ایران در اردن، استاندار هرمزگان، رایزن فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در انگلیس، مشاور وزیر کشور، مشاور وزیر امور خارجه، مدیرکل مسکن و شهرسازی کردستان، مدیر بنیاد مسکن انقلاب اسلامی قم و ... عمدهترین فعالیتهایش در دوران پس از انقلاب بوده و بعد از ۳۷ سال فعالیت بازنشسته شده و اکنون مشغول نگارش خاطرات پیش از انقلابش است.
او که متولد ۱۳۳۲ در تهران است و پدرش از اهالی آدران شهریار، در سال ۱۳۵۱ دیپلم ریاضی و فنی خود را در رشته برق از هنرستان صنعتی تهران گرفته و در سال ۱۳۵۵ در رشته مهندسی راه و ساختمان از دانشگاه علم و صنعت ایران فارغ التحصیل شده است. دکترای عمران را در سال ۱۳۸۷ از دانشگاه «وستمینستر» لندن (گرایش بتن از مدرسه معماری و محیط زیست) اخذ کرده و مدرک امبیا (مدیریت اجرای) گرایش راهبردی را در سال ۱۳۹۰ از دانشگاه ولز انگلستان.
«نصرتالله تاجیک» سفیر اسبق ایران در اردن اخیراً با حضور در خبرگزاری فارس و در گفتوگو با خبرنگاران گروه سیاست خارجی به بخشی از آنچه طی این ۶ سال بر وی و خانوادهاش گذشته پرداخت. او به بخشی از خاطرات زندانی شدنش قبل از انقلاب نیز اشاره و نقطهنظراتش درباره عملکرد دستگاه سیاست خارجی را بیان کرد:
* در مورد پرونده من شخص مقام معظم رهبری دستور داده بودند و سه چهار نفر از دوستان و آقایان این قضیه را با ایشان مطرح کرده بودند و ایشان نیز به آقای متکی دستور دادند که پیگیری شود.
* دوستان وزارت امور خارجه گفتند در قضیه ملوانهای انگلیسی موضوع تو را در دستور کار آقای احمدینژاد گذاشتیم که مورد شما را مطرح کند، ولی نکرد.
*احمدینژاد در قضیه ملوانان عجله داشت و اشتباه کرد؛ اگر یک مقدار پختهتر عمل میکرد هم برای کشور بهتر بود و هم ممکن بود این پرونده زودتر حل شود و به اینهمه مصائب برای ما منجر نشود.
*عمانیها هیچ نقشی در پرونده و مراحل دادگاه و یا حتی مذاکرات سیاسی نداشتند.
* از قول آقای صالحی (وزیر امور خارجه وقت) به من گفته شد «آقای تاجیک تلخ نکنید، بگذارید ما اهدافی از این کار داریم.» من هم بعد از آن پذیرفتم، اما قبول نمیکردم که عمانیها دخیل هستند.
* بعداً فهمیدم اصل قضیه دوربین دید در شب نبود. بلکه قضیه اطلاعاتی بود که از دوران سفارت من در اردن در مورد مسئله فلسطین جمعآوری کرده بودند.
*قرار بود یک دوربین دید در شب هلندی خریداری کنم که رقم معامله ۵۰ هزار دلار بود، اما آنها ۵۰ هزار دلار را به ۳ میلیون دلار تبدیل کردند.
* میدانستم انگلیسیها میخواهند سیاست خارجی را به گروگان بگیرند.
* درباره شکایتم از وزارت کشور انگلیس از طریق دفتر خدمات حقوقی ریاست جمهوری و وزارت امور خارجه دنبال میکنم، چند جلسه برگزار شده، ولی از روند کار راضی نیستم.
*وقتی برگشتم، به دفتر تعدادی از مسئولان کشور زنگ زدم که هم از زحمات نظام و دولت تشکر کنم و هم برخی ناگفتهها را بگویم.
* به عنوان دیپلماتی که کارش ارتباط با خارج است، اینگونه تصوری نداشتم که روزی در انگلیس این خفت و بلا را سر من بیاورند؛ آن هم به خاطر هیچ.
* در سالهای اخیر سیاست خاورمیانهای ما تضعیف شده.
*نمیخواهم وزارت امور خارجه را شماتت کنم، اما درگیر روزمرگی شدهایم.
*رفتنم همزمان شد با آمدن ملک عبدالله دوم، او خیلی جوان بود و علاقمند به برقراری رابطه با ایران.
*از جهت سیاسی انگلیسیها در این برهه بدتر از آمریکاییها با ما برخورد کردهاند.
*فکر نمیکنم به توافق جامع برسیم.
*قبل از انقلاب سه بار دستگیر شدم.
*بار اول و دوم در حد کتک و چک بود، بار سوم در کمیته مشترک پای چپم بر اثر کابل بازجو حسینی لطمه خورد.
... و اما گفتوگوی فارس با نصرتالله تاجیک سفیر اسبق ایران در اردن
- اصالتاً اهل کجا هستید؟
تاجیک: متولد تهران هستم و پدرم از اهالی آدران شهریار است. از شهریور ۲۰ در تهران ساکن شد و من هم در تهران به دنیا آمدم.
- در خصوص حصر ۶ ساله در انگلستان بگویید. چطور دستگیر شدید؟
تاجیک: ۵شنبه ۲۶ اکتبر ۲۰۰۶ ساعت ۶ صبح بود که در آن وقت سال ساعت ۶ و نیم اذان صبح میشد. نیم ساعت قبل از اذان صبح دیدم ۵ نفر در میزنند وارد خانه شدند و تا ۱۲ ظهر خانه را گشتند. همه اسناد و مدارک را برداشتند، از اسکاتلندیارد بودند. گفتند حکم دستگیری شما را داریم، حول و حوش ۱۲ ظهر بود که یک مقدار حالم بد شد، چون بعد از عمل جراحی قلبم بود من را به بیمارستان بردند که تا ۹ شب در بیمارستان بودم، پس از آن من را به زندان شهر دورهام بردند و بعد از انگشت نگاری و ... ۶۰ صفحه مطلب را به من دادند که بخوانم. صبح من را با ماشینهایی که به ۶ سلول تقسیم شده بود دستبند زده و به دادگاه در لندن بردند. همان زمان فهمیدم که جمعه ظهر به دادگاه رسیدن یعنی شنبه و یکشنبه در زندان ماندن.
ساعت ۲ به دادگاه رفتم، یک مقدار سؤال و جواب کردند و وکیل نیم ساعت فرصت خواست که با من گفتوگو کند. آنها یک وکیل تعیین کرده بودند، وقتی داشتند من را به زندان میبردند، خانمم با یکی از دوستان سفارت تماس گرفته و اطلاع داده بود. وکیلی که قبلا با پرونده آقای هادی سلیمانپور (دیپلمات ایرانی) دخیل بود، آمد و از سوراخ ۱۰ سانتی در سلول با ایشان صحبت کردم، وقتی به دادگاه رفتم به قاضی گفت چون فرصت نشده با تاجیک صحبت کنم دوباره میخواهم صحبت کنم که قاضی پذیرفت.
وکیل به من گفت به سفارت گفته که وثیقه بگذارند. من اعتراض کردم که نباید سفارت را دخالت میدادید، باید به خانم من میگفتی هر چه داریم خودمان میگذاریم که قاضی موافقت نکرد. یکی از دوستان سفارت هم آمده بود، ولی قاضی قبول نکرد و من به زندان رفتم.
- چند روز در زندان بودید؟
تاجیک: یک شب در زندان دورهام بودم و ۹ شب نیز در زندان «ونس ورث» لندن. بعد از آن در دادگاهی که ۷ نوامبر ۲۰۰۶ برگزار شد و با پرداخت سه وثیقه، حکم زندانم من به حبس خانگی تغییر یافت و تا ۱۱ دسامبر ۲۰۱۲ در حبس خانگی بودم.
- عنوان کردید سه وثیقه؟
تاجیک: ۵۰۰ هزار پوند توسط سفارت ایران پرداخت شد. ۲۰ هزار پوند هم همسرم وثیقه گذاشت و ۱۰ هزار پوند هم یکی از اساتید دانشگاهم که مسلمان هم بود تضمین کرد که علاوه بر آن به قرآن قسم خورد و تضمین داد در صورت فرار من، خودش زندان شود.
- چه زمانی حصر خانگی پایان یافت؟
تاجیک: آخرین دادگاه من ۳۰ اکتبر ۲۰۱۲ برگزار و پس از آن حکم را ابلاغ و وقت تجدید نظر هم گذاشته شد. بعد از آنکه اعتراضی به حکم صورت نگرفت، در ۱۱ دسامبر ۲۰۱۲ حصر خانگی پایان یافت و ۱۸ دسامبر ۲۰۱۲ نیز وارد ایران شدم.
*اگر کسی را بکشی زندانی میشوی و میتوانی اعتیادت را ترک کنی
- ۹ روز زندان در لندن چطور گذشت؟
تاجیک: شب اول و دوم در انفرادی بودم خوب بود، روز سوم من را به سلول دیگری بردند. وقتی وارد شدم یک نفر با مو و ریشی بلند بدون لباس تنها با یک لباس زیر کف سلول ایستاده بود، من را به سلول فرستادند و در را بستند، معتاد و کارتنخواب بود، وقتی من را دید، رفت و ۲۴ ساعت خوابید. دلم شور افتاد، بعد از بیدار شدن از من پرسید: تو تیغ من را ندیدی؟ میگفت تو به وسایل من دست زدی.
موقع هواخوری چون لباسم کم بود نرفتم، بقیه رفتند و برگشتند. شام را دادند و در را بستند و خاموشی شروع شد. دوباره گفت تیغ من را ندیدی؟ من پاسخ منفی دادم و او در میان وسایل خود گشت و تیغی پیدا کرد. تیغ قسمت نارنجی ریش تراش را جاسازی کرده بود لای کاغذهایش؛ به من گفت پرستار زندان گفته «اگر کسی را بکشی زندانی میشوی و میتوانی اعتیادت را ترک کنی.»
به بهانه گرفتن قرص در زدم؛ ولی نگهبان در را باز نکرد، شب تا صبح کتری برقی را جوش نگهداشته بودم که اگر حمله کرد از آبجوش برای دفاع استفاده کنم. تا صبح بیدار بودم، صبح آقای موحدیان (سفیر وقت ایران در لندن) به ملاقاتم آمد و گفت چرا چشمهایت قرمز است و پف کرده؟ قضیه را شرح دادم. او بعد از بازگشت این موضوع را به وزارت خارجه منتقل کرد. نیم ساعت بعد افسر بند من را صدا کرد که چرا خبر زندان را به سفیر دادی؟ گفتم «دیوید تیغش را نشان داد که میخواست من را بکشد، من به نگهبان گفتم، اما جوابی نداد.»
هر کسی وارد زندان میشد شمارهایی به او میدادند که با تلفن زندان سر ساعتی مشخص با خانواده صحبت کند. این کد را به من ندادند و گفتند صادر نشده، بعد از آزادی، وقتی رفتم لباسم را تحویل بگیرم دیدم در لباسهایم گذاشته بودند. کار انگلیسی بود. یکی ۲ تا از داروهایم را به من ندادند، مخصوصا داروی خواب که بعد از عمل قلب میخوردم.
- سفیر ایران برای شما کاری کرد؟
تاجیک: ایشان فرد دلسوزی بود، ولی مشکل جای دیگر و چیز دیگری بود.
* قبل از این ماجرا عزت و احترامی داشتم
- در این ۶ سال چه میکردید؟
تاجیک: من با خانوادهام در دورهام از شهرهای شمال شرقی انگلیس زندگی میکردیم و خانم و پسرهایم با من بودند. دانشگاه من لندن و در حال نوشتن تز بودم. دوران سختی بر من و خانوادهام گذشت. دفعههای پیش (قبل از انقلاب) مسئولیت بازداشتها با خودم بود، اما این بار خجالت زن و بچه را هم کشیدم. دوران خیلی سختی بود. هر چه اصرار میکردم که آنها به مسافرت بروند نمیپذیرفتند و آنها هم در سختی و مشقت بودند.
شهر دورهام یک شهر دانشگاهی است با حدود ۲۵ هزار دانشجو که حدود ۴ تا ۵ هزار نفر برای خدمات رسانی به دانشجویان نیز در این شهر حضور دارند. ما در دهکدهای کوچک نزدیک دورهام زندگی میکردیم. تا قبل از این ماجرا عزت و احترامی داشتم و در دانشگاه به عنوان استاد افتخاری در دپارتمان خاورمیانه زبان فارسی تدریس میکردم. اما بعد از این ماجرا و چندین حملهای که توسط یکسری نژادپرست به منزلم شد، امنیتمان از بین رفت. البته پلیس اقدام به نصب دوربین در اطراف منزلمان کرد و روزانه پلیس گشت برای سرکشی میآمد.
- چند بار به منزلتان حمله شد و توسط چه کسانی؟
تاجیک: چهار بار حمله به منزل و یک بار هم به اتومبیلم حمله کردند با آجر و سنگ اقدام به تخریب اتومبیل کردند.
در شمال شرق انگلیس، نژادپرستها فعالند و پس از بازداشت من، در روزنامهها اتهامم تهیه اسلحه برای حزبالله لبنان عنوان شد و با توجه به حساسیتهایی که نسبت به سیاستهای ایران و حزبالله بود، شرایط برای من بدتر شده بود.
اگر این اتفاق (بازداشت من) دو سه ماه دیرتر رخ داده بود، از تزم دفاع کرده بودم و به تهران بازگشته بودم.
در دادگاه گفتم من در کمک به تقویت تکنولوژی مملکتم هر کاری از دستم بر بیاید انجام میدهم. آمریکاییها اجازه ندادند این کار انجام شود، ضمن اینکه تمام پرونده حاوی ایمیلهای سر و ته بریده توسط دادستان آمریکا و صرفا مکاتبه بود و اقدام عملی نبود.
* اصل قضیه، دوربین دید در شب نبود
بعدا فهمیدم اصل قضیه دوربین دید در شب نبود. بلکه قضیه اطلاعاتی بود که از دوران سفارت من در اردن در مورد مسئله فلسطین جمعآوری کرده بودند. در دادگاه عالی، اسناد ویکیلیکس خیلی به روشن شدن مقاصد سیاسی آمریکا و انگلیس کمک کرد. ۵ سند به دست آوردم که به دادگاه عالی ارائه کردم، مبنی بر اینکه آمریکا و انگلیس راجع به من مذاکره سیاسی میکنند. مورد دوم که کمک کرد، نامه نویسی مستقیم دادستان آمریکا به وکلای من بود که نوشتند که اگر تاجیک اطلاعاتی در مورد یک مامور سابق اف بی ای (رابرت لوینسون) که گفته میشود آخرین بار در جزیره کیش دیده شده است را در اختیار ما قرار دهد در زندانیاش تاثیر میگذارد.
من سریع نامه را به دادگاه کشاندم و قاضی دادگاه زود متوجه شد. من گفتم هنوز نرفتم، دارند معامله میکنند.! قاضی فهمید قضیه سیاسی است، به همین خاطر حکم برائت داد.
- آیا در این چند سال تلفن و ایمیلهایتان هم کنترل میشد؟
تاجیک: یقین داشتم کنترل میشود.
- در قضیه دستگیری ۱۳ ملوان انگلیسی چه شد؟ آیا آزادی آنها در پرونده شما تاثیرگذار بود؟
تاجیک: دستگیری من قبل از آنها بود. من با دوستان وزارت امور خارجه صحبت کردم گفتند موضوع تو را در دستور کار آقای احمدینژاد گذاشتیم که مورد شما را مطرح کند، ولی نکرد. من ۲ ماه قبل از آن ماجرا دستگیر شده بودم موقعیت خوبی بود که مورد من حل شود مخصوصا راجع به ۵ نفر بعدی که اطراف جزیره سیری دستگیر و آزاد شدند.
* میدانستم انگلیسیها میخواهند سیاست خارجی ما را به گروگان بگیرند
من کارمند وزارت امور خارجه بودم، حتی زمان دستگیری در مرخصی تحصیلی بودم، ولی برای اینکه باری روی دوش دولت ایران نباشد از همان ابتدا نمیخواستم سفارت دخالت کند. میدانستم انگلیسیها میخواهند سیاست خارجی ما را به گروگان بگیرند. در ۶ سال هر زمان مقامات ایرانی با انگلیسیها مذاکره میکردند میگفتند این قضیه قضایی است و دولت نمیتواند دخالت کند! در حالی که پرونده من سه سال در اختیار وزیر کشور بود.
*در مورد پرونده من شخص مقام معظم رهبری دستور داده بودند
پس از این قضیه انگلیسیها خواستند سیاست خارجی را به گروگان بگیرند. حجم زحمت کارشناسان و مدیران وزارت امور خارجه خیلی زیاد بود. در مورد پرونده من هم شخص مقام معظم رهبری دستور داده بودند و سه چهار نفر از دوستان و آقایان این قضیه را با ایشان مطرح کرده بودند و ایشان نیز به آقای متکی دستور دادند که پیگیری شود. شورای عالی امنیت ملی نیز پرونده را در اختیار وزرات امور خارجه گذاشته بود.
وزارت امور خارجه زحمت کشید، اما حجم دنائت و شیطنت آمریکا و انگلیس را از نوع پروندههایی که با حذف ایمیلهای مثبت که به نفع من بودند و سر و ته زدن سایر ایمیلها و همچنین اسناد ویکیلیکس، متوجه شدم.
قرارداد استرداد بین آمریکا و انگلیس دست قضات دادگاه انگلیس را بسته و انگلیسیها از آن ناراحتند، بسیاری از اشخاص انگلیسی و افراد سطح بالا را به آمریکا تحویل دادند و برای جامعه انگلیس خیلی بد بود.
ما دو نفر بودیم که انگلیسیها به آمریکا تحویل ندادند. من و شخصی به نام گری مک کینون. این شخص کامپیوترهای ناسا را هک کرده بود. بعید میدانستم این آدم نابغه را تحویل دهند. مادر شجاع و فعالی داشت و پنج، شش نماینده پارلمان انگلیس نیز دنبال این قضیه بودند. البته پرونده این شخص نیز دو سال پیش بسته شد و به آمریکا مسترد نشد.
یک ماه قبل از ختم پرونده من، دولت انگلیس فردی به نام «کریستوفر تپین» که تاجر بازنشسته و مسئول باشگاه گلف یک منطقه بزرگ بود را به آمریکا تحویل داد. وی یک باتری صنعتی به ایران فروخته بود به مبلغ ۵ هزار دلار که آمریکا ادعا کرده بود دارای کاربرد دوگانه است. با اینکه چندین نماینده به دنبال آن بودند که مانع استرداد این شخص بشوند، ولی روزی که این فرد تحویل و تصاویر آن منتشر شد، جامعه انگلستان را تکان داد و وزیر کشور را به مجلس کشاندند.
وزیر کشور در ۵ زمینه دستور تجدیدنظر در مورد این موافقتنامه استرداد بین آمریکا و انگلیس را که در سال ۲۰۰۳ امضا شده را داده است.
انگلیسیها آدمهای پیچیدهای هستند و سود همه کار را به خوبی میبرند. با پرونده من با سیاست خارجی آمریکا هم بازی میکردند.
*حل پرونده در آن زمان به نفع احمدینژاد و دولت بود
با توجه به اینکه جامعه مطبوعاتی و نخبگان ما نسبت به پرونده من حساس شده بودند این به نفع آقای احمدینژاد، دولت و همچنین مملکت بود که پرونده در آن زمان حل میشد.
شخص من مهم نیست من بعد از ۶ سال آزاد شدم، ولی حل پرونده یک برد برای مملکت و سیاست خارجی بود. من دقیقا درک میکنم. آن زمان مشکلات مملکت خاص بود. اوایل کار آقای احمدینژاد بود، نوع مدیریت و تعامل آقای احمدینژاد با بدنه داخلی مدیریت کشور بخصوص وزارت امور خارجه فرق میکرد و یک مقدار اختلاف وجود داشت و هنوز استقرار دولت شکل نگرفته بود.
هر کدام از این اتفاقات میافتاد و پرونده حل نمیشد، یک لطمه روحی برای من بود.
یک زمان است که شما برای چهار پنج سال محکوم میشوید و میدانید که باید این دوران سپری شود، ولی یک زمانی هست که هی بالا و پایین میشوید و امیدی برایتان ایجاد میشود و باید روزمره و با آیندهای نامعلوم زندگی کنید.
دوستان سفارت و وزارت امور خارجه میگفتند زندگیت را بکن و مدام از من میپرسیدند که چرا روی پرونده حساسی؟! روزی ۷-۸ ساعت روی پرونده کار میکردم، اوایل کار وکلا خیلی حرف شنوی از من و سفارت نداشتند، ولی در اواخر من را به عنوان یک فرد مطلع به ابعاد پرونده قبول داشتند. روی تمام پروندههای استرداد دنیا کار کردم؛ چون میتوانستم از آنها در دادگاه استفاده کنم. آخر سر هم از اسناد ویکیلیکس و از پرونده پزشکیام به خوبی استفاده کردم.
وکیل وزیر کشور وقتی به دادگاه آمد دو دلیل برای ۳ سال تاخیر تصمیمگیری در صدور حکم توسط وزیر کشور را مطرح کرد. یک دلیل را گفت امنیت ملی. او به دادگاه گفت وزارت خارجه انگلیس به وزارت کشور گفته بود اگر تاجیک را مسترد کنیم، جان دیپلماتهای ما در ایران در خطر است.
قاضی گفت: قبول دارید که تاجیک بیمار است؛ یا باید استرداد میشد یا او را آزاد میکردید، نه آن که به عنوان تضمین جان دیپلماتهایتان او را در حبس خانگی نگه دارید.
در مورد دلیل دوم وکیل به دادگاه گفت وزارت خارجه آمریکا به مدت ۲ سال از ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱ جواب مکاتبات وزارت خارجه انگلیس را نمیداد که آیا بر استرداد تاجیک اصرار دارند یا خیر و در سپتامبر سال ۲۰۱۱ بر استرداد تاکید کرد. قاضی گفت خوب اوائل کار اوباما بود و میخواست مشکلاتشان را با ایران حل کند و جوابشان را نمیداد.
قاضی اگر حکمی داد به دلیل بصیرتش در مقوله سیاسی بود، این موضوع خسارت بزرگی بود برای جامعه قضایی انگلیس.
- گفته بودید در مدتی که در انگلیس مشغول تحصیل بودید، مرخصی تحصیلی گرفته بودید. در ۶ سالی که در حبس خانگی بودید، هزینههای زندگی را چگونه تأمین میکردید؟
تاجیک: بله مرخصی تحصیلی بود. اما بعد از تشکیل این پرونده بارها سفارت در لندن خواست به هزینههای زندگی کمک کند، ولی نپذیرفتم. وزارت خارجه هزینه وکلا را پرداخت کرد، ولی بیشتر مدت این شش سال هزینههای شخصی را خودمان پرداخت کردیم. متاسفانه هر چه پسانداز من و خانم به عنوان دو کارمند بود در این مدت از بین رفت. مجبور بودم شبانهروز به خاطر جیپیاسی که به پایم وصل بود در خانه باشم. هم بیرون از خانه امنیت نداشتیم و هم امکان کارکردن در آن شرایط نبود.
*جیپیاس ۶ سال با من بود
- جیپیاس سنگین بود؟
تاجیک: وزن یک ساعت را داشت، به پایم بسته بودند. شبانهروز با من بود، در حمام و ...، بند داشت و با پانچ پلمپ میشد، نمیشد بند آن را کوچک و بزرگ کرد. دو تا سه سال اول با آن راحت بودم، ولی بعد از آن اذیتم میکرد، به روانشناس و دادگاه بارها نسبت به این موضوع اعتراض کردم که من نسبت به کارکرد دستگاه مطمئن نیستم، میگویند جیپیاس است، ولی اگر کارکرد دیگری داشته باشد مثل شنود و یا فیلمبرداری. موقع خواب پایم را از تخت و لحاف بیرون میگذاشتم. به خانمم نمیتوانستم بگویم در خانه حجاب داشته باشد، خیلی این موضوع آزاردهنده بود.
یک زمان آدم میداند این کار را انجام میدهد با آن کنار میآید. ۲-۳ سال آخر خیلی اذیت میشدم به روانشناسان گله میکردم و برای وکلا هم نوشتم و به دادگاه منعکس کردم.
هر چند وقت یک بار دو تا سه ماه میآمدند و چک میکردند. دستگاه را تنظیم میکردند و از من میخواستند که در خانه راه بروم و بعد میگفتند که پایم را از در خانه بیرون بگذارم که همزمان آلارم میداد و روی بیسیم پلیس بوق میزد. برای من محدودهای تعیین میکردند از ۸ شب تا ۶ صبح نمیتوانستم از خانه بیرون بروم.
روزها میتوانستم از خانه بیرون بروم، ولی به دلیل حملاتی که شده بود در محل امنیت نداشتم، خانم من را به ایستگاه پلیس میبرد و یک روز در میان در ایستگاه پلیس امضا میکردم که حضور داشتهام.
فقط برای حضور در دادگاه در لندن میتوانستم از دورهام بیرون بیایم؛ آن هم با اجازه پلیس. به عنوان مثال فردا دادگاهم بود، امروز باید به وکلا خبر میدادم، آنها به پلیس مینوشتند که فردا تاجیک میخواهد به لندن بیاید و تا ۸ شب هم باید برمیگشتم. اگر تا ۸ شب نمیآمدم دستگاهها سوت میزد و پلیس میآمد دم در خانه. یکی دو بار قطار تاخیر داشت تا رسیدم، پلیس دم در خانه بود که گفتم قطار تاخیر داشت که با بیسیم با ایستگاه قطار چک میکردند و بعد صورتجلسه میکردند.
- همه دادگاهها در لندن بود؟
تاجیک: بله؛ همه دادگاهها در لندن بود، از دورهام تا لندن حدود ۵۰۰ کیلومتر بود که با قطار ۴ ساعت بود. راهی جز اتومبیل و قطار نداشت.
وضعیت خیلی سختی بود. ۳ باری که قبل از انقلاب در ایران دستگیر و زندانی شدم به نصف سختی این مدت نبود. این شش سال حبس خانگی و ۱۰ روزی که در زندان انگلیس بودم، هم اثرات روانیاش خیلی بیشتر بود و هم خجالت خانواده مزید بر علت بود.
*در این ۶ سال تمام دادگاهها را باختیم
دولت غربی باید شرایطی فراهم کند طرف کار داشته باشد وقتی من را به آن صورت در خانه نگهداشته وقتی چند بار به خانه من حمله شد به دادگاه نوشتم شما من را مصلوب الاختیار کردید، نقش پدر را از من گرفتید، نمیتوانم از همسر و فرزندم دفاع کنم. از صبح تا شب در منزل هستم نمیتوانم حداقل نقش همسری را ایفا کنم. شما به نهاد این خانواده ضربه زدید. در این ۶ سال تمام دادگاهها را باختیم، ولی ماهی نبود که من پروندهام را در دادگاه مطرح نکرده باشم. موضع دادگاه این بود که تو باید استرداد شوی، ولی آخر سر به وزیر کشور گفت شما یا باید تاجیک را استرداد میکردید یا آزاد میکردید نباید در خانه نگه میداشتید.
در این دوران نه مهمانی رفتم نه مهمان داشتم، ۶ سال تنها در خانه بودم. همسرم هم امنیت نداشت که بیرون برود، قبل از آن درسهایش را در کتابخانه دانشگاه میخواند، اما بعد از آن در خانه بود.
*احمدینژاد عجله داشت و اشتباه کرد
- آیا لزومی به حضور خانواده در انگلیس بود؟
تاجیک: از نظر قانونی لزومی نداشت خانم و بچههایم پیش من بمانند، ولی آنها من را تنها نگذاشتند، از آنها خجالت میکشیدم که دچار محدودیتهایی شده بودند. وقتی قضیه ملوانها حل شد و به انگلیس بازگشتند، من از عمق نگاه آنها میفهمیدم که چه میگویند. چیزی نگفتند، ولی از نگاهشان میشد همه چیز را فهمید.
برای فردی که سفیر و مدیر بوده و برای نظام زحمت کشیده و چهار بار به زندان رفته است این نوع برخورد سخت بود. دو سه باری که کار انگلیسیها به ایران افتاد از جمله در مورد ملوانها، انگلیسیها فهمیدند که خطا کارند، ولی آقای احمدینژاد عجله داشت و اشتباه کرد؛ اگر یک مقدار پختهتر عمل میکرد هم برای کشور بهتر بود و هم ممکن بود این پرونده زودتر حل شود و به اینهمه مصائب برای ما منجر نشود.
در رسانهها عنوان شد که به خاطر تهدید بلر این قضیه حل شد و ایران آنها را آزاد کرد. حداقل این بود که موضوع من را به عنوان یک مطالبه عنوان میکردند تا همیشه از انگلیسیها طلبکار باشند.
اگر باطن پرونده را بگیریم برای نظام است و اگر ظاهر آن را هم بگیریم هر دو برای نظام است. نسبت به آدمی که ۴ بار برای نظامی و حکومتی زندان رفته، نباید این گونه برخورد میشد، البته خدا بر اعمال و گفتار ما گواه است.
نماینده سلطان قابوس که آمده بود به لندن میگفت من یکی دو بار آقای احمدینژاد را ملاقات کردم و هر دفعه گفت تا زمانی که پرونده تاجیک را حل نکنید کاری که میخواهید برای شما انجام نمیدهیم، اما در عین حال دوستان وزارت خارجه میگویند ما در جریان ملوانها پرونده شما را در دستور کار آقای احمدینژاد گذاشتیم، ولی او مطرح نکرد.
- گفتید باطن پرونده، منظور شما چه بود؟
تاجیک: بعد از اینکه از زندان در انگلیس بیرون آمدم، مقالهای راجع به خودم در نیوزویک دیدم، اواخر اسفند ۸۵ مطلبی را در این ارتباط در مجلس نمایندگان آمریکا راجع به خودم پیدا کردم، دیدم فردی به اسم «متیو لویت» که الان با خزانهداری آمریکا کار میکند و راجع به تحریمهای ایران خیلی فعال است و کارشناس سابق تروریسم FBI بوده و احتمالا با رابرت لوینسون کار میکرده که گفته میشود در کیش گم شده و دادستان آمریکا اطلاعات او را از من میخواست، گزارشی از روزنامه هاآرتص را در کنگره آمریکا علیه من سند میکند.
براساس این گزارش، در سال ۸۵ اواخر دوران سفارت من فردی دستگیر میشود به نام شادی که فلسطینی بود. این شادی جزو مجروحان انتفاضه بود که من در دوران سفارتم در اردن تعدادی از آنها را برای مداوا به ایران فرستاده بودم. ظاهراً این بنده خدا بعد از بازگشت از ایران ادعا میکند که من، فردی به نام ابومهدی در سپاه و یک وزیر فلسطینی در استخدام فلسطینیها برای حزبالله دخالت داشتیم. گزارش روزنامه هاآرتص را متیو لویت به عنوان سند در کنگره آمریکا ثبت میکند. من این سند را به دادگاه بردم. اواخری که توانستم حکم برائتم را بگیرم، یکی از برگهای برندهام همین بود. به دادگاه گفتم که لوینسون با متیو لویت همکار بودند. وقتی برای دادگاه روشن کردیم، فهمیدند قضیه سیاسی است.
اگر در مملکت یک سیستم و سیگنالی وجود داشت و میدانستم که چنین اتفاقی افتاده، قطعاً به انگلیس نمیرفتم.
- آیا بازگشت شما به کشور و مختومه اعلام شدن پروندهتان در ازای آزادی سه تبعه آمریکایی بود که به دلیل ورود غیرمجاز به ایران بازداشت شده بودند؟
*پرونده من در دادگاه حل شد
تاجیک: خیر. من آدم معمولا همراهی هستم، ولی فردی سیاسی هم هستم، خودم شخصا معتقدم پرونده من در دادگاه حل شد، چون ۶ سال با این پرونده دست و پنجه نرم کردم و تمام زوایا را میدانم، یک سال آخر پرونده سفارت تعطیل شد و همه بار روی دوش خودم بود و به دلیل ارتباط با افراد مختلف، سفرا و ...روند امور را کاملا مدیریت میکردم.
در اسناد ویکیلیکس سندی از سوئیس به دست آوردم که فهمیدم آقای متکی با سفیر سوئیس موضوع من را مطرح کرده بود، ولی کار هیچ جلو نرفت.
- میانجیگری عمان در این قضیه درست بود؟
تاجیک: اواخر کار و بعد از اینکه حکم برائت گرفتم، از وزارت امور خارجه با من تماس گرفتند و ایمیل هم زدند و از من خواستند که با هواپیمای عمانی بیایم من قبول نکردم، گفتند خانم شهرزاد میرقلیخان هم اینگونه وارد شد، ولی من مخالفت کردم، گفتم من دیپلمات هستم و پرونده من در دادگاه حل شده است. گفتم با ایران ایر میآیم. گفتند با پرواز اختصاصی بیا، باز هم مخالفت کردم.
بعد از آن از قول آقای صالحی (وزیر امور خارجه وقت) به من گفته شد «آقای تاجیک تلخ نکنید بگذارید ما اهدافی از این کار داریم.» من هم بعد از آن پذیرفتم، اما قبول نمیکردم که عمانیها دخیل هستند.
نماینده سلطان قابوس که با پرواز اختصاصی و برای همراهی من به لندن آمد در فرودگاه به من توضیحاتی داد. گفتم سارا شورد یک سال زودتر از دو نفر آزاد شد، آمریکاییها ۲ سال مکاتبات انگلیسیها را جواب ندادند و در سال ۲۰۱۱ که جواب دادند گفتند ما بر استرداد تاجیک مصر هستیم؛ تاریخ نامه در اسناد من موجود هست، تاریخ نامه بعد از آن زمان است که آقای احمدینژاد این دو نفر را یک روز قبل از اینکه در سال ۱۳۸۹ به نیویورک برود، آزاد کرد.
*عمانیها هیچ نقشی در پرونده و مراحل دادگاه و یا حتی مذاکرات سیاسی نداشتند
در سپتامبر ۲۰۱۱ بعد از آزادی ۲ نفر، آمریکاییها به انگلیسیها اعلام میکنند ما بر استرداد تاجیک مصر هستیم، عمانیها به دلیل اینکه چند نفر آمریکایی را آزاد کرده بودند در ایران به عنوان میانجی معرفی شدند، در حالی که در قضیه خانم میرقلیخان هم تاثیرگذار نبودند و وی ۵ سال زندانی کشید و تمام شد. این در حالی بود که در داخل همه گفتند به خاطر میانجیگری عمانیها آزاد شده است.
وزارت امور خارجه یکسری ارتباطات با عمانیها دارد و میخواهد مشکلاتی را حل کند، این برای من قابل فهم است، اما به عنوان صاحب پرونده، من در جریان بودم که عمانیها هیچ نقشی در پرونده و مراحل دادگاه و یا حتی مذاکرات سیاسی نداشتند، من برای همراهی با وزارت خارجه پذیرفتم که نقل و انتقال من را انجام دهند، وزارت خارجه نظر من را میداند.
- پس عمانیها به اعتقاد شما هیچ نقشی نداشتند؟
تاجیک: باور دارم که عمانیها نقش نداشتند.
عمانیها چون در قضیه سه آمریکایی میانجیگری کرده بودند، مردم ما به این باور رسیده بودند که آنها یک طرفه اقدام میکنند به همین خاطر میخواستند بگویند که در این طرف قضیه هم (عمان) کاری انجام داده است.
عمانیها به دنبال برقراری بالانس (توازن) بودند، ولی مسائل وزارت امور خارجه فراتر از این بود. این بده بستانها بین دولتها و مخصوصا وزارت خارجه کشورها مرسوم است. به ویژه اینکه ما از جهت سیاست خارجی در شرایط خاصی به سر میبریم و نیازمند همکاری با کشورهای منطقه برای حل مشکلاتمان هستیم و از همین بابت هم من همراهی کردم و به اصطلاح مانع خیر نشدم.
اما مطالبی هم وجود دارد که برای جلوگیری از بدفهمی، الان نمیشود آنها را بیان کرد و باید به فرصت دیگری سپرد. اصل برای من منافع ملی است و نه بحث شخصی.
وقتی سفارت ایران در لندن بسته شد، عمانیها برای یک مدت حافظ منافع شدند تا زمانی که کاردار ترددی منصوب شد.
- نحوه برخورد انگلیسیها در شش سال چگونه بود؟
تاجیک: در آن زمان به دلیل سیاست ایران حساسیت نسبت به ایران زیاد بود، قاضی با تنفر از ایران یاد میکرد نوع برخوردش با حب و بغض بود. دادگاه پایین یک خانم قاضی بود که به دلیل برخورد همراه با حب و بغضش با وکلا این قضیه را در میان گذاشتم و آنها به دادگاه منعکس کردند. طبق قانون انگلیس، اگر قاضی حب و بغض داشته باشد، یا باید از پرونده کنار بکشد یا ثابت کند حب و بغض ندارد. وکیل به دادگاه نوشت که یا پرونده به دادگاه دیگر ارجاع شود، یا این خانم خود را اثبات کند. در آن روز به آن قاضی مرخصی دادند و یک قاضی دیگر جایش نشست که آقا بود.
در دادگاه وکلا انگلیسی بودند، من میتوانستم صحبت کنم، ولی در آنجا به دلیل تخصصی بودن قانون باید وکیل داشته باشید.
- در این مدت دسترسی کنسولی برای شما فراهم بود؟
تاجیک: حسن قشقاوی معاون کنسولی وزارت خارجه یک بار با من دیدار کرد. تا زمانی سفارت باز بود ارتباط داشتند. در یک سال اول، دادگاه و وکلا اجازه ندادند به سفارت بروم و با سفیر دیدار کنم که اعتراض کردم. مشخصا گفتند میترسند به سفارت پناهنده شوی؛ برای من عملی نبود. جولیان آسانژ به سفارت اکوادور میتواند پناهنده شود ولی برای من به دلیل بیماری و مشکلات دیگر و اینکه خانوادهام در آنجا بود این کار عملی نبود.
سخت میگذشت. یکی دو مرتبه گریهام گرفت، حجم و فشار مسائل زیاد بود. اولین عکسهایی که از من مخابره شد، از لای یک در بود. وقتی به زندان لندن آورده شدم حتی نماینده سفارت حاضر نشد با من به دادگاه بیاید. از دادگاه آمدم بیرون تعداد بسیار زیادی عکاس از من دائم عکس میگرفتند، حجم و فشار زیاد بود.
هر وقت از دورهام به لندن میآمدم تا در جلسه دادگاه حضور یابم، وکیل دولت آمریکا بدترین توهینها را میکرد.
- آمریکا وکیل استخدام کرده بود؟
تاجیک: در پرونده استرداد، دادستان انگلیس میشود وکیل آمریکا و دادستانی انگلیس یک وکیل استخدام میکند. دیوید پری از وکلای قهار بود. در آن مقطع دادستانی نقش حمایت از آمریکا را ایفا میکرد. وکیلی که میآمد بدترین توهین ها را میکرد. عمدا توهین میکرد، یکسال اول نمیگذاشتند با سفارت ملاقات کنم، بعدا کم کمک یک مقدار شل شد و آزاد شد، حتی گفتند سفیر بیاید در دفتر وکلا ملاقات کند که من قبول نکردم و من به سفارت میرفتم.
*شکایتم در حال بررسی است ولی از روند کار راضی نیستم
- شکایتتان از وزارت کشور انگلیس به کجا انجامید؟
تاجیک: از طریق دفتر خدمات حقوقی ریاست جمهوری و وزارت امور خارجه دنبال میکنم، در حال بررسی است و چند جلسه برگزار شده، ولی از روند کار راضی نیستم، خیلی کند پیش میرود.
- از زمانی که تشریف آورید ۲۹ آذر ۹۱ به چه کاری مشغول هستید؟
تاجیک: پس از بازگشت با ۳۷ سال فعالیت بازنشسته شدم. دوران مرخصی و حتی دوران زندانم قبل از انقلاب حساب شده، ولی پرونده ۶ سال هنوز تکمیل نشده است. من درخواستی نکردم، ولی بازنشستهام کردند.
من برای هر کمکی در هر قسمتی که نیاز باشد، آمادهام. متاسفانه بافت اداری مملکت بافت خوبی نیست، ما معمولا از نیروهایمان خوب استفاده نمیکنیم. طبیعی است من کنار بروم و یک جوان جای من بیاید، ولی حیف است از تجارب استفاده نشود. اگر بتوانم مقاله بنویسم و درس بدهم راضی میشوم، میتوانم از همین طریق هم به کشور و نظام کمک کنم، فرقی ندارد کجا باشم.
- آیا بین پرونده شما با پرونده هستهای ارتباطی بود؟
تاجیک: خیر. ولی احساس خود من این بود هر چقدر نیرو بگذارم که این پرونده را موفق کنم به سیاست خارجی کشور کمک میکنم. این ۶ سال من روزی ۱۵-۱۶ ساعت کار میکردم زندگیام دو قسمت داشت کار و خواب. هفت هشت ساعت خواب و خوراک. در این ۶ سال واقعا هیچ تفریحی نداشتم.به دادگاه گفتم منصفانه نیست که کسی در غرب زندگی کند برای خودتان استاندارد دارید، ولی این شخص نتواند از آن استانداردها استفاده کند. ۶ سال است نه در عزا شرکت کردم نه در مهمانی نه در جشن نه در عزاداری. من دیپلماتی در کشور بودم که عزیز بودم، ولی شما با این روش برخورد به من توهین کردید.
در اوائل پرونده بعضی از روزها دعا میکردم عباس پسر کوچکم بیمار شود به مدرسه نرود چون چند بار در مدرسه به او حمله کردند. ۶ سال یک وسیله به پایت باشد که ندانی کارکرد آن چیست. در این قضیه نوع برخورد با من مثل شهروند درجه چندم بود. به دادگاه میگفتم من هم باید در صفی برای امضا کردن بایستم که چهار نفر الکی و چاقوکش و ... امضا میکنند. در اواخر پرونده در دورهام که پلیس من را میشناخت، اگر شلوغ بود خانم پلیسی فرم من را میآورد خارج از گیشه امضا میکردم.
در دادگاه مطرح شد که وزارت خارجه انگلیس به ما گفته اگر تاجیک را مسترد کنیم جان دیپلماتهای انگلیسی در ایران به خطر میافتد، من گفتم این حرف غلطی است. درست است ما اعتراض میکنیم، ولی شما برخورد با من را با ملوانان مقایسه کنید، زمانی ۵ نفر اطراف جزیره سیری دستگیر شدند دیلی میل نوشت «تا تاجیک را آزاد نکنید ایران اینها را آزاد نمیکند.»
متاسفانه در آن مقطع ۳-۲ مشکل عمده در مملکت داشتیم، یکی مسائل داخلی و دوم مسائل خارجی، ولی چون میدانستم انگلیسیها میخواهند این پرونده را به عنوان گروگان بگیرند که سیاست خارجی ما را منفعل کنند، بارها به سفارت میگفتم تا آنجایی که ممکن است شما دخالت نکنید، ولی سفارت نمیتوانست ریسک کند.
من میدانستم مسئولان وزارت امور خارجه ایران میخواستند این مسئله حل شود، ولی در این وزارت راهکار و روندی برای حل این پروندهها تعریف نشده است. حتی زمانی برگشتم به وزارت امور خارجه گفتم ما از این به بعد از این مشکلات زیاد خواهیم داشت. اگر پنجه در پنجه آمریکا انداختیم، باید سازوکارش را برای خودمان تعریف کنیم. ما باید هم تئوریک و هم عملیاتی برای خودمان تعریف کنیم و از فضاهای سیاسی و حقوقی در حل چنین پروندههایی استفاده کنیم.
*مزیت نسبی و عمق استراتژیک ما خاورمیانه است
مزیت نسبی و عمق استراتژیک ما خاورمیانه است، متاسفانه در سالهای اخیر سیاست خاورمیانهای ما تضعیف شده است. در این ۳ سال اخیر دولت سعودی متاسفانه سیاست خارجی ما را در سوریه به گروگان گرفته و هر از چند بار میگوییم آقای هاشمی برود عربستان. سعودیها تصمیم خود را گرفتهاند و سیاست مشخصی دارند و خیلی قشنگ دارند با آمریکاییها بازی میکنند، ضرر کردند، تا حدی صحنه را باختهاند، اما در جهت منافع خودشان خوب بازی کردند و برای بازی و قدرت خاورمیانهای ما مانع ایجاد کردهاند.
سعودیها سرمایه هنگفت گذاشتند پشت ماجرای سوریه، نه تنها برای از بین بردن بشار اسد، بلکه حکومت اسد. من منکر اشتباهات بشار نیستم و در مقالات گوناگون نظراتم را نوشتهام، اما در سوریه ماجرای بهار عربی نبود. بلکه سعودی آمد کنار قطر و تامین مالی و تسلیحاتی کرد و ترکیه راه و لجستیک داد برای سقوط حکومت اسد؛ ببینید که چگونه سیاست خارجی ما را منفعل کردهاند.
اگر با رشد ۵ درصدی سوریه را بسازند ۳۰ سال طول میکشد. مملکت داغون شده، جمع و جور کردن سوریه کار خیلی مشکلی است. جایی که نقطه امید سیاست خاورمیانهای ماست آمریکاییها برای تامین امنیت رژیم صهیونیستی خوب بازی کردهاند. در مملکت ما یک مقداری تئوریپردازیها و تدوین استراتژی و سیاست ضعیف است و روزمره کار میکنیم.
نمیخواهم بگویم گروه فعلی یا قبلی. بیش از ۳۰ سال در وزارت امور خارجه بودهام. ۳۰ سال کار مسائل سیاست خارجی و دنیا را دنبال میکردم. متاسفانه در مملکت ما بین دلسوز، منتقد و مخالف هیچ فرقی نمیگذارند. مثلا اگر از خبرگزاری فارس انتقاد کنیم فکر میکنند دشمن هستیم. ما ضرر میکنیم، نسلهای بعدی ما نوههای من و شما در این مملکت ضرر میکنند.
همسایگان را ببینید، ترکیه دارد ما را میدوشد. سال ۶۴ استاندار هرمزگان بودم مردم در دبی چراغهای بندرعباس را میدیدند آه میکشیدند که خدایا چه روزی میشود به بندرعباس برسیم. الان دبی را با بندرعباس مقایسه کنید.
متاسفانه قضایای سیاسی، جناحی و خطی خیلی زیاد و بیش از حد در مسائل اجرایی دخالت کرده و نمیتوانیم از هم فاصله دهیم و جدا کنیم. من فکر میکنم به یک وفاق ملی برای ایجاد انسجام داخلی برای حل مشکلات کشور نیازمندیم. مسائل مدیریتی و اجرایی باید جدای از مسائل سیاسی و جناحی باشد.
من مدیر اجرایی هستم و نباید برای من فرق کند که کارمندم فکر سیاسیاش چیست؟ او باید در چارچوب شرح وظایفش به تحقق اهداف سازمان به میزانی که برای آن سازمان هزینه دارد، کمک کند. اما عموما ما اول نگاه میکنیم گرایش سیاسی طرف چیست.
- اینکه عنوان میکنید سیاست خارجی ما ضعیف شده به چه خاطر است؟
تاجیک: باید ببینیم مزیت نسبی ما چیست. سرمایهگذاری درازمدت کردیم روی لبنان و خاورمیانه؛ الان باید از آن مزیت نسبی استفاده کنیم، در این چند ساله نحوه مقابله آمریکا را با خودمان نگاه کنید که قدم به قدم جلو میآید. در بهار عربی یک یک مصادره کرده است. تنها جایی که میتوانیم اسمش را موفق بگذاریم، تونس است که الان هم دست باجی قائد السبسی از سیاستمداران رژیم گذشته است.
الان یمن دارد شکوفا میشود. ولی انقلابیون باید حواسشان جمع باشد و از تجربیات مثبت و منفی جمهوری اسلامی ایران برای تحقق خواستهای مردمشان استفاده کنند و دچار تنگ نظری نشوند و سعی کنند دایره مشارکت را وسیع ترسیم کنند تا خواست مردم یمن برای یک حکومت مردمی متحقق شود.
ما متاسفانه به دلایلی در داخل مملکت دچار مشکلاتی شدیم که به خصوص بعد از قضایای ۸۸ بر سیاست خارجی اثر گذاشت و موضع ما را ضعیف میکند. اگر میتوانستیم قضیه را جوری مدیریت کنیم که این میزان خسارت ندهیم سیاست خاورمیانهای ما سرمایهگذاری ماست و فرصت است و نه تهدید. کویت یک جور سرمایهگذاری کرده است، اما مدل سرمایهگذاری ما در منطقه سیاسی بود نه اقتصادی. اما هم اکنون به نظر میرسد نمیتوانیم بهرهبرداری کنیم، که یک قسمت به مسائل داخلی برمیگردد و یک قسمت هم به برنامهریزی، تئوری پردازی و دخیل کردن نخبگان و دانشگاه در سیاست خارجی و استفاده حداکثری از نظرات کارشناسی کشور.
*نمیگویم با دنیا به هم بزنیم
آمریکا و غرب قدم به قدم جلو میآیند، برای من هیچ جای شک نیست. آمریکا از عراق بیرون رفته بود، ولی دو مرتبه نیرو آورد. آمریکا از افغانستان بیرون رفته، ولی قرارداد امنیتی درازمدت میبندد و ۵ تا پایگاه در افغانستان میگیرد.
در بیخ گوش ایران نمیخواهند تخته نرد بازی کنند. روزهای انقلاب باید نگاه کنیم نقاط قوت انقلاب چه بود بر اساس آن پیش برویم. نمیگویم پرخاشگری را ادامه دهیم و با دنیا به هم بزنیم. بر اساس توانمندیها از تئوریها و تجربیات تاریخی استفاده کنیم. ببینیم با آمریکا چه وجه مشترکی داریم و در چه زمینههایی میتوانیم کار کنیم. آمریکاییها تا زمانی که رفتار ما را تغییر ندهند، دست از سر ما برنمیدارند، باید تکلیفمان را روشن کنیم.
وقتی بخواهیم پنجه در پنجه آمریکا بیندازیم و جلوی قلدری او بایستیم باید تئوری پردازی کنیم و نخبگان را پشت تصمیمات اجرایی بیاوریم. متاسفانه قشر نخبه ما به هر دلیلی به آن صورت پشت یکسری از تصمیمات، نظریات و تئوریپردازیها نمیآید. در جامعه نمیتوانیم بدون تئوریپردازی و تدوین راهبرد و سیاست جلو برویم.
به طور مثال کشور پر از نیروی کار و درصد بالای بیکاری و عدم اشتغال است، اما ساختار وزارت
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[مشاهده در: www.farhangnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]
صفحات پیشنهادی
ناگفتههای تاجیک از ۲ هزار و ۲۲۵ روز حبس خانگی شخص مقام معظم رهبری دستور پیگیری پروندهام را دادند/عمان نقشی د
ناگفتههای تاجیک از ۲ هزار و ۲۲۵ روز حبس خانگیشخص مقام معظم رهبری دستور پیگیری پروندهام را دادند عمان نقشی در آزادیام نداشت احمدینژاد در ماجرای ۱۳ ملوان عجله کردنصرتالله تاجیک با بیان اینکه عمان هیچ نقشی در آزادی او نداشته گفت دوستان وزارت امور خارجه گفتند موضوع تو را در دسبررسی «نیلی احمدیآبادی» در دستور کار امشب شورای عالی انقلاب فرهنگی
سهشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۱ ۴۵ رییس کمیسیون آموزش تحقیقات و فناوری مجلس شورای اسلامی در پاسخ به سوال مطرح خبرنگاران درباره تعیین تکلیف ریاست دانشگاه تهران گفت سوابق عملکرد دکتر نیلی احمدآبادی در جلسه امشب شورای عالی انقلاب فرهنگی بررسی میشود به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاریبه دستورات عراق پايبنديم
۱۲ اسفند ۱۳۹۳ ۱۴ ۱۶ب ظ به دستورات عراق پايبنديم نيچيروان بارزاني امروز سه شنبه در ديدار خود با وزير امور خارجه ايتاليا در رم گفت به دستورات عراق پايبند هستيم به گزارش خبرنگار بين الملل خبرگزاري موج نيچروان بارزاني که چند روز است در ايتاليا به سر مي برد امروز سه شنبه ددستور ویژه هاشمی برای تزریقی که باعث مشکل بینایی بیماران شد + جزئیات
دستور ویژه هاشمی برای تزریقی که باعث مشکل بینایی بیماران شد جزئیاتتاریخ انتشار سه شنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۱۴ ۴۹ تعداد قابل توجهی از بیماران بر اثر تزریق چشمی یک داروی آمریکایی در یکی از کلینیکهای خصوصی تهران دچار مشکل بینایی شدند به طوری که سازمان غذا و دارو برای آزمایشتبصره هدفمندی در دستور کار پارلمان
سهشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۵ ۱۷ جلسه علنی نوبت بعدازظهر امروز سهشنبه مجلس شورای اسلامی با حضور 168 نفر از نمایندگان و به ریاست علی لاریجانی آغاز به کار کرد به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا نمایندگان مجلس در جلسه علنی صبح امروز سه شنبه بررسی تبصرههادستور العبادی به وزارتخانهها برای ازسرگیری فعالیتها در مناطق آزاد شده
دستور العبادی به وزارتخانهها برای ازسرگیری فعالیتها در مناطق آزاد شده نخست وزیر عراق به وزارتخانه های ذی ربط دستور داد تا برای آمادگی برای از سرگیری کارها در مناطق آزاد شده آماده باشند به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران به نقل از پایگاه خبری فرات نیوزرئیس گروه بازرسی ستاد مرکزی صیانت از حریم امنیت عمومی و حقوق شهروندی وزارت کشور: عفاف و حجاب در تولید فیلم و س
رئیس گروه بازرسی ستاد مرکزی صیانت از حریم امنیت عمومی و حقوق شهروندی وزارت کشور عفاف و حجاب در تولید فیلم و سریال در دستور کار قرار گیردرئیس گروه بازرسی ستاد مرکزی صیانت از حریم امنیت عمومی و حقوق شهروندی وزارت کشور گفت موضوع عفاف و حجاب در تولید و فیلم و سریال باید در دستور کارقلعهنویی: آقایان چرا شکایت توزی را پیگیری نکردند/ هافبک ما به خاطر بیپولی از استقلال رفت
قلعهنویی آقایان چرا شکایت توزی را پیگیری نکردند هافبک ما به خاطر بیپولی از استقلال رفتسرمربی تیم فوتبال استقلال گفت آقایانی که میگفتند بهترین تیم تاریخ استقلال را داشتهایم نمونهاش همین تهدید کسر امتیاز به خاطر شکایت ردریگوتوزی است به گزارش خبرگزاری فارس امیر قلعهندستورالعمل جديد صدور پروانه طراحي و مونتاژ آسانسور ابلاغ شد
۱۲ اسفند ۱۳۹۳ ۱۴ ۱۵ب ظ دستورالعمل جديد صدور پروانه طراحي و مونتاژ آسانسور ابلاغ شد دستورالعمل جديد صدور پروانه طراحي و مونتاژ آسانسور از سوي وزير صنعت معدن و تجارت تصويب و ابلاغ شد به گزارش خبرگزاري موج در اين دستورالعمل سعي شده نگاه سنتي و صنفي جاي خود را به نگاه فني و صنعتقلعهنويي:آقايان چرا شکايتتوزي را پيگيري نکردند
قلعهنویی آقایان چرا شکایتتوزی را پیگیری نکردند سرمربي تيم فوتبال استقلال گفت آقاياني که ميگفتند بهترين تيم تاريخ استقلال را داشتهايم نمونهاش همين تهديد کسر امتياز به خاطر شکايت ردريگوتوزي است به گزارش "ورزش سه" و به نقل از فارس امیر قلعهنویی در حاشیه تمرینبررسی حکم سرپرست دانشگاه تهران در دستور کار امشب شورا عالی انقلاب فرهنگی
بررسی حکم سرپرست دانشگاه تهران در دستور کار امشب شورا عالی انقلاب فرهنگی رییس کمیسیون آموزش تحقیقات و فناوری مجلس شورای اسلامی در پاسخ به سوال خبرنگاران درباره تعیین تکلیف ریاست دانشگاه تهران گفت سوابق عملکرد دکتر نیلی احمدآبادی در جلسه امشب شورای عالی انقلاب فرهنگی بررسی میشو- تایید صلاحیت رییس دانشگاه تهران در دستور کار امشب شورا
تایید صلاحیت رییس دانشگاه تهران در دستور کار امشب شورا تهران -ایرنا - رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس اعلام کرد موضوع بررسی صلاحیت سرپرست دانشگاه تهران برای تایید حکم ریاست این دانشگاه در دستور کار جلسه امشب شورای عالی انقلاب فرهنگی است به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه ایرنا محواردات باید در کشور ساماندهی شود/ لزوم ارائه دستورالعمل مصرف ارز از سوی دولت
رئیس مجمع کارآفرینان واردات باید در کشور ساماندهی شود لزوم ارائه دستورالعمل مصرف ارز از سوی دولت رئیس مجمع کارآفرینان گفت اگر محدودیتهای ارزی را که منجر به تورم میشود مدیریت نکنیم ناگزیر مجبور به تصمیمات افزایشی نرخ ارز جهشی خواهیم شد و در این راستا دولت باید با یک دستورالعتعرفه واردات چوب صفر شد/ توسعه زراعت چوب در دستور کار
معاون وزیر جهاد اعلام کرد تعرفه واردات چوب صفر شد توسعه زراعت چوب در دستور کار شناسهٔ خبر 2510678 سهشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۳ ۱۲ اقتصاد > کشاورزی و دامداری معاون وزیر جهاد کشاورزی گفت در راستای کاهش فشار بر منابع داخلی ما واردات چوب را تسهیل کردیم و تعرفههای آن را به صفرپرونده سرپرست دانشگاه تهران در دستور کار جلسه امشب شورا
زاهدی در جمع خبرنگاران اعلام کرد پرونده سرپرست دانشگاه تهران در دستور کار جلسه امشب شورا شناسهٔ خبر 2510528 سهشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۱ ۲۸ حوزه و دانشگاه > آموزش عالی رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس گفت امشب در شورای عالی انقلاب فرهنگی بررسی پرونده سرپرست دانشگاه تهران دردستور ویژه هاشمی درباره تزریقی خطرناک
دستور ویژه هاشمی درباره تزریقی خطرناک تعداد قابل توجهی از بیماران بر اثر تزریق چشمی یک داروی آمریکایی در یکی از کلینیکهای خصوصی تهران دچار مشکل بینایی شدند به طوری که سازمان غذا و دارو برای آزمایش این دارو اقدام کرده و حتی وزیر بهداشت نیز دستور رسیدگی ویژه داده است به گزارش فرهقلعهنویی:آقایان چرا شکایتتوزی را پیگیری نکردند
قلعهنویی آقایان چرا شکایتتوزی را پیگیری نکردند سرمربي تيم فوتبال استقلال گفت آقاياني که ميگفتند بهترين تيم تاريخ استقلال را داشتهايم نمونهاش همين تهديد کسر امتياز به خاطر شکايت ردريگوتوزي است به گزارش نامه نیوز امیر قلعهنویی در حاشیه تمرین استقلال در مورد وضعیت این تیم گ-
گوناگون
پربازدیدترینها