تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):پروردگارم هفت چيز را به من سفارش فرمود: اخلاص در نهان و آشكار، گذشت از كسى كه ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820938017




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

داستان طرح ارزي و اتهام دزدي!


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: داستان طرح ارزي و اتهام دزدي!
نویسنده : مهران ابراهيميان 
آنچه در پايان دولت دهم درباره نرخ ارز رخ داد ناشي از اعمال تحريم‌هاي نفتي و سوئيفت و كمبود درآمدهاي ارزي و افزايش شديد هزينه‌هاي دولت توأم با وابستگي به درآمدهاي نفتي بود. دولت تقريباً هر آنچه درآمد ارزي كسب كرده بود، آن را هزينه كرده بود وچاره‌اي نداشت تا براي تراز كردن هزينه‌ها، درآمدها و كنترل مصارف ارزي قيمت دلار را بالا ببرد. اگر‌چه اكنون كشور از آن شرايط عبور كرده با اين حال با كاهش قيمت‌ها‌ي نفتي به نظر مي‌رسد ضرورت مديريت منابع ارزي و نحوه هزينه‌كرد آن دوباره جدي‌تر شده است. به همين دليل سراغ دكتر مهدي غضنفري، استاد دانشگاه علم و صنعت، وزير سابق صنعت، معدن و تجارت رفته‌ايم كه طرح استقلال ارزي را مطرح كرده است. وي در قالب اين طرح معتقد است تراز كردن واردات و صادرات براي مديريت منابع ارزي كافي نيست و فقط طي چهار سال بيش از 111 ميليارد دلار از كشور خارج شده و بايد براي اين موضوع نيز چاره‌اي انديشيد وگرنه كشور با چالش جدي مواجه خواهد شد. وي طرح خود را يكي از اركان اقتصاد مقاومتي مي‌داند كه بايد اجرايش كرد و حتي آن را به دولت يازدهم داده است. اما آنچه از سوي آقاي جهانگيري مورد بهره‌برداري قرار گرفته است تنها يك جمله ناقص از طرح چند صدصفحه‌اي است. هر چند دكتر غضنفري نام ايشان را نبرد اما آقاي جهانگيري با برخورد سياسي طوري موضوع 21 ميليارد دلار خروج ارز را اشاره كرد كه انگار كار يك نفر بوده است. وي تأكيد بسيار دارد كه مديريت منابع ارزي تنها متمركز بر تراز «صاوا» (نسبت صادرات غيرنفتي به واردات غيرنفتي) است در حالي كه مصارف ديگري چون صدور خدمات، مهاجرت، سفرهاي خارجي و... در برخي سال‌ها معادل واردات، ارز‌بري داشته و براي آن برنامه‌اي نداريم. قسمت اول گفت‌وگو‌ي روزنامه «جوان» پيش روي شماست. تعريف شما از اقتصاد مقاومتي چيست؟‌ فهم من از اقتصاد مقاومتي اين است كه ما آنچنان بر منابع و داشته‌هاي خودمان تكيه كنيم كه تغيير متغير‌هاي برون‌زا كه خارج از اراده ما هستند تأثير شديدي بر پارامترهاي اقتصادي ما به صورت خرد و كلان نداشته باشد. اقتصاد مقاومتي آن سكوي مستحكمي است كه زيرپاي آرمان‌هاي ما قرار مي‌گيرد تا جامعه بتواند به صورت بالنده و رشد يابنده روي آن حركت كند. يعني اقتصادي است كه سياست‌هاي اجرايي آن نقش حامي و پشتيبان براي مردم داشته و مردم در پناه آن احساس امنيت مي‌كنند به گونه‌اي كه مي‌توانند با تلاش متعادل و مرسوم، يك عايدي منصفانه و قابل قبول داشته و همچنين اميدوار باشند كه مي‌توانند با برنامه‌ريزي و كار بيشتر، آينده بهتري داشته باشند. يعني فرمول حركت و رشد براي همگان شناخته شده و يكسان است. تعاريف زيادي ارائه شده، اركان اين اقتصاد مقاومتي چيست؟ اگر اقتصاد مقاومتي را در يك شبكه چند وجهي ترسيم كنيم مي‌توانيم ادعا نماييم كه نام برخي از وجوه اين شبكه عبارتند از: توليد، توزيع، صادرات، واردات، منابع ريالي، منابع ارزي، بازار سرمايه، سرمايه‌گذاري، خصوصي‌سازي، تكنولوژي، اشتغال، عدالت اجتماعي، عدالت اقتصادي، روابط خارجي، امنيت و امثال آن. حال از هر يك از اين وجوه به موضوع نگاه كنيم به طور طبيعي به ساير وجوه آن هم خواهيم رسيد كه من بيشتر و با كمك همكارانم از منظر موضوع ارز و اثرات آن بر اقتصاد كشورمان به اين چند وجهي نگاه كرديم. زيرا بارها شاهد بوديم كه پس از بروز يك شوك نفتي، دچار شوك ارزي و تغيير قيمت‌ها از جمله كاهش ارزش پول ملي شديم. پس اگر اقتصاد مقاومتي، اقتصاد بدون تكانه است، موضوع ارز و وابستگي آن به درآمدهاي نفتي حائز اهميت بوده و نمي‌توان به سادگي از آن گذشت. از طرفي با بالا رفتن درآمدهاي نفتي بعضاً دچار افزايش نقدينگي و تورم ناشي از آن شده يا آنچنان در پول باد آورده از آن سرمست شديم كه از توجه جدي به جذب سرمايه‌گذاري خارجي و صادرات غيرنفتي غافل مانديم. از طرف ديگر با پايين آمدن درآمدهاي نفتي نيز دچار سفته‌بازي، ركود و تورم شده و سپس آنچنان هراسان شديم كه گمان برديم همه كيان اقتصاد در معرض نابودي است. به اين دليل است كه باور دارم توجه به ارز و تبيين جايگاه درست آن كاري ضروري است و به همين منظور طرح استقلال ارزي را با همكاري چند نفر ديگر تهيه كردم. پيش از پرداختن به اين موضوع مي‌خواهم بدانم عملكرد دولت يازدهم را در تحقق اقتصاد مقاومتي چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟ به خصوص در بحث متغيرهاي برون‌زا و تأكيدات و تمركز دولت روي مذاكرات. ارزيابي شما چيست؟ با توجه به تحقيق و طرحي كه ارائه كردم شايد در حوزه اقتصاد مقاومتي در دولت آقاي روحاني يك مجموعه از فعاليت‌هايي به صورت معمول صورت گرفته اما فعاليت خاصي ما مشاهده نكرديم. سر و سامان دادن به بازار ارزي كشور را دنبال كردند، در بانك مركزي در زمان حاضر هم آقاي سيف تلاش مي‌كنند كه اين وضعيت را بهتر كنند، اما ما در طرح استقلال ارزي يك نگاه متفاوتي را مطرح كرديم. حتماً در دولت و مجلس افرادي هستند كه طرفدار اين نگاه باشند ولي اين عملياتي نشده است. ما فكر مي‌كنيم اگر شرايط براي عملياتي شدن اين ديدگاه ايجاد شود، اين به پياده‌سازي اقتصاد مقاومتي كمك بيشتري مي‌كند. البته سياست خارجي فعال حتماً يكي از اركان اقتصاد مقاومتي است و از اين بابت دولت دارد تلاش مي‌كند، اما اينكه فقط به آن بسنده كنيم، نگران‌كننده است. لذا داشتن طرحي براي شرايطي كه اگر يكباره مذاكرات جواب نداد يا دشمني‌ها به روش‌ها و بهانه‌هاي ديگري ادامه پيدا كرد، لازم است كه بر اساس آن از درون كشور بتوانيم تكانه‌هاي وارد بر اقتصاد را مديريت كنيم. بايد اتكاي اين راهكارها هم به سرمايه‌هاي داخلي به تخصص جوان‌ها، به حذف مشكلات فضاي كسب و كار باشد. حتي در صورت به نتيجه رسيدن مذاكرات كه همه ما اميدواريم اين اتفاق رخ دهد و منافع كشورمان حفظ شود، باز هم كسي از بيرون نمي‌آيد كشور ما را به لحاظ اقتصادي بسازد. ما يكي از مشكلات را از پيش رو بر مي‌داريم كه البته تحريم مشكل بزرگي است اما نبود تحريم‌ها خودش موتور محرك براي پيشرفت اقتصادي نيست. به نتيجه رسيدن مذاكرات موانع خودرويي كه در جاده حركت مي‌كند را از بين مي‌برد، اما خود اين خودرو بعد از اينكه در جاده افتاد هم بنزين مي‌خواهد هم راننده و هم چرخ و موتور سرحال و سالم. منظورم اين است كه نبايد آنقدر موضوع مذاكرات در ذهن و در چشم مردم داراي اهميت باشد كه ما فكر كنيم به نتيجه رسيدن مذاكرات يعني به نتيجه رسيدن اقتصاد ما. زيرا اگر اقتصاد ما با يك زنجير بسيار قوي به گونه‌اي به قيمت نفت در دنيا وصل شده كه يك سر اين زنجير، به بازار جهاني وصل است و ما در سر ديگري متأثر از آن هستيم، يعني آن زنجير را ديگران مي‌كشند و اقتصاد ما منفعلانه تكان مي‌خورد، پرداختن به اين موضوع فارغ از موضوع تحريم بايد انجام شود. حالا فقط ممكن است بين صاحبنظران اين اختلاف نظر وجود داشته باشد كه چه زماني به سراغ آن برويم قبل از حل مشكل تحريم‌ها يا بعد از مشكل تحريم‌ها. جزئيات اين طرح ارزي چيست و قرار است چه چيزي را حل كند؟ ارز نفتي در اقتصاد ما حداقل دو نقش مشخص دارد. نقش اول آن كمك به منابع ريالي بودجه دولت و نقش دومش تأمين نياز ارزي متقاضيان ارز كشور است. البته منظور از استقلال ارزي عدم توليد نفت، گاز و فرآورده‌هاي آن و عدم صادرات آنها نيست، بلكه منظور آن است كه دولت مالك ارزهاي نفتي نبوده و آنها متعلق به صندوق توسعه ملي است با اين حساب مي‌توان مشخصات طرح را به اين شرح خلاصه كرد: 1- منابع درآمدي براي بودجه كشور و مديريت بازار ارز شامل ارز نفتي نبوده و به تدريج از طريق ساير درآمدها بودجه تأمين شود. 2- به جز سهم 5/14 درصد وزارت نفت از درآمدهاي نفتي و سهم 2 درصد مناطق محروم ساير درآمدهاي ارزي نفت متعلق به صندوق توسعه ملي بوده و در مسير توسعه كشور يا درآمدزايي صندوق يا هر دو، به صورت تسهيلات به بخش‌هاي خصوصي و عمومي مورد استفاده قرار مي‌گيرد. 3- براي تأمين كسري منابع بودجه كشور لازم است دولت در يك دوره محدود مثلاً پنج يا 10 سال از منابع صندوق توسعه ملي تسهيلات بلند‌مدت اخذ كند و مطالعات ما نشان مي‌دهد كه مي‌توان با اتخاذ سياستي خاص سهم اين وام را به تدريج به صفر رساند. 4- براي تأمين كسري ارز در بازار ارز كشور لازم است تمهيداتي صورت گيرد اولاً؛ در راستاي بند 3 فوق، دولت سالانه تسهيلات ارزي اخذ شده از صندوق توسعه ملي را در بازار تبديل به ريال كرده و بخشي از كسري را جبران مي‌نمايد و ثانياً؛ سالانه مبلغي از وجوه صندوق براي اعطاي تسهيلات ريالي تبديل به ريال شده و مجدداً به موجودي ارز بازار ارزي كمك مي‌كند. 5- بدون طراحي برنامه‌هايي براي مديريت درآمدهاي ارزي كشور از سويي و نيز مديريت مصارف ارزي كشور از سويي ديگر، امكان استقلال بودجه و بازار از ارز نفتي وجود ندارد. لذا يكي از لوازم موفقيت طرح استقلال ارزي افزايش درآمدهاي غيرنفتي و كاهش مصارف آن است. همچنين مديريت درآمدها و هزينه‌هاي ريالي دولت الزامي است زيرا يكي ديگر از لوازم موفقيت اين طرح، افزايش درآمدهاي دولت و كاهش هزينه آن است. البته من اينجا قصد ندارم همه جزئيات طرح را مطرح كنم. ما طرح را در دو بخش آماده كرده‌ايم. بخش اول مربوط به تحليل شرايط بودجه و بازار بوده و بالغ بر پنج فصل است و در بخش دوم نيز به ارائه رويكردهاي اصلي و راهكارهاي عملياتي پرداخته‌ايم. اما آيا تصميمات سياسي اجازه چنين كاري را مي‌دهد؟ در دولت قبل نيز با درآمدهاي نفتي زياد شاهد حركت‌هايي بوديم كه در واقع بيشتر مردم‌پسند بود، اين دولت هم با شرايط كمبود ارزي طرحي مثل سبد كالا را اجرا كرد. حتي همين الان ترس از دست دادن مقبوليت اجتماعي باعث شده خيلي از تصميمات منطقي كه بايد گرفته شود در عرصه اقتصاد، اجرا نشود مثل همين حذف يارانه ثروتمندان. اجازه دهيد من ديدگاه شما را اول با زاويه مثبت مطرح كنم بعد پاسخ دهم. زاويه منفي به اين موضوع اين است كه دولت‌ها براي حفظ شهرت خودشان و رأي‌آوري در دوره‌هاي بعدي به يكسري كارهايي دست مي‌زنند كه مردم به‌به و چه‌چه بگويند ولي ممكن است به لحاظ علم اقتصاد اشتباه باشد. نگاه مثبت به اين حركت اين است كه دولت‌ها محتاج اين هستند كه ابتدا طرح‌هاي تحولي‌شان را مردم و نخبگان بپذيرند زيرا اگر طرح‌هاي تحولي به اندازه كافي طرفدار نداشته باشد، دولت‌ها در اجرايش با يك قهر اجتماعي و قهر ملي مواجه مي‌شوند و دولت را تنها مي‌گذارند. يعني اگر دولت‌ها سعي مي‌كنند خيلي آرام حركت كنند و مردم را همراه كنند، با نگاه مثبت اسمش را مي‌گذارم همراه كردن مردم و نخبگان و زمينه‌سازي، اسمش را نمي‌گذارم رأي آوري براي آينده. حتي براي طرح ما هم كه طرح استقلال ارزي است، ما اولين كاري كه كرديم نسخه‌هاي متعددي از اين را به متخصصان و صاحبنظران در دولت، مجلس و اتاق بازرگاني فرستاديم، معتقد بوديم بايد به اندازه كافي افراد توجيه شوند و بپذيرند. با رسانه‌ها تعامل مي‌كنيم از جمله همين كه الان در خدمت شما هستيم. پس در پاسخ به اين سؤال كه آيا تلاش‌هاي سياسي و فشارهاي سياسي اجازه اجراي اين طرح را مي‌دهند، من مي‌گويم اين مقداري زمانبر است، لذا با نگاه مثبت مي‌خواهم عرض كنم انتظار مي‌رود كه ان‌شاء‌الله اگر دولت و مجلس چنين طرحي را پذيرفتند، تلاش خودشان را براي پذيرش جامعه بكنند. اگر اين كارها را نكنند مي‌توان گفت سياسي كاري مي‌كنند. طرح‌هاي مشابهي چون حساب ذخيره ارزي، صندوق توسعه ملي يا حتي اولويت‌بندي تخصيص ارز براي كالاها در دوره شما هم به نوعي سعي در مديريت منابع ارزي داشت ولي موفق نشد! بنابراين طرح استقلال ارزي چه تضميني براي اجرا دارد؟ ما در دولت كه بوديم وقتي طرحي را مي‌آوردند كه جنبه‌هاي اقتصادي آن بسيار خوب ديده شده بود معمولاً يكي از ايراداتي كه مي‌گرفتيم اين بود كه، حالا پيوست‌هاي فرهنگي و اجتماعي آن كجاست؟ اينجا هم به همين شكل است. اينجا هم اين طرح به لحاظ اقتصادي صد‌در‌صد لازم است. خود من به عنوان طراح آن و گروهي كه كار كرديم انتظار نداريم كه دولت يا مجلس ساير ابعاد اجتماعي، فرهنگي و سياسي اين را مطالعه نكرده و عجولانه آن را اجرا كنند زيرا ممكن است نتايجي به بار آورد كه بعداً مثلاً از خود بپرسيم چرا سد زديم و ريزگردها شكل گرفتند و تالاب‌ها خشك شدند. لذا اگر دولت شروع كرد به اينكه آثار اجتماعي يا ساير آثار اين طرح را مطالعه كنيم ما اسمش را مماشات نمي‌گذاريم يا اينكه دولت دارد اين دست آن دست مي‌كند تا انتخابات برسد و رأي بگيرد و تمام شود، اما اگر خداي ناكرده كلاً بي‌توجهي شود به چنين طرح‌هايي، آن موقع مي‌توانيم بگوييم دولت اراده جدي براي انجام اين كار ندارد و بي‌توجهي به اين موضع، باعث مي‌شود آينده ارزي كشور روزگار سختي داشته باشد. البته دولت‌ها آنقدر گرفتارند كه ممكن است فرصت پيدا نكنند به اندازه كافي به برخي موضوعات توجه كنند و اين رسانه‌ها هستند كه بايد اين را جلو چشم دولتمردان بگيرند كه از فراموشي اين موضوع نجات پيدا كنيم. اگر رسانه‌ها به وظيفه خود عمل كنند دولت‌ها حتي اگر براي رأي آينده‌شان باشد، موضوعي كه رسانه‌ها توانسته‌اند در پيشاني كار قرار دهند به آن موضوع توجه خواهند كرد، چون مي‌دانند در غير اين صورت اين بي‌توجهي ممكن است آثار منفي روي رأي آنها داشته باشد. البته من شنيدم آقاي توكلي هم به اين موضوع در مجلس علاقه‌مندند. آقاي مصباحي مقدم، آقاي نيلي آنهايي كه صدايشان به گوش متخصصان مي‌رسد بايد بيايند جلو و واقعاً طرح‌هاي همديگر را تحليل كنيم كاستي‌هايش را رفع و آماده كنيم و يك چيز قابل اجرايي بدهيم. يكي از موردهايي كه اينجا به نظر مي‌آيد قابل نقد است كه البته نقطه مشترك شما و آقاي نيلي است توجه و تأكيد برنامه‌ها بر مديريت مصرف است در حالي كه مشكل در بخش عرضه و توليد است، بخشي كه شما تجربه مديريتش را هم داشتيد. به نظر شما چقدر مي‌توان با كنترل تقاضا موفق شد و ادامه داد؟ نكته‌اي بگويم شايد براي خوانندگان هم جالب باشد. در ايام دهه فجر سخنرانان در گوشه و كنار كشور سخنراني كردند، يكي دو تا از سخنرانان خيلي سرشناس كه نام آنها را نمي‌برم به موضوع ارز هم اشاره داشتند. بگذاريد من اينجا مسئله را باز كنم تا ببينيد چقدر تفاوت وجود دارد در شناختي كه از حوزه ارز داريم و چقدر اين حوزه گمنام و ناشناخته است. سخنران مي‌گفت دوره احمدي‌نژاد بدترين دوره ارزي كشور بود چون بيشترين درآمدهاي نفتي را داشتيم و تبديل شد به واردات كالا و همه‌ آن از بين رفت. اين نظر آن سخنران بود، حالا كاري كه ما در طرحمان انجام داديم و آمارها را تجزيه و تحليل كرديم من خدمت شما يك برشي از آن را عرض مي‌كنم تا ببينيد چقدر تحليل‌هاي ما تفاوت دارد، مثلاً در يك سال پر درآمدارزي ما صادرات نفتمان و صادرات غير نفتي‌مان فرض كنيد 120 ميليارد دلار ارز بوده است. از اين 120 ميليارد دلار 60 ميليارد دلارش كالا شده، 30 ميليارد دلارش خدمات شده و 30 ميليارد دلارش پول از كشور خارج شده، يعني درست به اندازه‌اي كه كالا وارد كشور شده، به اندازه همين مقدار ارز از كشور خارج شده كه كالا نبوده است. اين در حالي است كه براي اين مقدار كالا كه وارد كشور شده، شايد ده‌ها هزار صفحه مطلب روزنامه‌اي نوشته شده كه ارز مصرف شد، كالا وارد شد كه امري شايسته هم بود اما در مورد آن 60 ميليارد دلار كه اندازه‌اش برابر همين 60 ميليارد دلار است، شما تقريباً دو‌خط مطلب در روزنامه‌ها نمي‌بينيد، از زبان سخنران‌ها هم نمي‌شنويد. يكي از آثاري كه ما در طرحمان انتظار داريم كه در جامعه اثرگذار باشد و توجه‌ها را جلب كند، اين است كه اول باور كنيم اين مصارف ارزي همه‌ آن كالا نبوده، چون وقتي كالاست مي‌توانيم به سراغ مديريت مصرفش برويم، اما اگر درست ندانيم كه چه بخشي از اين صرف خدمات شده و چه بخشي از آن صرف خروج سرمايه شده براي آن هيچ طرحي نداريم. از آن طرف در مورد درآمدهاي ارزي هم كه مديريت ارز است شما مي‌گوييد آن هم به اين شكل است كه دولت اعلام كرد، 24 درصد صادرات غيرنفتي رشد داشته، اين خيلي خوشحال كننده و اميدوار‌كننده است. حتي در راستاي طرح استقلال ارزي است اما وقتي به اجزايش مي‌پردازيم‌، تجزيه و تحليلي كه از طريق اجزاي اين عدد دست ما را مي‌گيرد كمي نگران‌كننده است، يعني اطلاعاتي از طريق اجزاي اين عدد نصيب ما مي‌شود كه از كليت آن عدد نصيب ما نمي‌شود. كليت عدد اميدواركننده و مثبت است، اما اجزايي كه با هم جمع شدند عدد كل صادرات غير نفتي را ساختند كه يك جزء اصلي آن ميعانات گازي است كه خيلي رشد كرده و از جنس نفت است و اجزايي كه فاصله بيشتري با نفت دارند، كاهش پيدا كرده است. يعني اطلاعاتي كه ما در طرحمان آورديم بخشي كمك مي‌كند كه ما ساختار ارزي كشور را بشناسيم، متأسفانه تعداد متخصصاني كه ساختار ارزي كشور را مي‌شناسند زياد نيستند براي همين سخنراني‌هايي كه اين طرف و آن طرف مي‌شود در مورد موضوع ارز از دقت كافي برخوردار نيست. علت اين موضوع چيست؟‌ از آنجايي كه اطلاعات بانك مركزي همواره محرمانه تلقي مي‌شده، مقامات دولت، آقاي روحاني و دولت آقاي احمدي‌نژاد و مقامات مجلس در همين دوره و دوره قبل و در اتاق بازرگاني، اطلاعات درستي از وضعيت ارزي ندارند و وقتي گزارشات ارزي به آنها مي‌دادم، كاملاً متعجبانه به من نگاه مي‌كردند كه آيا مطمئنيد اينهايي كه داريد مي‌گوييد درست است؟ لذا ما بايد تلاش كنيم اين موضوع ارز، درآمدها و مصارف ارزي از شكل‌هاي مختلفش، به اندازه كافي بين متخصصان به يك بحث معمول تبديل شود تا بتوانند خيلي خوب درك كنند و وارد راهكارها شويم. تعداد آدم‌هايي كه به ما راهكار مي‌دهند خيلي خيلي بيشتر مي‌شود. به ويژه در بحث خروج ارز كه ما در برخي سال‌ها22 تا 27 ميليارد دلار داشتيم و هنوز توجيه كافي نداريم براي اينكه ارز كجا رفته است. من به يكي از مقامات رسمي كه اين گزارش را مي‌دادم با كمال تأسف بعداً ديدم، ايشان مصاحبه كردند و اين را به نوعي تقلب و تخلف عنوان كردند و به مردم گفتند آقا بياييد هوار! مردم من چيزي كشف كردم به شما بگويم. ارز از كشور خارج شده برويد يقه رئيس كل بانك مركزي سابق را بگيريد كه اين ارز را كجا برده؟! 21 ميليارد دلار كه بعد مي‌گفتند اشتباه محاسباتي آمار بانك مركزي بود را مي‌گوييد؟ در صورتي كه در گزارشات ما كه اين آمارها همه آمده، اصلا به دنبال اين مفهوم نيست كه عده‌اي با اختلاس، تخلف و تقلب ارزي، ارز را از كشور خارج كردند، اين دقيقاً فهم بسيار بسيار غلط گزارشي است كه ما تهيه كرده بوديم. اين همان نگاه سياسي به مسائل اقتصادي است كه به آن اشاره كردم. ما داشتيم اين موضوع را مطرح مي‌كرديم كه مصارف ارزي ما آنقدر متنوع و پيچيده است كه اگر از آنها سردرنياوريم، نمي‌توانيم درست مديريت كنيم، نه اينكه خداي ناكرده افرادي دارند ارز را مي‌دزدند. اصلاً مفهوم دزدي اينجا وجود ندارد. طرف خانه‌اش را فروخته برده در بازار ريال را به ارز تبديل كرده و مال خود را به خارج از كشوربرده، ملك خودش است، اصلاً اينجا تخلف و تقلب نيست. اينجا يك رفتار فردي است كه وقتي به اندازه زيادي تكرار مي‌شود، منجر به خطر براي ارز كشور مي‌شود. ما بايد ببينيم چگونه مي‌توانيم جلو اين رفتارها را به طور منطقي بگيريم نه اينكه برويم يقه طرف را بگيريم كه چرا از كشور خارج مي‌شوي، يعني اينكه ما به جاي اينكه دقيقاً بفهميم چه فرآيندي رخ داده، آمديم فرد ديگري را متهم مي‌كنيم كه تو ارز را دزديده‌اي. در هيچ جاي گزارش ما هيچ مدرك و سندي نداريم كه تقلب يا تخلفي وجود دارد يا اصلا ما به دنبال متخلف هستيم، رويه‌هاي بازار ارز را در چارچوب قانون بررسي كرديم تا بفهميم چگونه با آنها برخورد كنيم. بايد به نحوي با اين گزارش برخورد مي‌شد كه منجر به بهبود وضعيت ارزي شود نه اينكه اين گزارش دارد يكسري متخلفان را معرفي مي‌كند كه حالا بايد برويم يقه آنها را بگيريم. اين يك استفاده سوء است و همان طور كه شما گفتيد استفاده سياسي و غيراخلاقي از گزارش است. شما بر اساس آمار بانك مركزي در طرح استقلال ارزي اشاره‌اي كرديد كه طي چهار سال 111 ميليارد دلار خروج سرمايه داشتيم، آقاي نيلي هم جايي اشاره كردند كه 109 ميليارد دلار است كه در اين چهار سال به نام مهاجرت و سفرهاي خارجي خارج شده است اما براي كنترل اين بخش راهكار آن چيست؟‌ به خصوص اينكه از سال 88 به بعد اتفاق افتاده و همزمان با بحران اقتصادي در خارج غرب سعي كرد منابع را به انحاي مختلف جذب كند و در اين سو چون اقتصاد ظرفيت جذب منابع ارزي را نداشت و نرخ ارز نيز ثابت ماند حتي برخي از روستاييان ما نيز عزم سفر به خارج را كردند و منابع ارزي را صرف خريد و تفريح‌هاي آن‌ طرف آب كردند. در زمان حاضر هم آن سفر رفتن‌ها فرهنگ شده، براي اين كار بايد چكار كنيم تا تعادل ايجاد شود در عين حال مردم هم احساس نكنند كه ما دچار ورشكستگي ارزي نشده‌ايم؟ چندي پيش گزارشي از برنامه پيك صبحگاهي پخش شد كه صندوقي وابسته به فرهنگيان 2 ميليون وام مي‌دهد به فرهنگي‌هاي بازنشسته تا به آنتاليا و كنار ساحل و پاتايا بروند! ببينيد اين صندوق بازنشستگي به هر دليل چنين تصميمي گرفته، من هم مسئول كشوري نيستم كه اظهار نظر كنم. اما چنين رفتاري فارغ از همه تحليل‌هايي كه الان همه در ذهنشان مي‌آيد، از نظر ما يعني دامن زدن به مصرف ارز در حالي كه آن فرهنگي به خودش مي‌گويد حالا كه نوبت ما شد، از مديريت مصرف ارز مي‌گوييد. ما آنقدر كار نكرديم روي موضوع ارز كه هر شهروند ايراني بداند كدام رفتار او منجر به مصرف ارزي مي‌شود و كدام رفتار او منجر به صرفه‌جويي ارزي مي‌شود، چون ما ارز را فقط در واردات كالا به مردم گفتيم و مردم هم به درستي مي‌دانند كه اگر كالاي خارجي مصرف كنند يعني ارز و اگر كالاي داخلي مصرف كنند يعني كمك به توليد داخل. اين را عرض كردم كه جواب سؤال شما را اينگونه جواب بدهم. گزارش ما دو بخش دارد. در بخش اول كه در پنج فصل منتشر شده است وضعيت را تجزيه و تحليل كرديم و چشم‌انداز مصرف، درآمد ارز، بازار و بودجه را بررسي كرديم‌. آن بخش اصلي چه كنيم تا مصرف ارز از طريق خروج سرمايه كاهش پيدا كند، مصرف ارز از طريق دريافت خدمات خارجي كاهش پيدا كند، مصرف ارز از طريق واردات كالا كاهش يابد و نيز درآمد ارز از طرق مختلف افزايش پيدا كند، در بخش دوم گزارش اعلام خواهد شد. پس اجازه مي‌خواهم پاسخ سؤال شما را به آينده موكول كنم.

منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۱۹ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۵:۰۷





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن