تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 14 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):زكات عقل تحمّل نادانان است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820745621




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

قتل سرکارگرساختمان


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:


در تهران گزارش شد؛
قتل سرکارگرساختمان
مرد جوان هراسان خود را به تلفن رساند و از اورژانس درخواست کمک کرد. دقایقی بعد صدای آژیر آمبولانس سکوت صبحگاهی محله را شکست و مقابل ساختمان نیمه‌کاره توقف کرد. پیکر مرد جوان مقابل داربست‌های ساختمان به صورت طاق‌باز افتاده بود.



به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از جام جم،یکی از امدادگران پس از معاینه اعلام کرد محسن بر اثر شدت جراحات در دم جان باخته است. دقایقی بعد هم ماموران کلانتری خود را به محل حادثه رسانده و تحقیقات خود را آغاز کردند. بررسی ها نشان می داد مرد جوان هنگام کار بالای داربست به پایین سقوط کرده است. سروان میری در اداره آگاهی در حال خواندن گزارش پزشکی قانونی بود که تلفن کشیک قتل به صدا درآمد. ماموران کلانتری 40 تهران از مرگ مشکوک کارگری در غرب تهران خبر داد. بازپرس جنایی پس از اطلاع از ماجرا دستور داده بود افسر اداره آگاهی در صحنه جرم حاضر شده و به تحقیق در این زمینه بپردازد. سروان آدرس را گرفت و همراه راننده راهی ساختمان نیمه کاره شد. پس از حدود یک ساعت مقابل ساختمانی بلند توقف کردند که در مرحله سفت کاری بود. کارآگاه وارد محوطه ساختمان شد. ماموران تشخیص هویت در حال اثربرداری بودند. جسد در فاصله دو متری داربست ها روی زمین افتاده بود و ضربه ای شدید به سر و صورت وارد شده بود به طوری که چهره اش قابل شناسایی نبود. مامور کلانتری خود را به سروان رساند و در گزارش اولیه حادثه گفت: مرد سی و دو ساله به نام محسن شش ماه است در این پروژه کار می کند. امروز صبح ساعت 8 مشغول کار روی داربست بود که به پایین سقوط کرد. علاوه بر محسن دو کارگر دیگر هم اینجا می خوابیدند. آنها با شنیدن صدای فریاد محسن به محوطه آمده و با پیکر غرق در خون او روبه رو شدند. بررسی ها نشان می دهد مرگ فقط یک حادثه بوده اما بازپرس دستور داد شما هم صحنه را بررسی کنید. سروان میری بالای سر جسد حاضر شد. مرد جوان لباس گرمکن به تن داشت و یک لنگه کفش مخصوص کار هم در فاصله ای کم از جسد روی زمین افتاده بود. کارآگاه از مامور کلانتری خواست دو کارگری را که در زمان حادثه اینجا بودند برای تحقیقات نزد او بیاورد. ابتدا سینا برای تحقیقات وارد خودروی پلیس شد. چطور متوجه حادثه شدی؟ در اتاق نگهبانی در حال خوردن صبحانه بودیم. محسن از دیشب مضطرب بود. صبح زود هم بدون خوردن صبحانه مشغول کار شد. حدود ساعت 8 صبح بود که صدای فریاد او را شنیدیم. خود را به محوطه رسانده و متوجه سقوط او از بالای داربست شدیم. سریع با اورژانس تماس گرفتیم. پیش از این هم محسن دچار حادثه در کار شده بود؟ نه، در این شش ماه هیچ حادثه ای در اینجا رخ نداده است. محسن مدتی بود سر به هوا شده بود و فکرش مشغول بود. دلیلش را نمی دانستم اما همین سر به هوایی کار دستش داد. چرا از تجهیزات ایمنی استفاده نکرد؟ اینجا تجهیزات ایمنی وجود دارد اما دلیل این که او استفاده نکرد را نمی دانم. سروان هیچ مورد مشکوکی در حرف های سینا ندید به همین خاطر از او خواست به محوطه کارگاه برود تا از مهدی هم تحقیق کند. مهدی حرف های سینا را تکرار کرد و بررسی ها نشان می داد مرد جوان مدتی بوده که تمرکزش را از دست داده بود. سروان در حال بررسی نهایی صحنه حادثه بود که مالک ساختمان هراسان خود را به آنجا رساند. خیلی عصبی بود، شروع به فریاد بر سر سینا و مهدی کرد که چرا مراقب نبودند. کارآگاه به او نزدیک شد و بعد از معرفی خود از مرد میانسال خواست به پرسش هایش پاسخ دهد. مرد میانسال سروان را به اتاقش راهنمایی کرد. چند وقت است محسن را می شناسید؟ چند سالی می شود. در چند پروژه به عنوان سرکارگر با من کار می کرد. خیلی در کارش حرفه ای بود و با دقت کارهایش را انجام می داد. هر روز ساعت 8 و 30 دقیقه صبح کارش را شروع می کرد و ساعت 17 کار را تعطیل می کرد. هرچه به او می گفتم کارگرها بیشتر کار کنند اجازه نمی داد و می گفت با خستگی کارایی ندارند. علت اضطرابش چه بود؟ اضطرابی نداشت. دیروز سراغم آمد و گفت نیاز به پول دارد. من هم حقوق شش ماه اش را به او دادم. هیچ اضطرابی هم در چهره اش نبود. محسن و کارگرها با هم اختلافی نداشتند؟ تا جایی که من می دانم نه. او بیشتر مدافع کارگران بود تا کارفرما. کارآگاه سپس به اتاق استراحت کارگران رفت. همه چیر مرتب بود. در کمد محسن را باز کرد. غیر از یک ساک و لباس کار هیچ چیز دیگری در کمد نبود. تلفنی با بازپرس تماس گرفت و با اشاره به دو دلیل ادعا کرد محسن قربانی نقشه دو کارگر دیگر شده است. بعد هم دستور بازداشت مهدی و سینا را گرفت. آنها وقتی راز خود را فاش شده دیدند در بازجویی ها به قتل اعتراف کردند. دو کارگر جوان مدعی شدند که با انگیزه سرقت پول های محسن او را به قتل رسانده و سپس برای صحنه سازی طوری نشان داده اند که در حین کار سقوط کرده بود. کارآگاه آنها را پس از اعتراف به بازداشتگاه فرستاد تا بعد صحنه قتل را بازسازی کنند. 2019



۱۷/۱۲/۱۳۹۳ - ۰۷:۱۵




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 147]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن