محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826965392
جوانفكر: احمدينژاد را اينگونه ميشناسم؛ اصلاحطلب، اصولگراي اصيل، كمنظير
واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: جوانفكر: احمدينژاد را اينگونه ميشناسم؛ اصلاحطلب، اصولگراي اصيل، كمنظير
دولت- علي اكبر جوانفكر بيش از آنكه مشاور رئيسجمهور باشد در صحنه حضور دارد؛ شايد اولين مشاور رئيسجمهور در ايران است كه حضور او ملموس بهنظر ميرسد و شناخته شده است.
پيشنهاداتي كه تا كنون داده و در گفتوگو با همشهري عصر نيز به آنها اشاره ميكند بيشتر در حوزه اختيارات وزير ارشاد است.
شايد انتقادات او از دومين مدير ايرنا در دولت نهم است كه او را بر آنچه وجهه«خودانتقادي» دولت نهم ميخواند مصر كرده است.او معتقد است «دولت نهم دولتي است كه از نقد پذيري عبور كرده و بهخود انتقادي رسيده است.» و شايد از همين جهت است كه ميگويد «ما سخنگوي شايسته و بايستهاي نداريم و همينها هم كه داريم در حد مطلوبي نتوانستهاند اطلاع رساني كنند.»
همشهري عصر در گفتوگويي مفصل نظرات مشاور مطبوعاتي رئيسجمهور را بررسي ميكند هر چند او ميگويد: «دولت از طرف هردو جناح اصولگرا و اصلاح طلب تحريم خبري شده است.» بخش اول گفتوگوي همشهري عصر با علياكبر جهانفكر را بخوانيد.
* آقاي جوانفكر فضاي رسانهاي كشور در تعامل با دولت فضاي چندان مطلوبي ندارد. بهنظر ميرسد هنوز دولت نهم بر آن است كه نيازي به رسانهاي شدن ندارد و مردم در عمل اقدامات دولت را ميبينند. اما به واقع اين اتفاق نيفتاده است.
من نميتوانم صحت اين موضوع را كه شما ميگوييد تاييد كنم. من با ديدگاه رسانهاي رئيسجمهور آشنا هستم. ايشان در شهرداري هم ارتباط نزديكي با رسانهها داشتند و هر هفته ما نشستهايي را در شهرداريهاي مناطق با رسانهها برگزار ميكرديم. زماني كه ايشان در شهرداي تهران بودند، فعاليتهاي شهرداري جلوي چشم مردم بود و صبح كه از خانه بيرون ميآمدند آنها را ميديدند از اينرو بعضي افراد در شهرداري تهران نسبت به اطلاعرساني در باره خدمات انجام شده، احساس بينيازي ميكردند اما دكتر احمدينژاد براساس اين اصل كه دانستن حق مردم است، اهميت اطلاعرساني به مردم را گوشزد ميكردند.
* بهنظر ميرسد فكر سابق رئيسجمهور هنوز پس از فاصله سه ساله با زمان شهرداري تهران ادامه دارد و به بدنه دولت و دستگاهها هم تسري پيدا كرده.
نه، اين فكر دكتر احمدينژاد نبود. برخي از مديران شهرداري ميگفتند چون خدمات ما جلوي چشم مردم است، نيازي به رسانهاي قوي نداريم.اما دكتر احمدينژاد چنين نگاهي نداشتند و حتي ايشان مشوق مسئولين روابط عمومي در برگزاري دو جشنواره تجليل از رسانههاي منتقد عملكرد شهرداري تهران بودند كه همين روحيه به رياستجمهوري هم منتقل شد و مشاورت مطبوعاتي از جمله اولين مشاورت هايي بود كه انتخاب كردند. بنابراين از نظر ايشان، بسيار حائز اهميت بود كه ما بتوانيم با مطبوعات ارتباط مناسبي داشته باشيم.
* اما با استقرار دولت نهم بدنه دولت كاملا درهاي روابط عموميهاي خود را به روي خبرنگاران بست. اين غيرقابل انكار است كه روابط عموميها با جاري شدن اين فكر در بدنه دستگاههاي اجرايي كاملا از مطبوعات فاصله گرفتند و اين مسئله در بسياري از بخشها به مرز حادي رسيده بود.
ضعف در عملكرد روابط عموميها صرفا محدود به دولت نهم نميشود. در سه دهه اخير روابط عمومي دستگاههاي مختلف نتوانستند در شان ملت ايران باشند و يك ارتباط دو سويه را با مردم برقراركنند. روابط عموميها غالبا در خدمت رؤسا و مسئولان دستگاهها بودند تا خود دستگاهها و فعاليتهايشان عمدتا به بسترسازي در جهت مطرح كردن نام مديران ارشد محدود ميشد. البته بايد اين نكته هم تاكيد شود كه در سه دهه اخير، روابط عموميها از آموزش لازم و نيروي مناسب برخوردار نبودهاند، لذا كساني در اين بخش بهكار گرفته شدند كه اغلب آنها تحصيلات و نوع آموزششان مربوط به روابط عموميها نبود و هنوز هم اين ضعف وجود دارد.
* اگر اين ضعف در دولتهاي قبل هم بود، به اين شدت كه دامن دولت نهم را گرفت به چشم نيامد؟
بله، همين طور است، اما در سه سال گذشته ما عملا وارد حوزه اطلاعرساني شديم و به روابط عموميها هم گفتيم كه بايد در مورد اقدامات دولت اطلاعرساني صورت بگيرد.
* يعني شما مدعي هستيد بر خلاف تصوراتي كه وجود دارد دولت نهم در اين حوزه بهطور ويژه وارد شد؟
بله دليلش اين بود كه احساس نيازدر گذشته كمتر وجود داشت، چون دولتهاي گذشته از درون خود به سازماندهي احزاب و گروههاي سياسي پرداختند و آنها هم جريانهاي رسانهاي را شكل دادند و به اين ترتيب رسانههايي به وجود آمدند كه هدف اصلي شان حمايت از دولت و افراد مشخص درون دولت بود. در دولت آقاي هاشمي هم با همين رويكرد يك سري از روزنامهها متولد شدند كه البته نسبت به زمان دولت آقاي خاتمي محدودتر بود.
* بهنظر نميرسد اين دولت هم چندان بدش بيايد مطرح باشد.
دولت نهم دولت كارگري و مهندسي است و از روزي كه آمده با برنامه و طرح و ساخت و ساز در جهت پيشرفت كشور سر و كار داشته و بهدنبال آن بوده تا به جاي حرف زدن براي مردم كار كند. در دولت قبل تئوريسازي و ايده پردازي در حوزه سياسي رشد بسياري داشت و بيشترين فعاليتها در دولت قبل در اين حوزه متمركز شده بود و از اين جهت عملكرد سياسي دولت خاتمي خيلي برجستهتر بود و به همين دليل از همه جاي صدا و حرف و سخن بلند بود به نحوي كه حتي مديران اجرايي كه بايد همه حواس و توجه خود را به كار و تلاش براي پيشرفت كشور معطوف ميكردند نيز تحتتأثير اين فضا قرار گرفتند و بهاصطلاح جو زده شدند و حتي شاهد بوديم كه تحتتأثير اين فضاسازي هاي سياسي، استانداران و مديران اجرايي كار اصلي خود را رها كردند و وارد دعواهاي سياسي شدند.
اما در دولت نهم اين بحثهاي بيثمر و فرصت سوز، برچيده شد و رئيسجمهور هدف اصلي دولت خود را اهتمام و تلاش بيوقفه براي پيشرفت همه جانبه كشور اعلام كرد. در واقع عرصه پيش روي دولت نهم عرصه كار است نه عرصه مجادلات سياسي. ولي در عين حال توجه داشته باشيد كه جبهه مقابل دولت نهم هيچ وقت خالي از مجادلات سياسي نبوده است و همان كساني كه پرچمدار مجادلات سياسي بودند در دولت نهم نيز خيمه اين مجادلات را فرا روي دولت گستردند و جبهه ضداحمدينژاد را سازماندهي كردند و پيوسته كوشيدهاند تا با زمينگير كردن دولت مانع از كار و تلاش براي پيشرفت كشور شوند اما ميبينيد كه گوش دولت نهم به اين جنجال آفرينيها بدهكار نيست و راه خود را گم نكرده است.
* آقاي جوانفكر بهنظر ميرسد اين تفكرآرماني است و بيشتر شبيه برنامههاي شهرداري است تا كل بدنه عظيم قوه مجريه كشور، به هر حال دولت نياز دارد كه خود را مطرح كند تا مردم بدانند كه چه ميكند؟ اين حق مردم است.
بله درست است. اين اصل كه دانستن حق مردم است جزو باورهاي ماست. رهاورد سفرهاي استاني دولت، تصويب صدها طرح براي پيشرفت كشور متناسب با نيازهاي مردم و امكانات طبيعي و انساني هر منطقه بود.در پايان دور اول سفرها، نياز به اطلاعرساني به شكلي كه شما ميگوييد كاملا در دولت احساس شد. با توجه به حجم سرمايهگذاريهايي كه در طرحهاي استاني صورت ميگرفت زماني فرا رسيد كه مردم ميخواستند بدانند كه سرمايههاي ملي و ثروت كشور در كجا و چگونه به كار گرفته شده و چه تاثيري در آينده كشور و رفع مشكلات در حوزههاي مختلف داشته است. بنابراين اطلاعرساني به مردم، ضرورت و اهميت بيشتري پيدا كرد و مقام معظم رهبري نيز در اين زمينه به دولت تذكر دادند.
* يعني تا يك سال و نيم اول اين ضرورت و ضعف در دولت احساس نشد؟ بهنظر ميرسد دولت در مقابل مردم فرصتهاي زيادي را براي معرفي خودش و اقداماتش از دست داد.
همانطور كه عرض كردم، اهميت و ضرورت اطلاعرساني در پايان دور اول سفرهاي استاني رئيسجمهور نمود بيشتري پيدا كرد و ضعف روابط عموميها به لحاظ ساختاري و نيروي انساني بيشتر خود را نشان داد. به خاطر اين ضعف كه از گذشته به دولت نهم منتقل شده بود، روابط عموميها نتوانستند نياز دولت را براي انعكاس اخبار مربوط به حجم عظيم اين فعاليتها بر طرف كنند و به همين خاطر احساس خلأ نسبت به گذشته بيش از پيش احساس ميشد. جا دارد به اين نكته نيز اشاره كنم كه بايد مراقبت ميشد تا از فرصتهاي پيش رو فقط براي پيشرفت جهشي وهمه جانبه كشور استفاده شود و مسئولان وارد عرصههاي تنش زا و مجادلات بيحاصل سياسي و مطبوعاتي نشوند كه اين هم دشواري هاي خاص خود را دارد. ما يقين داشتيم كه فرصت سوزي در دولت به منزله فرصتسازي براي عناصري است كه به جز منافع خود به هيچچيز ديگر نميانديشند و تجربه دولتهاي گذشته نيز همين واقعيت را اثبات ميكند.
* لطفا واضح بگوييد چه فرصتهايي و چه سوءاستفادههايي شد؟
پيدايش عناصري مانند شهرام جزايري ثمره فرصت سوزيها و بيتوجهيهاي مسئولان و تصميمگيران در دولت و مجالس گذشته است. وقتي تمامي اهتمام يك دولت، صرف مباحث سرگرمكننده و بيارزش بشود، معني آن اين است كه فرصت خدمت به ملت از دست ميرود و فرصتهاي جديدي براي ويژه خواران و مفسدان اقتصادي فراهم ميشود و صدالبته برخي از رسانهها در به وجود آمدن چنين شرايطي نقش داشتند. اگر از فرصتها به درستي براي خدمترساني استفاده ميشد امثال شهرام جزايري امكان بروز و ظهور در جامعه اسلامي را پيدا نميكردند. در دولت نهم به شدت مراقبت كرديم و مشاهده ميكنيد كه به ميزان زيادي راهها و بيراههها يكي پس از ديگري به روي مفسدان و ويژه خواران مالي و اقتصادي بسته شده است. اجازه بدهيد به بحث اصلي خودمان برگرديم.
پس از تذكر رهبر انقلاب، تيم رسانهاي دولت، حركت حساب شدهاي را براي فعال كردن روابط عموميها صورت داد كه يك بخش آن به شورايعالي اطلاعرساني دولت مربوط ميشد و آيين نامه جديدي در اين خصوص تدوين شد و يك بخش هم كه مربوط به مشاوران مطبوعاتي و رسانهاي رئيسجمهور بود كه در اين زمينه سفرهايي را به استانهاي مختلف انجام داديم و نشستهاي مشتركي را با روابط عموميها و مديران اجرايي دستگاهها برگزار كرديم. در اين نشستها سياستهاي دولت با تكيه بر اهميت و ضرورت اطلاعرساني به مردم مورد تاكيد قرار گرفت اما بهدليل همان ضعف ريشه دار روابط عموميها كه پيشتر توضيح دادم، هنوز نتوانستهايم به سطح مطلوب و رضايتبخشي در اين زمينه نائل شويم.
* اما رسانه بخشي از كار است.دولت در بخش ارتباط با رسانهها به شدت مورد انتقاد است.
بله اين انتقاد تا حدي درست است. ما علاوه بر فعال كردن روابط عموميها نيازمند فعال شدن رسانهها نيز هستيم تا در يك همكاري مشترك امكان ساماندهي كار اطلاعرساني به مردم فراهم شود. ابزار انتقال اطلاعات به مردم، رسانهها هستند و اگر هدف گذاري رسانهها مبتني بر اطلاعرساني به مردم نباشند، در عمل نميتوان كار چنداني از پيش برد. ضمنا دولت نهم از ابتدا قصد نداشت رويكردهاي گذشته را در سازماندهي رسانههاي حزبي و گروهي، مد نظر خود قرار دهد زيرا اين يك دور باطل بود و هر دولتي كه ميآمد لاجرم بايد وارد اين دور باطل ميشد اما دولت نهم تصميمي شجاعانه گرفت كه وارد اين عرصه نشود و صد البته هزينه آن را هم داريم ميپردازيم.
ما از تكرار اشتباهات گذشته اجتناب كرده و همواره درخواست كردهايم تا جريانهاي سياسي طالب قدرت، عرصه رسانهاي كشور را به حال خود رها كنند تا امكان رشد و پيشرفت رسانهاي در كشور فراهم شود. چندين سال است كه رسانههاي ارتباط جمعي كشور تحتتأثير حضور مخرب احزاب و جريان هاي سياسي قرار دارند و از اين بابت نيز به شدت رنج ميبرند زيرا زير سايه سنگين احزاب و گروههاي سياسي، رسانههاي ارتباط جمعي نميتوانند به وظيفه ذاتي خود يعني اطلاعرساني شفاف، جامع و كامل عمل كنند.
* يعني دولت از نيروهايي استفاده كرد كه چنين برچسبي نداشتند؟پس دليل اين حجم خروج از كابينه چيست؟
به هر حال چهرههاي قديميتر كساني هستند كه به نحوي در يك حوزه مشخص سياسي قابل تعريف هستند و سوابق سياسي آنها مويد همين موضوع است و به همين دليل هم احمدينژاد مجبور ميشود ابتدا با آنها ميثاق نامه امضا كند تا آنها را از اين طريق به روش و منشي متعهد سازد كه مبين الگوي دولت نهم است.
* يعني حضور در جريان سياسي خاص از نظر شما مذموم است؟به هر حال هر كدام از مسئولين كشور متعلق به خط فكري خاصي هستند.
من نميخواهم بار منفي به حضور در جريانات سياسي بدهم اما چون رئيسجمهوري تحت حمايت هيچ كدام از اين جريانات به پيروزي نرسيده بود، مجبور بود كه اين ميثاق را ببندد و آنها هم امضا و شروع به كار كردند اما به يكباره و پس از اين همه پيشبيني وضعيت آينده، مواجه ميشويم با وزير اقتصادي كه به روشني ميگويد من سياستهاي دولت را عمل نكردم و اين چيز بسيار بدي است. با اينكه ميثاق نامه را امضا كرده اند، افرادي پيدا ميشوند كه آن را نقض ميكنند و اين اوج فشاري است كه اين دولت با آن مواجه است.
* اين درست است كه دكتر احمدينژاد چرخه مديران را شكست و سعي كرد حالت موروثي آن را از ميان ببرد، اما موضوع اصلي اين است كه اين اتفاق بهخوبي مديريت نشد و تغييرات كابينه وسيعتر از اين بود. من يادم است كه زمان معرفي كابينه براي راي اعتماد به مجلس بسياري از همفكران و كساني كه رئيسجمهوري را دراين باره مورد حمايت قرار داده بودند از اسامي اين فهرست ابراز تعجب ميكردند؟
منظور شما اصولگرايان است؟
* بله البته طيف اصولگرايان در مجلس بسيار بزرگ است و شاخههاي متعددي دارد.
به هر حال شما باز هم آقاي احمدينژاد را در قالب يك جريان سياسي مورد توجه قرار داديد و اين درست نيست. شما ميدانيد كه آقاي احمدينژاد خودشان كانديدا شدند و راي آوردند و در مرحله دوم اصولگرايان آمدند و از ايشان اعلام حمايت كردند. حمايت يا عدمحمايت آنها از ايشان در مرحله دوم تاثيرگذار نبود و مردم به تصميم رسيده بودند. بنابراين حمايت اصولگرايان از آقاي احمدينژاد نتيجه محاسبات رياضي بود. در واقع اين حمايت باعث اعتبار خود اصولگرايان به معناي يك جبهه سياسي بود و چيزي بر آراي آقاي احمدينژاد نيفزود. شما بايد بين اين نوع حمايت و حمايتي كه از ابتدا بايد صورت ميگرفت، تفاوت قائل شويد. آنها در واقع بين دو نفري كه باقي مانده بودند ناگزير به انتخابي شدند كه متضمن مصلحت خودشان بود.
* يعني حمايت اصولگرايان از دكتر احمدينژاد صوري بود؟
بنده تحليل و ارزيابي خودم را براي شما ميگويم. به هر حال شما توجه داشته باشيد كه دكتر احمدينژاد اصولگراترين فردي است كه در بدنه مديريتي كشور ميتوان سراغ گرفت. او همزمان اثبات كرده است كه اصلاح طلبترين فرد نيز محسوب ميشود و اين را در عمل هم اثبات كرده است و اين واقعيت را ميتوان در گامهاي اساسي كه ايشان براي انجام اصلاحات ساختاري در بخشهايي از نظام اجرايي كشور برداشته است، مشاهده كرد. پس ايشان هم يك اصلاح طلب اصيل و هم يك اصولگراي اصيل و بينظير است كه نميتوان او را با اصلاح طلبها و اصولگرايان تجمع يافته زير تابلوهايي با همين عنوان قابل جمع دانست.
* اما ابتداي تشكيل كابينه، سهم خواهي اصولگرايان از دولت بهدليل همين حمايتها انجام شد. آن موقع كسي از نوع اين حمايتها حرفي نزد.
نه، اين طور نبود. دكتر احمدينژاد براساس منافع ملت كار خود را انجام داد و تصميم گرفت و ملاحظات احزاب و گروههاي مدعي را مد نظر قرار نداد و رفتاري كه هر دو طيف در برابر دولت او از خود نشان دادند، مبين همين واقعيت است. در اين مسير حتي دوستان نزديك وي نيز از ايشان رنجيده شدند واشكالي هم ندارد چون اصل بر اين است كه رئيسجمهور براساس منافع و حقوق ملت تصميم بگيرد و نه براساس منافع احزاب و گروههاي سياسي مدعي. دولت نهم از مديران همين را ميخواهد كه در تصميمگيريهايشان چيزي جز منافع ملت را دخالت ندهند و به خاطر همين مسئله، شايد بعضي از دوستان و نزديكان رئيسجمهور از ايشان رنجيده خاطر هستند.
* اما دكتر احمدينژاد، مديراني را انتخاب كرد كه به مصلحتي كه ايشان از منافع ملت تعريف ميكردند عمل نكردند، آيا اين به ضرر ملت نيست كه كابينه تا اين حد دچار نوسان باشد؟
اين را توجه كنيد كه بخش عمده مديران و نيروهاي فعال در دولت نهم وهمكاران نزديك دكتر احمدينژاد، افرادي پرتلاش، با انگيزه، امين و خلاق، مبتكر و موفق هستند و بايد انصاف بدهيد كه اگر آنها مجدانه و پر تلاش عمل نميكردند ما امروز شاهد اين همه پيشرفت و موفقيت در داخل و خارج از كشور نبوديم. در كلان كار بسيار موفق عمل شد و شايد در برخي از موارد دچار مشكل شديم كه اگر بخواهيم اين موارد را مورد توجه قرار دهيم به موردي مانند دكتردانش جعفري برخورد مي كنيم. اين رويداد مناسبي نبود اما فراگير هم نيست. برخي ديگر از تغييرات كابينه نيز تا حدودي ميتواند متاثر از ضعف مديريتي باشد كه طبيعي است چون رئيسجمهور عملكردها را زير نظر دارد، به سرعت چاره انديشي ميكند و در مرحله اول تلاش ميكند تا با تزريق مديران قوي تر، ضعف مديريتي دستگاه را برطرف كند و اگر مشكل برطرف نميشد، به ناچار تصميم به جراحي ميگرفت و اين انتظار طبيعي و به حقي است كه مردم از رئيسجمهور دارند.
* اما اينجا اين سؤال پيش ميآِيد كه آيا در اين مدت زمان باقيمانده هزينههاي تغيير به نفع ملت است؟ در حالي كه ميدانيم ثبات و تغيير دو كفه هم ترازند و تغييرات وسيع در بدنه كابينه آيا ميتواند آن نتيجهاي را كه دولت دنبال ميكند يعني آنچه به نام منفعت ملت از آن نام ميبرد در پس اين همه تغييرات به دست بياورد؟
اولا توجه داشته باشيد كه تغييرات انجام شده درون كابينه بسيار محدود بوده و ناشي از ضرورت بوده است.اين يك اصل انكار ناپذير است كه جلوي ضرر را از هرجا بگيريم، فايده است. هر جا كه ديده شود با يك مدير مشخص نميتوان كار را به جلو برد و به اهداف نزديك شد، حتما بايد فرد قوي تري را جايگزين كرد و اين يك اصل پايدار و متكي به منطق و عدالت است بهخصوص در دولتي كه ايستا و محافظه كار محسوب نميشود. آن ثباتي كه شما ميگوييد بيش از همه در يك دولت محافظه كار و باري به هر جهت كه كار امروز را به فردا مياندازد معنا پيدا كند و ضرورتش احساس شود هرچند كه اين مطلب به معناي اعتقاد بنده به بيثباتي مديريتي نيست.
دولتي كه پيوسته براي انجام كارهاي بزرگ در داخل و خارج از كشور تلاش ميكند و انرژي فوق العادهاي را درون خود ذخيره كرده ، ذاتا تحولگرا و در حال حركت رو به جلو است و مانع تراشي در سر راه او براي جلوگيري از انجام تغييرات به منزله خفه كردن دولت و هدر دادن انرژيهاي فراوان نهفته درون دولت است، بنابراين دولت نهم ذاتا نميتواند با آدمهاي ضعيف، پيمان شكن و غيرهمسو با سياستهاي روشن و دقيق رئيسجمهور كار كند، ضمن آنكه همگرايي، همكاري و انسجام در دولت يك اصل خدشه ناپذير است و هركس در اين جهت از خود همراهي و هماهنگي نشان ندهد، بهطور طبيعي دوام نميآورد.
* يعني اگر يك ايده و راي مخالف وجود داشت از نظر دولت به معني عدمانسجام است؟
خير من چنين منظوري نداشتم. اگر ايدهها و نظرات متفاوت نباشد كه نميتوان رو به جلو حركت كرد و اگر بخواهيم به جلو برويم نيازمند تضارب آراء هستيم، بنابراين در دولت نظرات مخالف هم وجود دارد اما در نهايت به همگرايي ميرسند و اين اصل مهمي است كه همه اعضاي دولت بايد به آن متعهد و پايبند باشند. يعني همه به سمت هم پوشاني و كمك به هم حركت كنند و اين روحيه بسيار تعيينكننده و اساسي است. وقتي رئيسجمهور و اعضاي كابينه با تكيه بر نظرات عالمانه و دورانديشانه و در پاسخ به خواست و اراده مردم، بر اهميت و ضرورت كاهش نرخ سود بانكي اصرار ميورزند، وزير اقتصاد و دارايي بايد مجري آن باشد و در اين جهت تلاش كند و اگر خلاف آن عمل كند در واقع در برابر سياست هاي دولت و بر خلاف ميثاقي كه با رئيسجمهور بسته، عمل كرده است و چنين رويكردي قابل تحمل نيست.
* اما اين كاهش دستوري نرخ ،مخالفيني هم در بدنه دانشگاهي دارد.
اين نرخ در كشورهاي ديگر با وجود تورم جهاني، 2 تا 3 درصد است و در اين عدد هم نگه داشته شده است پس اين منطقي كه برخي از مخالفين دولت آن را با تورم مربوط ميدانند اصلا درست نيست و اگر قرار باشد كه اين نرخ با تورم جهاني مربوط باشد پس كشورهاي اروپايي بايد نرخ سود شان را افزايش دهند اما ميبينيم كه چنين نكردند و ميتوان پي برد كه كاهش نرخ سود پول، كاملا درست و منطقي است.
* اما بسياري از رسانهها به ياد دارند كه دكتر احمدينژاد از حضور دكتر دانش در دولت دفاع ميكردند و با وجود اينكه وي در برخي از حوزهها همفكر ايشان نبود اما وي را وزير ايده آل رئيسجمهوري ميدانستند.
تا وقتي كه هر مديري در دولت مشغول به كار است تا آخرين لحظه دكتراحمدي نژاد از وي حمايت ميكند و وي را زير سايه خود قرار ميدهد و اين منطقي نيست كه وي را وزير بداند و اجازه كار به او بدهد اما از وي حمايت نكند من فكر ميكنم اين قسمت محل اشكال نباشد و نبايد مباحث را با هم خلط كنيم.
* اما بسياري فكر ميكردند كه دكتر دانش جزو تئوريسينها ي اقتصادي دولت احمدينژاد است.
اين طور نبود وخود دكتر احمدينژاد داراي ايدههاي مشخص اقتصادي روشن و شفاف است و كار به جايي رسيده بود كه رئيسجمهوري بايد تصميم ميگرفت و البته خيلي هم سخت بود زيرا رئيسجمهوري دوست ندارد كسي از كابينه خارج شود واي كاش شرايط به گونهاي باشد كه تا آخرين روز، همه اعضاي كابينه بتوانند در كنار ايشان باقي بمانند و شايد به همين دليل بود كه قبل از اينكه دكتر دانش جعفري جاي خود را به آقاي صمصامي بدهد، براي ايشان حكم مشاورت زده شد. در عين حال آنچه مهم است و يك اصل پايدار محسوب ميشود، ميثاق و قولي است كه رئيسجمهوري به ملت دادهاند و اين براي ايشان داراي اولويت بوده و تغييراتي كه صورت ميدهند مبتني بر اراده ملت است.
* اما اين طيف تغييرات خيلي گسترده است.
خيلي هم گسترده نبوده و اين در بسياري از كشورها مرسوم است.
تاريخ درج: 29 ارديبهشت 1387 ساعت 11:22 تاريخ تاييد: 29 ارديبهشت 1387 ساعت 15:29 تاريخ به روز رساني: 29 ارديبهشت 1387 ساعت 16:05
يکشنبه 29 ارديبهشت 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 305]
صفحات پیشنهادی
جوانفكر: احمدينژاد را اينگونه ميشناسم؛ اصلاحطلب، اصولگراي اصيل ...
جوانفكر: احمدينژاد را اينگونه ميشناسم؛ اصلاحطلب، اصولگراي اصيل، كمنظير دولت- علي اكبر جوانفكر بيش از آنكه مشاور رئيسجمهور باشد در صحنه حضور دارد؛ شايد ...
جوانفكر: احمدينژاد را اينگونه ميشناسم؛ اصلاحطلب، اصولگراي اصيل، كمنظير دولت- علي اكبر جوانفكر بيش از آنكه مشاور رئيسجمهور باشد در صحنه حضور دارد؛ شايد ...
واكنش كارشناسان به تغييرات در صنعت نفت
مجلسي كه با اكثريت اصولگرايان بخشي از عمر چهارسالهاش در دوران دولت اصلاحات بود و ... جوانفكر: احمدينژاد را اينگونه ميشناسم؛ اصلاحطلب، اصولگراي اصيل، كمنظير ...
مجلسي كه با اكثريت اصولگرايان بخشي از عمر چهارسالهاش در دوران دولت اصلاحات بود و ... جوانفكر: احمدينژاد را اينگونه ميشناسم؛ اصلاحطلب، اصولگراي اصيل، كمنظير ...
الجمهوريه :بوش درباره مسائل فلسطين فقط دروغ پردازي مي كند
جوانفكر: احمدينژاد را اينگونه ميشناسم؛ اصلاحطلب، اصولگراي اصيل، كمنظير... استيضاح دولت نبايد منحصر به وزير بازرگاني شود... بيحرف اضافه: با گراني بايد ...
جوانفكر: احمدينژاد را اينگونه ميشناسم؛ اصلاحطلب، اصولگراي اصيل، كمنظير... استيضاح دولت نبايد منحصر به وزير بازرگاني شود... بيحرف اضافه: با گراني بايد ...
استيضاح دولت نبايد منحصر به وزير بازرگاني شود
چراغ سبز محمود احمدي نژاد به استيضاحكنندگان يا تمايل رئيس جمهوري به بركناري .... جوانفكر: احمدينژاد را اينگونه ميشناسم؛ اصلاحطلب، اصولگراي اصيل، كمنظير ...
چراغ سبز محمود احمدي نژاد به استيضاحكنندگان يا تمايل رئيس جمهوري به بركناري .... جوانفكر: احمدينژاد را اينگونه ميشناسم؛ اصلاحطلب، اصولگراي اصيل، كمنظير ...
مدير عامل باشگاه مقاومت سپاسي: ادامه كار در اين تيم سخت است
جوانفكر: احمدينژاد را اينگونه ميشناسم؛ اصلاحطلب، اصولگراي اصيل، كمنظير... استيضاح دولت نبايد منحصر به وزير بازرگاني شود... . مطالب پیشین. تيم ملي فوتسال ...
جوانفكر: احمدينژاد را اينگونه ميشناسم؛ اصلاحطلب، اصولگراي اصيل، كمنظير... استيضاح دولت نبايد منحصر به وزير بازرگاني شود... . مطالب پیشین. تيم ملي فوتسال ...
ويژه برنامه امام خميني (ره) در شبكه جام جم
جوانفكر: احمدينژاد را اينگونه ميشناسم؛ اصلاحطلب، اصولگراي اصيل، كمنظير · استيضاح دولت نبايد منحصر به وزير بازرگاني شود · بيحرف اضافه: با گراني بايد چكار ...
جوانفكر: احمدينژاد را اينگونه ميشناسم؛ اصلاحطلب، اصولگراي اصيل، كمنظير · استيضاح دولت نبايد منحصر به وزير بازرگاني شود · بيحرف اضافه: با گراني بايد چكار ...
كاهش قيمت طلا در روز 29 ارديبهشت
جوانفكر: احمدينژاد را اينگونه ميشناسم؛ اصلاحطلب، اصولگراي اصيل، كمنظير · سيد حسين صابري:طرح پرورش گل رز در لرستان اجرا مي شود · محسني:56 هزار ميليارد ريال ...
جوانفكر: احمدينژاد را اينگونه ميشناسم؛ اصلاحطلب، اصولگراي اصيل، كمنظير · سيد حسين صابري:طرح پرورش گل رز در لرستان اجرا مي شود · محسني:56 هزار ميليارد ريال ...
اسامي برندگان دومين جشنواره سايتها و وبلاگهاي فضايي
استيضاح دولت نبايد منحصر به وزير بازرگاني شود... جوانفكر: احمدينژاد را اينگونه ميشناسم؛ اصلاحطلب، اصولگراي اصيل، كمنظير... سيد حسين صابري:طرح پرورش ...
استيضاح دولت نبايد منحصر به وزير بازرگاني شود... جوانفكر: احمدينژاد را اينگونه ميشناسم؛ اصلاحطلب، اصولگراي اصيل، كمنظير... سيد حسين صابري:طرح پرورش ...
سيد حسين صابري:طرح پرورش گل رز در لرستان اجرا مي شود
جشنواره ابتكارات و خلاقيت هاي مديران مدارس ابتدايي كردستان برگزار شد. . مطالب بعدی. جوانفكر: احمدينژاد را اينگونه ميشناسم؛ اصلاحطلب، اصولگراي اصيل، كمنظير ...
جشنواره ابتكارات و خلاقيت هاي مديران مدارس ابتدايي كردستان برگزار شد. . مطالب بعدی. جوانفكر: احمدينژاد را اينگونه ميشناسم؛ اصلاحطلب، اصولگراي اصيل، كمنظير ...
خدا پرسپوليس را دوست دارد
خود سعيد مظفريزاده در پايان بازي جواب اين انتقادها را اينگونه داد: « شك نكنيد اين ... جوانفكر: احمدينژاد را اينگونه ميشناسم؛ اصلاحطلب، اصولگراي اصيل، كمنظير ...
خود سعيد مظفريزاده در پايان بازي جواب اين انتقادها را اينگونه داد: « شك نكنيد اين ... جوانفكر: احمدينژاد را اينگونه ميشناسم؛ اصلاحطلب، اصولگراي اصيل، كمنظير ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها