محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844803524
کلنجار با علیرضا اکبرپور در حوالی چمنزار
واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
کلنجار با علیرضا اکبرپور در حوالی چمنزار
این شما و این علیرضا اکبرپور که در دنیای خالی از شقفت، همچنان به عشق حریق زده اش می اندیشد و بهار را در زمستان این حوالی بر پوست رویاهایش خالکوبی می کند!
مجله همشهری تماشاگر - امید مافی: غرق شده بود در رود زلال خاطرات. آنقدر دلتنگ تقویم های کهنه بود که انگار لکوموتیو گیج جهان، از خطوط موازی خارج شده است. هرکول جیبی که روزگاری با استارت ها و سانترها و گل هایش، نغمه شادی را به گوش ها می رساند، این روزها جز موسیقی غمناک تنهایی چیز دیگری به گوشش نمی رسد.
کشف ناصر حجازی چنان در آلبوم های غبارگرفته و دفترچه های خاطرات عتیقه و یادگاری های باستانی غوطه ور بود که تصور کردیم زندگی به دقیقه اکنون شور و شبنم را برایش به ارمغان نمی آورد و لابد این هم جزیی از بازی مضحک روزگار است که به پر و پای مردی می پیچد که خود در سال های میانی دهه هفتاد با جامه آبی به پر و پای تمام سیم خاردارهای وطنی می پیچید!
علیرضا اکبرپور که هنوز با گل خود در یک دربی پرخروش زندگی می کند، وقتی خرمن موهای سپیدش را در آینه می بیند هیزم خیالش کمی سرد می شود و دهانش تهی از رویا می گردد تا تنهایی، بی وقفه سمباده زبرش را بر روح پسر متعصب دامنه سهند بکشد تا در اوج یک مصاحبه صعب، روزه سکوت بگیرد و تنها با لبخند حامی هشت ساله اش روزه را بشکند!
با بمب افکن آبی ها در سال های هاشور خورده به اتفاقات نوستالژیک کبریت کشیدیم و او لختی بوی چمنزار را به خاطر آورد و کمی مست شد. مردی که همین پریروز، در عصرهای کشدار تموز، سیل آسا به سنگرهای ناامن هجوم می برد و به شادمانی بی سبب تیفوسی ها بدل می شد؛ اینک در عصرهای بی رحم کرج تنها با یاد گذشته حالش عوض می شود تا اشک هایش فنجان خالی زیر دستش را پر کند!...
این شما و این علیرضا اکبرپور که در دنیای خالی از شقفت، همچنان به عشق حریق زده اش می اندیشد و بهار را در زمستان این حوالی بر پوست رویاهایش خالکوبی می کند!
در آخرین عکسی که از تو دیدم چقدر برف روی موهایت نشسته بود!
- اولش موهای سفیدم را می شمردم. حالا برعکس شده و باید سیاه ها را بشمارم. پیر شدیم دیگر.
مگر تو چند ساله ای؟
- 41 ساله.
آدمی که در 41 سالگی احساس پیری کند، در 71 سالگی چه حس و حالی خواهد داشت پس؟
- حس و حال را از ما گرفتند. 10 سال برای استقلال عرق ریختم اما از روزی که با غم از در آن باشگاه آمدم بیرون هیچ کس یک زنگ خشک و خالی به ما نزد.
یعنی یک نفر پیدا نشد به کسی که در دربی تیر خلاص را شلیک کرد و قفس بان ها را بارها میان صنوبرها فرستاد، بگوید خرت به چند؟ می بخشی رک گفتم.
- من مهمترین گل دربی ها را زدم. اصلا یادتان هست؟
یک چیزهایی در ذهن مان رژه می رود.
- سال 79 بود. دربی در بازی رفت به جنجال و درگیری کشیده شده بود. همان دربی معروف که مهدی هاشمی نسب غش کرد. بازی برگشت، عجیب حیثیتی شده بود. یادم هست وقتی تک گل بازی را زدم از فرط خوشحالی هیچ جا را ندیدم و اشتباهی رفتم سمت جایگاه پرسپولیسی ها. قیامتی شد آن لحظه.
فکر می کنم علیرضا اکبرپور کشف ناصرخان بود. گفتم ناصرخان و عطرش ناگهان از آسمان به اینجا رسید.
- خیلی مرد بود. مرا با خودش از تبریز آورد استقلال. بی پارتی و بی رابطه. همان موقع هم دلال ها مانور می دادند اما ناصرخان اهل باج دادن نبود. تا وقتی هم که بود مثل کوه پشت سرم ایستاد. آدم های مزور و ریاکار دل حجازی را خون کردند.
ولی بعد مرگش اسطوره شد. هنوز هم عکس های چشمنواز و چهره فتوژنیکش در ویترین ها می فروشند. یک جورهایی تضمین گیشه است!
- چه فایده؟ تا زنده بود روی اعصابش راه رفتند و هزار جور حرف پشت سرش زدند. اگر از سر دلسوزی حرف حقی می زد سیبل می شد. خودش یک بار به من گفت علیرضا وقتی بمیرم و علف کنار قبرم سبز شود این جماعت مجسمه ام را می سازند. حالش از آدم های هزار رنگ به هم می خورد. یک چیز جالب و بهت آور به شما بگویم.
بگو.
- من خیلی ها را می شناسم که در زمان حیات ناصرخان برعلیه او بودند اما همین کهس رش را زمین گذاشت طرفدارش شدند. برعکسش را هم داشتیم. برخی که در زمان بودنش زیر بیرقش سینه می زدند بعد از مرگ ناصرخان به اپوزیسیون پیوستند. شما ببینید دنیا چه فاضلاب و لجنی است. طرف به خاطر منافع شخصی اعتقاداتش را زیر پایش می گذارد. رک بگویم، نیمکت تیم ملی حق حجازی بود. از او شایسته تر نداشتیم اما تنگ نظری ها باعث شد حسرت حضور بر روی نیمکت تیم ملی بر دلش بماند. بنویس علیرضا اکبرپور به شادگری آن سفر کرده افتخار می کند. درشت بنویس.
تو چه سالی از درهای خروجی آشیانه آبی آمدی بیرون؟
- سال 84 بود. جام را ما گرفته بودیم. من 31 سال بیشتر نداشتم و می توانستم راحت چند سال دیگر برای استقلال بازی کنم اما کاری کردند که مجبور شوم علیرغم میل باطنی با عشقم خداحافظی کنم. خیلی سخت بود جدایی.
عصر، عصر صدارت صمد مرفاوی بود، درسته؟
- چه فرقی می کند؟ مهم این است که مرا در اوج از عشقم دور کردند. من همین حالا که 41 ساله ام از این ستاره های کاغذی بهتر بازی می کنم. پیراهن استقلال را در این سال ها به حراج گذاشته اند. چی فکر می کردیم، چی شد؟
اگر از تو بخواهیم استقلال مدل 76 را با استقلال مدل 93 مقایسه کنی چه جوابی می دهی؟ فکر کن و بعد بگو.
- همه چیز در این 17 سال عوض شد. آن موقع عشق بود. روزی که من از تبریز آمدم تهران و پیراهن آبی را پوشیدم، از هیجان تب کردم. سه میلیون تومان به من دادند تا یک فصل بازی کنم. وقتی می خواستم چکم را نقد کنم عرق سرد بر تنم نشسته بود. حالا دو میلیارد به بازیکن می دهند و طرف هم پیراهن برایش حکم دستمال را دارد. بعد اگر سر موعد پولش را نگیرد گرد و خاک می کند و باشگاه را به توپ می بندد. خدا کند پولی که اینها می گیرند حلال باشد. تماشاگری که روی سکوها دق می کند بر گردن اینها حق دارد. باور می کنید بعد از این همه سال هنوز باشگاه به من بدهکار است؟ نرفتم دنبالش. گفتم فدای سر آن نظربازی با پیراهن مقدس.
از بچه های نسل منقرض شده با کدام شان هنوز تله پاتی داری؟
- از هم دور افتادیم. یادش بخیر یک زمان سرمان را روی زانوی هم می گذاشتیم و خوابمان می برد اما حالا هر کداممان دنبال مشکلات زندگی هستیم. من البته هنوز با سیروس دین محمدی و محمد نوازی و علی موسوی و چندتای دیگر ارتباط دارم. اگر یک روز با سیروس حرف نزمم غمباد می گیرم.
در همه این سال ها باشگاه لاجوردی سراغی از شما نگرفت انصافا؟
- شوخی نکنید. اینجا مگر اروپاست که پیشکسوت را روی چشمشان بگذارند. چند ماه پیش دلم هوای استقلال را کرد و رفتم استادیوم. تا جایگاه مرا شناختند و تحویلم گرفتند اما به جایگاه راهم ندادند. گفتندصندلی اضافی نداریم. من هم پشیمان برگشتم خانه. باور کنید کسانی روی صندلی ها نشسته بودند و تخمه می شکستند که در عمرشان لگد به گربه هم نزدند.
خیلی غم انگیز است. بالاخره بهترین سال های بازیگری تو با جامه آبی گذشت. غم انگیزتر از این هم داریم.
- دو سه ماه پیش رفتم سر تمرین استقلال، باور می کنیدبازیکنان تیم مرا نشناختند. یعنی می شود طرف استقلالی باشد و کسی که 10 سال برای این تیم گل زده را به خاطر نیاورد؟ شاید انتظار داشتند من عرض ادب کنم. عمرمان دود شد و رفت هوا.
الان حامی هشت ساله ات وقتی به عکس های پدرش در اوج نگاه می کند و آلبوم قدیمی را ورق می زند چه می گوید؟
- عاشق فوتبال است این بچه. کارش این است مدام در اتاق خوابش به من پنالتی بزند. امروز، فرداست که همسایه ها بریزند پایین و شر درست شود. حامی دوست دارد جا پای پدرش بگذارد اما اگر قرار است با او همان برخوردی را کنند که با من کردند محال است بگذارم سمت این توپ لعنتی برود.
شما و دین محمدی نبض امیدهای استقلال را در دست داشتید. اتمسفر تیمی که باید ستاره هایش را به جمع بزرگسالان رهنمون کند چگونه بود؟
- ای بابا، برای تیم بزرگسال شان میلیارد حکم پول خرد را دارد اما برای طفلک جوان ها 10 میلیون هم خرج نکردند. فقط حرف زدند. من البته فقط باشگاه و مدیر را مقصر نمی دانم. قبول کنید همه مقصرند. حتی شما رسانه ها.
چرا توپ را انداختی در زمین ما؟
- خداوکیلی یک بار شد بروید یقه فدراسیون و باشگاه را بگیرید که چرا به استعدادها بها نمی دهید. آکادمی درست کردند اما دوست ندارند دوزار خرج پشتوانه هایی کنند که می توانند یک روز دو میلیارد بیارزند. من از خجالت آب می شوم وقتی می بینم بچه مردم در سوز سرما همان یک پیراهن آستین کوتاه باشگاه را تنش کرده و وسط زمین می لرزد. اینها از یک دست گرمکن دریغ می کنند و فقط شعار می دهند. خب اگر نمی توانند درش را تخته کنند و شعار ندهند. اگر 10 درصد آن هزینه های میلیاردی که برای بازیکنان بی رمق تیم بزرگسالان می شود را خرج آینده سازان کنند در کوتاه ترین زمان بی نیاز می شوند و دیگر در به در دنبال بازیکن نخواهند گشت.
بگذریم. تو در مقطعی روی نیمکت ماشین سازی تبریز نشستی. چی شد که مثل دوران بازیگری ات تا پلک روی پلک بگذاریم ناپدید شدی؟
- من تیم را در هفته دوم بستم و خیلی دیر انتخاب شدم چون ماشین سازی اسپانسر نداشت، هیات فوتبال تبریز تیم را تحویل گرفته بود بدون آنکه یک ریال هزینه شوددو بازی را بردیم و یک مساوی گرفتیم. بعد یکهو سر و کله خریدار پیدا شد و یک عده صاحب ماشین سازی شدند و ما را کنار گذاشتند. شما که مرا می شناسید. من هیچ وقت آدم پررویی نبودم. هنوز هم حاضر نیستم به خاطر نامهربانی یک عده مصاحبه کنم و شهرم را به هم بریزم.
در این سال ها مربیان بومی از نیمکت تیم های تبریزی دور مانده اند. تو می توانی این دوری از آغوش آذربایجان را آسیب شناسی کنی؟
- رک بگویم برای برخی از تبریزی ها مرغ همسایه غاز است. کریم باقری در فوتبال این مملکت غولی است برای خودش اما چون روزگاری با بچه های تبریز در زمین های خاکی بازی می کرده به چشم نمی آید. آنجا باید حتما غریبه باشی تا تصور کنند فرشته نجاتی. ما چون بچه محل تبرذیزی ها هستیم، محکوم به دور ماندن از نیمکت هاییم. شما که خودتان دیدید چطور در همین روزها رسول خطیبی را ذبح کردند.
یعنی تغییر و تحول حق باشگاهی مثل تراکتور نیست؟
- چرا، اما تغییر باید منطق باشد نه با حسادت و احساس و موج سواری. رسول چه گناهی کرده بود؟اگر او می ماند قطعا شرایط بهتر می شد. تجربه نشان داده حاشیه امنیت برای یک سرمربی، می تواند ثبات را به ارمغان بیاورد. امیر در استقلال وزهای سختی را سپری کرد و چون از ماشین پیاده نشد تیم را برگرداند. همین حمید درخشان اگر امنیت داشته باشد پرسپولیس را دوباره به لاین سبقت می برد. با عوض کردن یک مربی و آوردن یک خارجی مشکلات که حل نمی شود. این نامهربانی ها البته مختص فوتبال تبریز نیست. از وقتی فوتبال ایران غرق در فساد شد و دلال ها نقش اول را ایفا کردند نان خیلی از شایسته ها آجر شد.
تو مثل اینکه به سکانداران خارجی آلرژی داری. حالا که به اینجا رسیدیم نظرت را راجع به کی روش هم بگو.
- نظر شخصی من این است که کی روش هیچ گلی به سر فوتبال ما نزده است. اینکه یک اتوبوس بازیکن جلوی دروازه خودی بچینی و نود دقیقه محافظه کارانه بازی کنی هنر نیست. از همه عجیب تر اینکه برابر قطر و امارات با همان سیستمی بازی می کنیم که برابر آرژانتین بازی کردیم. عزیز من تو که چند میلیارد گرفتی باید تیم ملی را متحول کنی. فوتبال تایلند و امارات در این پنج سال پیشرفت کرد اما وجدانا ما چقدر جلو رفتیم؟ برابر عراق می بازیم و کی روش را قهرمان جلوه می دهیم. اگر مربی ایرانی جای همین آقا بود، سرش را می بریدند.
ولی سینیور در جعبه رنگی گفت چون ابزار کافی نداشته، نتوانسته پلن B را ترسیم کند.
- مضحک تر از این حرف نمی شود.مگر امارات خداداد عزیزی داشت که با چند پلن بازی کرد؟ مگر با همین گوچی و سردار و شجاعی نمی شد تغییر نقشه داد؟ من از وقتی بچه بودم عراق با جنگ دست و پنجه نرم می کرد. هنوز هم جنگ اجازه نمی دهد فوتبال این کشور نفس بکشد اما همین ها ما را در استرالیا بردلند. بعد هم به جای تیم برنده ما دچار غرور شدیم و به خاطر اینکه کی روش در 120 دذقیقه با عراق مساوی کرده، برایش پپسی باز کردیم.
نود دقیقه گذشته و تو خمیازه می کشی. بگذار مصاحبه را با این تمام کنیم که آینده علیرضا اکبرپور چه رنگی دارد؟ کبود که نیست زبانمان لال!
- آینده همه آدم ها به سرنوشت شان گره خورده است. من به شخصه دوست دارم به شهرم برگردم و به عنوان مربی، آنچه در این سال ها آموختم را به جوان ها انتقال دهم. هر جای دنیا که باشم باز هوای تبریز در سرم هست.
ولی هوای کرج هم بد نیست!
- از لحاظ هواشناسی بله اما برای کسی که از سرزمین مادری اش دور است، سرما و گرما فرقی ندارد.
مواظب خودت باش. دلتنگی هایت را به دست باد بسپار علیرضا.
- حامی نمی گذارد دلتنگ باشم. خدا او را فرستاده تا مرا سر ذوق بیاورد. خوانده خوب نعمتی است. قبول کنید.
تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۲:۲۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]
صفحات پیشنهادی
مرفاوي:ناراحتي اکبرپور ربطي به بازي نفت نداشت
مرفاوی ناراحتی اکبرپور ربطی به بازی نفت نداشت سرمربي پيکان ادعا مي کند که سياوش اکبرپور با نظر او به تمرينات اين تيم برگشته است صمد مرفاوی در این باره به "ورزش سه" گفت سیاوش پیش ما آمد و توضیحاتی را ارائه کرد او دلیل غیبتش را گفت ما هم پذیرفتیم که در تمرینات شرکت کلغو کنسرت علیرضا قربانی در مشهد |اخبار ایران و جهان
لغو کنسرت علیرضا قربانی در مشهد با حکم دادستانی چناران کنسرت علیرضا قربانی و ارکستر اشتیاق در این شهرستان لغو شد کد خبر ۴۷۸۸۵۸ تاریخ انتشار ۰۷ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۳ ۰۲ - 26 February 2015 با حکم دادستانی چناران کنسرت علیرضا قربانی و ارکستر اشتیاق در این شهرستان لغو شد مدیر ارکستر ابیستوهشتمین «عصرانه ادبی فارس»؛ تجلیل از تقی متقی/2 ادیبی روستازاده از حوالی رشت
بیستوهشتمین عصرانه ادبی فارس تجلیل از تقی متقی 2ادیبی روستازاده از حوالی رشتقصههای خوب برای بچههای خوب مهدی آذر یزدی و اشرافزاده قهرمان نوشته محمود حکیمی از کتابهای خاطرهانگیزِ دوران کودکیِ متقی هستند خبرگزاری فارس – گروه ادبیات انقلاب اسلامی تقی متقی در سال 1340لغو کنسرت علیرضا قربانی در مشهد به دستور دادستانی
لغو کنسرت علیرضا قربانی در مشهد به دستور دادستانی در زمانی که قرار بود کنسرت اجرا شود اعضای گروه در هتلی در مشهد مستقر شدند و نیروهایی هم در نزدیکی محل اجرای کنسرت مستقر شدند تا مردم به محل اجرا نروند و از موضوع لغو باخبر شوند آفتاب لغو کنسرت علیرضا قربانی در مشهد به دستور دادکنسرت علیرضا قربانی در مشهد لغو شد
کنسرت علیرضا قربانی در مشهد لغو شد فرهنگ > موسیقی - ایسنا نوشت دادستانی مشهد کنسرت علیرضا قربانی و ارکستر اشتیاق را در این شهر لغو کرد مدیر ارکستر اشتیاق در گفتگو با خبرنگار ایسنا اظهار کرد قرار بود آقای قربانی شامگاه گذشته در «گل بهار» که شهری در نزدیلغو کنسرت علیرضا قربانی در مشهد
لغو کنسرت علیرضا قربانی در مشهد دادستانی مشهد کنسرت علیرضا قربانی و ارکستر اشتیاق را در این شهر لغو کرد مدیر ارکستر اشتیاق اظهار کرد قرار بود آقای قربانی شامگاه گذشته در "گل بهار" که شهری در نزدیکی مشهد است اجرا داشته باشد اما این اجرا به دستور دادستانی لغو شد علی رضلغو کنسرت علیرضا قربانی در شهری از توابع مشهد
لغو کنسرت علیرضا قربانی در شهری از توابع مشهد شناسهٔ خبر 2507060 پنجشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۰ ۵۴ هنر > موسیقی و هنرهای تجسمی کنسرت دیروز و امروز علیرضا قربانی خواننده سنتی در شهر گلبهار از توابع مشهد لغو شد به گزارش خبرنگار مهر در حالی که قرار بود شامگاه دیشب ۶ اسفندماه دانشگاعلیرضا قربانی: انگیزهام برای اجرا در مشهد از قبل بیشتر شد
پنجشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۵ ۳۵ علیرضا قربانی در پی لغو اجرای موسیقیاش در دانشگاه گلبهار گفت انگیزه من برای اجرا در اینجا به مراتب بیش از قبل شده و برای اجرا در مشهد بیشتر تلاش خواهیم کرد این خواننده در گفتوگو با خبرنگار هنری خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا - منطقه خراسان دربارهعلیرضا رحیمی سرپرست باشگاه راهآهن شد
علیرضا رحیمی سرپرست باشگاه راهآهن شدمدیرعامل سابق پرسپولیس به عنوان سرپرست جدید باشگاه راهآهن انتخاب شد به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس پس از اینکه اعضای هیأت سرپرستی باشگاه راهآهن مشخص شد امروز در جلسهای علیرضا رحیمی به عنوان سرپرست جدید این باشگاهعليرضا رحيمي جانشين استيلي شد!
علیرضا رحیمی جانشین استیلی شد عليرضا رحيمي مديرعامل سابق دو باشگاه سپاهان و پرسپوليس به سمت مديريت عامل باشگاه راهآهن انتخاب شده است به گزارش "ورزش سه" رحیمی که در ابتدای این فصل به عنوان مدیرعامل پرسپولیس انتخاب شد و پس از درگیری شدید با حمیدرضا سیاسی رئیس هیات مدیعلیرضا رحیمی سرپرست باشگاه راه آهن شد
شنبه ۹ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۶ ۰۵ مدیرعامل سابق باشگاه پرسپولیس به عنوان سرپرست جدید باشگاه راه آهن انتخاب شد به گزارش ایسنا علیرضا رحیمی که سابقه مدیرعاملی باشگاه پرسپولیس را در کارنامه دارد با تصمیم شورای ورزش وزارت نفت به عنوان سرپرست جدید باشگاه راه آهن انتخاب شد پیش از این و پسانتقاد سایت اصولگرا از علم الهدی: نقارهزنی هم مطربی است؟/ پاکتر از موسیقی علیرضا قربانی داریم؟
انتقاد سایت اصولگرا از علم الهدی نقارهزنی هم مطربی است پاکتر از موسیقی علیرضا قربانی داریم حقیقتن هر نوع کنسرتی مطربی است چرا باید در تریبون نماز جمعه خلاف سیاست های نظام و رهبری حرف زده شود انهم با این استدلال یعنی هر کس طرفدار موسیقی است آلمانی و طرفدار فروش تسلیحات شانتقاد سایت اصولگرا از علم الهدی:نقاره زنی هم مطربی است؟/ پاک تر از موسیقی علیرضا قربانی داریم؟
انتقاد سایت اصولگرا از علم الهدی نقاره زنی هم مطربی است پاک تر از موسیقی علیرضا قربانی داریم اگر این سبک موسیقیایی نیز فاسد و مطربی است پس موسیقی فاخر چیست بعد انتظار داریم جوان های ما سراغ رپ و پینگ فلوید هم نروند به گزارش نامه نیوز سایت پارس در یادداشتی به قلم محسن مهدیا- اعتراض علیرضا قربانی به لغو کنسرتش در خراسان
اعتراض علیرضا قربانی به لغو کنسرتش در خراسان تهران - ایرنا - کنسرت علیرضا قربانی در حالی که قرار بود شامگاه 6 اسفندماه در شهر گلبهار شهرستان چناران از توابع شهر مشهد برگزار شود در لحظات نزدیک به اجرا و در حالی که گروه آماده حضور در سالن بودند لغو شد علیرضا قربانی به دنبال لغواعتراض علیرضا قربانی به لغو کنسرتش در خراسان |اخبار ایران و جهان
اعتراض علیرضا قربانی به لغو کنسرتش در خراسان کنسرت علیرضا قربانی در حالی که قرار بود شامگاه 6 اسفندماه در شهر گلبهار شهرستان چناران از توابع شهر مشهد برگزار شود در لحظات نزدیک به اجرا و در حالی که گروه آماده حضور در سالن بودند لغو شد کد خبر ۴۷۹۲۶۴ تاریخ انتشار ۰۹ اسفند ۱۳۹۳علیرضا قربانی: با صدای بلند و حالتی برافروخته اعتراض خود را اعلام میکنم
علیرضا قربانی با صدای بلند و حالتی برافروخته اعتراض خود را اعلام میکنم قرار بود چهارشنبه و پنجشنبه کنسرت علیرضا قربانی برای اولین بار در استان خراسان رضوی و در سالن دانشگاه آزاد شهرستان گلبهار -از توابع شهر مشهد- روی صحنه رود همچنین برنامهریزی شده بود تا این خواننده باسحجتالاسلام والمسلمین «زائری»: در کشور ما به مسائلی که تاریخ در برابرشان تعظیم میکند بیتوجهی میشود/ «علیرضا
در مراسم اختتامیه جشنواره شعر فصل مظلومیت مطرح شد حجتالاسلام والمسلمین زائری در کشور ما به مسائلی که تاریخ در برابرشان تعظیم میکند بیتوجهی میشود علیرضا قزوه دعوت کار بیبیسی را نپذیرفتم من متعلق به ایرانم حجتالاسلام و المسلیمن زائری گفت مسئله تروریسم و مظلومیت-
گوناگون
پربازدیدترینها