تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 26 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):خداوند از نادانان پيمان نگرفته كه دانش بياموزند، تا آنكه از عالمان پيمان گرفته كه به...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830125413




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ماجرای جلیقه ضدگلوله امام خمینی (ره)


واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
ماجرای جلیقه ضدگلوله امام خمینی (ره)
ماجرای جلیقه ضدگلوله امام خمینی (ره) حاج احمد آقا یک عدد جلیقه ضد‌گلوله تهیه کرده بود که امام آن را بر تن کنند، اما می‌ترسید به امام بگوید. به حاج مهدی عراقی گفت که این کار من نیست. حاج مهدی قبول کرد به امام پیشنهاد بر تن کردن جلیقه را بدهد.


به گزارش فرهنگ نیوز ،  ابوالفضل توکلی بینا از اعضای قدیمی حزب موتلفه اسلامی است. در ۱۳۱۲ در قم متولد شده است. عضو هیئت‌های مؤتلفه و از کادرهای مذهبی – سیاسی فعال طی پنج دهه گذشته است. وی از روزهای نخست شروع نهضت امام در کنار دوستان دیگر خود که مانند شهید عراقی و آقای عسکر اولادی بود و فعالانه در صحنه‌ها مبارزه حضور داشت.
توکلی در سفر دیگری شهید عراقی را به قم می آورد تا با امام دیداری کند و از همان زمان است که شهید عراقی، عاشق امام می‌شود و حالت عجیبی نسبت به امام پیدا می‌کند.امام که شاهد فعالیت چند مرکز متفرق مذهبی در تهران بوده، از این‌ها دعوت می‌کند به قم بیایند. وقتی اعضای سه گروه مذهبی از سه مسجد می آیند امام از آنها می خواهد یکی شوند و به این ترتیب هیئت های مؤتلفه تشکیل می شود.او از جمله مؤسسین هیات ‌های مؤتلفه اسلامی بود. پس از اعدام انقلابی حسن علی منصور، نخست وزیر، همراه دیگر اعضای جمعیت، دستگیر و در دادگاه در زمینه ‌های فرهنگی روی آورد و در مدرسه رفاه و مسجد قبا به فعالیت پرداخت. به دلیل اینکه سال‌ها در خدمت بنیانگذار انقلاب اسلامی بودند.با ایشان گفت‌وگو کردیم که در زیر می‌آید:*رابطه امام با مراجع دیگر چگونه بود؟ به خصوص اینکه شما رابط امام و آیت‌الله میلانی بودید. ـ خدمت امام رسیدم. ایشان نامه‌ای به من داد که برای امضا نزد آیت‌الله میلانی ببرم. تاکید کردند اگر نامه را آیت‌الله میلانی امضا کرد خدمت آیت‌الله قمی ببرم تا او امضا کند. من به مشهد رفتم که نامه را خدمت آقای میلانی ببرم. خانه آیت‌الله انتهای اولین کوچه بعد از فلکه‌ قدیم مشهد بود. من وقتی به خانه آیت‌الله میلانی رسیدم متوجه شدم ماموران خانه ایشان را محاصره کردند. چون چند بار دستگیر شدم احتیاط کردم . برگشتم در راه برگشت فکر کردم چگونه نامه را به دست آیت‌الله میلانی برسانم. بقالی سر کوچه بود رفتم داخل مغازه، چند کیلو سیب‌زمینی و پیاز خریدم. دیدم سبدی در مغازه است. به بقال گفتم: آقا می‌توانم این سبد را هم ببرم. بقال گفت عیبی ندارد. خرید کردم. نامه‌ امام را ته سبد گذاشم و خریدم را روی نامه گذاشتم و به خانه آقای میلانی رفتم و به ماموران گفتم خرید کردم. چون جوان بودم مرا نگشتند وارد منزل شدم. به خدمتکاری که در منزل آیت‌الله بود گفتم به آقا بگویید اعلامیه امام را آوردم. مرا به اتاقی راهنمای کردند.آیت‌الله میلانی تا مرا دیدند گفتند: اینها چیست؟ وقتی نامه را خدمت ایشان دادم قبل از اینکه بخوانند نامه را بوسیدند و سپس فرمودند: «سلام الله علیه». ارادت عجیبی به حضرت امام داشتند.*خاطره جالب و ناب برای ما از مدت اقامت امام در نوفل‌لوشاتو بفرمایید؟یک خاطره شیرین هم شهید عراقی برای من نقل کرد. شهید عراقی گفت: وقتی امام می‌خواستند به فرودگاه تشریف ببرند و سوار هواپیما شوند، همه ناراحت بودند، نکند یک وقت حوادثی پیش بیاید و امام را خدای ناکرده ترور کنند. به همین دلیل حاج احمد آقای یک عدد جلیقه ضد گلوله تهیه کرده بود که امام آن را بر تن کند، اما می‌ترسد به امام بگوید. حاج مهدی عراقی به امام گفت که این کار من نیست، این کار شماست. جلیقه را به حاج مهدی داد و حاج مهدی هم می‌آید خدمت امام و اظهار می‌کند یک عمری است از شما تقلید می‌کنم، امشب شما باید از ما تقلید کنید، امام خندیدند و گفتند: چه شده؟ مهدی گفت: ما ناراحتیم که برای حضرتعالی اتفاق ناگواری بیافتد لذا ما این جلیقه ضد گلوله را تهیه کردیم تا به تن شما بکنیم. الان هم من می‌خواهم قبای شما را دربیاورم تا این را زیر قبایتان بپوشید. در هر حال جلیقه ضدگلوله را به تن امام می‌پوشاند.* امام پوشیدند؟-بله، داخل هواپیما که شدند چون وزن ضد گلوله سنگین بود از تنشان در آوردند. فرموده بودند خسته شدم.* این قضیه را چه کسی برای شما تعریف کرد؟ -شهید حاج مهدی عراقی* جلیقه را چه کسی تهیه کرده بود؟ -دوستان حاج احمد آقا برای ایشان تهیه کردند.* یک عدد بود؟ -بله* شما قبل از اینکه به ایران برگردید برای کسب تکلیف و درخواست و رهنمود نزد امام نرفتید؟ -بله برای خداحافظی خدمت امام رفتم. خدمتشان عرض کردم بنا به برنامه‌ای که با آقای عراقی تنظیم کردیم تصمیم گرفتیم که یکی از ما دو نفر به ایران برود تا بتوانیم زمینه کارهایی که برای تشریف فرمایی شما به ایران لازم است فراهم کنیم ایشان هم موافقت کردند.* زمانی که رژیم شاه در ۲۱ بهمن اعلان حکومت نظامی کرد امام در آن زمان مشغول چه کاری بودند؟ - عصر روز ۲۱ بهمن که رژیم شاه از ساعت ۴ بعدازظهر حکومت نظامی اعلام کرد می‌خواست همه شخصیت های مبارز آن‌ روز را قتل عام کند بنابراین به مجردی که حکومت نظامی از ساعت ۴ بعداز ظهر اعلام شد ما در مدرسه علوی بودیم که امام تشریف بردند داخل اطاق پس از خواندن نماز و ارتباط با خدا آمدند بیرون و فرمودند: اعلام کنید مردم بیرون بریزند و حکومت نظامی را لغو کنند. در آن موقعیت تصمیم گیری مشکل بود شخصیت هایی مثل شهید دکتر بهشتی و آیت‌الله مطهری و هاشمی رفسنجانی مانده بودند که در مقابل این تصمیم امام چه کنند. این بود که مرحوم آیت الله طالقانی با امام صحبت کردند و گفتند من اطلاع دارم دو طرف تهران را راکت گذاشتند و رژیم تصمیم دارد قتل عام کند آیا امام زمان (عج) راضی هستند؟ امام در مقابل می فرمایند: اگر امام زمان (عج) راضی باشند چه؟ مرحوم طالقانی که این جمله را از امام می شنوند یک مرتبه آرام می‌گیرند و اشک در چشمانشان حلقه می زند.* این را خودتان شنیدید؟ -نه من خودم نشنیدم برادرانی که کنار امام بودند برای من نقل کردند. امام این جواب را به آقای طالقانی می‌فرمایند. آیت الله طالقانی علاقه شدیدی به امام خمینی(ره) داشتند. ما این را می‌دانستیم. گروه ما حدود یکسال از زندانمان را کنار آیت الله طالقانی بودند. اغلب اوقات که سخنی از امام پیش می آمد بسیار تکریم می‌کردند. خصوصا به طیف ما (جمعیت موتلفه اسلامی) اظهار علاقه شدید داشتند. ایشان می‌دانست که امام در رابطه با خانواده زندانیان سیاسی و مشکلات آنان به من اجازه وجوهات داده‌اند.بنابراین از نظر مالی کمک زیادی به من می کردند، حتی سپرده بودند وجوهات دست گردان شده خودشان با اشخاص را به من بدهند. ایشان معتقد بودند در طول تاریخ تشیع تنها فقیهی که در مقابل یک رژیم فاسد شاهنشاهی ایستاده و در مقابل سلطه گران قیام کرده،‌امام خمینی است.وقتی حکومت نظامی اعلام شد امام خمینی با آن بینش الهی و توکل فوق العاده‌ای که در ایشان بود دستور دادند مردم بریزند بیرون و حکومت نظامی را لغو کنند. اطلاعات امام خوب بود مگر می‌شود بدون اینکه امام ارتباطی داشته باشد اینطور مستحکم فرمان لغو حکومت نظامی را صادر کند؟
 



93/12/14 - 11:01 - 2015-3-5 11:01:00





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[مشاهده در: www.farhangnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سیاسی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن