محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1843408977
درد و رنج های پدر 13 ساله/ فرزندم باید به مدرسه برود و درس بخواند
واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: درد و رنج های پدر 13 ساله/ فرزندم باید به مدرسه برود و درس بخواند
بهزاد می خواهد مردانه سفره دلش را باز کند. بی حوا این جملات را به زبان می آورد: من کارگرم. بنایی می کنم اما بیشتر وقت ها، مثل امروز، دست خالی باید به خانه برگردم...
به گزارش نامه نیوز، «مادر 12 ساله و پدر 13 ساله در اداره ثبت احوال، شناسنامه نوزادشان را گرفتند!» این شرح عکس برای عکسی نوشته شده بود که خیلی زود سر از بسیاری از سایت های ایرانی و حتی خارج از کشور درآورد. عکاس با تنها جمله ای که برای شرح این عکس نوشته بود، هزاران سوال بی جواب را در ذهن همه ایجاد کرده بود.
برخی همان اول گفتند «دروغ است! امکان ندارد.» خب، این حرف، گاهی برای پیچاندن حس کنجکاوی دردسرساز، خیلی خوب جواب می دهد اما برخی که موضوع را جدی تر گرفته بودند، مثل خود من، به دنبال یافتن سرنخی از این کلاف سردرگم برآمدند.
بالاخره بعد از کلی جستجو، پدر 13 ساله را پیدا کردم و پای حرف هایش نشستم. برای پی بردن به اصل ماجرا در ادامه با ما همراه شوید. نتیجه این پیگیری و جستجو، حیرت انگیز است.
چطور پیدایشان کردم؟
در دنیای مجازی، خبرهای مجازی و غیرواقعی بسیاری منتشر می شود که خیلی هایشان بی پایه و اساس است. اخباری که بی سر و ته و غیراصولی تنظیم می شود و همراه با یک عکس - جهت اثبات ادعایشان - مخاطب را سردرگم میان حقیقت و کذب رها می کند.
مخاطب اینگونه اخبار نمی داند که آیا این موضوع را باور کند یا نه. خبر پدر 13 ساله ایرانی هم اینگونه بود، تنها سرنخ، یک عکس از زوج جوان بود. آن هم بی نام و نشان به علاوه همان جمله که در بالا نوشتم.
ابتدا حل کردن معما اینگونه بود که بنشینیم و حدس بزنیم چهره های آنها شبیه مردم کدام منطقه از کشورمان است! همه گفتند به جنوبی ها بیشتر شباهت دارند. چند روز بعد شایعه شد که کرمانی هستند و در یکی از شهرهای این استان پهناور زندگی می کنند. با این حساب باید در انبار کاه به دنبال سوزن می گشتیم. بهترین مکان برای شروع پیگیری استان کرمان بود و بهترین جایی که می شد از صاحبان عکس سرنخی به دست آورد اداره ثبت احوال شهر کرمان بود.
با اداره ثبت احوال کرمان تماس گرفتم. گفتند «چنین خبری نه دیده اند و نه شنیده اند! احتمالا آدم های عکس اهل شهرستان های استان هستند. شما هم خیلی وقت تان را تلف نکنید که جوابی نخواهید گرفت.»
با این جواب صاف و پوست کنده، دوباره برگشتم سر خط اول. باید از صفر شروع می کردم. لیست تمام ادارات ثبت احوال استان کرمان را درآوردم و با تک تک شان تماس گرفتم. سیرجان، بم، شهر بابک، کهنوج، بافت، عنبرآباد و ... اما باز هم بی نتیجه بود. هیچکس هیچ سرنخی از صاحبان عکس نداشت. به بن بست رسیده بودم که یکدفعه فکری به ذهنم رسید. تلفن را برداشتم و با صدا و سیمای استان کرمان تماس گرفتم. به این امید که اگرج چنین شخصیت هایی وجود داشته باشند و این قصه واقعی باشد حتما خبر آن به گوش بچه های صدا و سیمای استان رسیده است.
روابط عمومی سازمان صدا و سیمای استان کرمان می گفت: «کسی که سوژه ها را به ما معرفی می کند این آقا و خانم را معرفی کرد که ما موافقت نکردیم با آنها مصاحبه کنیم. به هر حال شماره سوژه یاب این است.»
شماره سوژه یاب را گرفتم. سوژه یاب همان عکاسی است که زحمت انداختن عکس های زیبای این صفحه را کشیده است.
او یک عکاس خبری است و شماره تلفن همراه یکی از آدم های عکس را در اختیارمان گذاشت، شخصی به نام «بهزاد آریش» که احتمالا همان پدر 13 ساله است.
بی مقدمه از حالش می گوید...
ساعت یک بعدازظهر تماس می گیرم، مرد جوانی جواب می دهد. آقا بهزاد تازه از سر کار آمده است، البته بهتر است بگویم ناامید از سر کار آمده بود (!) و دل و دماغ درست و حسابی نداشت. تا خودم را به بهزاد معرفی می کنم و می گویم خبرنگارم، بهزاد از خانه بیرون می آید تا خانمش صدایش را نشنود.
بهزاد می خواهد مردانه سفره دلش را باز کند. بی حوا این جملات را به زبان می آورد: «من کارگرم. بنایی می کنم اما بیشتر وقت ها، مثل امروز، دست خالی باید به خانه برگردم. کارم این است که هر روز ساعت 6 صبح بروم در میدان اصلی شهر منتظر بمانم.
این میدان صبح ها پاتوق کارگرانی است که جویای کارند. آدم هایی که نیاز به کارگر دارند هم صبح زود می آیند به این میدان تا از میان کارگران، آنهایی که مناسب کارشان است را برای یک یا چند روز استخدام کنند. کارگرها اول کمی چانه می زنند بعد که به توافق رسیدند، سوار می شوند و می روند به دنبال روزی شان. دست خداست و روزی آدم. یک وقت می بینی صاحبکار چند روز متوالی کار دارد و این یعنی تا چند روز خیالت راحت است که سر این کار می مانی و نباید دوباره در میدان منتظر کار بنشینی. بعضی وقت ها هم کار یکروزه تمام می شود.
از همه بدتر فصل زمستان است که کسی کار بنایی ندارد و اوضاع کار خراب می شود. مثل امروز. خیلی از کارگران رفته اند سر کار اما خیلی شان هم مانند من، دست خالی به خانه برگشته اند.»
بهزاد می گوید دلش نمی خواهد زینب - همسرش - بفهمد که او امروز کار نکرده و به همین خاطر ساعت یک بعدازظهر به خانه آمده تا بگوید امروز سر کار بوده. «ناهارم را می خورم و یک ساعت دیگر دوباره از خانه بیرون می زنم. در خیابان، پارک و کوچه پس کوچه های شهر پرسه می زنم تا هوا که گرگ و میش شد برگردم خانه. نمی خواهم زینب را نگران کنم. آخر اگر بفهمد من امروز هم دشت نکردم غصه می خورد.»
از 5 سالگی روی پای خودم ایستادم
بهزاد، کرمانی است و در حومه شهر زندگی می کند. در کنار مادر همسرش که عمه اش هم هست. «درست است، من 13 سالم است اما زینب 17 ساله است نه 12 ساله که در روزنامه ها نوشته اند. ما پارسال با هم ازدواج کردیم و نتیجه این ازدواج، پسرم «امیرصادق» است که الان 40 روزی است به جمع ما پیوسته. من از بچگی به دختر عمه ام - زینب - علاقمند بودم. پارسال وقتی فهمیدم که او نیز به من علاقمند است، موضوع را با خانواده ام در میان گذاشتم. پدرم بدون هیچ مخالفتی قبول کرد. خانواده زینب هم موافقت کردند و ما با هم ازدواج کردیم.»
بهزاد آریش تک فرزند است از زن دوم پدرش.
4 برادر دارد و یک خواهر که همگی شان برای بهزاد ناتنی اند. بهزاد می گوید مادرم وقتی خیلی کم سن و سال بودم مرا تنها گذاشت و نامادری ام مرا بزرگ کرد. بهزاد آنقدر در زندگی سختی کشیده که می گوید اصلا نمی خواهد با صحبت کردن در مورد روزهای گذشته، آن خاطرات را دوباره به یاد بیاورد. «تا چشم باز کردم فقر و بدبختی به من سلام کرد. ما آنقدر فقیر بودیم که من نتوانستم حتی یک کلاس درس بخوانم. تا پا گرفتم رفتم کارگری.
شاید تصویر کنید که من 13 ساله، حالا به خاطر اینکه ازدواج کرده ام دارم می روم سر کار. نه اینطور نیست. من 8 سال است که دارم کار می کنم. خرجم را خودم درمی آورم. درآمدم کم است، خیلی کم اما از کودکی من تنها بودم از همه لحاظ.»
آنطور که بهزاد می گوید، فقر در همه زندگی او ریشه دوانده، فقر مادی و فقر عاطفی.
روز و شب مان سخت می گذرد
بهزاد برایمان از امروزش می گوید. از اینکه چطور زندگی اش سپری می شود. «من و همسرم به همراه عمه ام و هفت فرزند قد و نیم قدش در یک پارکینگ 10 متری زندگی می کنیم! در حومه شهر. این خانه سال هاست نیمه کاره است و نه عمه ام و نه من، هیچکدام مان توان ساخت آن را نداریم. این روزها خیلی سخت می گذرد. زمستان کرمان، سرمای خشکی دارد. ما اینجا بیشتر در معرض سوز سرمای کویر کرمان هستیم. خانه مان یکه و تنها در حاشیه کویر واقع شده بی هیچ حفاظ و عایقی. دیوارهای نازک، حریف سرما نمی شوند و بیشتر شب ها از ترس بیداریم! آخر این خانه گاز ندارد. بخاری هم نداریم.
مجبوریم اجاق گاز کوچکی را وسط اتاق روشن کنیم که از کپسول تغذیه می کند. این اجاق گازها شوخی بردار نیستند. تا چشم به هم بزنیم و یک لحظه غافل شویم، همه مان به کام مرگ فرو می رویم. مجبوریم به خاطر خطر گاز گرفتگی، شب ها را با ترس و لرز و شب بیداری سحر کنیم.»
خوشحالم که پدر شده ام فقط...
بهزاد از فرزندش می گوید و از اینکه حکمت بچه دار شدنش را فقط خدا می داند: «قصد بچه دار شدن نداشتیم. خدا امیرصادق را به ما داد. وقتی فهمیدم که قرار است پدر بشوم باورم نمی شد. راستش کمی ترسیدم. از مسئولیت، از اینکه بچه خرج دارد ولی گفتم خدا بزرگ است. نگرانی ام از این بابت بود که مبادا به خاطر سن پایینم فرزندم ناقص به دنیا بیاید. خدا را روزی صد هزار مرتبه شکر می کنم که فرزندم صحیح و سالم است اما نمی گذارم سرنوشت امیرصادق مثل من بوشد. امیرصادق باید درس بخواند و به مدرسه برود. امیرصادق نباید خیلی زود ازدواج کند. من شرایطم فرق می کرد. تنها بودم اما حالا یک خانواده دارم. خدا می داند که از ته دل خوشحالم.
ما خوشبختیم اما مشکلات مالی، امان مان را بریده. از خدا می خواهم جلوی خانواده ام مرا شرمنده نکند. من هیچ وقت دستم را جلوی کسی دراز نکرده ام و نمی کنم. نان بازویم را می خورم اما تنها دردم «کار» است. حتی اگر سخت ترین کار باشد اما باشد.
هر جا می روم سعی می کنم از همه بیشتر کار کنم اما باز هم برخی عقل شان به چشم شان است و نگاه به سن و سال و جثه کوچکم می کنند. می گویند تو نمی توانی خوب کار کنی. بچه ای. بعدش می روند سراغ کسی که از من بزرگتر است.»
تا 20 روز پیش، به جز کرمان هیچ شهری را ندیده بودم!
تنها خوشحالی بهزاد این است که زینب به مدرسه می رود و درس می خواند. «همسرم کلاس دوم دبیرستان است و درسش هم خوب است، مثل من نیست که حتی سواد خواندن و نوشتن هم نداشته باشد. حداقل می دانم فردا همسرم می تواند به امیرصادق کمک کند در درس و مشق.»
بهزاد و خانواده اش تا به حال به یک مسافرت نرفته اند، بهزاد خودش پایش را از کرمان بیرون نگذاشته بود تا اینکه همین چند روز پیش، پسرعمویش آمد و آنها را برد به شیراز. «پسرعمویم مرد مهربانی است. تا فهمید بچه دار شده ایم، آمد و ما را برد به خانه اش. اولین باری بود که پایم را از کرمان بیرون می گذاشتم. چند روز آنجا بودیم. با اینکه خیلی اصرار می کردند آنجا بمانیم، اما بعد از چند روز خانواده ام را آوردم کرمان. به هر حال درست نیست مزاحم زندگی دیگران بشویم. می خواهم روی پاهای خودم بایستم. ما فامیل فقیری داریم. اگر کسی هم بخواهد به داد دیگری برسد چیزی ندارد که کمک کند. همه درگیر زندگی خودشان هستند.»
خواهر و برادر کوچک زینب هم به خاطر فقر به مدرسه نمی روند. عجیب است که در عصر تکنولوژی و دهکده جهانی، بچه های کوچک این خانواده، آرزوی داشتن یک دستگاه تلویزیون را دارند!
منبع: برترینها
۱۲ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[مشاهده در: www.namehnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 79]
صفحات پیشنهادی
- والدین , نگران ریزش تنها مدرسه 61ساله منطقه کلاکسر در امل
والدین نگران ریزش تنها مدرسه 61ساله منطقه کلاکسر در امل ساری - ایرنا - ترس هر آن ریزش سقف و دیوار تنها مدرسه منطقه کلاکسر آمل با 61 سال قدمت والدین 850 دانش اموز این مدرسه را نگران کرد جمعی از والدین دانش اموزان مدرسه شهید پوریان کلاکسر امل در استان مازندران در گفت وگو با- 600 مدرسه دارالقران دردولت یازدهم احیا شد
معاون پرورشی وزارت آموزش و پرورش 600 مدرسه دارالقران دردولت یازدهم احیا شد سمنان - ایرنا - معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش گفت در دولت تدبیر و امید 600 مدرسه دارالقرآن در کشور در سال تحصیلی جاری احیا شد و کیفیت بخشی به این مدارس در سال آینده مدنظر آموزش و پرورش است حتصاویر منتشر شده از خانم بازیگر در مدرسه پسرانه!
رز رضوی تصاویر منتشر شده از خانم بازیگر در مدرسه پسرانه سرویس کشکول جام نیوز رز رضوی متولد ۲۱ آبان ۱۳۶۱ در تهران است مترجم زبان اسپانیایی بوده و چند کتاب هم ترجمه کرده که هنوز فرصت چاپشان را پیدا نکرد است سالهاست که دوست صمیمی مهراوه شریفی نیا بوده و معتقد است خیلی چیاظهار نظر حسن بلخاری درباره یک مدرسه متفاوت
اظهار نظر حسن بلخاری درباره یک مدرسه متفاوت فرهنگ > کتاب - مراسم رونمایی از کتابهای پدیده زیباشناختی در قرآن جلوههای هنری در قصههای قرآنی و روش داستانگویی در قرآن در دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی برگزار شد به گزارش خبرآنلاین تازهترین کتابهای مدرماجرای کودک مودب مدرسه غرب لندن که جلاد داعش شد
ماجرای کودک مودب مدرسه غرب لندن که جلاد داعش شد روزنامه دیلی میل روز جمعه در گزارشی اولین عکس از محمد اموازی انگلیسی کویتی تبار که ادعا می شود همان جلاد معروف گروه تروریستی داعش است را منتشر کرد به گزارش ایرنا این روزنامه فاش ساخت که نهادهای امنیتی انگلیس پیش از این جلادپس از سالها تحمل درد و رنج جانباز 70 درصدی مازندرانی به خیل شهدا پیوست
پس از سالها تحمل درد و رنججانباز 70 درصدی مازندرانی به خیل شهدا پیوستنوروز خستهبند جانباز 70 درصدی ساروی پس از سالها تحمل درد و رنج ناشی از جنگ به فیض شهادت نائل آمد به گزارش خبرگزاری فارس از ساری به نقل از روابط عمومی بنیاد شهید مازندران نوروز خستهبند جانباز 70 درصدیمزایده مدرسه فوتبال استقلال قانونی است/ درباره کرار حرفی ندارم!
صاحب پناه در گفتگو با مهر مزایده مدرسه فوتبال استقلال قانونی است درباره کرار حرفی ندارم شناسهٔ خبر 2506493 جمعه ۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۲ ۱۳ ورزش > فوتبال ایران رئیس هیات مدیره باشگاه استقلال درباره مزایده مدرسه فوتبال و تیمهای پایه کمپ حجازی در آستانه مزایده این باشگاه گفت اینروستایی که مسجد و مدرسه دارد حتما باید کتابخانه داشته باشد
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی روستایی که مسجد و مدرسه دارد حتما باید کتابخانه داشته باشد شناسهٔ خبر 2502374 شنبه ۲ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۸ ۱۵ فرهنگ > کتاب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت با توجه به اینکه ۴۰ درصد جمعیت کشور روستایی است امکانات فرهنگی و آموزشی به میزان کافی به آنها اختصاصصهيونيستها يک مدرسه وابسته به کليسای روم ارتدوکس را آتش زدند
صهيونيستها يک مدرسه وابسته به کليسای روم ارتدوکس را آتش زدند صهیونیستها یک مدرسه مذهبی وابسته به کلیسای روم ارتدوکس را در کوه صهیون نزدیک بخش قدیمی قدس را به آتش کشیدند به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران به نقل از شبکه تلویزیونی بیبی سی عربی به موازات ش- انتشار اولین عکس از محمد اموازی/ چگونه کودک مودب مدرسه غرب لندن جلاد داعش شد
گزارش دیلی میل از قصاب داعش انتشار اولین عکس از محمد اموازی چگونه کودک مودب مدرسه غرب لندن جلاد داعش شد لندن - ایرنا - روزنامه دیلی میل روز جمعه در گزارشی اولین عکس از محمد اموازی انگلیسی کویتی تبار که ادعا می شود همان جلاد معروف گروه تروریستی داعش است را منتشر کرد به گمدرسه علمیه ابراهیمیه | معرفی جاذبه های گردشگری ایران
مدرسه علمیه ابراهیمیه کرمان این مدرسه دو طبقه است پلان و حجرههای آن مستطیل شکل در اطراف وچهار ضلع آن واقع است عناصر فضائی-کارکردی مدرسه عبارت است از حجره مدرسه کتابخانه مسجد اتاقهای خادم و چراغدار و آبکش و سرویسهای بهداشتی است درانتهای قبله محراب زیبایی از کاشی هفت رنگبا درآمدم از موسیقی مدرسه میسازم/ مهر و محبتها کمرنگ شدهاند
عثمان خوافی در گفتگو با مهر با درآمدم از موسیقی مدرسه میسازم مهر و محبتها کمرنگ شدهاند شناسهٔ خبر 2506396 جمعه ۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۰ ۲۷ هنر > موسیقی و هنرهای تجسمی پیشکسوت موسیقی نواحی منطقه خراسان با انتقاد از شرایط این سالهای موسیقی اقوام از برخی نامهربانیها که در جامعه- رئیس مدرسه اسلامی هنر قم : در معرفی پیامبر رحمت کوتاهی کرده ایم
رئیس مدرسه اسلامی هنر قم در معرفی پیامبر رحمت کوتاهی کرده ایم گنبدکاووس - ایرنا - رئیس مدرسه اسلامی هنر قم گفت در معرفی پیامبر اسلام ص که در مهربانی و گذشت الگو ودر تاریخ بی همتاست کوتاهی شده است به گزارش ایرنا حجت الاسلام دکتر حسین نواب که با کاروان سرزمین مادری به شه- رئیس مدرسه اسلامی هنر قم: در معرفی پیامبر رحمت کوتاهی شده است
رئیس مدرسه اسلامی هنر قم در معرفی پیامبر رحمت کوتاهی شده است گنبدکاووس- ایرنا- رئیس مدرسه اسلامی هنر قم گفت در معرفی پیامبر اسلام ص که در مهربانی و گذشت الگو و در تاریخ بی همتاست کوتاهی شده است به گزارش ایرنا حجت الاسلام حسین نواب که با کاروان سرزمین مادری به شهرستان گنبمدیرکل آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد: 222 مدرسه کهگیلویه و بویراحمد آماده اسکان مسافرین نوروزی است
مدیرکل آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد 222 مدرسه کهگیلویه و بویراحمد آماده اسکان مسافرین نوروزی استمدیرکل آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد گفت 222 مدرسه در این استان آماده اسکان مسافرین نوروزی است به گزارش خبرگزاری فارس از یاسوج هادی زارعپور ظهر امروز در جلسه کارگروهزنگ آغاز جشنواره های خیرین مدرسه ساز مناطق آموزش و پرورش شهر تهران
زنگ آغاز جشنواره های خیرین مدرسه ساز مناطق آموزش و پرورش شهر تهران خبرگزاری پانا همزمان با روزهای پایانی بهمن ماه سال جاری زنگ هفدهمین دوره از جشنواره های تجلیل از خیرین مدرسه ساز در مناطق آموزش و پرورش شهر تهران نواخته شد ۱۳۹۳ شنبه ۲ اسفند ساعت 14 41 به گزارش خبرنگار پانا جشن- مدرسه عشایری شمس تبریزی در تپه سرخ اسفراین
مدرسه عشایری شمس تبریزی در تپه سرخ اسفراین مدرسه عشایری شمس تبریزی در تپه سرخ اسفراین با 7 دانش آموز عکس از وحید خادمی 02 اسفند 1393 11 13 عکس آرشيو ايرنا ID 2844697 34 عکس نسخه اصلی نسخه اصلی نسخه اصلی نسخه اصلی نسخه اصلی نسخه اصلی نسخه اصلی نسخه اصلی نسخه اصلی نسخه اصلی-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها