واضح آرشیو وب فارسی:الف: مجلس ترحیم یا میتینگ سیاسی؟
نعیمه موحد، 9 اسفند 93
تاریخ انتشار : شنبه ۹ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۵۷
شاید اصل ماجرا تقصیر رسانهها باشد. آنجایی که عکاسهای خبری برای اولین بار به مراسم ختم خویشاوند یک سیاستمدار سرک کشیدند و از آنهایی که برای عرض تسلیت آمده بودند عکس و خبر منتشر کردند. کمی که پیش رفت کار به جایی رسید که نیامده ها هم مهم شدند؛ یعنی اینکه چرا فلانی در مجلس ختمی که فلانی برگزار کرده، حضور پیدا نکرد بهانه ای شد برای گمانه زنیهای سیاسی. طوری که نسبتها و میزان عادی بودن یا نبودن روابط بین دو سیاستمدار با حضور در مجالس ترحیم سنجیده شد. آن اوایل شاید صاحب مجلس از اینکه در بحبوحه داغدار بودنش رسانهها وسط دست و پا هستند و دراین شرایط هم او را با عنوان شغلیاش نگاه میکنند عصبانی و ناراحت میشد؛ اما حالا در تاریخ سیاسی کشورمان شاهد روزهایی هستیم که خود صاحبان عزا به مجالشان به چشم میتینگ سیاسی نگاه میکنند. یکی دو هفتهی گذشته، در عالم سیاست کشور، سه مورد عزاداری اتفاق افتاد. ابتدا مادر رئیس جمهور سابق، محمود احمدی نژاد فوت کرد. بعد از آن دختر آیت الله روح الله خاتمی امام جمعه فقید یزد دارفانی را وداع گفت و بعد از آن خبر درگذشت صادق طباطبائی منتشر شد. احمدی نژاد، بعد از برگزاری دو مجلس ختم در تهران، راهی تبریز شد و با همراهی میرتاج الدینی معاون و علی نیکزاد وزیر مسکن سابق خود در دوران ریاست جمهوری، مراسم ختمی در این شهر برگزار کرد و در سفر بعدیاش به قم نیز همین ماجرا تکرار شد. اینکه چرا احمدی نژاد با فوت مادرش برنامههای سفرش را به تعویق نینداخت، اینکه چرا در اقدامی بی سابقه تصمیم گرفت در شهرهای بزرگ مراسم ختم بگیرد، اینکه برنامه ریزی برای حضور مردم و استقبال از وی با شعارهای سیاسی چگونه انجام شد و اینکه چرا در تمام این مراسمها اقدام به سخنرانی کرد، سوالاتی است که احتمالاً جواب درستی به آنها داده نخواهد شد؛ اما قطعاً پاسخ به این سؤال که چرا رئیس جمهوری که همیشه ادعای ساده زیستی داشت، امروز مراسم فوت والدهاش را شهر به شهر برگزار میکند، از همه آنها مهمتر خواهد بود. از طرف دیگر با فوت خواهر رئیس جمهور دولت هفتم و هشتم، موجی از اختلاف برای تسلیت گفتن یا نگفتن به وی با توجه به نقشی که در فتنه ۸۸ داشت و ممنوع التصویر و ممنوع الاسم بودن در رسانهها، به راه افتاد و بهانه ای شد برای حزبی و سیاسی کردن درگذشت مرحومه. درحالی که همه سعی میکردند به این بهانه رئیس جمهور اسبق را دوباره در رسانهها مطرح کنند، رهبری با درایت تمام پیام تسلیت خود را به مادر همسر سید روح الله خاتمی، امام جمعه فقید یزد و مادر مرحومه نوشتند تا نشان دهند آنچه سبب همدردی با خانواده خاتمی شده است، نه رئیس جمهور بودن برادر مرحومه، بلکه جایگاه پدر به عنوان عالمی بزرگ و خود وی به عنوان زنی فاضل و مادر شهید است. درگذشت صادق طباطبائی هم از آفت سیاسی گری مصون نماند. وی که در ابتدای انقلاب در کنار امام (ره) بود و برای تثبیت ارزشهای نظام جهموری اسلامی تلاش فراوانی نمود، اگرچه سالها از فعالیت سیاسی کناره گرفته بود ولی تنهابه واسطه انتساب فامیلیاش به سیدحسن خمینی، اصلاح طلبان همیشه وی را جزء خط فکری وحزبی خود قلمداد کردند. با فوت وی نیز برخی اصلاح طلبانی که اکنون به بسیاری از ارزشهای انقلاب که صادق طباطبایی به آنها معتقد بود، پایبند نیستند، سوابق انقلابی او را به نفع اصلاح طلبان مصادره کردند و به بهانه مطرح کردن خود و دورهمی های سیاسی، خود را صاحب عزای درگذشت وی دانستند. احیای محمد خاتمی هم در مورد دو مراسم اخیر در دستور کار قرار گرفت. رسانهها هم البته کم بی تقصیر نیستند؛ اهمیت بی جهت به برخی مراسم و حاشیه نگاریهای زرد از آن، انتشار گزارش تصویریهای مفصل از تسلیت گویی ها و تشییع و تدفین و ... و خبر زدن در مورد مراسم ختم پدرخانم فلان نمایندهی مجلس و فرزند فلان وزیر و ... همگی خبرهایی را برای مردم به شکل کاذب مهم میکند که در واقع مهم نیستند. احترام به آن زمان که صاحب عزا از شهرت خود در مراسم ختم خویشاوندش میگریخت، تسلیت گویان سعی میکردند برای مدتی از همه عناوین وی به جز نسبتش با درگذشته، چشم بپوشند و غیر این را بی حرمتی به متوفی میشمردند. درمراسمات عزاداری فقط حزن و ذکر محاسن درگذشته مطرح بود و هر حرف و بحثی غیر از این توهین به صاحبان عزا بود. آن موقع شاید کسی فکر نمیکرد که زمانی سیاست آنچنان در بند بند زندگی مان رسوخ کند که بعد از مرگ هم به یکدیگر رحم نکنیم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]