تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 دی 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):خدا را نشناخته آن که نافرمانی اش کند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1844777023




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

«بی‌نامی» در بازار کتاب


واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
«بی‌نامی» در بازار کتاب

بی نامی


شناسهٔ خبر: 2507535 جمعه ۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۱
فرهنگ > کتاب

نخستین رمان غلامرضا احمدخانی با نام «بی‌نامی» از سری «رنگین‌کمان» نشر روزنه منتشر شد. به گزارش خبرنگار مهر، شخصیّت اصلی این رمان همراه با چهار نفر دیگر، در حین انجام مأموریت شناسایی گرفتار نیروهای گشتی دشمن می شوند. به پیشنهاد یکی از افراد همگی تصمیم به خودکشی می گیرند. سخت‌ترین قسمت کار به شخصیّت اصلی واگذار می‌شود. هم باید نفرجلویی‌اش را بکشد و هم به خودش شلّیک کند... و ماجرای دردناک او از همین‌جا آغاز می‌شود. شک و تردیدهای ویران‌گر، که آیا نفرجلویی را کشته است؟ آیا توانسته به خودش شلیک کند؟در فصل‌های مختلف، شخصیت اصلی رمان خودش را در موقعیّت‌های گوناگون می‌بیند. گاه به واسطه‌ کشتن هم رزمانش از سوی مورد تقدیر قرار می‌گیرد. گاه در مقابل شکنجه‌های سخت لب از لب باز نمی‌کند. وگاه با خودش فکر می‌کندکه همه‌ این اتفاقات خواب‌های پریشان شب قبل از اعزام به جنگ است و تا چند لحظه‌ی دیگر با صدای دلنشین مادرش با این دیالوگ به پایان می‌رسد: «بلند شو آقا پسر... ببین صبحونه برات چی آماده کردم. تخم مرغ عسلی. پنیر محلی. کره. مربا... بلند شو.»
بی نامی

بی نامی
در بخشی از این رمان می‌خوانیم: اوّلین قرص را برمی دارم. نگاهی به آن می‌اندازم. دلم نمی‌خواهد سر بار کسی باشم. مدام جلو دست و پایش را بگیرم. حالش را به هم بزنم و در نهایت مجبورش کنم که مرا به آسایشگاه برگرداند. همه این‌ها را به او می‌گویم. «ما دیگر خوب شدنی نیستیم. داریم خودمان را گول می‌زنیم. چیزی درون مغز ما سنگینی می‌کند. نمی‌گذارد مثل بقیّه آدم‌ها زندگی کنیم». قرص را در دهانم می‌گذارم و آن را قورت می‌دهم. رفته رفته حال عجیبی پیدا می‌کنم و تلخی دارو برایم عادی می‌شود. چشم می‌گردانم تا شاید فرمانده را ببینم. احتیاج به تأیید او دارم. بی‌اختیار خودم را در جاهای مختلفی تجسّم می‌کنم.مثلاً پشت سر نفر جلویی نشسته‌ام و با خودم کلنجار می‌روم تا ماشه را بکشم. یا درون زیر زمین سرد و تاریک حبس شده‌ام و یا درون بیابان راه می‌روم. مقصد مشخّصی ندارم. هیچ کدام از افراد گروه را نمی‌بینم. فکرهای ناجوری به ذهنم خطور می‌کند. شاید آن‌ها مرا فریب داده اند. شاید خواسته‌اند تنها کسی که خودکشی می‌کند من باشم. گریه‌ام می‌گیرد. دیگر از این وضع خسته شده‌ام. دلم می‌خواهد یک بار دیگر افراد گروه را ببینم. از آن‌ها بخواهم که روبروی من بایستند و در یک لحظه به طرفم شلّیک کنند. کاملاً دهانم خشک شده است و موقع نفس کشیدن سینه‌ام می‌سوزد. آخرین قرص را هم قورت می‌دهم. مطمئنم  که افراد گروه با من صادقانه رفتار کرده اند. این اجازه را داده‌اند تا خودم تصمیم نهایی را بگیرم. دوباره صدای شلّیک گلوله‌ای درون گوشم می‌پیچد و کم کم همه چیز درون مه فرو می‌رود.بی‌نامی» در شمارگان ۱۰۰۰ نسخه از سوی نشر روزنه وارد بازار کتاب شده است.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن