واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: تورق كارنامه روسف ------------------------------ ديلما روسف 63 ساله در جريان مبارزه عليه دولت نظامي برزيل دردهه 1970 به زندان رفت. سمت رييس دفتري داسيلوارييس جمهوري پيشين برزيل درسوابق كاري روسف رقم خورده است. وي درپي مبارزات سياسي در دوران جواني عليه ديكتاتوري نظامي در برزيل، سه سال را در زندان سپري كرد و در اين مدت شكنجه شد. پس از پايان دوران ديكتاتوري در برزيل، روسف از بنيانگذاران حزب كارگر اين كشورشد. او در سال 2003 وزير انرژي كابينه لولا داسيلوا شد و دو سال پس از آن به عنوان رييس دفتر داسيلوا ادامه فعاليت داد. روسف در دوران ديكتاتوري سالهاي1985- 1964 در يك گروه ماركسيستي شبه نظامي مسلح فعاليت كرد. وي به عنوان نخستين زن در اولين روز سال جديد ميلادي رياست جمهوري برزيل را در مراسمي به عهده گرفت كه بيش از 70 هزار تن در آن شركت داشتند. روسف اكنون برزيلي را تحويل گرفته است كه با تدابير داسيلوا اقتصاد اين كشور در سال گذشته ميلادي 6/7 درصد رشد داشته و ازنظر سياسي نيز جايگاه مهمي در صحنه سياست جهاني كسب كرده است. ** برزيل دوران داسيلوا ----------------------------- داسيلوا كه از بنيانگذاران حزب كارگر - حزب چپ گراي كارگربا سال1975-است، دو بار در سالهاي 2002 و 2006 در انتخابات رياست جمهوري برزيل به پيروزي دست يافت. داسليوا پيش از پيروزي در انتخابات رياست جمهور سال 2002 سه بار درانتخابات رياست جمهوري شكست خورد.علت گرايش و محبويت داسيلوا در بين مردم برزيل، خاستگاه اجتماعي وي و برخاستن از طبقه فقيري است كه با تلاش فراوان توانست 25 ميليون فقير را به خط متوسط ارتقا و برزيل را در طول هشت سال زمامداري به موفقيت هاي چشمگيري برساند. برزيل در دوران داسيلوا با در اختيار داشتن بخشهاي گسترده و توسعهيافته كشاورزي، معدن، توليد، خدمات و نيز نيروي كار، توليد ناخالص داخلي (برابري قدرت خريد) را به سطح بالايي ارتقا داد.اقدامي كه بيش از ساير كشورهاي آمريكاي لاتين بوده است و اين امر برزيل را تبديل به قدرت اقتصادي منطقه كردهاست. بر اساس گزارش صندوق بينالمللي پول و بانك جهاني، برزيل دوران داسيلوا به نهمين اقتصاد بزرگ جهان از نظر برابري قدرت خريد و يازدهمين قدرت اقتصادي جهان از نظر نرخ مبادلات بازار تبديل شده است. اين درحالي است كه اين كشور به دليل كاهش سطح درآمدها طي سالهاي 2001 تا 2003 ،فقط 2/2 درصد رشد اقتصادي داشت. البته بنيان هاي اقتصاد برزيل از سال 2004 به اين سو رشد و توسعهاي مداوم داشته كه به افزايش سطح دستمزدها و اشتغالزايي منجر شده است. براساس برآورد كارشناسان، توليد ناخالص داخلي برزيل در سال 2009 به بيش از دوهزار ميليارد دلار رسيد. اين رقم برزيل را در رتبه دهم جهان از نظر حجم توليد ناخالص داخلي قرارداد. سرانه توليد ناخالص داخلي اين كشورهم معادل 10هزار و 200 دلار پيشبيني شده است. تاكنون ارقام مختلفي براي رشد اقتصادي برزيل در سال 2009 ارائه شده است، اما آمارهاي موجود نشان ميدهد كه نرخ بيكاري در برزيل طي سال 2009 به 4/7 درصد كاهش يافت. نرخ تورم هم براي سال 2010 حدود 2/4 درصد بود. 8/25 درصد از توليد ناخالص داخلي اين كشورآمريكاي لاتين را صنايع مختلف تامين ميكنند. اكنون روسف نيز قصد دارد به عنوان وارث اصلي داسيلوا،سياست هاي حزب كارگر و اقدامات سابق را ادامه دهد تا برزيل همچنان به حركتش بر روي ريلهاي توسعه اقتصادي ادامه دهد. **ايران و برزيل؛ از اقتصاد تا سياست ------------------------------------- يكي از پديدههاي قابل توجه در تغييرات جهاني، تحولي است كه در جابجايي مراكز قدرت و ثروت بوجود آمده و در حال بوجود آمدن است. در اين زمينه بي ترديد برزيل يكي از قدرتهاي جديد و درحال ظهور در عرصههاي بينالمللي است. اين موقعيت اكنون واقعيتي غيرقابل انكار و مورد اذعان نهادهاي بين المللي زيربط است. شاخصههاي نوظهوري قدرت در برزيل را ميتوان در اقتصاد و سياست اين كشورجستجو كرد. برزيل اكنون جزء چهار قدرتمند نوظهور گروه كشورهاي نوظهور (برزيل، روسيه، هند و چين) است كه در تلاش است خود را ابزارهاي قدرت سياسي و اقتصادي خود را تقويت كند.در بين كشورهاي آمريكاي لاتين، برزيل در طي سال هاي گذشته بيشترين صادرات را به ايران داشته و همچنين در بين سه كشور اصلي وارد كننده محصولات ايراني آن منطقه قرار دارد.بطور مسلم نقش ايران در سياست خارجي برزيل بسيار پر رنگ و داراي اهميت است چنانچه در انتخابات رياست جمهوري موضوع ايران يكي از اصلي ترين گفتمان نامزدهاي انتخاباتي بود . بازار پر رونق ايران و همچنين محبوبيت آن در سطح كشورهاي اسلامي موقعيتي خاص به برزيل براي گسترش مراودات اقتصادي با ايران و هم پيمانان منطقه اي آن داده است. جمهوري اسلامي ايران و برزيل دو كشور مهم در منطقه ژئواستراتژيك خليج فارس و آمريكاي لاتين هستند و روابط اين دو كشور مي تواند بر روندهاي بين المللي تاثيرگذار باشد. در چند سال گذشته ما شاهد نوعي عدم همراهي در دولت داسيلوا با سياست هاي آمريكا و تلاش براي خروج از نظام سلسله مراتبي بوديم. در چنين چارچوبي برزيل تلاش كرد تا با ترجمه اقتصاد روبه روشد خود به افزايش چندجانبه گرايي و همكاري هاي بين المللي كمك كند و در مسير چندجانبه گرايي بين المللي، كشورهايي نظير جمهوري اسلامي ايران از اهميت بالايي براي برزيل برخوردار بود. از سوي ديگر، جمهوري اسلامي ايران نيز در چارچوب «سياست نگاه به شرق» و توجه عميق به آمريكاي لاتين در دولت هاي نهم و دهم، توانست اين مساحت مشترك ميان خود و اين كشور را ايجاد نمايد. براساس يك آمار حجم مبادلات تجاري ايران و برزيل در سال2010 بالغ بر يك ميليارد و 150 ميليون دلار بوده است و زمينههاي همكاري دو كشور عمدتا در محورهاي معدن، كشاورزي، انرژي، ساختمانسازي، پتروشيمي و فناوري است كه براساس برآوردها، حجم اين مبادلات در سال هاي آينده به 10 ميليارد دلار خواهد رسيد. در حوزه سياسي نيز روابط دو كشور با مشاركت فعال برزيل در موضوع هسته اي ايران و بيانيه تهران وارد مرحله جديدي شد. بيانيه تهران را مي توان همان تشكيل اجماع ساختاري و ايجاد مساحت مشترك ميان ايران و برزيل دربرابر ادامه فرايندهاي اجماع سلسله مراتبي دانست. به نظر مي رسد دراين راستا كشورهايي نظير ايران، برزيل و تركيه محور اجماع در حل و فصل مسائل بين المللي را تغيير داده اند. **روسف و سياست هاي جديد برزيل ------------------------------------- برزيل در دوران داسيلوا، دوران بسيار طلايي را طي كرد. سياست هاي داسيلوا به طور معنا داري باعث تغييرات عميق در سياست و اقتصاد اين كشورشد. اما آيا برزيل پس از داسيلوا نيز قادر به ادامه اين روند خواهد بود؟ از اين منظر، فرايندهاي سياسي در برزيل نشان داده است كه سياست و اقتصاد اين كشور پس از 1985 با تداوم و تغييري معنادار ادامه يافته است. بدين معنا كه برزيل دوران داسيلوا در واقع، برزيل دوران كاردوسو با تغييري محسوس در برخي از فرايندهاي سياسي و اقتصادي بوده است. كاردوسو سياست هاي اقتصاد حمايتي در داخل و سياست چندجانبه گرايي منطقه اي در خارج را دنبال مي كرد، اما داسيلوا با پيگيري اين سياست ها در چارچوب افزايش توان اقتصادي و توجه به افزايش توان رقابتي طبقه پايين و نيز پيشبرد آن به سمت سياست چندجانبه گرايي بين المللي، چاشني تغيير را نيز به آن افزود. به نظر مي رسد، روسف نيز با اعلام ادامه سياست هاي داسيلوا، تلاش خواهد كرد تا در عرصه اقتصادي، سياست توان افزايي، اقتصاد برزيل را دنبال كرده و در عرصه سياسي نيز، با مشاركت فعال در روندهاي بين المللي، بين المللي گرايي مطلوب را در چارچوب چندجانبه گرايي ايجاد نمايد. براين مبنا، بين المللي گرايي به عنوان عنصر ذهني و عملي نامطلوب از فعاليت قدرت هاي بزرگ، به عنصري مطلوب در فعاليت هاي برزيل جلوه خواهد كرد. تحقيق**2040**1599
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 293]