واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: نگرش دینی یک راه برای درک داعش است درک ِ داعش تهران - ایرنا - «جی ام برگر» کارشناس و تحلیلگر مدعو طرح (پروژه) روابط آمریکا با جهان اسلام در اندیشکده ی بروکینگز، در واکنش به رفتار تروریستی (دهشت افکنی) گروه بنیادگرای «داعش» از جمله آدم سوزی این گروه به نام اسلام، معتقد است که داعش به همان اندازه اسلامی است که «کو کلاکس کلان» (فرقه آمریکایی و نژادپرستانه ای که به برتری نژاد سفید اعتقاد دارد) سفید است.
بر پایه ی تحلیل تازه ی «برگر» که هیجدهم فوریه (29 بهمن 1393 خورشیدی) در پایگاه اطلاع رسانی اندیشکده ی یاد شده انتشار یافت، بر این نکته تاکید شده است که تندروهای هویت محور و بنیادگرا مانند داعشیان، با جمعیت اصلی (در اینجا مسلمانان) به شکل مبهمی در هم می آمیزند؛ تندروهایی که خود را پاسبان انحصاری جمعیت اصلی می دانند.
وی در تحلیل خود این پرسش ها را مطرح کرده است که رابطه ی مسیحیت و هویت مسیحی چیست؟ داشتن ملیت آلمانی با عقیده ی دینی - سیاسی (ایدئولوژی) نازی چه تناسبی دارد؟ در مورد جنبش نئو نازیِ «طلوع طلایی» جنبشی بر مبنای هویت یونانی و به شدت تحت تاثیر آلمان نازی چه می توان گفت؟ آیا باید این جنبش را آلمانی دانست یا یونانی؟ آیین بودا چگونه «آبهیناو بهارات» (از احزاب راست گرای افراطی هند) را متاثر می کند و این فرقه چقدر در افزایش درک ما از آیین بودایی تاثیر داشته است؟
به نوشته ی برگر، جنبش 969 میانمار را یک راهب بودایی رهبری می کند و حتی عنوان آن نیز به بودا و آموزه های آن باز می گردد. این جنبش به طور کامل بودایی است. ولی آیا بیگانه هراسی که در این جنبش وجود دارد و آن را تبلیغ می کند نیز می توان بودایی دانست؟ آیا درکی نسبی از آیین بودایی برای فهم شکنجه و زجر مسلمانان در میانمار کافی است؟
از نگاه این تحلیلگر، البته درک و تحلیل این موارد پیچیده است. سفیدپوست بودن و برتری نژاد سفید با یکدیگر ارتباط دارند و آلمان، جنبش نازی را خلق کرد. تندروهای مذهبی مانند داعش که به نام اسلام و زیر لوای این دین فعالیت می کنند نیز از مناطق و جهان اسلام برخاسته اند و بی شک شرایط متنوع موجود در جهان اسلام در بروز و ظهور آنان نقش داشته است. اما نمی توان این گروه تروریستی را به معنای حقیقی، اسلامی یا حتی مذهبی دانست.
هر چند مذهب برای گروه داعش اهمیت محوری دارد ولی مفهوم هویتی منحصر به فرد (آن گونه که نزد این گروه معنا می شود)، بسیار مهم تر است؛ تا جایی که داعش حاضر است برای توجیه آن مرتکب هر عمل زشت تصور نشدنی مانند آتش زدن و سوزاندن ِ یک انسان بشود.
به نظر برگر «یکی از کاربردهای عمل به فرایض دینی به گونه ای افراطی برای گروه های تندرو هویت محور، این است که به نوعی به هر فرد هویت می بخشد. آنها از این راه مشخص می کنند چه کسی به این گروه تعلق دارد و چه کسی خارج از گروه است. از این رو، مذهب، در شکل گیری گفتمان طرفداران یک گروه افراطی مانند داعش نقش بسیار مهمی ایفا می کند اما به طور واقع و ضروری، خشونت ورزی و افراط گرایی یک گروه از بنیان های مذهبی آن ناشی نمی شود».
درحالی که تندروی و افراطی گری، پدیده ای چند وجهی با پیچیدگی ها و ابعاد گوناگون است، تشکیل یک گروه تندرو با ماهیت رد هویت دیگران، پدیده ای جهانی است و ارتباطی به دین مسیحی، مسلمان، یهودی، هندو، بودایی یا حتی مذهب یا ملی گرایی آنها ندارد.
از دیدگاه تحلیلگر اندیشکده ی بروکینگز آمریکا، درک چگونگی شکل گرفتن باورهای مذهبی داعش و ارتباط آن با فعالیت های این گروه، مهم و حتی حیاتی است؛ به ویژه جنبه ی آخر الزمانی فعالیت های این گروه که به جدا دانستن (تمییز) داعش از جمعیت اصلی مسلمانان کمک می کند.
به باور برگر، فرقه های مسیحی هزاره گرایی (میلِنیاریست)، شاید به متون مذهبی به عنوان منابعی حایز اهمیت تکیه کنند اما خصوصیت معرف آنها و آن چه آنها را خطرناک می کند، باور قوی به نزدیک بودن پایان جهان است. باورهای هزاره گرایی با ابداع ترفندهایی روایی مبنی بر ضرورت پیروزی گروهی برگزیده در نبرد آخرالزمانی یا رستگاری آنها در مصیبت های آخر الزمانی با افراطی گرایی هویت محور ترکیب می شوند. ویژگی اصلی ِ این گروه ها با طیفی از ساختارهای اعتقادی هماهنگ است. وجه اشتراک آنها هزاره گرایی مسیحی است نه باورهای دینی که اعتقاد به پایان جهان از آنها ناشی می شود.
در پایان باید گفت که برای درک درست (صحیح) و مبارزه با تهدیدها و اقدام های داعش، مانند دست زدن به جنایت آدم سوزی، لازم است ذات و ماهیت این نوع گروه های تندرو را به خوبی شناخت. بررسی «افراط گرایی هویت محور و مکتب های آخرالزمانی هزاره گرا»، به درک داعش کمک می کند.
* گروه پژوهش و تحلیل خبری
پژوهشم** پ.ع**9278**1459
06/12/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]