واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: درباره «یک سال بسیار خشن» فیلم جنایی تازه جیسی چاندور
«یک سال بسیار خشن»، فساد پایان ناپذیر نیویورک
جیسی چاندور یک تخصص ویژه و کمیاب در میان فیلمسازان کنونی جهان دارد و آن تبدیل سوژههای عادی و قصه هایی که عملاً در آنها هیچ اتفاق مهمی روی نمیدهد، به فیلمهایی سنگین و رنگین و خوب است.
روزنامه ایران - وصال روحانی: جیسی چاندور یک تخصص ویژه و کمیاب در میان فیلمسازان کنونی جهان دارد و آن تبدیل سوژههای عادی و قصه هایی که عملاً در آنها هیچ اتفاق مهمی روی نمیدهد، به فیلمهایی سنگین و رنگین و خوب است. او گاهی به سراغ متخصصان امور اقتصادی میرود که با بحران مالی سالهای اخیر جهان کلنجار میروند، زمانی از مرد پیری میگوید که با قایقش در دریا گم شده و گاهی هم آدمهایی جاه طلب را پیش روی ما میگذارد که میکوشند دنیای نفت و تولیدات آن را در دست گیرند و میخواهند سلاطین سوخت و انرژی منطقه خویش باشند.
او حالا «یک سال بسیار خشن» را رو کرده که با تمرکز بر زمانهای سخت در تاریخ حیات نیویورک و ساکنان آن از سرمایه داران و کاپیتالیستهای مضر و بیرحم میگوید و گذشته را چراغ راه امروز معرفی میکند. در این فیلم اسکار ایزاک ایفاگر نقش یک تاجر مستقل در این شهر است که میکوشد در عین کشیده شدن همتاهایش به فساد اقتصادی و جنایات اجتماعی، مشابه آنان نشود. مشکل فیلمهای چاندور لااقل از منظر کسانی که دوست دارند فیلمهای جنایی برخوردهای بیشتر و تندتری داشته باشد، این است که این متاع را در فیلمهای او نمییابند و گانگسترهای وی آنقدرها هم گانگستر نیستند و این به «یک سال بسیار خشن»هم بسط می یابد.
رؤیاهای پوشالی
در عینحال چاندور از همان فیلم نخستاش که «Margin Call» بود نشان داد که خوب بلد است درامهای انسانی را پیرامون آدمهایی بسازد که از ضعف در تصمیمگیری لطمه میبینند. او این وضعیت را با رؤیاهای پوشالی رایج در امریکا که براساس آن میتوان به هر توفیق اقتصادیای دست یافت، قیاس میکند تا بینندگان دریابند از این خبرها نیست و کاپیتالیسم به هیچکس وفا نکرده است.
ماجراهای فیلم جدید چاندور در سال 1981 روی میدهد که طبق آمار و اطلاعات موجود خشن ترین و منفی ترین سال نیویورک از منظر جرم و جنایت در این شهر بیدر و پیکر طی سالهای معاصر بوده است. در نمای اول فیلم او راننده جوان یک کامیون حامل نفت به نام جولیان (با بازی الیس گابل) به شکل بیرحمانهای از درون کامیون به بیرون رانده و مضروب میشود و تقریباً به طور همزمان ابل مورالس (اسکار ایزاک) که متخصص امور نفتی است در معیت وکیلش (البرت بروکس) قراردادی کلان با برخی سرمایهداران بزرگ نیویورک میبندد که بر اساس آن باید اکثر تأسیسات نفتی مستقر در این شهر را مدیریت کند ولی مشکل او این است که خودش هم روی این طرح و تملک حسابهای نفتی جاری در نیویورک سرمایهگذاری میکند و تقریباً تمامی دار و ندارش را روی این قضیه میگذارد و در نتیجه میداند که اگر جواب نگیرد و این مانور منجر به شکست شود، همان ثروت اندکش از دست رفته و کارش تمام خواهد شد.
هدف غیر ممکن
چاندور از همان آغاز به ما میگوید که ابل مردی صادق و تاجری فاقد کج رویهای سایرین است و بهرغم انواع پیشنهادهای منفی به وی بر این نکته تأکید دارد که شرکت نفت و سوختاش را بدون فساد اداره کند و از تخلفهای پایانناپذیر شهر و خشونتی که راننده یکی از کامیونهای شرکت او (همانند راننده دیده شده در سکانس اول فیلم) را راهی بیمارستان کرده، پرهیز کند. چنین چیزی عملاً غیرممکن است، زیرا حتی «آنا» همسر او (جسیکا شاستین) دختر یک گانگستر بروکلینی است که پیشتر تملک شرکت نفتی واگذار شده به ابل را در دست داشته است. این آنا است که زودتر از بقیه میفهمد بر سر حکومت بر منابع نفتی نیویورک و تملک شرکتهای آن یک جنگ بزرگ پنهانی به راه افتاده و پدر و شوهر او نیز در این نبرد شرکت دارند اما او نیز نمیتواند بفهمد چه کسی قصد داشته به کامیونهای ابل صدمه بزند یا اینکه فرجام این رویاروییها چیست.
شبیه به مایکل کورلئونه
ابل با تیپ و قیافهای که بیشباهت به کاراکتر مایکل کورلئونه (الپاچینو) در تریلوژی «پدرخوانده» نیست، میکوشد با سلاح آرامش و شمرده حرف زدن و البته مقداری تظاهر به خشونتی که در نهایت از وی سر نمیزند، بر امکاناتی که نصیبش شده، مدیریت و حکومت کند، ولی وقتی بحث خشونت واقعی پیش میآید، پای پس میکشد و تن نمیدهد که رانندگان کامیونهای خود را مسلح کند. بدتر از همه اینکه وقتی او به پلیس شهر رجوع میکند تا تخلفهای رخ داده و هجومهای اخیر به کارمندانش را گزارش کند، معاون پلیس شهر (دیوید اویه لوو) به وی میگوید خود او به اتهامهای مختلف تحت پیگرد قرار دارد و بزودی بازداشت میشود.چاندور از اینپس با تمرکز روی آخرین مهلتی که ابل برای پرداخت واپسین قسطهای لازم جهت تملک تانکرهای نفتی و چند شرکت وابسته به آنها دارد، هیجان را بالا میبرد.کار ابل تمام شده به نظر میرسد، زیرا پولی در راه نیست اما او هیچگاه خونسردیاش را از دست نمیدهد و حاضر نیست با به رگبار بستن چند رقیب که طراح سقوط او هستند، ابتکار عمل را در دست گیرد.
به یاد فیلمهای لومت
چاندور با تصاویر و اتفاقهای فیلمش مکرراً از تماشاگران میپرسد راهحل در این موارد چیست و آیا عوامل اصلی فساد مصون میمانند یا آدمهای کوچکی که برای آنها کار و به واقع جنایت میکنند؟ به این ترتیب چاندور تصویر واقعبینانهای از نیویورک ارائه میدهد که از زمان فیلمهای سیدنی لومت فقید، بهترین تصویرگر کژیهای 60 سال گذشته نیویورک نمونه آن مشاهده نشده بود.
مشخصات فیلم
٭ عنوان: «یک سال بسیار خشن»
٭ محصول: واشینگتن اسکوئر فیلمز
٭ تهیه کنندگان: نیل دادسون و آنا گرپ
٭ سناریست و کارگردان: جی سی چاندور
٭ مدیر فیلمبرداری: برادفورد یانگ
٭ طراح صحنه: جان پی گولد اسمیت
٭ تدوینگر: ران پاتانی
٭ موسیقی متن: الکس ابرت
٭ طول مدت: 124 دقیقه
٭ بازیگران: اسکار ایزاک، جسیکا شاستین، دیوید اویهلوو، الیس گابل، البرت بروکس، کاتالینا ساندینومورهنو، پیتر گرهتی و دیوید مارگولیس.
تاریخ انتشار: ۰۶ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۹:۵۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]