واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
زندگی یک نماینده با یک شاخته نبات!
اردیبهشت سال 92 بود. مسعود پزشکیان نماینده مردم تبریز در مجلس به وزارت کشور رفته بود تا برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کند.
هفته نامه تماشاگران امروز - لیلا کاظمی: اردیبهشت سال 92 بود. مسعود پزشکیان نماینده مردم تبریز در مجلس به وزارت کشور رفته بود تا برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کند. ثبت نام کنندگان معروف تر را به سالن اجتماعات وزارت کشور راهنمایی می کردند تا با خبرنگاران مصاحبه کنند. یکی از سوال هایی که از دکتر پزشکیان کردند، جوابی گرفت ک باعث کف زدن ها تمام خبرنگارها شد.
سوال این بود: «معمولا کاندیداها با همسران شان به ستاد انتخابات آمدند، همسر شما هم که سال ها پیش فوت کرده، آیا هنوز ازدواج نکرده اید؟» و جوابش، این بود: «نه من هرگز بعد از همسرم ازدواج نکرده ام.» دکتر مسعود پزشکیان، هفته پیش هم در برنامه تلویزیونی «فیروزه» در جواب مجری معروف این سال ها، سونیا پوریامین همین نکته را به اضافه ماجراهایی از زندگی شخصی اش گفت و باعث شد که در شبکه های اجتماعی حسابی لایک بگیرد.
دکتر مسعود پزشکیان متخصص جراحی قلب، متولد 1333 شهر مهاباد است و سال 1355 به عنوان نفر اول در رشته پزشکی دانشگاه تبریز قبول شد و شروع به تحصیل کرد. او درباره آشنایی با همسرش می گوید: «با همسرم هم دانشگاهی و هر دو عضو انجمن اسلامی بودیم، آن زمان فقط دو نفر از دانشجویان دختر در دانشگاه چادری بودند و یکی از آنها همسر من بود.»
اما ازدواج دکتر پزشکیان و همسرش بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اتفاق می افتد. در جریان تظاهرات های منجر به پیروزی انقلاب اسلامی، دکتر پزشکیان جزو فعالین شهر تبریز بود و حتی یک بار هم برادرش مورد هدف گلوله قرار گرفت. او همسر آینده اش و دوستان در انجمن اسلامی بعد از پیروزی انقلاب هم حسابی فعال بودند. سال 1358 انجمن اسلامی دانشگاه تبریز مدام با تشکل های چپ مستقر در دانشگاه درگیر بودند.
در فروردین 59 هم بعد از این که چپی ها مراسم سخنرانی هاشمی رفسنجانی را در دانشکده پزشکی به هم زدند، کار به درگیری فیزیکی بین دانشجویان مخالف و طرفدار حزب جمهوری اسلامی کشید که این جریان به تعطیلی دانشگاه و انقلاب فرهنگی در نظام آموزش عالی منجر شد. تازه بعد از تعطیلی دانشگاه ها بود که مسعود پزشکیان فرصتی پیدا کرد تا به زندگی شخصی اش برسد و به خواستگاری برود.
مهریه همسر دکتر پزشکیان «یک جلد قرآن مجید، یک جلد مفاتیح الجنان و یک شاخه نبات» بود. پزشکیان درباره ملاک هایش برای انتخاب همسر می گوید: «انتخاب من برای ازدواج براساس عقاید و روش زندگی همسرم بود که در انجمن اسلامی دانشگاه با این افکار آشنا شده بودم.»
این زوج دانشجو، بعد از ازدواج هم به درس و فعالیت در انجمن اسلامی ادامه می دهند. «یادم می آید یک شب یکی از دوستان به اتفاق خانواده اش می خواستند به دیدار ما بیایند. خانمم امتحان داشت و خیلی نگران بود که تدارکی و غذایی آماده نکرده است. به او گفتم تو برو به درست برس و نگران نباش. وقتی مهمان مان آمد به او و همسرش گفتم این آشپزخانه و این هم مواد غذایی، خودتان غذایی درست کنید و ما را مهمان کنید و همان طور هم شد. ما آن شب به درسمان رسیدیم و مهمانان مان خودشان از خود پذیریایی کردند.»
سال 64 درس پزشکی این زوج تمام می شود. پزشکیان به عنوان مسوول اعزام اکیپ های پزشکی به مناطق عملیاتی فعالیت می کند و همزمان به تحصیلات تخصصی هم می پردازد. اما همسرش به دلیل مراقبت از بچه ها، دیگر فعالیت دانشگاهی را ادامه نمی دهد. آنها دو پسر و یک دختر دارند.
زندگی این زوج اما با یک حادثه غیرمترقبه کاملا دگرگون می شود. همسر خانواده سال 73 بر اثر تصادف رانندگی فوت می کند.
«برای من که یک دختر و دو پسر داشتم، ادامه زندگی پس از مرگ همسرم خیلی سخت بود، اما به خاطر بچه ها تصمیم گرفتم تنها بمانم. چون ممکن بود بچه ها راحت با این موضوع کنار نیایند.»
جالب است که دکتر پزشکیان بعد از این تاریخ تا وزارت و نمایندگی مجلس و مسوولیت های سیاسی دیگر هم رفت.
اتفاقا یک بار خبرنگار فارس در گفت و گویش با پزشکیان از او پرسیده بود: بچه ها و همسرتان گله نمی کنند که کار سیاسی وقت زیادی برای رسیدگی به خانواده نمی گذارد؟ و پزشکیان جواب داده بود: «همسرم که فوت کرده است، در مورد بچه ها هم از خودشان باید بپرسید!» این سوال در برنامه تلویزیونی مطرح و معلوم شد که دکتر پزشکیان هر سه فرزندش را به خانه بخت فرستاده و الان زهرا پزشکیان، دختر او همراه با همسرش در خانه دکتر پزشکیان زندگی می کند و هنوز با پدر مانده است. نکته جالب این سوال و جواب ها این بود که پزشکیان می گفت: «در انتخاب همسر بچه ها، نظر همسرم را مدنظر داشتم.»
تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۴:۱۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]