محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832407066
مصاحبه خواندنی با دختر حاج رضوان +تصاویر
واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
به مناسبت ایام شهادت "عماد مغنیه"؛
مصاحبه خواندنی با دختر حاج رضوان +تصاویر
دختر شهید «عماد مغنیه» برای نخستین بار در مصاحبه ای خواندنی، خاطراتی را از پدرش حاج رضوان بیان کرد.
به گزارش سرویس مقاومت جام نیوز، "فاطمه مغنیه" دختر حاج رضوان در مصاحبه با "سمیه علی" خبرنگار "المنار" خاطرات زیبایی را از دوران کودکی و نوجوانی خود در کنار شهید عماد مغنیه بازگو کرد؛
از فاطمه میپرسم به پدرت که فکر میکنی، بیش از همه دلتنگ چه چیز او می شوی؟ سکوت میکند. تصور میکند حاج رضوان روبرویش ایستاده. میگوید: «سکوت زیبایش... دلتنگ سکوت زیبایش میشوم. دلتنگ حضورش و سِحر وجودش. عاشق این بودم که نگاهش کنم. خیلی وقتها از ته دل حس میکنم نیازمند آنم که چنین صحنهای باز تکرار شود.» بعد با اطمینان ادامه میدهد: «اینها مردان خدایند.» فاطمه میداند که خیلی چیزها را از پدرش به ارث برده: «بله شبیه او هستم. ... جهاد هم شبیه او بود.»
فاطمه در منزل خودش از ما پذیرایی کرد. قبلش یک گفتوگوی تلفنی کوتاه داشتیم و در همان تماس درباره اصل مصاحبه و زمان مصاحبه درباره «حاج رضوان» توافق کردیم.
با نزاکت و اعتماد به نفس فراوانی به استقبالمان آمد. لبخندی بر چهره دارد که میتوانی در آن، غم از دست دادن عزیزی را ببینی، «از دست دادن برادر و دوستی که من از همه به او نزدیکتر بودم» و از دست دادن پدر. پدری که درست هفت سال پیش بود که آخرین بار او را دید.
آخرین دیدار فاطمه عماد مغنیه، برمیگردد به آن روز. انگار همه جزئیات جلوی چشمش باشد. لبخندی میزند و از یک فنجان نسکافه حرف میزند که پدرش «همه را یکجا سرکشید. خیلی هم تند. البته من این فنجان را برای خودم درست کرده بودم! قبلش از او پرسیدم نسکافه میخواهی؟ که گفت نه.
شنبه شب بود، نهم فوریه 2008 یعنی دو روز پیش از شهادتش. پدر سه شنبه شهید شد. سکوتی میکند و ادامه میدهد: «درست مثل برادرم جهاد. او را هم برای آخرین بار روز پنجشنبه دیدم و یکشنبه شهید شد.» با اشتیاق، ادامه ماجرای آخرین دیدار با پدرش را از سر میگیرد: «آمد به خانهی من. مادرم هم بود. نشستیم به شبنشینی. آن شب قسمتی از یک سریال طنز سوری را دیدیم و کلی خندیدیم».
بابا کجاست؟ «باعث شدی وسط خاطراتم بگردم» این را درحالی میگوید که دارد در اتاقش دنبال یک یادگاری از پدرش میگردد که از او خواستیم برای ضمیمه کردن به متن مصاحبه در اختیارمان بگذارد. نگاهش میافنتد به دیوار اتاق. یک عکس از پدرش به دیوار زده که او را در کودکی بغل کرده است. خیلی آرام آن را از روی دیوار برمیدارد و به ما میدهد. نزدیک همان عکس، یک عکس دیگر هم از فاطمه در کنار برادرانش و پدر و مادرش روی دیوار است. نگاهی میکند و با لهجهی لبنانی میگوید: «این مو بوره جهاده». به خاطر حضور مادرش در تصویر، از انتشار آن عذر میخواهد. از همینجا بحث دربارهی کودکیاش آغاز میشود.
یک کودکی استثنایی برای دختربچهای که به قول خودش: «تا بزرگ شدم نمیدانستم من دختر معاون جهادی حزب اللهام.» فاطمه تعریف میکند که مادرش چطور به این سؤال سخت آنها که «بابا کجاست؟» پاسخ میداده. میگوید مادرش همه چیز را به امام زمان مرتبط میکرد و میگفت «تا وقتی امام زمان ظهور نکرده بابایتان نمیآید.» سپس ادامه میدهد: «مادرم نوعی تقدیس راجع به کار بابا در جانهای ما نشاند، تا مطابق آن به سؤالهای فراوان ما پاسخ دهد.»
تعریف میکند که «امنیت بابا» چطور بخشی از زندگی و رفتار و سلوک خودش و برادرانش شده بود: «مادرم مدام در گوشمان تکرار میکرد او نمی تواند در کارش تأخیر داشته باشد، نباید بپرسیم کجا میرود، نباید یواشکی به صحبتهای تلفنیاش گوش کنیم. ما هم واقعا با این روش خو گرفته بودیم..»
با اینکه تا به سن خاصی نرسیده بود از ماهیت شغل پدرش خبر نداشت، میگوید: «ولی خیلی زود فهمیدم که او تحت تعقیب دستگاه اطلاعاتی چندین کشور دنیاست. این را با توجه به تعاملش با چندین و چند موضوع مختلف فهمیده بودم.»
فاطمه تعریف میکند و توضیح میدهد چطور او و برادرانش از همان کودکی در محافظت از پدرشان سهیم بودند: «همهی زندگیمان مبتنی بر این بود که هیچ تصویری از او منتشر نشود. عکسهای او و عکسها ما با او، همه مخفی بود. تأکید بر این بود که از او بی دلیل و ناگهانی عکس نگیریم و کاملا حواسمان باشد و مطمئن شویم که کسی موقع حضورش بدون گفتن به او عکسی از او نگرفته باشد.
محافظت از او بخشی از کار ما بود. مدام حواسمان بود که چه کسی به ما نزدیک شده است. حتی آدرس منزلمان همیشه مخفی بود. در یک دورهای خانهی ما عبارت بود از دو اتاق در یک مرکز. و به رغم همهی این سختیها مادرم توانسته بود فضای خوبی در منزل ایجاد کند. احساس خوشبختی میکردیم.»
فاطمه از گشت و گذار با پدرش با ماشین میگوید و از سرود مع الفجر قوموا و شاهرا سیف الحسین [با سحرگاهان به پاخیزید، درحالیکه شمشیر حسین (ع) را از نیام برآوردهاید]: «این سرود را با هم میخواندیم. صدای پدرم قشنگ بود.»
اینها بخشی از زندگی روزانه فاطمه بوده است. میگوید وقتی بزرگتر شدم و شخصیتم شکل گرفت «به حکم شخصیت پدرم و شکل روابطم با او که هیچ وقت در حد مسائل خردهریز روزانه نبود و همیشه بالاتر از این چیزها بود [رابطهمان عمیقتر شد]. مثلا سؤالهایی که از او میپرسیدم پیرامون این چیزها بود که: چه اتفاقی خواهد افتاد؟ شما به عنوان مقاومت در قبال فلان موضوع چه کار خواهید کرد؟»
نشانههای حسرت در چهرهاش هویدا میشود: «اگر با ما مانده بود، صحبتهایم با او عمیقتر میشد. حتما جنبهی عقیدتی و روحی هم پیدا میکرد. در این زمینه به بودنش احیاج دارم.» این حسرتی است که جهاد هم داشت. فاطمه برایمان میگوید: «جهاد میگفت خواهر به جان تو اگر بابا بود چه کیفی میکرد. چقدر از این موضوع خوشحال میشد که میدید ما شخصیتمان پختهتر شده و آگاهتر شدهایم [و با او صحبتهای جدیتر میکنیم].» بعد توضیح میدهد: «چون موقع شهاد حاج عماد ما هنوز کوچکتر بودیم. خصوصا جهاد.» استاد وقتی از او میخواهیم خاطرات بیشتری از پدر-فرمانده بگوید، یادآوری میکند که چطور پدرش او یکبار موقع امتحانات به دادش رسید: «امتحان درس مدیریت (سال اول رشتهی علوم سیاسی) داشتم. پیشتر به او نگفته بودم. پدر کتاب امتحانی را از من گرفت و خودش خلاصهاش کرد. بعد از من خواست به یکی از مراکز کارش بروم. آنجا روی یک تخته برایم کل متن را تشریح کرد. طوری که فردا آماده بودم امتحان بدهم.» و همینطور هم شد.
این خاطره، فاطمه را یاد «ویژگی خلاقیت» پدرش میاندازد که «دغدغهی دائمیاش بود. وقتی از او میپرسیدم کتاب درسی این درس یا این دوره کجاست میگفت او متن ویژهی خودش را دارد. او همیشه میخواست چیزی بر چیزهای دیگر بیفزاید و همین جوهرهی عماد مغنیه بود.» بعد ادامه میدهد: «البته خیلی شیرین و قشنگ هم میافزود.»
شب عروسی چند لحظهای سکوت میکند و بعدش یک جریان دیگر یادش میآید: «از اول تا آخر جشن ازدواج من حضور داشت. چند تایی عکس با من انداخت. ولی من اینقدر نگران سلامتی او بودم که فراموش کرده بودم عروسم. مدام حواسم به او بود و به بقیهی حاضران تا کسی از او عکسی نگیرد.»
یادگاری ویژه همینطور که حرف میزدیم فاطمه توانست بالاخره یک یادگاری ویژه از پدرش پیدا کند. آمد پیش ما، بعدش یک تماس تلفنی گرفت و گفت میرود و یک مجلد قرآن کریم که در اتاق خواب شهید جهاد بود، میآورد: «این قرآن هدیهی "آقا" به پدرم بود.»
فاطمه گفتوگو با ما را در باب اینگه پدرش از چه چیزهایی خوشش میآمد و از چه چیزهایی بدش میآمد ادامه میدهد. بعد از ذکر چند غذای لبنانی که پدرش آنها را دوست داشت میگوید: «خیلی از سیگار و قلیان متنفر بود. عاشق موسیقی بود، البته طبعا عاشق مقاومت هم بود. موسیقی خاصی نه. از موسیقی خوب خوشش میآمد. خیلی ساز ویولن را دوست داشت.»
فاطمه تأکید میکند که شهادت، باعث تمام شدن رابطهاش با پدرش و حتی با برادرش نشده است: «حضورشان را هر روز حس میکنم. آنها زندهاند [ولی به قول قرآن] ما حس نمیکنیم. من به این یقین دارم.» بعد ادامه میدهد: «یک روز [بعد از شهادت پدرم] برایم سؤالی اعتقادی پیش آمده بود که باید جوابش را پیدا میکردم. با پدرم حرف زدم و جواب را از زبان شخص دیگری گرفتم. روح عماد مغنیه را میشد در جواب دید.» میگوید: «بارها خوابش را دیدهام و با او حرف زدهام و صورتش را بوسیدهام.»
فاطمه می گوید به واسطه «دختر عماد مغنیه» بودن احساس مسؤولیت میکند: «دائما باید سخاوتمند باشم. باید عشق به مردم را بلد باشم. نباید زود عصبانی شوم. باید دائما با مردم در ارتباط باشم و با آنها بگویم و بشنوم.»
میپرسم اگر میشد یک بار دیگر با پدرت بنشینی چه میگفتی. جواب میدهد: «خیلی دوست میداشتم که با او در موضوعات فرهنگی حرف بزنم. شاید به این دلیل که من دوست دارم جامعهمان مشخصا در این زمینه پیشرفت کند. دوست دارم فرهنگ جایگزینی داشته باشیم که بتوانیم با آن در مقابل فرهنگ غرب بایستیم. اگر میشد، با او دربارهی این صحبت میکردم که چطور حوزههای علمیه بیشتر با واقعیت زندگی ما مرتبط باشند و اینکه چطور دروسی که در آن ارائه میشود روانتر باشد و نزدیکتر به فهم عامهی مردم.»
دشمن طعم آرامش را نخواهد چشید حتی بعد از شهادتش هم، هنوز امنیتی را که وجود پدر به دخترش میبخشد حس میکند: «در حضورش و در غیابش احساس امنیت میکردم و میکنم. حس میکنم دشمنم طعم آرامش را نخواهد چشید.»
گفتگویمان با فاطمه با این جمله به پایان میرسد. از او تشکر میکنیم. با لهجهی محلی لبنانی میگوید: «یه لحظه صبر کنین، هنوز ازتون پذیراتی نکردم.» اصرار میکند از خرمای خشک و گردو بخوریم. بعد با لبخندی که خیلی شبیه لبخند حاج عماد است راهمان میاندازد. العالم
۲۵/۱۱/۱۳۹۳ - ۱۴:۵۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]
صفحات پیشنهادی
گفتگویی خواندنی با بیژن بنفشهخواه +تصاویری از بنفشهخواه و دخترش
گفتگویی خواندنی با بیژن بنفشهخواه تصاویری از بنفشهخواه و دخترش دومین بچهی خانواده پنج نفرهشان است یا اگر نشانی دقیقترش را بخواهید دقیقاً بعد از هژیر و قبل از پژمان بهدنیا آمده است دومین بچهی خانواده پنج نفرهشان است یا اگر نشانی دقیقترش را بخواهید دقیقاً بعد ازمصاحبه خواندنی با دختر شهید عماد مغنیه
مصاحبه خواندنی با دختر شهید عماد مغنیه خبرگزاری پانا دختر شهید ˝عماد مغنیه˝ برای نخستین بار در مصاحبهای خواندنی خاطراتی را از پدرش حاج رضوان بیان کرد ۱۳۹۳ شنبه ۲۵ بهمن ساعت 14 32 به گزارش سرویس سیاسی پانا "فاطمه مغنیه" دختر حاج رضوان در مصاحبه با "سمیه علی&quoمصاحبه خواندنی با فاطمه معتمد آريا و همسرش+تصاویر
مصاحبه خواندنی با فاطمه معتمد آريا و همسرش تصاویر مصاحبه با فاطمه معتمد آريا و همسرش را در اینجا بخوانید خانم معتمد آريا با توجه به مشكلاتي كه براي تان پيش آمد در سال هاي اخير كم كار بوده ايد راجع به چند سال سكوت تان بگوييد فكر مي كنم در سال هاي اخير نه فقط من بلكه بسياري از كسزای پدری که به دخترش اسید پاشید +تصاویر
سزای پدری که به دخترش اسید پاشید تصاویر وکیل تهمینه یوسفی از قطعی شدن حکم ۷ سال حبس و پرداخت ارش و دیه برای پدری که روی دخترش اسید پاشید خبر داد وکیل تهمینه یوسفی از قطعی شدن حکم ۷ سال حبس و پرداخت ارش و دیه برای پدری که روی دخترش اسید پاشید خبر داد وی گفت پروندهای در شعبهبازیگر مشهور مرد : دخترم عاشق تتلو است+تصاویر
بازیگر مشهور مرد دخترم عاشق تتلو است تصاویر داستان این مجموعه درباره نویسنده جوانی به نام هوشنگ تتلو است که در طول قصه ماجراهای مختلفی برایش اتفاق می افتد شخصیتی شیرین و بامزه که به زعم برخی از مخاطبان گاهی اوقات شیرین می زند مهران احمدی بازیگر سینما و تلویزیون که اخیرا فیلمرضوان طلب: از مصاحبه توهین آمیز برای جذب هیات علمی به شدت پرهیز می کنیم
رضوان طلب از مصاحبه توهین آمیز برای جذب هیات علمی به شدت پرهیز می کنیم جامعه > آموزش - رییس هیات مرکز جذب اعضای هیات علمی وزارت علوم با اشاره به تقویت نظام نظارت و بازرسی در مرکز جذب اعضای هیات علمی وزارت علوم گفت طی یک سال گذشته از روند بررسی پروندههای اعضای هیاتاز تاریخچه کنسول ها تا نفرت از بازیهای سالانه : مصاحبه خواندنی با مرد اول PlayStation
بدون شک برای هر عضو از خانواده بزرگ و قدیمی PlayStation جایگاه Shuhei Yoshida بسیار ارزشمند و دست نیافتنی است نام آقای یوشیدا با برند PlayStation عجین شده است و ایشان یکی از افراد مهم سیاست گذار صنعت گیم بحساب می آید در همین راستا بتازگی در جریان مراسم 2015 DICE Sumمدرسه آموزش هوانوردی به دختران+تصاویر
مدرسه آموزش هوانوردی به دختران تصاویرهر سال ۳۰ الی ۴۰ دختر به دبیرستان آسمان وارد میشوند دخترانی که یا علاقه به پرواز دارند یا دنبال رشته تحصیلی متفاوتی هستند و میخواهند کاری انجام دهند که دیگران آن را انجام ندادهاند سایت مهرخانه نوشت مدرسه دخترانه هوانوردی آسمان سال 1383مصاحبه خواندنی با فاطمه معتمد آريا و همسرش
مصاحبه خواندنی با فاطمه معتمد آريا و همسرش مصاحبه با فاطمه معتمد آريا و همسرش را در اینجا بخوانید روزنامه اعتماد مصاحبه با فاطمه معتمد آريا و همسرش را در اینجا بخوانید خانم معتمد آريا با توجه به مشكلاتي كه براي تان پيش آمد در سال هاي اخير كم كار بوده ايد راجع به چند سالچرایی افشای نقش آمریکا در ترور عماد مغنیه/جزئیات ترور حاج رضوان - اخبار ایران و جهان |
السفیر بررسی کرد چرایی افشای نقش آمریکا در ترور عماد مغنیه جزئیات ترور حاج رضوان شناسهٔ خبر 2483388 دوشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۱ ۰۴ بین الملل > خاورمیانه و آفریقای شمالی یک روزنامه لبنانی در مقاله ای به تشریح چرایی افشای نقش آمریکا در ترور عماد مغنیه پرداخت به گزارش خبرگزاری مهمصاحبه خواندنی با آیدین آغداشلو
مصاحبه خواندنی با آیدین آغداشلو دافعه روشنفکران نسبت به تلویزیون جغرافیای خاصی را دربر نمیگیرد روزنامه شرق دافعه روشنفکران نسبت به تلویزیون جغرافیای خاصی را دربر نمیگیرد اندیشمندان و هنرمندان بزرگی در قرن گذشته به اشکال مختلف به نقد این پدیده پرداختهاند البته امروزه تلویزیدختری که آخرین قطره خونش نثار انقلاب شد+تصاویر
دختری که آخرین قطره خونش نثار انقلاب شد تصاویرشهید طیبه واعظی در سال 1356 و زیر شکنجه های ساواک به همراه همسرش ابراهیم جعفریان به شهادت رسید او از کودکی همواره آرزو داشت خونش برای امام خمینی ره ریخته شود سایت زنان قم نوشت شهید طیبه واعظی درحالی به شهادت رسید که حمل 4ماهه ای رجوانترین پدر ایرانی با ۱۳ سال سن که با دختر ۱۷ ساله ازدواج کرده است! +تصاویر
جوانترین پدر ایرانی با ۱۳ سال سن که با دختر ۱۷ ساله ازدواج کرده است تصاویر بهزاد جوان ۱۳ سالهای است که با دختر عموی ۱۷ ساله خود سال گذشته ازدواج کرد و اکنون صاحب یک پسر شده است تا به این ترتیب جوانترین پدر ایرانی لقب بگیرد به گزارش آخرین نیوز بهزاد وقتي دو ساله بود مادرشمصاحبه خواندنی فاطمه معتمدآریا و همسرش !
مصاحبه خواندنی فاطمه معتمدآریا و همسرش سيمرغ آن قدر مهم نيست كه يك بازيگر بخواهد خودش را درگير و گرفتارش كند خانم معتمد آریا با توجه به مشكلاتی كه برای تان پیش آمد در سال های اخیر كم كار بوده اید راجع به چند سال سكوت تان بگویید فكر می كنم در سال های اخیر نه فقط من بلكه بسجدال دختر شجاع نیکشهری با سگ وحشی+تصاویر
جدال دختر شجاع نیکشهری با سگ وحشی تصاویر دختر 21 ساله نیکشهری که دو دختر 7 و 11 ساله را در خطر حمله سگ وحشی دید به کمک آنان شتافت و با وجودی که از ناحیه بازو زخمی شد این سگ را از پای در آورد آفتاب رییس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان نیکشهر گفت سگ وحشی سه دختر از اهالی روستای سعکسهای دیده نشده از حاج رضوان
عکسهای دیده نشده از حاج رضوان بین الملل > خاورمیانه - این عکسها برای نخستین بار در کتابی مصور از زندگی شهید عماد مغنیه از فرماندهان ارشد مقاومت لبنان منتشر شده است شهید عماد مغنیه شهید عماد مغنیه تابستان 1978 تپه های عدلون در یکی از دوره های آموزش نظامی در فلسطین شپاسداشت شهادت حاج رضوان تصویر منتشرنشده از عماد مغنیه
پاسداشت شهادت حاج رضوانتصویر منتشرنشده از عماد مغنیهشهید عماد فائز مغنیه فرمانده شاخه نظامی مقاومت اسلامی لبنان حزبالله بود که ۲۶ بهمن ۸۶ در منطقه کفر سوسه دمشق توسط ایادی صهیونیست به شهادت رسید به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس شهید عماد فائز مغنیه فرمانده شاخه نظامی-
گوناگون
پربازدیدترینها