تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836760094
تهدید مقاومت، اعلام جنگ است/ عملیات شبعا نمونه واکنش مقاومت بود
واضح آرشیو وب فارسی:شبکه خبر: تهدید مقاومت، اعلام جنگ است/ عملیات شبعا نمونه واکنش مقاومت بود
همزمان با تهدیدهای پوچ و همیشگی رژیم صهیونیستی که در پی چندین تجربه تلخ این رژیم و ائتلاف حامی آن در حمله به مواضع مبارزان جبهه مقاومت صورت می گیرد، یک روزنامه لبنانی هر گونه تجاوزگری اشغالگران قدس را علیه محور مقاومت، اعلام جنگ به کل محور دانست. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، روزنامه «الاخبار» لبنان» در مقاله ای با عنوان «حزب الله از مقاومت تا پس از مقاومت»، وحدت تقویت شده در محور مقاومت را برای رژیم اشغالگر صهیونیست، «ناخوشایند» دانست و نوشت: همان طور که جنگ منطقه ای ضد گروه تروریستی داعش روشن کرد، از این پس هرگونه تجاوزگری به سوریه یا لبنان یا ایران، اعلام جنگ با کل محور مقاومت محسوب خواهد شد.
در این مقاله آمده است: در حالی که در جهان عرب، منتقدان عملیات حزب الله در سوریه معتقدند این جنبش «از مقاومت دست کشیده و وارد جنگ با مسلمانان شده است». در حالی که عملیات جنبش مقاومت در مزارع شبعا ضد یک کاروان نظامی (رژیم) اسرائیل ثابت کرد حزب الله از تمرکز خود بر (رژیم) اسرائیل دست نکشیده است و توانایی جنگ همزمان را در چند جبهه دارد.
از سوی دیگر با وجود اینکه حزب الله همچنان به مقاومت اولویت می دهد، اما مشارکت آن در مقابله با تهدیدهای نظامی متعدد در منطقه نشان داد این جنبش از مرزهای ماموریت اصلی خود و تنها ماموریت خود یعنی مقاومت در برابر اسرائیل فراتر رفته است. مقابله با اسرائیل امروزه به یکی از چندین ماموریت حزب الله در نظام منطقه‌ای تبدیل شده است. منطقه، شاهد قیام هایی در کشورهای عربی بود که موجب قدرت گرفتن جریان های تکفیری- جهادی شد. حزب الله اکنون در کنار مقاومت، ماموریت محافظت از مرزهای لبنان و امنیت داخلی این کشور و مقابله با تروریسم و رویارویی با گروه های شورشی در سوریه و عراق را برعهده دارد.
دیگر مقاومت به بیرون راندن اشغالگران صهیونیست و پاسخ دادن به تجاوزات اسرائیل محدود نمی شود. مقاومت این روزها تلاش می کند چارچوب سیاسی- منطقه‌ای و فضای راهبردی ضروری برای عمل به وظیفه خود را حفظ کند. به علت تاثیرگذاشتن جریان تکفیری- جهادی بر چارچوب سیاسی و فضای راهبردی منطقه، حزب الله مجبور شد به جنبش پس از مقاومت تبدیل شود. منظور ما از «پس از مقاومت» این نیست که مقاومت به پایان رسیده است و از آنچه پس از آن می‌آید صحبت نمی کنیم. منظور ما شبیه به عبارت «پس از استعمار» است به این معنا که استعمار ادامه دارد ولی در چارچوب روابط متفاوت یا جدیدی عمل می کند.
مقاومت به هیچ وجه پایان نیافته بلکه به ارتشی فراتر از مرزها تبدیل شده است هرچند هویت اصلی و ماموریت اصلی آن با عامل شکلی گیری آن یعنی مقابله با اسرائیل در ارتباط است. اما جنبش مقاومت همچنین به دفاع از «ستون فقرات» مقاومت که سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب الله به آن اشاره کرد پایبند است. به این منظور حزب الله تلاش می کند با سیطره جهادی ها بر خاک سوریه و لبنان و عراق مقابله کند.
در واقع، حزب الله با فرا مرزی کردن مقاومت به دنبال مقابله با حرکت شورشی فرامرزی است که تلاش می کند حکومت خود را گسترش دهد. حزب الله جنگ چریکی که در سال 2006 در پیش گرفته بود را با الگوی جدید مقاومت در هم آمیخت و از تکنیک های قدیمی و جدید استفاده کرد و الگوی جدیدی برای مقابله با شورش پایه ریزی کرد. حزب الله اکنون از طریق ارتش مقاومت خود در صدد سرکوب گروه های شورشی است که آنها هم از تاکتیک های تلفیقی جدیدی استفاده می کنند.
-جنگ بقا برضد داعش:
به جنگ با داعش و جبهه النصره به عنوان جنگ بقا برضد نیرویی ویرانگر نگریسته می شود که حاضر به قبول سازش نیست و مصمم است همه شیعیان از جمله جنبش مقاومت را از بین ببرد. ایدئولوژی تکفیری برخلاف ایدئولوژی صهیونیسم، کاملا فاقد مشروعیت سیاسی نیست و تردیدی در حق موجودیت آن به عنوان عقیده دینی وجود ندارد. ولی تکفیر نظامی یا جهادی همردیف اسرائیل است. حزب الله خطر داعش و جبهه النصره را به خطر اسرائیل تشبیه می کند. دبیرکل حزب الله در یکی از سخنرانی هایش از سیاست سرکوبگران اسرائیل یاد کرد تا به احتمال از دست رفتن اراضی و تخریب خانه ها و اسارت زنان و قتل کودکان و تحقیر مردم که جهادگرایان انجام می دهند اشاره کند.
نصرالله در سخنرانی سال گذشته خود به مناسبت جشن مقاومت و آزادی از این مقایسه نیز فراتر رفته و مهاجرت دسته جمعی شهرک نشینان یهودی به فلسطین با کمک قدرت های استعماری در اوایل قرن بیستم را به استقرار جهادی ها در منطقه با کمک قدرت های امپریالیستی زمان ما تشبیه کرد.
بنابراین، جهادی ها نه فقط از نظر معنوی و سیاسی همردیف اسرائیل هستند بلکه از نظر راهبردی نیز با آن مشارکت دارند از این رو داعش به عنوان گروهی شناخته می شود که به عمد یا غیرعمد در خدمت طرح های آمریکایی-اسرائیلی به منظور تجزیه منطقه و ایجاد فتنه است. علاوه بر این، همکاری اطلاعاتی و نظامی بین جبهه النصره و اسرائیل از طریق سازمان ملل متحد و رسانه های غربی و صهیونیستی مستند سازی شده و این گروه نسخه ای از ارتش جنوب لبنان تلقی می شود که با اسرائیل همکاری می کرد. به همین علت، حزب الله حملات ائتلاف غرب به فرماندهی آمریکا را به اهداف داعش در عراق و سوریه صرفا عملیاتی برای مهار کردن این گروه -نه نابود کردن آن- می‌داند.
- راهبرد تهاجمی:
حزب الله با این استدلال ها توانست جنگ خود با گروه های جهادی را امتداد عملیات مقاومت معرفی کند. مداخله این جنبش در سوریه و عراق ایجاب کرد مفهوم عملیات جنگی مقاومت نیز گسترش یابد. به این ترتیب، مقاومت گسترش یافت تا شامل راهبردهای نظامی شود که به طور سنتی به جنگ چریکی یا مقاومت ارتباط ندارد. این راهبردها شامل جنگ با گروه های مسلح که نیروی اشغالگر محسوب نمی شوند و دفاع از متحدان در خارج از مرزها و مشارکت در عملیات ضدشورش می شود. پیشروی در خاک دشمن یا دوست یا سرزمینی که دشمن بر آن سیطره دارد جزء فعالیت های شناخته شده گروه های مقاومت مسلحانه نیست مگر این که به گفته سیدحسن نصرالله هدف از چنین اقدامی «دفاع پیشگیرانه از خود» باشد. حزب الله که نگران پیشروی جهادی ها به سوی خاک لبنان است شعار قدیمی «حمله بهترین دفاع است» را در پیش گرفت و آن را در سوریه و تا حدی نیز در عراق اجرا کرد.
در سال 2013 نقش حزب الله به شکلی غیرمنتظره تغییر کرد و این جنبش که نقش مشاور را در جنگ سوریه ایفا می کرد به طور مستقیم و به تعداد زیاد وارد جنگ در سوریه شد. عملیات حزب الله از القصیر آغاز شد و حضور نظامی گسترده این جنبش به دولت سوریه اجازه داد ابتکار عمل نظامی را در مناطقی که قبلا به دست شورشیان افتاده بود به دست بگیرد. در واقع حزب الله فرمانده اصلی در عملیات القصیر و القلمون بود و ارتش سوریه نیز پشتیبانی توپخانه ای و هوایی را برعهده داشت. همچنین به گفته گروه دیده بان حقوق بشر در سوریه، حزب الله هم اکنون ابتکار عمل را در عملیات ارتش سوریه و نیروهای ایرانی در مثلث بین استان های قنیطره و درعا و دمشق بازی می کند. همچنین نیروهای حزب الله در درگیری مستقیم در کنار نیروهای سوری در بخش هایی از دمشق و غوطه شرقی و کسب شرکت کردند که موجب بهبود موقعیت ارتش سوریه در این جبهه ها شد. اما در حمص و حلب و جولان، حزب الله نیروهای عملیات ویژه خود را برای کمک به نیروهای ارتش سوریه و نیروهای دفاع ملی و آموزش دادن آنها و مشاوره دادن به آنها اعزام کرد. به لطف تجربه نظامی حزب الله در جنگ های نامنظم و آموزش دیدن نیروهایش در مناطق شهری، نیروهای ویژه حزب الله در تقویت توان نیروهای سوری نقش داشتند.
معمولا عملیات خارجی شبیه به آنچه حزب الله انجام می دهد در انحصار قدرت های بزرگ -نه گروه ها- بود و چنین گروه هایی فقط دریافت کننده کمک بودند. بنابراین مداخله حزب الله در سوریه، تغییری ریشه ای در نقش کلاسیک این جنبش به عنوان نیروی مقاومت ایجاد کرد حزب الله را همردیف مربی قدیمی‌اش یعنی نیروی قدس -نیروهای ویژه ایرانی- قرار داد که آن نیز شریکی فعال در سوریه و عراق محسوب می شود.
- محور مقاومت:
در دوره «پس از مقاومت»، سیاست محور مقاومت جایگزین سیاست جنبش مقاومت شد. اتحاد راهبردی بین ایران و حزب الله و سوریه و عراق موجب یکپارچگی نیروهای نظامی آنها در برابر دشمنان مشترک آنها یعنی داعش و اسرائیل شد. در سوریه، ادغام ارتش مقاومت وابسته به حزب الله و سپاه پاسداران انقلاب ایران و نیروهای مسلح سوریه و شبه نظامیان عراقی موجب تشکیل جبهه نظامی یکپارچه شد. فقط چند روز پیش از آن که اسرائیل شماری از اعضای حزب الله و یک فرمانده ایرانی را در منطقه قنیطره جولان ترور کند، نصرالله تهدید کرده بود به حملات اسرائیل به اهدافی در سوریه پاسخ خواهد داد و چنین حملاتی را «حمله به کل محور مقاومت» تلقی می کند. نصرالله همچنین اعلام کرد «در هم آمیختن خون لبنانی و ایرانی در خاک سوریه (در قنیطره) نشان دهنده یکی بودن هدف و یکی بودن سرنوشت است». این سخن از زبان محمد علی جعفری فرمانده سپاه پاسداران نیز شنیده شد که گفت پاسخ حزب الله در شبعا پاسخی یکپارچه تلقی می شود و «ما با حزب الله یکی هستیم و هر بار که خون شهدای ما در جبهه ریخته شود، پاسخ ما نیز مشترک خواهد بود».
حزب الله افزون بر دفاع از سوریه در برابر نیروهای جهادی، به حمله اسرائیل در جولان نیز از طریق عملیات در منطقه اشغالی شبعا پاسخ داد. این پاسخ نشان داد که کل سرزمین های محور مقاومت، اکنون جبهه واحدی محسوب می شود. نصرالله این دکترین امنیتی جدید را زمانی فاش کرد که گفت «مقاومت دیگر هیچ قاعده ای را در درگیری با اسرائیل به رسمیت نمی شناسد و ما دیگر جدا بودن جبهه ها و میدان های درگیری را نمی پذیریم».
مهندسی امنیتی منطقه‌ای جدید، عواقب تلخی برای اسرائیل خواهد داشت. در جنگ آینده، اسرائیل با عملیات نظامی تهاجمی در الجلیل و یا آنگونه که نصرالله اخیرا تهدید کرد «فراتر از الجلیل» مواجه نخواهد بود بلکه ممکن است با مداخله دیگر طرف های محور مقاومت به ویژه ایران مواجه شود. همان گونه که جنگ منطقه ای برضد تکفیر جهادی نشان داد، هرگونه تجاوز اسرائیل به سوریه یا لبنان یا ایران، اعلان جنگ با کل محور مقاومت تلقی خواهد شد.
شنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۵:۰۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شبکه خبر]
[مشاهده در: www.irinn.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]
-
گوناگون
پربازدیدترینها