تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 28 آبان 1403    احادیث و روایات:  
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830850975




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

برگزیده سرمقاله‌های روزنامه‌های امروز


واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:



برگزیده سرمقاله‌های روزنامه‌های امروز
روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداخته‌اند که برحی از آنها در زیر می‌آید.
روز نو : روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداخته‌اند که برحی از آنها در زیر می‌آید.کیهان:بازیگران هالیوودی داعش
«بازیگران هالیوودی داعش»عنوان یادداشت میهمان روزنامه کیهان به قلم محمدرضا کلهر است که در آن می خوانید؛«در هر بحران و جنایتی پای غرب در میان است.» این کوتاه ترین جمله برای بیان نقش غرب در بحران های خاورمیانه است. غرب یا مجری جنایت است، یا طراح و یا پشتیبان آن و گاهی نیز هر سه نقش را خود ایفا می کند. داعش شاهد مثال خوبی است برای اثبات این گزاره.گروه تروریستی داعش با کمک های کشورهای غربی و به ویژه آمریکا رشد کرد و قدرت یافت. شاید در نگاه خواننده، این مسئله صرف یک ادعا و تصور و شاید هم «آمال نویسنده ای متوهم»! باشد. پس ناگزیریم خواننده کنجکاو را با خود همراه کنیم و از هزارتوی تاریخ سفری به چند ماه گذشته داشته باشیم تا این حقیقت را از زبان خودِ مقامات آمریکا بشنویم.معمولا از لحاظ حقوقی برای اثبات هرگونه ادعایی شواهد و اسنادی نیاز است. در عالم سیاست مهم ترین سند اعترافات و یا اظهارات مقامات یک کشور است که به عنوان «اسناد دست اول» شناخته می شوند. در این مورد نیز سندی دست اول و بسیار باارزش وجود دارد. وزیر خارجه سابق آمریکا در کتاب خود با عنوان «گزینه های دشوار» سخنان غافلگیرکننده ای را مطرح ساخته و اذعان کرده است که داعش در واقع ساخته دست آمریکا با هدف تقسیم خاورمیانه است. هیلاری کلینتون می نویسد: «ما در روز پنجم ماه ژوئیه (خرداد) سال 2013 در نشستی با دوستان اروپایی خود قرار گذاشتیم دولت اسلامی(داعش) را به رسمیت بشناسیم. من به 112 کشور سفر کردم تا نقش آمریکا و توافق با بعضی از دوستان را درباره به رسمیت شناختن دولت اسلامی بلافاصله پس از تشکیل آن، توضیح دهم.» البته وی در ادامه تاکید می کند که برنامه آنها در این زمینه با تغییراتی مواجه شد. این اعتراف صریح جایی برای شک در مورد حمایت آمریکا از داعش باقی نمی گذارد.زمانی که تروریست های داعش با سلاح های غربی و دلارهای عربی به جان مردم بی گناه سوریه افتاده و شهرهای این کشور را اشغال می کردند در آن سوی مرزهای سوریه، نفت خواران عربی در کنار کابوی های آمریکایی سرمست از پیشروی تروریست ها، پیاله های سرخ رنگ را سر می کشیدند و ساعت شنی خود را برای سقوط نظام سوریه در کنار تخت خود می گذاشتند، شاید در تصورشان نیز نمی توانستند پیروزی نظام سوریه و شکست تروریست ها را پیش بینی کنند. چرا که به زعم حامیان تروریست ها، داعش از هر نظر آمادگی پیروزی را داشت. اما مسئله ای که غربی ها همواره در ارزیابی های خود نادیده گرفته اند، قدرت و حمایت های مردم است. مردم سوریه با حمایت های خود نه تنها مانع پیشروی تروریست ها شدند بلکه شهرها را از اشغال آنها درآوردند و ضربات سختی به تروریست ها وارد کردند. اما موضوع اصلی این یادداشت بررسی فیلمی درام با بازیگری خلبانی نگون بخت است. فیلمی که همه عناصر آن واقعی هستند و خبری از شگردهای سینمایی در آن نیست. بخوانید:سه شنبه هفته گذشته در شبکه های اجتماعی فیلمی از نمایش جدید داعش منتشر شد. در این فیلم معاذ الکساسبه خلبان اردنی که چند هفته قبل از سوی تروریست های داعش دستگیر شده بود نقش اول فیلم را بر عهده داشت.فیلمی حرفه ای از جماعتی بربر. عجیب است در دل شن های سوزان و کوه های بی آب و علف، دوربین های بسیار پیشرفته و سناریونویسان کارآزموده ای زندگی می کنند که نمایشی اینچنین قدرتمند از لحاظ فنون هنری و رسانه ای ارائه می دهند! در فیلمی که سوزاندن خلبان اردنی را نشان می دهد حرفه ای گری بالایی را در زمینه های سناریونویسی، تصویربرداری، تدوین و جلوه های ویژه می بینیم.نحوه قرار گرفتن نیروهای داعش در این فیلم 22 دقیقه ای به گونه ای است که آنها را در موضع برتر و قوی معرفی می کند. همه بخش های این فیلم با تبحر خاصی تصویر برداری شده و هیچ چیز در آن بدون معنا نیست. قرار گرفتن دوربین مقابل موضوعات تصویر برداری شده، زاویه دوربین و دقت انتقال از یک تصویر به تصویر بعد، همه آنها با هدف بالا بردن سطح رعب و وحشت صورت می گیرد.فیلم آنچنان به اصطلاح «تمیز» و «مخاطب پسند» ساخته شده که مخاطب را در لحظات اولیه دچار شک می کند که این فیلم محصول داعش است یا هالیوود! شاید اگر داعش این فیلم را منتشر نمی کرد مخاطب ناخودآگاه آن را کار یک کارگردان هالیوود می دانست. اما به راستی نیروهای داعش که بسیار مرتجع و متوهم هستند این قابلیت ها را از کجا آورده اند؟ آیا تروریست ها وقت کافی برای یادگیری هنر سینما در این سطح را داشته اند؟ یا شاید هم عواملی در هالیوود در ساخت این فیلم نقش داشته اند؟ این مسئله را نمی توان به صراحت تایید کرد که هالیوود چه ارتباطی با این فیلم دارد و شاید نسبت دادن این فیلم به هالیوود به صورت قطعی نویسنده را نزد مخاطب ناشی و غیرحرفه ای معرفی کند. اما شاید بتوان به مخاطب کنجکاو کمک کرد تا خود در مورد عوامل این فیلم تصمیم بگیرد. برای این امر باید چند واقعیت را برای مخاطب بازگو کرد:اول نقش آمریکا در تقویت و رشد داعش است که خاطرات هیلاری کلینتون در این مورد بهترین سند است.
دوم کمک های به ظاهر اشتباهی آمریکا به داعش است. آمریکا از زمانی که به صورت اعلامی ائتلاف بین المللی ضد داعش را تشکیل داده است در چندین مورد به داعش کمک رسانی کرده است که مقامات آمریکا محموله هایی که در اختیار داعش قرار گرفته اند را اشتباهی خوانده اند. مقامات عراقی بارها آمریکا را عامل اصلی دستیابی داعش به تجهیزات پیشرفته دانسته اند و خواستار قطع کمک های آمریکا به داعش شده اند.سوم اظهارات مشاور ولیعهد ابوظبی است که می گوید امارات در زمان سقوط هواپیمای خلبان اردنی تلاش کرد او را نجات دهد، اما آمریکا از کمک به امارات و اردن در این زمینه خودداری کرد.چهارم اظهارات برخی کارشناسان عرب منطقه است که معتقدند وحشی و خشن معرفی کردن داعش پروژه غربی ها برای بازگشت مجدد به خاورمیانه است.و حقایق و شواهد دیگری که در این مجال نمی گنجد. حال آیا می توان باور کرد تروریست های داعش که هنوز تماشای تلویزیون را برای زنان و یا نشست زنان بر روی صندلی را حرام می دانند، یک شبه ره صد ساله بروند و فیلمی «حرفه ای» از کشتن خلبان اردنی تولید کنند؟ به نظر بعید می رسد. اما اینکه هالیوود چه نقشی در این فیلم ایفا کرده است به عهده مخاطب است که با توجه به حمایت های آمریکا از داعش آن را ارزیابی کند. یا شاید هم تروریست های داعش به چراغ جادویی دست یافتند که غول این چراغ، کارگردانی حرفه ای است که قادر به ساخت فیلم با ویژگی های سینمای هالیوود باشد!غربی ها نشان داده اند اگر در موردی خود مجری طرح نباشند نقش پشتیبان را به خوبی بازی می کنند و به اصطلاح از دیگران برای پیشبرد امور خود بهره می برند. شاید هم در این فیلم تنها یک پشتیبان بودند و شاید هم ...! اما آنچه که در این باره قطعی می نماید، وجود رد پای غرب در این سناریو است. شاید 30 سال و شاید هم 40 سال بعد وقتی سیا مجوز انتشار اسناد محرمانه را یافت، این نتیجه، رسما تایید شود.خراسان:تدبیری برای مقابله با چماق کنگره«تدبیری برای مقابله با چماق کنگره»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم امیرحسین یزدان پناه است که در آن می خوانید؛درحالی که تا پیش از آغاز هفته جاری و مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 در حاشیه اجلاس امنیتی مونیخ برخی منابع خبری پیش بینی می کردند که قرار است طی همین هفته تفاهم یا توافق سیاسی دو طرف اعلام شود و از آن پس جزئیات مورد مذاکره قرار گیرد اما محمد جواد ظریف ساعاتی پس از آغاز این دور از مذاکرات به صراحت گفت که «امکان حصول توافق سیاسی وجود ندارد.» با این حال سوال این است که اساسا این توافق سیاسی به چه معناست و حصول آن به نفع کدام یک از طرفین است؟ ایران یا طرف های مقابل؟ و با فرض این که یک توافق سیاسی حاصل شود کدام یک از طرفین براساس شواهد و قراین در موقعیتی است که بتواند در دوره مذاکرات برسر جزئیات، خواسته های خود را بر دیگری تحمیل کند؛ ایران یا طرف های غربی؟ برای پاسخ دقیق به این پرسش ها باید به این سوال پاسخ دهیم که اساسا 1+5 بر سر چه چیزهایی با ایران مذاکره می کنند؟ براساس آن چه در سند اقدام مشترک یا همان توافق ژنو که در آذر 1392 حاصل شد ابعاد اختلافی 1+5 با ایران و نیز خواسته های ایران را مشخص کرده است.در بخش پایانی این توافق که با عنوان «مفاد اصلی گام نهایی برای رسیدن به یک راه حل جامع» مشخص شده است، «مشخص ساختن یک بازه زمانی بلند مدت و توافق بر سر آن»، «برداشته شدن کامل تحریم های شورای امنیت سازمان ملل، چند جانبه و ملی وضع شده علیه فعالیت های هسته ای، و نیز تحریم های مربوط به روابط تجاری، تکنولوژی، امور مالی و انرژی» ، «در پیش گرفتن یک برنامه غنی سازی مورد توافق دو طرف...»، «بر طرف کردن کامل نگرانی های مربوط به راکتور اراک»، «اجرای کامل اقدامات مورد توافق شفاف سازی و تقویت و افزایش نظارت ها» و برخی موارد دیگر از جمله اصلی ترین مواردی است که ایران و 1+5 در توافق ژنو برسر آن توافق کرده اند تا در توافق جامع نیز جزئیات آن نهایی شود.به این ترتیب سوال این است که وقتی همه ابعاد مسئله هسته ای ایران برای مذاکره کردن و دستیابی به توافق، کاملا روشن و شفاف است و حتی دو طرف در آذر 1392 یعنی 14 ماه پیش برسر آن توافق کرده اند اساسا دیگر توافق کلی و سیاسی به چه معناست؟ و در توافق ژنو که باید مبنای دستیابی به توافق جامع باشد روی چه مواردی توافق حاصل شده است که حالا قرار است بازهم در «کلیات مسائل» توافق حاصل شود؟ سوال مهم بعدی این است که با فرض این که چنین توافق سیاسی نیز حاصل شود، این توافق بیشتر به نفع کدام یک از طرفین است؟ واقعیت این است که آن چه ما پای آن را امضا می کنیم مربوط به دستاوردهای برنامه هسته ای کشورمان است که در حقیقت هر محدودیتی در آن ایجاد شود حتی برای کوتاه مدت و زمان محدود بازهم ایجاد محدودیت در دستاوردهای خود ماست.در طرف مقابل نیز آن چه غربی ها باید پایش را امضا کنند مربوط به رژیم تحریم هایی است که به بهانه برنامه هسته ای اعمال شده است. به این ترتیب طرف مقابل نیز در حقیقت با بحث برسر تحریم ها در حقیقت بر سر داشته های چند ده میلیارد دلاری مردم ایران در حساب های بین المللی و نیز فشارهای اقتصادی بر کشور ما بحث می کنند و حتی اگر همین امروز همه تحریم ها لغو شود آن ها ما به ازای مادی از دست نمی دهند اما اگر لغو نشود ما دستاورد ملموسی حاصل نکرده ایم. از این گذشته شرایط کنونی نیز نشان می دهد که در صورت دومرحله ای شدن توافق هسته ای و موکول شدن توافق نهایی به توافق در جزئیات، به ضرر ما خواهد بود نه طرف های غربی.اگرچه باید فاکتور مداخله گر اسرائیل را به خصوص در شرایط کنونی که این رژیم به انتخابات خود نزدیک می شود را در معادله هسته ای لحاظ کرد و نشانه های آن نیز در روابط اخیر کنگره با سران این رژیم و نیز دعوت از نتانیاهو برای سخنرانی در کاپیتال هیل (ساختمان کنگره) دیده می شود اما نکات مهم دیگری را نیز باید لحاظ کرد. دولت اوباما در شرایطی به سر می برد که حدود 2 سال دیگر به پایان می رسد. دولتی که به تحلیل اندیشکده های غربی برخلاف همه وعده هایی که در حوزه سیاست خارجی داده بود نتوانسته به موفقیت چشمگیری دست یابد و ناظران معتقدند که مذاکرات هسته ای ایران تنها نقطه اتکای اوباما و دموکرات ها برای دستیابی به کارنامه ای است که در انتخابات 2017 ریاست جمهوری آمریکا به کمک دموکرات ها بیاید. برد در سیاست خارجی همان چیزی است که روسای جمهور آمریکا پس از جنگ جهانی دوم در 1946 تلاش خود را برآن گذاشته اند. بنابراین حتی یک توافق سیاسی نیز بدون توافق در جزئیات برای آن ها کارنامه ای درخشان محسوب می شود.واقعیت این روزهای دولت و کنگره آمریکا این است که چماق کنگره بیش از گذشته برسر ایران سنگینی می کند. چیزی که آمریکایی ها از آن به عنوان استقلال دولت و کنگره یاد می کنند اما حقیقت انکار ناپذیر همان چیزی است که «آنتونی بلینکن» معاون وزیر امور خارجه آمریکا در 21 ژانویه 2015 در جلسه استماع کمیته روابط خارجی سنا به قانون گذاران آمریکایی گفت: «دولت آمریکا می داند هدف کنگره از تحریم های بیشتر کمک به دولت برای امتیازگیری بیشتر از ایران است.»(1) این تقسیم نقش وقتی خطرناک تر می شود که بدانیم سنا تصویب تحریم های بیشتر علیه ایران را به اوایل فروردین 94 موکول کرده است.یعنی زمانی که باید قبل از آن توافق سیاسی حاصل شود و به این ترتیب با گیوتین سنگین آن تحریم ها، دولت آمریکا با در دست داشتن توافق سیاسی می تواند در جزئیات به ایران آنقدر فشار بیاورد که همه خواسته هایش در توافق بر سر جزئیات نیز لحاظ شود. واقعیت این است که بسیاری از کسانی که به توافق با هر متن و محتوایی با آمریکا دلخوش کرده اند از مدیریت اجرایی و قانون گذاری و نیز اداره این کشور که ریچارد نئوستات(2) از آن به عنوان «شکنندگی و گول زنندگی قدرت رئیس جمهور آمریکا» یاد می کند چیزی نمی دانند. تاثیر نهاد بسیار مهمی مانند کنگره را به خصوص در حوزه روابط خارجی و دیپلماسی نادیده می گیرند. جایی که پس از جنگ ویتنام و رسوایی واترگیت، کنگره متمردانه وارد چالشی برای مدیریت سیاست خارجی آمریکا به دولت این کشور شده است.این چالش اکنون نیز درمذاکرات هسته ای ایران خود را نشان می دهد و هر گام اشتباه در قبال آمریکایی ها در نهایت بازی را به نفع آن ها رقم می زند. براین اساس، آن چه از آن به عنوان توافق سیاسی یاد می شود، در حقیقت مقدمه ای خواهد بود برای بلندتر شدن صدای دوم در آمریکا که تاکنون برخی یا نشنیده اند یا نخواسته اند که بشنوند؛ صدای قانون گذاران قدرتمند آمریکا که عرصه را در توافق بر سر جزئیات برای ما تنگ تر خواهد کرد. مگر این که این جمله فرانکلین روزولت رئیس جمهور وقت آمریکا را در سال 1937 با خود مرور کنیم که «نظام مدیریت آمریکا شبیه یک و اگن 3 اسبی است (ریاست جمهوری، کنگره و دیوان عالی)که قانون اساسی آن را تعیین کرده است...آن ها که گفته اند رئیس جمهور آمریکا می کوشید تا این مجموعه را هدایت کند، این حقیقت ساده را نادیده گرفته اند که رئیس جمهور ایالات متحده به عنوان رئیس قوه مجریه خود یکی از آن اسب هاست....»(3)با این اوصاف سیاست گذاری علنی رهبر انقلاب مبنی بر این که کلیات و جزئیات در یک مرحله به سرانجام برسد از این جهت حائز اهمیت است که اولاً فرصت چماق شدن کنگره بر سر جزئیات را از آمریکایی ها گرفت و ثانیاً بهترین ابزار را به تیم هسته ای داد که دولتمردان آمریکا را مجبور کنند اگر می خواهند واقعاً به توافق برسند، قبل از دخالت های کنگره کار را تمام کنند. البته اگر آن ها نیز دنبال توافقی برد - باخت نباشند.1- www.foreign.senate.gov2- استاد علوم سیاسی دانشگاه هاروارد(1919-2003)؛ نویسنده کتاب «قدرت ریاست جمهوری»3- سیاست گذاری عمومی در ایالات متحده آمریکا؛ جی.ام. شافریتز و کریستوفر پی. بریک؛ ترجمه: حمیدرضا ملک محمدیجمهوری اسلامی:تصمیمی که اکنون باید گرفت«تصمیمی که اکنون باید گرفت»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن می خوانید؛آن گونه که از کمیسیون تلفیق به گوش می رسد نمایندگان مجلس دولت را به حذف افراد یا خانواده های با درآمد بالای 5/2 میلیون تومان مکلف کرده اند. علیرغم موافقت اولیه دولت، بنابه گفته برخی نمایندگان، دولت انجام این کار را غیرعملی دانسته است. اگر این خبر صحیح باشد که ظاهراً هم هست، این دومین باری است که دولت یازدهم فرصت تصحیح شیوه توزیع نادرست یارانه نقدی را از دست می دهد. نخستین فرصت، موعد نام نویسی مجدد متقاضیان دریافت یارانه نقدی بود. در آن برهه با اینکه تعداد ثبت نام کننده بسیار زیاد بود ولی افکار عمومی کاملاً آمادگی اعلام شیوه جدید توزیع یارانه و حذف تعدادی از خانوارها را داشت ولی دولت در آن مقطع نخواست ریسک سیاسی این پالایش را متحمل شود. این محافظه کاری سیاسی باعث شد روال اشتباه و ناعادلانه پرداخت یکسان یارانه نقدی همچنان ادامه پیدا کند.موعد تدوین و تصویب لایحه بودجه سال 94، فرصت دوباره ای به حساب می آمد که این امکان را فراهم می آورد تا عده زیادی از یارانه بگیرانی که به هیچ عنوان پرداخت یارانه به آنان ضرورت و مصلحت ندارد، از گردونه خارج شوند. به نظر می رسد این بار مجلس هم پذیرفته است که در هزینه های سیاسی و اجتماعی این پالایش با دولت شریک شود ولی دولت همچنان مقاومت می کند. این مقاومت در وضعیتی است که به علت کاهش شدید قیمت نفت و افت درآمدهای ارزی در کشور، دولت برای تامین منابع یارانه نقدی دچار مشکلات فراوانی در سال آینده خواهد بود.در یک بررسی کوتاه می توان دو دلیل را برای مخالفت دولت برابر پالایش یارانه بگیران شناسایی کرد.
الف – پیچیدگی راهکار شناسایی افرادی که نباید یارانه نقدی دریافت کنند باعث شده دولت از بیم بروز خطا در احصاء یارانه بگیران غیر نیازمند و ایجاد نارضایتی، تمایلی به پرداخت هزینه سیاسی و اجتماعی این پالایش نداشته باشد.ب – فارغ از صحت و سقم و دقت سازوکار پالایش فهرست یارانه بگیران، نفس قطع پرداخت نقدی به به بخشی از جامعه، تاثیر خوبی بر محبوبیت دولت در اقشار مختلف نخواهد داشت خصوصاً اینکه احتمالاً دولت گمان می کند در طبقه متوسط و فرادست جامعه، پایگاه محبوبیت بیشتری دارد و از آنجایی که قاعدتاً سهم این دو طبقه از حذف شدگان – بیشتر خواهد بود، تمایلی به انجام پالایش ندارد.واقعیت این است که هیچ کدام از این دو دلیل نمی توانند توجیه درستی برای پرهیز از پالایش فهرست یارانه بگیران و تصحیح شیوه نادرست فعلی باشد.دولتمردان باید به این نکته توجه داشته باشند که اگرچه ممکن است نتیجه پالایش فهرست دریافت کنندگان یارانه با خطا و خطر کردن همراه باشد اما ادامه روند فعلی قطعاً به زیان تمامی مردم و منافع ملی است. به عبارت دیگر اگر در پالایش های اولیه احتمال خطا وجود دارد، ادامه روند فعلی قطعاً و بدون هیچ احتمالی و به طور قطع به زیان کشور خواهد بود.دولتمردان باید باور داشته باشند که افزایش یا حفظ محبوبیت نهاد دولت در گروی مقبولیت اقدامات دولت است. به عبارت دیگر اگر دولت یازدهم بخواهد برای جلب رضایت کوتاه مدت و ظاهری مردم، تصمیمات نادرست و غیراصولی دولت های قبل را ادامه بدهد یا تکرار کند، ممکن است برای چند صباحی خوشنودی و رضایت بخشی از مردم را به دست بیاورد ولی قطعاً در میان مدت یا بلند مدت و با آشکار شدن پیامدهای آن تصمیمات اشتباه، تمام آن خوشنودی ها و رضایت های کوتاه و مقطعی نه تنها از بین می رود بلکه تبدیل به عدم رضایت و مخالفت می شود.واقعیت این است که کشور در سال های گذشته به دفعات و بسیار گرفتار پیامدهای تصمیمات اشتباه و گاه با ظاهر فریبنده شده است و همچنان نیز این گرفتاری ها ادامه دارد؛ مسکن مهر، انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی، دستکاری زیانبار قانون برنامه چهارم و... از جمله این قبیل تصمیمات هستند. خوشبختانه دولت یازدهم توانسته است تاکنون برخی از این دست تصمیمات را اصلاح یا گاه متوقف کند. به عنوان مثال دولت یازدهم سازمان مدیریت و برنامه ریزی را احیا کرد؛ منابع تامین مالی مسکن مهر را از محل اضافه برداشت بانک ها از بانک مرکزی جدا کرد و لایحه بودجه را به موقع تدوین و ارائه کرد. در راس این مسائل، شیوه پرداخت یارانه نقدی قرار دارد که طبعاً به علت پیچیدگی ها و حساسیت های فراوان تاکنون به تاخیر افتاده، اما اکنون زمان مناسبی برای ورود به این حوزه است و به نظر می رسد دولت می تواند با همکاری مجلس، هرچه زودتر نسبت به اتخاذ تصمیمات مناسب برای تصحیح شیوه فعلی اقدام کند.رسالت:خودباوری، جامعه دینی و حاکمیت ارزش های اسلامی«خودباوری، جامعه دینی و حاکمیت ارزش های اسلامی»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم سید مسعود علوی است که در آن می خوانید؛خدا مرحوم استاد حبیب الله عسکراولادی را رحمت کند. ذهن او گنجینه ای از خاطرات امام و حواریون امام (ره) بود. یک وقتی نقل می کرد که اوایل نهضت اسلامی یکی از علمای بزرگ آن زمان که اکنون از مراجع عظام تقلید است به من گفت ترتیبی بده که من با امام (ره) به طور خصوصی ملاقات کنم. مرحوم عسکراولادی می گفت آن زمان که ایشان ملاقات می خواست جوّ پلیسی و خفقان عجیبی حاکم بود. امام (ره) تازه از زندان بیرون آمده بود. امام پس از ماجرای فیضیه و نطق عصر عاشورا، نیمه شب پانزدهم خرداد 42 دستگیر می شود. یازدهم مرداد 42 در اثر مخالفت مراجع و علما و مردم، از زندان آزاد می شود. آن عالم جلیل القدر با امام دیدار می کند. آقای عسکراولادی می گوید از او پرسیدم امام (ره) را چگونه دیدید؟ او گفت او را دیدم در حالی که سه باور داشت؛ 1- باور به خداوند تبارک و تعالی و نصرت او 2- باور به خود که حتماً پیروز می شود 3- باور به مردم که حتماً او را تنها نخواهند گذاشت.امروز روز بیستم بهمن، روز خودباوری، جامعه دینی و حاکمیت ارزش های اسلامی است. ما طی سه دهه گذشته راه پر فراز و نشیبی را طی کرده ایم. در این راه، خداباوری مشعل فروزانمان بوده است. بدون آن ما یک قدم هم نمی توانستیم در انقلاب برداریم. خدا بود که با امدادهای غیبی، ما را از گردنه های صعب العبور نبرد سخت و نرم با آمریکای جنایتکار و شرکای جهانی او به سلامت عبور داد و روز به روز نیرومندتر از هر روز در عرصه های منطقه ای و جهانی، ظهور پیدا کردیم.اگر خداباور نبودیم، به خودباوری هم نمی رسیدیم. انبوه توطئه ها و دسیسه ها و نیز قدرت دشمن، حتماً ما را به زمین می زد و انقلاب تا کنون هفت کفن هم پوسانده بود. اما انقلاب اسلامی، امروز یک جوان رشید 36 ساله است و در اوج اقتدار و بالندگی قرار دارد. امروز فرزندان انقلاب در عراق، افغانستان، لبنان، سوریه و یمن کم کم به بلوغ رسیده و قدرت را در دست گرفته اند. تا دو دهه دیگر نوه های انقلاب در جهان اسلام و نتیجه های آن در سراسر جهان با ظهور امام زمان (عج) غلبه گفتمان انقلاب اسلامی را به اثبات می رسانند. این مسیری است که خداوند متعال برای پویایی انقلاب اسلامی تعیین فرموده است و نباید در آن شک کرد.تز «ما می توانیم»، امروز ما را به باشگاه های علمی برده و در صدر نشانده است. ریشه این تز در خودباوری است. ما با خودباوری کجا می خواهیم برویم؟ هدف، ایجاد «جامعه دینی» است.ما می خواهیم در جامعه ای زندگی کنیم که در آن حکم، حکم خدا باشد و امر، امر خدا. فقط در چنین جامعه ای است که دیکتاتوری رخت بر می بندد. جمهوریت نظام فقط با حاکمیت «الله»، عملی است. در یک جامعه دینی، مسلمانان همگی حکم خدا را گردن می نهند. اگر حاکم، حکم خدا را جاری کند در حقیقت حکم مردم را رعایت کرده است. جمهوریت در چنین شرایطی تحقق می یابد.پس اگر جامعه، دینی شد و حکم خدا در آن جاری و ساری گردید، جمهوری به معنای واقعی تحقق یافته است.ما برای رسیدن به جامعه دینی و جامعه دینداران، راهی بس طولانی در پیش داریم. ما در آستانه ظهور هستیم. هر وقت چنین جامعه ای را تدارک دیدیم، یعنی جامعه ای مشتاق اجرای حدود الهی و ارزش های قرآنی؛ آن وقت این چنین جامعه ای به ظهور نزدیک خواهد شد. ارزش های اسلامی ریشه در وحی دارد. خدایی که ما را آفریده است بهتر از هر کسی مسیر سعادت ما را هموار می کند. رمز مانایی انقلاب، تعمیق ارزش های اسلامی در جامعه ماست.ما در دهه فجر به میزان سنجی این ارزش ها و بازخوانی آنها می پردازیم. دفاع مقدس و پیروزی در جنگ نرم با دشمن نشان داد ارزش های قرآنی و اسلامی در جامعه ما ژرفای شگرفی دارد و دشمن نمی تواند با تندبادهای نرم و سخت، انقلاب را بلرزاند. انقلابی که لرزه بر اندام کفر و شرک و الحاد جهانی انداخته است بیدی نیست که با این بادها بلرزد.ما اکنون در شرایطی زندگی می کنیم که به خودباوری رسیده ایم. در عوض، حریفان و رقیبان ما در شرق و غرب عالم، به همان باطل خود هم باور ندارند. اندیشه های کفرآمیز مارکسیسم، معتقدان جدی در جهان نداشت، به همین دلیل از هم فروپاشید. اندیشه های الحادی و کفرآمیز لیبرالیسم هم معتقدان جدی ای ندارد.بزودی امپراتوری متکی بر سرمایه داری نیز از هم می پاشد. هیچ گونه خودباوری در آن سوی میدان مصاف ما وجود ندارد. ما به برکت عنایات الهی و به لطف نفس قدسی امام (ره) و مهارت و هوشمندی رهبری معظم انقلاب، با تکیه بر خودباوری، در مصاف با استبداد و استکبار جهانی حتماً به پیروزی نهایی خواهیم رسید. یوم الله 22 بهمن در تاریخ ما اثبات کرد این آرزو، دست یافتنی است.قدس:هرزنگاری در شبکه های موبایلی«هرزنگاری در شبکه های موبایلی»عنوان یادداشت روز روزنامه قدس به قلم سیدمصطفی حسینی راد است که در آن می خوانید؛این روزها شبکه های اجتماعی موبایلی و در صدر آنها «وایبر» به فضایی برای نشر شایعات و چرندیاتی تبدیل شده که اگر کاربران این شبکه ها زودتر نسبت به پیامدهای آن هشیار نشوند، صدمات زیادی برای اخلاق اجتماعی ما خواهد داشت.خواهش این قلم از خوانندگان عزیزی که در این شبکه ها فعالیت دارند این است که به هر مطلبی که از هر جایی می رسد، بها ندهند. برای خواندن هر مطلبی، وقت و عمر عزیز و ارزشمندشان را هدر ندهند و هر مطلبی را بدون تأمل و تعمق کافی، بازنشر نکنند زیرا بسیاری از این مطالب دارای آسیبهای اخلاقی، فرهنگی و دینی است و بی تردید ما هم به عنوان انتشاردهنده آن، در شیوع آسیبهایش مسؤولیم.برایتان مثالی می زنم؛ این روزها خبر افتخارآمیز پرتاب ماهواره«فجر» و قرار گرفتن آن به صورت موفقیت آمیز در مدار زمین، منتشر شد. دقت کنیم که این موفقیت غرورآمیز جوانان ایرانی، ما را به جمع پنج کشور دارای فناوری فضایی در جهان اضافه کرده و چنین موفقیتی در هر جای جهان رخ دهد، جشن ملی به دنبال خواهد داشت. این بالاترین سطح از فناوری است که مقدمه ای برای دستیابی به مدارهای بالاتر و موفقیتهای بزرگتر از سوی دانشمندان توانمند ایرانی است و دستاوردهای فراوانی برای کشور دارد.حالا نگاهی به شبکه های مجازی و بخصوص گروه های موبایلی بیندازیم؛ در این گروه ها نه تنها هیچ کس تبریکی برای این موفقیت نمی گوید، بلکه برخی افراد ناآگاه و شاید هم مغرض، این دستاورد بزرگ را به شوخی و لطیفه تبدیل می کنند. براستی که غم انگیز است. چرا ما باید به جای تبریک به دانشمندان جوان هموطن خود، دستاورد بزرگ و خیره کننده آنها را مسخره کنیم؟ این چه فرهنگی است؟به بخشهایی از این به ظاهر لطیفه توجه بفرمایید:«خبر فوری... سرانجام لحظاتی پیش ماهواره فجر موفق شد بین دو ماهواره روسی و آمریکایی پارک دوبله کند... اولین پیام از ماهواره فجر دریافت شد: زمین گرد است... در پی پرتاب موفقیت آمیز ماهواره و دستیابی ایران به فناوری فضایی، نام کهکشان راه شیری به بزرگراه شیخ فضل ا... نوری تغییر یافت! دومین پیام از ماهواره فجر: زمین همچین بزرگ بزرگ نیست... سومین پیام از ماهواره: پنچرگیری کجاست؟ چهارمین پیام ماهواره: یه دونه کارت شارژ 5000 تومانی بفرستید تا بازم پیام بدم... و... ».انواع و اقسام شوخی های سخیف با قومیتها، شوخی های توهین آمیز با شخصیتهای مذهبی و حتی آیات و روایات و البته انتشار جملات شبه فلسفی از افراد ناشناس و گاه شناخته شده ای که دشمنی آشکاری با دین و عقاید ما دارند، از دیگر موارد است. نیازی به بازنشر نمونه ها نیست و حتماً خودتان دیده اید. خواهش می کنم در برابر این پیامها تأمل کنیم و بدون دقت آنها را منتشر نکنیم و اگر شد به دوستانمان هم یادآوری کنیم که هر مطلبی را منتشر نکنند.سیاست روز:یا توافق کامل، یا پذیرش شکست آمریکا«یا توافق کامل، یا پذیرش شکست آمریکا»عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم محمد صفری است که در آن می خوانید؛سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار فرماندهان نیروی هوایی ارتش و پدافند هوایی درباره گفت وگوهای هسته ای، آن هم در روزهای دهه فجر و در آستانه ۲۲ بهمن روز پیروزی انقلاب اسلامی، تله ای که آمریکایی ها در گفت وگوهای هسته ای تعبیه کرده بودند، مهار کرد.مدتی بود که غرب به ویژه آمریکایی ها سعی داشتند با دو مرحله ای کردن توافق هسته ای میان ایران و ۱+۵، امتیازهای بیشتری را از این توافق احتمالی برای خود به دست آورند.آنها اصرار داشتند که ابتدا بر سر کلیات با ایران به توافق برسند و سپس به جزئیات توافق بپردازند. نام مرحله اول توافق را هم، توافق سیاسی گذاشته بودند، این احتمال وجود داشت که پس از توافق بر سر کلیات، جزئیاتی که از سوی آمریکا مطرح شده و می شود، بسیار فراتر از آن چیزی خواهد بود که در جریان گفت وگوهای هسته ای وجود داشته است.به عنوان مثال اگر در توافق کلی به این نتیجه رسیده باشند که ایران می تواند غنی سازی داشته باشد، اما بحث در جزئیات توافق در مرحله بعد، می تواند با درخواست های نامتعارف و حتی خارج از قوانین و حقوق بین الملل مطرح شود و مثلاً گفته شود که بر سر غنی سازی در مبحث جزئیات توافق، ایران حق دارد از هزار سانتریفیوژ و با غنی سازی بر فرض ۵ درصد بهره ببرد. در حالی که ایران برای تأمین نیازهای تأسیسات هسته ای خود فراتر از آن مثالی که یاد شد نیاز دارد و البته حتی ما به ازای این اقدام و این توافق احتمالی هم شاید ارزش آن را نداشته باشد.نکته مهم دیگر چنین موضعی که به جا و منطقی از سوی رهبر معظم انقلاب مطرح شد این است که پس از توافق کلی یا سیاسی، مدت زمان بررسی جزئیات توافق برای رسیدن به توافق جامع و نهایی با روندی که آمریکا و غرب در پیش گرفته است، طولانی خواهد شد، در حالی که براساس توافق کلی، همچنان همه فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران در حالت تعلیق باقی خواهد ماند تا زمانی که توافق بر سر جزئیات به نتیجه برسد.ضمن این که تحریم های غرب اعم از تحریم های آمریکا،شورای امنیت و اروپا همچنان علیه ایران به حالت آماده باش باقی می ماند و تنها تعلیق می شود، لغو تحریم ها در کار نیست.برای همین خاطر است که رهبر معظم انقلاب قاطعانه تأکید دارند که تحریم ها نیز باید به معنای واقعی کلمه برداشته شوند.جزئیاتی که قرار بود پس از توافق کلیات به آن برساند، درباره مواردی از جمله تعداد سانتریفیوژها، سایت های اراک، نطنز، ظرفیت غنی سازی و ... است.این که پس از بیش از یکسال گفت وگوهای مداوم و نفس گیر هنوز بر سر این جزئیاتی که قطعاً از سوی آمریکایی ها بیشتر از اینهاست، به نتایجی نرسیده اند، خود نکته ای است که نشان می دهد، آمریکایی ها به همین خاطر مایل و اصرار دارند که توافق دو مرحله ای باشد.تفکیک کردن کلیات و جزئیات بر روی موضوعی روشن و مشخص چه معنایی می تواند داشته باشد؟ اصلاً بحث بر سر جزئیات موضوع اصلی است. کلیاتی هم اگر وجود دارد که دارد، باید در کنار هم مطرح، بررسی و به نتیجه برسد.نکته مهم دیگر که اساسی و حساس است، اگر بر سر کلیات مسائل هسته ای توافق شود و پای آن از سوی ۷ کشور حاضر در گفت وگوها امضا شود، الزام و اجباری خواهد بود برای ایران که در نهایت باید چند ماه پس از توافق کلی، جزئیاتی که از سوی آمریکا مطرح می شود، بپذیرد. امضای توافق کلی از جنبه حقوق بین الملل برای جمهوری اسلامی ایران الزاماتی را در پی خواهد داشت.در این مدت گذشته ایران و ۱+۵ با گفت وگوهای طولانی که انجام داده اند، از مرحله کلیات گذشته و جزئیات آن مطرح است. کلیات توافق هسته ای، این است که دو طرف به این نتیجه رسیده اند که برای حل موضوع برای جزئیات گفت وگو کنند. که البته توافق همزمان هر دو مورد، حیله گری آمریکا و غرب را خنثی می کند.برای همین است که رهبر انقلاب روز گذشته درباره توافق دو مرحله ای که ابتدا توافق بر اصول کلی و بعد از مدتی توافق بر جزئیات باشد، خاطرنشان کردند; «چنین توافقی پسندیده نیست زیرا با تجربه ای که از رفتار طرف مقابل داریم، توافق صرف در کلیات، وسیله ای خواهد شد برای بهانه گیری های پی درپی در جزئیات اگر توافقی انجام شود باید در یک مرحله و دربردارنده کلیات و جزئیات با یکدیگر باشد.»موضع حضرت آیت الله خامنه ای در زمینه گفت وگوهای هسته ای باعث خواهد شد تا آمریکایی ها اگر تمایل جدی به توافق کامل و جامع در یک مرحله دارند، تن به آن بدهند و اگر چنین دیدگاهی در آنها نیست پا پس بکشند و خود را شکست خورده گفت وگوهای هسته ای با ایران بدانند.وطن امروز:تصحیح مسیر مذاکرات«تصحیح مسیر مذاکرات»عنوان یادداشت روز روزنامه وطن امروز به قلم مهدی محمدی است که در آن می خوانید؛ بدون تردید، سخنان روز گذشته رهبر معظم انقلاب اسلامی مسیر دیپلماسی هسته ای ایران و 1+5 را تغییر خواهد داد.مسیری که تا پیش از این فرمایشات در حال طی شدن بود، چند ویژگی اساسی داشت:1- در مسیر پیشین، توافق سیاسی درباره اصول، از توافق درباره جزئیات تفکیک شده بود.2- تیم مذاکره کننده ایرانی تقریبا پذیرفته بود چاره ای جز پذیرش یک جدول زمانی بلندمدت برای تعلیق و لغو تحریم ها ندارد.3- طرف غربی عمیقا دچار این سوءتفاهم بود که ایران جز تداوم مذاکره و رسیدن به یک توافق
ـ ولو توافق بد ـ چاره ای ندارد.این سخنرانی همه معادلات را تغییر خواهد داد. سخنان روز یکشنبه به این معناست که روش های پیشین نمی تواند ادامه پیدا کند و محاسبات آمریکا درباره الگوی رفتار ایران از بیخ و بن نادرست بوده است. مهم ترین نکته در اینجا این است که سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی نشان دهنده این است که هیچ مکانیسم اجباری برای توافق میان ایران و 1+5 وجود نخواهد داشت و ایران فقط توافقی را می پذیرد که آن را به اندازه کافی خوب بداند.در اینجا چند نکته بسیار اساسی وجود دارد:
یکم- روند مذاکرات این تصحیح مسیر را ایجاب می کرد. آنچه روز یکشنبه اتفاق افتاد یک تصحیح ملی در مسیر مذاکرات است که بر خلاف آنچه ممکن است ظاهرا به نظر برسد روی تغییر محاسبات آمریکا تمرکز دارد نه روی اصلاح رفتار تیم مذاکره کننده ایرانی. برای هر کسی که اندکی به مذاکرات اشراف داشته باشد روشن است که آمریکایی ها مذاکرات را به بن بست کشانده اند. آمریکا خواهان آن است که ظرفیت غنی سازی ایران برای یک زمان بسیار طولانی تعطیل شود بی آنکه رژیم تحریم ها دست خورده باشد. محاسبه ای که آمریکایی ها براساس آن چنین موضعی در مذاکرات گرفته اند این است که تبعات عدم توافق برای ایران آنچنان سنگین است که ایران چاره ای جز پذیرفتن هر پیشنهادی که روی میز گذاشته شده باشد ندارد و در نتیجه هیچ نیازی به بهبود پیشنهادهای روی میز نیست. سخنان روز یکشنبه رهبر معظم انقلاب اسلامی این موضوع را کاملا برای آمریکایی ها روشن می کند که شرایطی وجود دارد که تحت آن شرایط، ایران توافق نکردن را به تن دادن به یک توافق ترجیح می دهد. بر خلاف آنچه بسیاری می پندارند، اتخاذ این موضع به جای اینکه آمریکا را سرسخت کند، منعطف تر خواهد کرد. آمریکا اگر تا دیروز دچار این توهم بود که ایران چاره ای جز توافق با هر شرایطی ندارد، امروز می داند که برخی اشکال توافق وجود دارد که ایران در رد کردن آن تردید نمی کند و خصوصا اگر مذاکرات با روال فعلی پیش برود قطعا توافقی حاصل نخواهد شد. این پیامی است که آمریکایی ها به شنیدن آن از زبان عالی ترین مقام در ایران نیاز داشتند و اکنون یا باید آن را در مواضع خود لحاظ کنند یا اینکه در انتظار شکست قطعی مذاکرات باشند. این کمک بزرگی به تیم مذاکره کننده است تا بتواند در این مقطع بسیار حساس از آمریکا امتیاز بگیرد. علاوه بر این، آزمونی مهم برای آمریکا هم هست که روشن شود این کشور واقعا به دنبال دستیابی به توافقی است که در آن نگرانی های مرتبط با عدم اشاعه رفع شده باشد یا اینکه می خواهد توافق هسته ای را به یک ابزار فشار تاریخی بر ایران تبدیل کند؟دوم- قلب فرمایشات روز یکشنبه رهبر معظم انقلاب اسلامی جایی بود که برای دومین بار در یک ماه گذشته تاکید فرمودند در هرگونه توافق نهایی همه تحریم ها باید یکجا برداشته شود. این مهم ترین ضابطه یک توافق خوب از نظر ایران است. اطلاعات موجود در منابع غربی ظرف هفته گذشته نشان می داد آمریکایی ها می خواهند در توافق نهایی تحریم ها را برای یک بازه زمانی طولانی مدت گروگان بگیرند. ایران باید در همان لحظه امضای توافق امتیازهای فراوانی را واگذار می کرد اما به مدت یک دهه – و شاید هم بیشتر- منتظر می ماند تا آمریکا تحریم ها را به تدریج، تعلیق – نه لغو - کند. اکنون معنای مفهوم توازن در توافق نهایی روشن تر شده است. از دید ایران، فقط توافقی یک توافق متوازن محسوب می شود که در همان لحظه نخست پس از امضای آن، همه انواع تحریم ها لغو شود. این مشکل ایران نیست که دولت آمریکا اختیارات کافی برای راضی کردن کنگره به چنین کاری را دارد یا نه؛ همانطور که ایران متعهد است در صورت حصول توافق، مشکلات داخلی خود را حل کند، دولت آمریکا هم خود باید بار حل و فصل مشکلات سیاسی در واشنگتن را به دوش بکشد.مهم تر از این، ایران به خوبی می داند اگر بلافاصله پس از حصول توافق، تحریم ها برچیده نشود، پس از آن، احتمال برچیده شدن تحریم ها بسیار اندک است. اگر قرار باشد آمریکا به ایران امتیازی بدهد آن را در همان لحظه ای خواهد داد که چیزی از ایران می خواهد – لحظه امضای توافق - و اگر ایران بدون گرفتن امتیاز مدنظر خود تن به توافق بدهد، پس از آن، آمریکایی ها که هر چه می خواسته اند را گرفته اند، دیگر انگیزه ای برای امتیازدهی نخواهند داشت.سخنان روز یکشنبه، مطالبه لغو یکباره و یکپارچه تحریم ها را به یک مطالبه ملی تبدیل خواهد کرد. مخاطب ملی سازی این شعار، مذاکره کنندگان آمریکایی هستند که تصور می کردند اگر زیر بار لغو یکباره تحریم ها نروند و بر «درگیر شدن ایران در یک جدول زمانی 2دهه ای» برای لغو تحریم ها اصرار کنند، ایران درنهایت چاره ای جز پذیرش آن نخواهد داشت. اکنون 2گزینه پیش روی همه کسانی است که صحنه مذاکرات را رصد می کنند؛ توافق هسته ای با لغو تحریم و توافق هسته ای بدون لغو تحریم. سخنرانی روز یکشنبه به همه این ناظران می گوید گزینه دوم منتفی و گزینه نخست کاملا در دسترس است.سوم- خروج از تله توافق 2مرحله ای، فوری ترین و از جنبه تاکتیکی مهم ترین موضوع در سخنان رهبر معظم انقلاب بود. همه اطلاعات از کانال های مختلف داخلی و خارجی در هفته گذشته نشان می داد 2 طرف در آستانه رسیدن به یک توافق سیاسی روی کلیات هستند بی آنکه جزئیات بسیار مهم بویژه در زمینه جدول زمانی لغو تحریم ها را نهایی کرده باشند. سخنرانی دیروز، این پروژه را منتفی کرده و کشور را از تله ای که در آستانه فرو افتادن در آن بود رهانده است. به چند دلیل بسیار مهم، ورود به یک توافق سیاسی بدون نهایی کردن جزئیات می توانست برای کشور بسیار خسارت بار باشد:1- قبل از هر چیز آنچه در اینجا نام آن جزئیات گذاشته شده و تلاش می شود به این ترتیب از اهمیت آن کاسته شود، در واقع اصلی ترین مسائل مورد نظر ایران است. موضوعاتی مانند تعداد و نوع ماشین ها، ذخیره مواد، طول زمان گام نهایی، جدول زمانی لغو تحریم ها، اراک، فردو و... موضوعاتی نیست که تعبیر جزئیات بتواند چیزی از اهمیت آنها کم کند.2- توافق سیاسی بدون توافق روی جزئیات باعث می شد:
اولا- عدم توافق روی جزئیات غیرممکن شود. منطقی نیست که دوطرف درباره اصول یک موضوع توافق کنند اما در جزئیات آن به بن بست برسند. اگر ایران بدون تعیین تکلیف آنچه جزئیات خوانده شده توافق سیاسی را امضا می کرد، چاره ای نداشت جز اینکه در جزئیات آنقدر امتیاز بدهد تا نظر آمریکا تامین شود.ثانیا- انگیزه آمریکا برای توافق روی جزئیات بشدت کاهش پیدا کند. وقتی آمریکا امتیازهای اصلی را که از ایران می خواهد در توافق سیاسی بگیرد، چه انگیزه ای برای امتیازدهی به ایران هنگام بحث درباره جزئیات خواهد داشت؟ این اصل کلی را هرگز فراموش نکنید که «کسی که چیزی از شما نخواهد چیزی هم به شما نخواهد داد».ثالثا- امتیازگیری از آمریکا در حوزه لغو تحریم ها بسیار دشوار و بلکه غیرممکن شود. اتفاقی که عملا رخ می داد احتمالا این بود که در توافق سیاسی یک جمله کلی نوشته می شد که همه تحریم ها «مطابق توافقی که در آینده درباره جزئیات انجام می شود» برداشته خواهد شد اما بعد هنگامی که نوبت به جزئیات می رسید آمریکایی ها روی همان عدد حداقل 10 سال اصرار و تاکید می کردند و آن روز هم دیگر برای مخالفت دیر شده بود، چرا که امضای کشور زیر یک توافق کلان وجود داشت و خروج از آن می توانست تبعات بسیار جدی داشته باشد.بر همین اساس، رهبر معظم انقلاب اسلامی جلوی این بازی خطرناک را در مذاکرات گرفتند. مساله اصلی در اینجا این است که اگر واقعا آمریکا قصد جرزنی در مذاکره درباره جزئیات را ندارد، چرا همین حالا و در کنار کلیات، تکلیف مباحث جزئی را هم روشن نمی کند؟ وقتی آمریکا اصرار می کند مذاکره درباره جزئیات به زمانی دیگر موکول شود، با توجه به سابقه ای که در توافق ژنو از آن بر جای مانده، باید عمیقا بدگمان بود که آمریکا اساسا قصد توافق درباره جزئیات بویژه حوزه تحریم ها را ندارد و تنها چیزی که در پی آن است متعهد کردن ایران به یک سلسله تعهدات بلندمدت طی یک توافق سیاسی است.چهارم- مسلما سخنان دیروز رهبر معظم انقلاب اسلامی به مذاق کسانی که به دستیابی به یک توافق هسته ای به هر قیمت فکر می کردند یا قول داده بودند مشکل را در تهران حل می کنند یا کسانی که آینده سیاسی خود را در گرو توافق هسته ای می دانند یا آنها که هیچ برنامه ای برای اداره کشور بدون یک توافق هسته ای ندارند، خوش نخواهد آمد. این سخنان برای آمریکایی هم که خود را آماده بلعیدن یک لقمه تاریخی کرده بود، بسیار ناگوار خواهد بود. از همین امروز باید انتظار داشت که ماشین عملیات روانی دشمن به کار بیفتد و با دروغ بافی و جنجال، جریان انقلابی را مانع اصلی توافق هسته ای جلوه دهد. باطل السحر این پروژه جز این نیست که تمام ملت ایران بدانند که مانع اصلی توافق کسانی هستند که بر حفظ تحریم ها و تحقیر ایران تاکید دارند. مقام های آمریکایی اتفاقا در این یک مورد خاص کاملا صریح و شفاف بوده اند و به همین دلیل مقصر هرگونه شکست احتمالی در مذاکرات خواهند بود. آمریکایی ها دیروز این پیام را از زبان رهبر ملت ایران شنیدند. در 22 بهمن، آن را از زبان خود ملت هم خواهند شنید.جوان:توافق دو مرحله ای چرا قابل پذیرش نیست؟«توافق دو مرحله ای چرا قابل پذیرش نیست؟»عنوان یادداشت روز روزنامه جوان است که در آن می خوانید؛بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع کارکنان و فرماندهان نیروی دریایی، حاوی نکات مهمی در فهم عمیق و واقعی از روند پیش روی مذاکرات هسته ای بود و می توان آن را به مثابه نقشه راه مذاکره کنندگان کشورمان دانست. در این یادداشت خواهیم کوشید نگاهی گذرا بر برخی نکات مهم این بیانات بیندازیم.بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع کارکنان و فرماندهان نیروی دریایی، حاوی نکات مهمی در فهم عمیق و واقعی از روند پیش روی مذاکرات هسته ای بود و می توان آن را به مثابه نقشه راه مذاکره کنندگان کشورمان دانست. در این یادداشت خواهیم کوشید نگاهی گذرا بر برخی نکات مهم این بیانات بیندازیم.1- نخستین نکته مورد اشاره معظم له، مسئله عدم موافقت با «توافق بد» بود. در این بیان ایشان اشاره ای وجود داشت مبنی بر آنکه «امریکایی ها مرتباً می گویند توافق نکردن بهتر از توافق بد است». در مقابل این جمله ای که به کرات از زبان مقامات کاخ سفید بیان می شود، جمله ای گاه از برخی تریبون های داخلی شنیده می شود که از جهاتی قابل تأمل است: «هر توافقی بهتر از عدم توافق است.» اکنون جای این پرسش است که چرا درست زمانی که دشمن دقیقاً منافع خود را ملحوظ می دارد، برخی در داخل چنین ساده لوحانه منافع ملی را به هیچ می انگارند و حاضرند همه دستاوردها و منافع ملت را به پای مطامع زودگذر خود قربانی کنند؟آنچه در ادبیات این طیف، به صورت پررنگ مشاهده می شود، نوعی از خودباختگی است که زمینه ساز تحقیر ملی از سوی دشمن خواهد بود. به نظر می رسد دشمن نیز از طرح چنین مواضعی در داخل رضایتمند است چراکه اولاً طرح استقبال از هر توافقی موضع تیم مذاکره کننده را در اثنای مذاکرات تضعیف می کند و ثانیاً دوگانه ای که از طرح «هر توافقی-





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: روز نو]
[مشاهده در: www.roozno.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن