تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 2 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):پرهيزكارى منافق جز در زبانش ظاهر نمى‏شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1843004057




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

فارس گزارش می‌دهد روایتی از رخنه آثار مخرب شبکه‌های اجتماعی در خانواده‌ها


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فارس گزارش می‌دهد
روایتی از رخنه آثار مخرب شبکه‌های اجتماعی در خانواده‌ها
متولی آموزش در خصوص استفاده از تکنولوژی‌های جدید مثل شبکه‌های اجتماعی و پاسخگوی معضلات ایجاد شده کیست؟ آیا مقصر خانواده‌ها هستند یا مسئولان؟

خبرگزاری فارس: روایتی از رخنه آثار مخرب شبکه‌های اجتماعی در خانواده‌ها



به گزارش خبرگزاری فارس از قم، دلش لک زده بود برای اینکه دست به دست مامان به پارک بروند؛ انگار مانده بود ته دلش! تمام مدت به این فکر می‌کرد که چرا باید گوشه‌ای تنها بنشیند و دائما با تبلت یا تلفن همراه هوشمند و رایانه‌اش بازی کند. پدر که نبود و تمام مدت را در محل کار می‌گذراند اما مادرش هم که در خانه بود به جای آنکه کمی وقتش را برای بازی با او بگذراند دائما در فکر گپ در فضای مجازی بود و گپ و گفت‌و‌گو در واتساپ که تمام می‌شد در وایبر و بعد هم لاین یا تانگو و...ادامه می‌یافت. اگر آن‌ها هم نبود تمام هم و غم زن خانه دیدن و از دست ندادن سریال‌های مختلف بود و با اینکه ماهواره نداشتند اما به راحتی می‌توانست آن‌ها را از سایت‌های مخصوص به فیلم و سریال فضای مجازی که اکثر فیلتر هم نبودند دانلود کند؛ تازه اگر فیلتر هم بودند دسترسی به فیلتر شکن که کاری نداشت! این قصه، اگر نگوییم واقعیت قشر وسیعی از زنان جامعه ماست؛ حداقل سناریوی تلخ عده بسیاری از کودکانی است که به یاد دارند تا همین چند سال پیش که صحبتی از شبکه‌های اجتماعی نبود دست در دست مادر به پارک، سالن‌های ورزشی و یا انواع کلاس‌های هنری می‌رفتند و تازه آخر هفته‌ها را هم یا در جمع دوستان و خانواده و یا در خارج شهر کنار می‌گذراندند... دلش لک زده بود برای والیبال‌های سیزده بدر و آخر هفته‌های خارج شهر... یادش بخیر هنوز توپ والیبالی را که وقتی با دیگر نوه‌های مامان بزرگ یا بچه‌های کوچ و بزرگ عمو، خاله، عمه، دایی و دوستان و آشنایان به خارج شهر می‌رفتند و با آن بازی می‌کردند را داشت؛ توپی که اگرچه کمی کهنه شده بود و رنگ سفید آن با آن شیار‌هایش به تیرگی می‌گرایید اما در بین تمام وسائل لوکس حتی کنار ایکس باکس دیگر در هر خانه‌ای پیدا می‌شود آن را هم گذاشته بود انگار دلش نمی‌خواست خاطرات دوران خوش آن روز‌ها فراموش شود و به پایان برسد؛ خاطرات روزهایی که با پدرش شاد و خوشحال در کرکری‌های خانوادگی در تیم هم مقابل دوستانش والیبال بازی می‌کردند. حالا 12 سال داشت... آن وقت‌ها شاید 6-7 ساله بود... خیلی دور نبود آن روز‌ها! حالا مادرش اصلا به او توجهی ندارد حتی دیگر به میهمانی‌های دوره‌ای با دوستانش نیز بی‌توجه است و تنها فکر و ذکرش شده شبکه‌های اجتماعی... وقتی از مادر «شایان بوستانی» می‌پرسم چرا به پسرش کمتر توجه دارد؟ خانم بوستانی در جوابم با حالتی که کاملا مشخص است می‌خواهد برافروختگی‌اش نمایان نشود گفت: هم من و هم پدرش برای او مدرن‌ترین رایانه و وسائل الکترونیکی و اسباب بازی و انواع سی.دی بازی‌های مدرن و تلفن همراه هوشمند را تهیه کرده‌ایم، بهترین لباس‌ها را برایش خریدیم، در این اوضاع اقتصادی بهترین پول تو جیبی و اتاق مجزا دارد و هر چه بخواهد فورا برایش آماده است؛ دیگر چه باید برایش انجام می‌دادیم؟  

  دلم بیشتر برای شایانی که حالا با لب‌های آویزان و موهای فشن شده اَش جلوی تلویزیون با دسته بازی در دست نشسته بود و بغض داشت بیشتر سوخت. شاید به این فکر می‌کرد که کاش پدرش کنارش بود و کمتر کار می‌کرد شاید مثلا اگر شایان تلویزیون سه بعدی در اتاقش نداشت اما یک خواهر یا برادر داشت و اگر در این سن تلفن همراه هوشمند با آن برند سیب گاز زدهٔ را نداشت اما پدرش کنارش بود او خیلی خیلی خوشبخت‌تر بود! شایان هر چه نیاز دارد ندارد و اتفاقا از هر چه نیاز ندارد بهترینش را دارد... «محمد بوستانی» که به دلیل مشغله‌های شدید کاری نمی‌توانست در مصاحبه حضور پیدا کند در مدتی اندک از طریق شبکه‌های اجتماعی حاضر به گفت‌وگو شد و وقتی دلتنگی شدید شایان و منزوی شدن‌اش را دیدم از او خواستم با شایان صحبت کند ولی در پاسخم گفت: خانم من که وقت اضافی ندارم! وقت بنده ارزشمنده! خودتون اگه سئوالی دارین بپرسین و الا من به کارهام رسیدگی کنم! پاسخ دادم: خیر! به کار‌هایتان برسید. از پذیرایی خانم بوستانی که البته آن موقع هم اکثرا سرش در شبکه‌های اجتماعی بود خداحافظی کردم و راهی خانه نرگس شدم که به تازگی از سمت خانواده‌اش ترد شده بود... اما هنوز با آن‌ها زندگی می‌کرد. خانه «نرگس» تفاوت‌های فاحشی با خانه شایان داشت اما با تمام این‌ها بی‌توجهی و بی‌مسئولیتی در پدر و مادر‌ها فاحش بود. نرگس از ماه پیش که او را دیده بودم چقدر لاغر و ضعیف شده بود. چشمان سرخ رنگش فریاد می‌زد «تو را به خدا به همه بگو من بی‌گناهم» راست می‌گفت او بی‌گناه بود! چشمان نرگس 18 ساله ماه پیش وقتی پدرش برای او تلفن همراه هوشمند کهکشانی می‌خرید از خوشحالی برق می‌زد البته با سیم کارتی که در سن 18 سالگی با خدمات تمام رایگانی که بدون هیچ آموزش و هشداری به او داده شده بود خود را مالک دنیا می‌دانست. نتوانستم بی‌تفاوت باشم و با تمام وجودم لبخندی به صورت او پاشیدم انگار چشمان بی‌فروغش زیبا‌ترین جای زمین است و او را خواهرانه در آغوش گرفتم جوری که او حس کرد من ایمان دارم او بی‌گناه است سرم را به نشانه تایید تکان دادم و خیال نرگس از مصاحبه راحت شد. داخل شدم به سر و کلام سلام کردم؛ مادر نرگس اخم شدیدی بر چهره داشت! پیدا بود انگار من را هم در خصوص نرگس مقصر می‌داند. باز هم لبخند دیگری به صورت او پاشیدم که معنی فاحش تری داشت. -خوب نرگس جان از خودت بگو؟ -مدتی است که دانشگاه رشته معماری قبول شده‌ام. -چه مختصر؟ مفیدش هم اینکه به هر کسی که این مصاحبه را می‌خواند توصیه می‌کنم هرگز و تاکید می‌کنم هرگز بدون اطلاع از خطرات و آسیب‌های هیچ چیز از آن استفاده نکند خصوصا گوشی تلفن همراه... و اشک دیگر امانش نداد! مادرش تشری به او زد که من خواستم آرام باشد... نرگس ادامه داد: خودکرده را تدبیر نیست بزارین بگه... لیوان آبی از پارچ روی میز پر کردم و به نرگس دادم و او ادامه داد: وقتی پدرم به خاطر تولد 18 سالگی و قبولی اَم در دانشگاه برایم سیم‌کارت و گوشی همراه خرید آنقدر خوشحال بودم که دیگر نمی‌دانستم اصلا ممکن است همین هدیه پدرانه آبرویم را ببرد. مادرم هیچ وقت به من یا نداده بود برای استفاده کردن از هر چیزی قبل از آن باید آموزش‌های لازم را ببینم اما وقتی با بی‌تدبیری و ندانسته خطایی کردم مرا ترد کرد! چه خطایی؟ وقتی با خوشحالی به دوستانم اطلاع دادم که گوشی کهکشانی خریده‌ام همه آنها استفاده از شبکه‌های اجتماعی را پیشنهاد دادند و من هم که فکر می‌کردم اصلا امکان هک و این گونه موارد برای شبکه‌های اجتماعی وجود ندارد عکس‌های شخصی‌ام را روی پروفایل و به اشتراک با دوستانم گذاشتم اما از موقعی که گوشی را خریدم تا وقتی که این عکس‌ها را با یک سرچ ساده در فضای مجازی دیدم و طعمه اخاذی شدم سه هفته طول کشید. نرگس کنترل‌اش را از دست داده بود و مدام گریه می‌کرد! دلم نیامد ر‌هایش کنم به همین خاطر آدرس یکی از دوستانم را دادم که برای مددکاری و شماره از او کمک بگیرند. رفتار تلخ و غلط مادرش مرا به شدت از آینده نرگس ترساند؛ پدرش هم که مسبب اصلی بوده اصلا دیگر با او کاری نداشت؛ حتی حاضر به مصاحبه هم نشد! فقط از زبان مادرش‌اش شنیدم که گفت: پدر نرگس خواسته این دختر که مایه ننگ ماست درس عبرت دیگران شود. روز بسیار تلخی را پشت سر گذاشته بودم و هزاران سئوال در ذهنم شکل گرفت؛ تنها کاری که توانستم انجام دهم این بود که به سراغ معصومه ظهیری که مشاور امور بانوان است بروم. روی خوش و خلق خوبش کمی از حجم تلخی‌های مصاحبه‌های پیشین کم کرد. بدون مقدمه به سراغ سئوال اصلی رفتم؛ معصومه ظهیری شبکه‌های اجتماعی آری یا خیر؟  هر چیزی با آموزش و آگاهی آری و بدون آن خیر. حتی شما اگر چاقو را هم به دست کودکی بدهی و بگویی با این میوه پوست بکند ممکن است بتواند ممکن است به خودش یا دیگران آسیبی بزند اما اگر طرز صحیح استفاده را به او بیاموزید می‌تواند از آن استفاده کند. اکنون که آموزش داده نشده و شبکه‌های اجتماعی بعضی خانواده‌ها را متلاشی و نابود کرده چه باید کرد؟ زن به عنوان نیمی از پیکره جامعه هم خود را می‌سازد و هم نیمه دیگر پیکره را که مردان و کودکان هستند، یعنی زن خانواده را می‌سازد و اگر ما به زنان و مادران خود آموزش‌های لازم را بدهیم تمام مشکلات حل می‌شود اکنون هم تنها راهکار را آموزش می‌دانم چرا که هر وقت چیزی بدون آموزش وارد این کشور شد جز زیان هیچ چیزی به بار نیاورد. خوب چه نهادی مسئول آموزش است؟ اصلا زنان و مادران چگونه باید توجه خانواده را از شبکه‌های اجتماعی بگیرند و معطوف خانواده کنند؟ هر نهادی که تکنولوژی‌ را وارد این کشور می‌کند خودش هم قبل از آن مسئول آموزش در مورد آن و زمینه سازی است؛ زنان هم اگر با برنامه ریزی برای ورزش، تفریحات، میهمانی‌ها، اقتدار در خصوص درس و مدرسه بچه‌ها، توجه به همسر در منزل و ایجاد فعالیت برای خانواده‌ها تلاش کنند تمام حواس اعضای خانواده معطوف به خانواده می‌شود و توجهی به شبکه‌های اجتماعی نشان نمی‌دهند خصوصا نوجوانان که شدیدا به توجه و دقت از سوی خانواده نیازمند هستند. اما زنان خودشان بیشتر از سایر اعضای خانواده درگیر فضای مجازی، شبکه‌های اجتماعی، ماهواره و تکنولوژی بی‌هدف شده‌اند؛ درست است؟ بله کاملا؛ زنان اگر سالم باشند خانواده و در نتیجه جامعه سالم خواهد ماند پس زنان اول باید از خود شروع کنند و خود را بسازند تا جامعه را بسازند و‌‌ همان طوری که گفتم تاکید می‌کنم این میسر نیست مگر با آموزش. چطور آموزشی؟ اگر مادر یا زنی بداند ماهیت شبکه‌های اجتماعی جاسوسی است و ماهیت بسیاری از سریال‌های غربی ایجاد تزلزل در بنیاد خانواده است و چه مشکلات زیانباری برای خانواده‌اش به وجود می‌آورد هرگز اجازه داخل شدن این گونه موارد به خانه‌اش را هم نمی‌دهد. یعنی شما می‌گویید اگر بدانیم چاقو ممکن است استفاده‌های بدی هم داشته باشد آن را به خانواده وارد نمی‌کنیم؟ چاقو فی نفسه بد نیست اما شبکه‌های اجتماعی و ماهواره فی نفسه بد و زیان‌بار هستند و اثبات این به خانواده‌ها ممکن نیست مگر با آموزش. وقت صحبت آخر و جمع بندی است؛ بالاخره نقش زنان در جلوگیری از آسیب شبکه‌های اجتماعی به خانواده چیست و اصلا باید چنین چیزی در خانواده‌ها باشد یا خیر؟ نقش زنان افزایش آگاهی و یادگیری و رفتن به دنبال آموزش دیدن است، نقش مسئولین متولی آموزش دادن است و باز هم تاکید می‌کنم اگر از هر چیزی خوب و بجا استفاده شود می‌تواند مفید باشد و اگر کسانی می‌بینند با تمام مضرات شبکه‌های اجتماعی می‌توانند از آن استفاده مفید و کاربردی ببرند باید با آموزش از آن استفاده کنند. *** با همه این گفته‌ها اما هنوز هم برایم جای سئوال است که متولی آموزش در خصوص این دسته از تکنولوژی‌های جدید مثل شبکه‌های اجتماعی و پاسخگوی معضلات ایجاد شده برای امثال نرگس و شایان کیست؟ آیا مقصر خانواده‌ها هستند؟ آیا مسئولان باید شبکه‌های اجتماعی را فیلتر کنند؟ چرا ما علاج واقعه را قبل از وقوع نمی‌کنیم و همیشه وقتی به دنبال راه حل برای مشکلی می‌گردیم که ابعاد مختلف ما در جای جای جامعه ریشه دوانده و رخنه کرده است. انتهای پیام/2258/صا40

93/11/20 - 09:50





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 168]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن