تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835371252
انقلاب اسلامي يعني پيشرفت در عين حفظ ارزش‌هاي ديني
واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: انقلاب اسلامي يعني پيشرفت در عين حفظ ارزش‌هاي ديني
زينب شكوهي طرقي همه محققان و پژوهشگران تاريخ معتقدند يكي از بارزترين دلايل پيروزي انقلاب اسلامي ايران حضور يكپارچه و متحد مردم در فعاليت‌ها و قيام عليه حكومت پهلوي بود. براي آشنايي بيشتر با فعاليت گروه‌هاي مردمي و خودجوش به ويژه نقش جوانان تصميم گرفتيم با كسي به گفت‌و‌گو بنشينيم كه خودش در عنفوان جواني فعاليت در گروه‌هاي انقلابي را تجربه كرده است. دكتر جواد منصوري از جمله مبارزاني است كه در سن جواني عضو حزب گروه ملل اسلامي معروف به گروه ۵۵ نفره بود و به دنبال فعاليت‌هاي سياسي نخستين بار در سال ۱۳۴۴ وقتي تنها 20 سال سن داشت دستگير و به شش سال زندان محكوم شد اما در سال ۱۳۴۸ آزاد شد. وي به مبارزات خود در گروه حزب‌الله ادامه داد و مجدداً در سال ۱۳۵۱ دستگير شد و تا زمان انقلاب در زندان بود. پس از انقلاب هم با حكم امام به عنوان اولين فرمانده سپاه معرفي شد و با دستوري كه بعدها از شخص امام براي تشكيل بسيج گرفت، جزو اولين كساني بود كه توانست نيروهاي جوان فعال در پيروزي انقلاب را در گروه‌هاي حساس مثل بسيج و سپاه به‌كار گيرد. آنچه در ادامه مي‌خوانيد ماحصل گفت‌و‌گوي ما با اين مبارز انقلابي و شخصيت مطرح نظامي و آموزشي است. نيروهاي مردمي چه نقشي در پيروزي انقلاب داشتند؟ جوانان مؤمن، آگاه و مطيع امر رهبري در جريان شكل‌گيري و پيروزي انقلاب و همچنين در ادامه و حفظ آرمان‌هاي انقلاب حتي بعد از سال 57 نقش بسيار مهمي داشتند. جوانان اعم از دانشجو، طلبه، كارگر و كاسب نقش اساسي و قدرت اصلي انقلاب در پيروزي، سازندگي، جنگ و دفاع از انقلاب بودند. اين جوان‌ها از پيش از انقلاب تا امروز جزو نيروهاي تأثيرگذار و قدرتمندي بوده و هستند كه در تشكل‌ها و نهادهاي انقلابي مثل سپاه پاسداران، بسيج، جهادسازندگي، سازمان‌هاي قضايي و آموزش و پرورش هميشه حضور فعال و مثمرثمر داشته و دارند. اگرچه ممكن است رهبري و مسئولان كليدي نظام از ميان بزرگ‌ترها و با‌تجربه‌ها انتخاب شوند اما چون ما معتقديم قدرت اداره، توليد و دفاع از كشور در دست جوان‌هاست پس اين وظيفه ماست كه در نسل‌هاي بعدي هم، چنين جواناني را تربيت كنيم زيرا وجود آنها تضمين‌كننده قدرت اصلي حفظ و استمرار نظام و انقلاب است. اگرچه بزرگ‌ترها در بين جوان‌ها نقش هدايت، حمايت و مديريت را بر عهده گرفته‌اند اما امروز هم مي‌بينيم كه بعد از گذشت دهه‌ها از انقلاب هنوز همين جوان‌ها هستند كه در عرصه‌هاي مختلف تأثيرگذار هستند. چه عاملي باعث شد كه حجم زيادي از جوانان با فرهنگ‌ها، سطح اقتصادي و درك علمي متفاوت در مسير شكل‌گيري و پيروزي انقلاب در كنار هم قرار بگيرند و قدرت واحد تشكيل دهند؟ از سال 40 به بعد يك تحرك آرام و تا حدودي نامرئي در مساجد، هيئت‌ها، حسينيه‌ها، حوزه‌هاي علميه و حتي در دانشگاه‌ها به‌وجود آمد كه در نتيجه آن قشر عظيمي از جوانان آن دوره در مسير خاصي تربيت شدند. انتشار كتاب‌ها، مجلات، اعلاميه‌ها و نوارها در تربيت اين قشر عظيم بسيار مؤثر بود. از سال 46 به بعد، با آزاد شدن فضاي سياسي كشور امكان رشد و آگاهي همه مردم بخصوص جوان‌ها بسيار بيشتر شد. از طرف ديگر اينكه در همين زمان كمونيست و نظام سرمايه‌داري به بن‌بست رسيده بود. همه اين تحولات دست به دست هم داد تا در نهايت همين جمع جوان اسلام را به عنوان مسير و برنامه رويكردي خود انتخاب كرد. اين مسئله شايد براي جوان‌هاي امروز قابل درك نباشد چون نسل جديد ما از وقتي چشم باز كرده همه فضاي جامعه و قوانين را در لواي اسلام ديده اما براي نسل جوان‌هاي زمان پهلوي كه فساد سرمايه‌داري و فساد كمونيست كاملاً علني و آشكار شده بود جوان‌ها در برهه‌اي قرار گرفتند كه دريافتند مسير سوم و انتخاب اسلام بهترين راه است. البته روحانيون و تعدادي از دانشگاهيان و نويسندگان هم در چند دهه قبل از انقلاب زحمات زيادي براي عقب زدن جريان ماركسيسم و كمونيسم و در مقابل نفوذ و ايجاد جريان فكري بر پايه اسلام در ميان جوانان زحمت‌هاي زيادي كشيدند. پرورش نسل جوان زمان انقلاب برپايه همين آموزه‌ها تا چه اندازه توانست در مهار بحران‌هاي سياسي و اجتماعي تأثير بگذارد؟ در يكي، دو دهه اول انقلاب همين نيروها و ظرفيت‌هاي آموزه‌اي آنها بود كه توانسته موج عظيمي از قدرت معنوي اسلام در داخل و حتي خارج از كشور ايجاد كند. متأسفانه در دهه‌هاي بعدي جريان‌هايي در كشور شكل گرفت كه باعث كمرنگ شدن قدرت اين موج جوان شد. چه جريان‌ها و چه اتفاق‌هايي؟ لطفاً بيشتر توضيح دهيد. به ويژه بعد از جنگ چند جريان باعث شد كه ما نتوانستيم از قدرت معنوي، فكري و روحي اسلام براي اقتدار نظام و جامعه به خوبي استفاده كنيم. مثلاً رواج مصرف‌گرايي، غربگرايي، مدگرايي، اختلافات داخلي و ضعف در مقابل تهاجم فرهنگي غرب از جمله عواملي بود كه باعث شد نتوانيم اين جريان را در مسير قبلي خودش و با همان كيفيت حفظ كنيم. نكته بعدي اينكه من معتقدم آموزش و پرورش ما آنطور كه بايد نتوانست بعد از انقلاب در زمينه آموزش‌هاي ديني وارد ميدان شود؛ ما پيش از انقلاب هرچه فعاليت از نهادهاي سنتي داشتيم حضور پررنگ آنها در تبيين آموزه‌هاي ديني بود اما متأسفانه نقش اين نهادها و آموزه‌هاي ديني بعد از پيروزي انقلاب به نهادهاي دولتي واگذار شد كه آنها هم نتوانستند به خوبي از عهده آن مسئوليت برآيند. مدارس ما نتوانستند از عهده وظايفي بربيايند كه تا پيش از اين برعهده حسينيه‌ها، هيئت‌ها و مساجد بود و همين باعث كمرنگ شدن آموزش‌هاي اسلامي شد. در نتيجه همين كوتاهي‌ها و نفوذ نظام سكولار و فمنيستي در بين جوان‌ها باعث شد جوان‌هايي تربيت شوند كه قدرت و صلابت را چنان كه بايد داشته باشند، نداشته باشند. پيش از انقلاب اسلامي ايران و پس از آن انقلاب‌هاي بسياري در جهان شكل گرفت اما متفاوت بودن عوامل شكل‌گيري و عوامل ثبات انقلاب اسلامي ايران باعث ماندگاري و طول عمر آن شد. اين عوامل مهم و تأثيرگذار چه بود؟ اصلي در فلسفه وجود دارد كه مي‌گويد علت بقاي هر پديده‌اي علت به‌وجود آمدن همان پديده است، تا زماني كه علت به‌وجود آمدن پديده هست آن پديده هم وجود خواهد داشت؛ بنابراين تا زماني كه عوامل ايجاد‌كننده انقلاب اسلامي ايران وجود دارد، اين انقلاب هم ادامه دارد و هر زمان كه هر كدام از عوامل تضعيف يا حذف شوند طبيعي است كه انقلاب نيز حذف شود. عوامل تشكيل‌دهنده انقلاب سه ركني هستند كه كنار هم يك مثلث سه ضلعي تشكيل مي‌دهند. اسلام، امامت (رهبري) و امت سه ركن اصلي ايجاد انقلاب اسلامي بودند. تا زماني كه اين سه ضلع كنار هم قرار دارند انقلاب پابرجاست اما زماني كه هر كدام از اضلاع از وسط به دو يا چند قسمت تقسيم شود يا اضلاع از يكديگر جدا شوند ديگر سه ضلعي در كار نيست و شكل جديد يك چهار ضلعي يا چند ضلعي آشفته است كه از آن به انقلاب اسلامي ايران نمي‌رسيد. تا زماني كه امامت، امت و اسلام در كنار هم باشند پيوندي را با چنان قدرتي ايجاد مي‌كنند كه در بين ساير قدرت‌هاي جهان بي‌نظير و مثال‌زدني است اما به محض اينكه تنها يكي از اين سه عامل حذف شود ديگر قدرتي وجود ندارد. دقيقاً به همين دليل است كه دشمنان انقلاب اسلامي هم بعد از چند سال به اين سه ضلع رسيدند. از 1364 تلاش جدي‌شان را براي جداكردن اين سه ضلع از يكديگر يا چند تكه كردن يك ضلع شروع كردند و تا امروز هم با قدرت ادامه مي‌دهند. دشمنان ما هم به اين نتيجه رسيده‌اند كه يا بايد امت را از امام جدا كنند يا اسلام را از امت حذف كنند يا اينكه بين ضلع امت اختلاف بيندازند؛ كاري كنند كه مردم ما ديگر يك امت نباشند بلكه به دو يا سه گروه تقسيم شوند. اين سه عامل دليل پيروزي، بقا و مهم‌ترين تفاوت انقلاب اسلامي ايران با ساير انقلاب‌هاي جهان است. نظرتان در مورد شايعات، ابهامات و سؤالات بسياري كه بعد از گذشت 36 سال هنوز در مورد انقلاب اسلامي ما وجود دارد، چيست؟ شايع‌ترين شبهه‌اي كه مطرح مي‌كنند و بسيار هم براي آن تبليغ مي‌كنند اين است كه مي‌گويند در دنياي مدرن جمع كردن دين و مدرنيسم ممكن نيست؛ سرعت پيشرفت علم و تكنولوژي به حدي است كه دين نمي‌تواند پاسخگوي عصر جديد و نيازهايش باشد پس دنيا زير بار حكومت و نظام ديني نمي‌رود. بنابراين بايد نظام سكولاريسم (همانطور كه مطلع هستيد نظام سكولاريسم منسوخ شده است) و لاييك تغيير يافته را در جامعه ما ايجاد كنند. آنها براي رسيدن به اين هدف‌شان هزينه‌هاي مادي و انساني بسياري هم مي‌كنند ولي چون نظام سرمايه‌داري هم با چالش‌هاي بسياري مواجه بود در نتيجه نتوانستند نظريه جدايي دين از سياست را كامل اجرا كنند. در عين حال هنوز به فعاليت خودشان ادامه مي‌دهند و اميد دارند كه سرانجام بتوانند اكثريت جامعه را به اين تفكر هدايت كنند كه در دوران معاصر دين نمي‌تواند در كنار حكومت پاسخگوي نياز بشر باشد. ناگفته نماند در كنار همه اين تلاش‌هاي آنها مي‌بينيم كه موج گرايش‌هاي ديني به ويژه اسلامگرايي در كل جهان به سرعت در حال گسترش يافتن است. امروز دين در صحنه تحولات سياسي دنيا نقش بسيار كليدي و مهمي را ايفا مي‌كند به همين دليل است كه دشمنان اسلام تلاش مي‌كنند با ايجاد طالبان، داعش و ساير گروه‌هاي تكفيري_ تروريستي اسلام واقعي را حذف كنند؛ آنها حتي به اين نتيجه رسيده‌اند كه براي توقف موج گرايش به اسلام واقعي در ميان ساير اديان و حذف مسلمانان بايد به جنايتكاران لباس ظاهري اسلام بپوشانند. اين در حالي است كه انقلاب اسلامي ايران نشان داده است كه ظرفيت آشتي دين و مدرنيسم را دارد يعني پيشرفت در عين حفظ ارزش‌هاي ديني. ما نتوانستيم شيوه‌ها، ابزارها، فنون و طرح‌هايي كه براي غلبه نوع تفكرمان لازم است را به خوبي به‌كار بگيريم. مثلاً غرب با استفاده از تلفيق هنر، تكنولوژي و فرهنگ توانسته به بهترين شكل ممكن از ابزار ماهواره‌ها براي تأثيرگذاري نظرات خودش در كشور ما استفاده كند. موبايل، تلويزيون، ماهواره، لوح‌هاي فشرده و هزار و يك برنامه نرم‌افزاري و سخت‌افزاري حاصل همين تلفيق، براي پياده كردن تفكرات غرب در بين تك‌تك مردم ايران است. متأسفانه شاهد هستيم مردم هم بي‌محابا از اين ابزار استفاده مي‌كنند و اين در حالي است كه ما مي‌توانستيم با اتكا به نبوغ و قدرت مردمي كشور بهترين استفاده را از تفكرات و نظرات مردم كنيم. علت دشمني نظام سلطه با انقلاب اسلامي چيست؟ نظام استكباري نه تنها با انقلاب ما بلكه با تك تك مردم ما دشمني آشتي‌ناپذيري دارد. نظام استكباري مطلقاً در برابر اسلام مبارز قصد آشتي نخواهد داشت؛ نظام استكباري با مردم و ديني كه مثل اسلام براي استقلال، نفي استثمار و نفي سلطه تأكيد مي‌كند هيچگاه نمي‌تواند دوست باشد. يكي از ويژگي‌هاي بارز ملت ايران اين است كه اين ملت مردمي هستند كه در كنار هويت‌ها و سلايق فردي‌شان تابع دين اسلام و فرهنگ غني ايراني هستند كه همه اين‌ها كنار هم ملت ما را ساخته است. از طرف ديگر دولت نماينده مردم، فرهنگ و دين آنهاست. دشمني آشتي‌ناپذير نظام سلطه با ملت و مردم ما بسيار مشهود است. تام برگن وزير دفاع اسبق دولت امريكا در يكي از سخنراني‌هايش به وضوح گفته بود كه: «ما بايد ريشه ملت ايران را خشك كنيم، تا زماني كه اين ملت با اين تفكر وجود دارد ما نمي‌توانيم بر آنها تسلط پيدا كنيم». فراموش نكنيم نظام سلطه استكباري در جهت به حداكثر رساندن منافعش در منطقه و جهان از هيچ تلاشي فروگذار نيست. قطعاً اين نظام استكباري در هر نقطه از جهان براي آغاز كسب منافعش به مقدمه‌سازي‌هايي نياز دارد. دقيقاً به همين دليل است كه حتي به ساير دولت‌هاي جهان اجازه ورود به منطقه ما را نمي‌دهد چون مي‌خواهد تنها خودش نقش چپاولگري حقوق مردم ما را داشته باشد. جايگاه انقلاب اسلامي ايران در تحولات منطقه و جهان را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟ ابتداي اين بحث بايد يادآوري كنم كه بهتر است انقلاب اسلامي ايران را از نظام جمهوري اسلامي ايران جدا در نظر بگيريد. نظام جمهوري كشور ما نظامي است كه در يك پهنه جغرافيايي مشخص به اسم «ايران» تسلط دارد و اين نظام قطعاً به يك سري قوانين و اصول پايبند است و طبيعي است كه عملكرد اين نظام هم طبق دستورات خاصي باشد. اما اين موضوع در انقلاب اسلامي ايران بسيار متفاوت است. انقلاب اسلامي ما بسياري از ساختارهاي دين‌ستيزي و دولت‌هاي فارغ از دين را در سطح جهان تحت تأثير خود قرار داد. اين انقلاب با گسترش خود بسياري از مردم جهان را به قيام عليه جريان‌هاي ضد ديني و سلطه استكبار تشويق كرد. انقلاب اسلامي ايران با تعريف جديدي كه از دين ارائه داد بسياري از جريان‌هاي فكري مدرن عصر خود را زير سؤال برد. امروز و به واسطه تأثير انقلاب در سطح جهان ناسيوناليسم، سوسياليسم و سكولاريسم اعتبار گذشته خود را از دست داده‌اند. امروز به وضوح مي‌شود ديد كه بسياري از مردم اروپا و امريكا با دولت‌شان بر سر چنين نظريه‌هايي چالش و درگيري دارند. وقتي دشمنان اسلام تمام ظرفيت خودشان را براي نابودي اسلام به كار مي‌گيرند كاملاً براي ما مشخص است كه آنها بيشتر از دين ما ضربه خورده‌اند و دقيقاً به همين دليل براي نابودي اسلام دست به كار شده‌اند. امروز اسلام‌هراسي، شيعه‌هراسي و ايران‌هراسي همه ابزارها و حقه‌هايي است كه آنها به‌كار گرفته‌اند تا ساير مردم جهان را از انقلاب، مردم و كشور ما بترسانند چون استكبار نگران روشنگري مردم ساير كشورهاي جهان و از دست رفتن منافع خودش است. جاي خوشحالي است با وجود تمام تلاش‌هايي كه در اين زمينه انجام داده‌اند امروز مسئولان اروپايي به زبان آمده‌اند و اعتراف مي‌كنند كه «اگر موج اسلامگرايي با همين سرعت در جهان افزايش پيدا كند در كمتر از يك دهه آينده دين اول جهان اسلام خواهد بود». پيش‌بيني شما از آينده اين انقلاب چيست؟ ما در عصري زندگي مي‌كنيم كه با وجود تعدد و گستردگي انقلاب‌هاي شكل گرفته در جهان تضميني در بقاي آنها وجود ندارد اما انقلاب اسلامي ايران در قريب به چهار دهه گذشته ثابت كرد كه ماندگار است. مادامي كه عوامل شكل‌دهنده انقلاب مستمر، پايدار و واحد ادامه داشته باشد ضمانت‌هاي كافي براي بقاي انقلاب وجود دارد؛ اين يك قانون ثابت و غيرقابل تغيير است. اما تجربه‌هاي سال‌هاي گذشته نشان داده كه پويايي، تحرك، زايش و پويشي در انقلاب اسلامي ايران وجود دارد كه قدرت مقابله و ترميم دارد. مرور كنيد اتفاقات هشت سال جنگ تحميلي عليه ملت ايران را، اگر اين اتفاقات براي هر كشوري در جهان مي‌افتاد آن كشور حداقل 30 سال در بين ساير كشورهاي جهان نمي‌توانست براي خودش موقعيتي ايجاد كند و تا چند دهه همه فعاليتش روي بهبود خرابي‌هاي جنگ سپري مي‌شد. اما امروز شما مي‌بينيد كه با گذشت 25 سال از جنگ تحميلي موقعيت ايران، مردم اين كشور و انقلابش در جهان به حدي است كه آنها با صراحت اعلام مي‌كنند تمام تلاششان را به كار مي‌بندند تا انقلاب ايران در هيچ كشوري تكرار نشود. بهترين گزينه در اين زمينه كشور ويتنام است. اين كشور با جنگي كه در مقابل امريكا داشت و تلفاتي كه داد بعد از گذشت يك دهه تصميم گرفت جزو متحدان امريكا باشد چون نتوانست خرابي‌هاي جنگ را جبران كند. امروز ويتنام به كشوري مستعمره و تأمين‌كننده منافع امريكا در آسيا تبديل شده است. مردم ويتنام نه تنها از اعتقادات و باورهاي ملي و گذشته‌شان دست كشيده‌اند بلكه امروز متأسفانه يك ويتنامي فقير بسيار خوشحال است از اينكه ساعت‌ها در صف مك‌دونالد مي‌ايستد و در نهايت ساندويچ امريكايي مي‌خورد. با برآوردي كه از تهديدات داريد تصور مي‌كنيد از اين پس چه آسيب‌ها و چالش‌هايي پيش روي انقلاب اسلامي در حوزه‌هاي مختلف وجود دارد؟ با ريشه‌يابي از وضع فعلي كشور مي‌شود به چند بحث مهم در اين زمينه رسيد البته منظورم اين نيست كه همه شرايط فعلي تابع مشكلاتي است كه مي‌گويم بلكه منظورم اين است كه اين موارد سهم بيشتري دارند كه موردي به آنها اشاره مي‌كنم. 1- عدم پايبندي به قانون: ما در زمينه حاكميت قانون و قانون‌گرا كردن مردم و دولت اقدام جدي انجام نداديم، در نتيجه تخلف از قانون در كشور ما بنا به گفته بسياري از مسئولان و مقام معظم رهبري تا حدودي به فرهنگ تبديل شده است. اين قانون‌گريزي ريشه بسياري از نابساماني‌هاي كشور است و تا زماني كه در اين زمينه نتوانيم اقدام مطلوبي انجام دهيم نمي‌توانيم شاهد تغييرات چشمگيري باشيم مگر اينكه قانون‌گرايي در كشور تبديل به يك ارزش، گفتمان مسلط و احساس مشترك در بين مردم و دولت شود. نتيجه عدم پايبندي به قانون اين است كه در كشور مسئول و مسئوليتي وجود نداشته باشد. در اين شرايط وقتي همه مي‌بينند كسي به خاطر عملكردش مؤاخذه نمي‌شود ساير افراد هم عملاً نسبت به كارهايي كه انجام مي‌دهند پاسخگو نخواهند بود. متأسفانه بخش مهمي از مسئولان امروز تصور مي‌كنند هر كاري بخواهند بدون هيچ مانع قانوني مي‌توانند انجام دهند بنابراين بي‌قانوني به يك رفتار عادي مسئولان ريز و درشت در يك دهه اخير تبديل شده است. 2- ضعف نظام آموزشي ناكارآمد: نظام آموزش فعلي ما نظامي التقاطي است يعني اين سيستم آموزشي اخلاق‌محور و دين‌محور نيست و در واقع نظامي سكولار‌پرور است. نظام آموزشي ما پرورش‌دهنده گرايش‌هاي مادي افراد است و افراد را براي رسيدن به شهرت، ثروت و قدرت تربيت مي‌كند. به همين دليل است كه براي رسيدن به پست‌هاي مختلف رقابت و تلاش به هر قيمتي انجام مي‌شود! مدرك‌گرايي مهم‌ترين مسئله و ضعف موجود در نظام آموزشي ماست. در نتيجه همين‌ها مي‌شود گفت نظام آموزشي ما با اخلاق، معنويت، ارزش‌هاي اسلامي و خدمت صادقانه به مردم فاصله بسياري دارد. 3- عدم شايسته‌سالاري: من معتقدم اين عامل نتيجه دو علت قبلي است. اگر بخواهم اين عامل را مجزا بررسي كنيم بايد بگويم گروه‌گرايي، جناح‌گرايي، باند‌سازي و فاميل‌گرايي امروز به رايج‌ترين رفتارهاي اجتماعي تبديل شده است. متأسفانه هرچه جلوتر مي‌رويم اين مشكل حادتر مي‌شود اخيراً در يكي از روزنامه‌ها در مورد اعتراض به وزارت كشور نوشته شده بود: «چرا همه فرمانداران كشور (اعم از خوب و بد) را عوض نكرديد؟ شما بايد با روي كار آمدن دولت جديد همه فرمانداران را عوض مي‌كرديد...». اين نشان مي‌دهد در انتصابات ما لياقت، كارآمدي، شايستگي و حتي قانون مطرح نيست بلكه حاكميت باند و جناح مطرح است. روايتي از اميرمؤمنان علي (ع) در كتاب غررالحكم نوشته شده كه دولت‌ها، فرهنگ‌ها و ملت‌ها به چهار دليل از بين مي‌روند اول به خاطر اينكه اصول (اخلاقي، قانوني و ديني) را ناديده بگيرند يا ضايع كنند. دوم مسائل فرعي برايشان اصل بشود به عبارت ديگر اصول را رها كنند و بچسبند به فروع. سوم آدم‌هاي سطح پايين را بالا بياورند و كارهاي مهم را به آنها واگذار كنند. آدم‌هاي برجسته را پايين ببرند و حذف كنند. يكي از دلايل وضعيت موجود كشور همين عوامل است. 4- نظام اداري ناهماهنگ بر نظام اسلامي: متأسفانه نظام اداري امروز كشور ما بدون ضابطه اداره مي‌شود، اين نظام راكد و مانع هرگونه توليد و گستردگي است، اين نظام مانع توليد علم، مانع توليد در راستاي رفع نيازهاي اساسي كشور و مانع توليد صادرات است. نظام اداري ما عملاً مصرف‌كننده و ترويج‌دهنده مصرف‌گرايي است. نظام آموزشي ما هم نظام كارمندپرور است پس اين نظام هم مصرف‌گراست. در نتيجه همه اين رويكردها مي‌بينيم كه با وجود همه امكانات در كشور ما هنوز ميزان توليد پايين است و ما طالب واردات كالاهاي اساسي هستيم. ما حتي با اين روند اداري و آموزشي‌مان باعث شديم كه كشورهاي ديگران بيايند مواد اوليه را از ايران بخرند همانجا روي عرشه كشتي تغيير دهند و در قالب كالاي جديد به ايران وارد كنند. 5- بي‌اعتنايي نسبت به نظام آموزشي كشور: امروز شاهد هستيم كه هر فارغ‌التحصيلي كه مدرك كارشناسي يا ارشد مي‌گيرد دنبال يك كار اداري و پشت ميزي است. به‌جاي اينكه نيروي فعال جوان ما از دانسته‌هاي علمي و قدرتش براي توليد و آباداني مناطق دورافتاده كمك بگيرد دوست دارد در يك اتاق اداري با يك كار تكراري مشغول باشد. در تجربه سفرم به هندوستان از بزرگ‌ترين دانشگاه كشاورزي آسيا در اين كشور ديدن كردم و متأسفانه ديدم دانشجويان محلي براي خواب و استراحت جز سوله كشاورزي ندارند، وقتي دليل را پرسيدم كاملاً قاطعانه گفتند: اين دانشجويان قرار است بعدها روي زمين كشاورزي كار كنند در كنار زمين كه محلي براي استراحت وجود ندارد پس از امروز بايد بياموزند كه همه چيز در زمين كشاورزي خلاصه مي‌شود حتي استراحت شب؛ اما متأسفانه امروز بزرگ‌ترين ساختمان‌هاي كشور ما متعلق به وزارت كشاورزي است پس معلوم است كه با اين شرايط كشاورزي توليد‌محور كشور پيش نمي‌رود. حدود 30 سال از ورود طرح آمايش كشور به عرصه كشاورزي مي‌گذرد. براساس اين طرح مي‌شود به اين نتيجه رسيد كه در كدام منطقه از كشور پرورش كدام محصول بهتر است اما تا امروز هيچ برنامه‌اي براي اجرا و قانونمند شدن اين طرح مصوب نشده است و اين برنامه در عرصه بي‌برنامگي قرار دارد در نهايت هم كشاورزي ما بي‌برنامه شده است، مثلاً امروز شاهد هستيم بخش زيادي از انرژي، هزينه و اعتبارات كشور صرف توليد برنج در استان‌هاي اصفهان، كرمان و... مي‌شود در حالي كه اگر براساس طرح آمايش برنامه‌ريزي‌هاي اقتصادي براي توليد برنج در استان‌هاي شمالي صورت بگيرد ما از همان استان‌هاي شمالي مي‌توانيم كل برنج مورد نياز كشور را تأمين كنيم. البته قصه به همين‌جا ختم نمي‌شود ما حتي با دست‌درازي به منابع طبيعي و واگذاري بخش مهمي از عرصه‌هاي جنگل به سرمايه‌دارها و ايجاد ويلا در اين مناطق باعث شديم اگر امروز باران بيايد به‌راحتي سيل به استان‌هاي شمالي كشيده مي‌شود. 6- نقدپذير نيستيم: اگر قرار بود ما مسئولان پاسخگويي باشيم يقيناً مسئوليت‌پذيري را سرلوحه كارمان قرار مي‌داديم ولي مسئولان ما امروز ذره‌اي فكر مؤاخذه شدن و نقد شدن را نمي‌كنند. آنها مطمئن هستند كه هر كاري بخواهند مي‌توانند انجام بدهند و پس از اتمام دوره‌شان هم ديگر نيازي به پاسخ گفتن ندارند. 7- ضعف فرهنگ عمومي: دليل بسياري از چالش‌ها و مشكلات موجود وضعيت فرهنگ عمومي كشور است. فرهنگ عمومي همانطور كه مي‌تواند موتورمحركه و از جمله عوامل پيشرفت يك كشور باشد مي‌تواند عامل عقب‌ماندگي يك ملت هم باشد. فرهنگ عمومي حداقل از شش مؤلفه جمع‌گرايي، قانون‌گرايي، ادب اجتماعي، مسئوليت‌پذيري، نظم و انضباط اجتماعي و وجدان كاري تشكيل شده است. ما در تمام اين مؤلفه‌ها ضعيف هستيم و دولت‌ها هم چون اين روند سخت و تخصصي است كاري در اين زمينه انجام نمي‌دهند چون نمي‌خواهند با مردم وارد چالش شوند. نكته اينجاست كه ما حتي اگر مردم را وارد چالش كنيم بايد در بالابردن فرهنگ عمومي تلاش كنيم و براي تربيت مردم و پايبندي آنها به قانون بايد سخت تلاش كرد. ما حتي در زمينه توليد كالاهاي استاندارد در سطح الف دنيا هستيم چون سازمان استاندارد نمي‌خواهد با توليد‌كنندگان برخورد كند و از آنها كالاهاي با‌كيفيت بخواهد. 8- ضعف قوه قضائيه. 9- تركيب نمايندگان در مجلس شوراي اسلامي: معمولاً در اكثر كشورهاي دنيا نمايندگان مجلس از متخصصين اقتصاد، حقوق و سياست هستند اما در كشور ما اينطور نيست و در بين نمايندگان حقوق‌دان‌ها، اقتصاددانان و سياستمداران كمترين تعداد را دارند. در نتيجه اين مجلس با چنين تركيب‌بندي در زمين قانون‌گذاري، اجراي قانون و مواجهه با قوه قضائيه از نقاط ضعف بسياري برخوردار است.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۸:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]
-
گوناگون
پربازدیدترینها