تبلیغات
تبلیغات متنی
پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه می‌تواند برندینگ کسب‌وکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1850923468
اوضاع سیاسی لبنان پس از حوادث قنیطره، یمن و فوت ملک عبدالله به کدام سو می‌رود؟
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
اوضاع سیاسی لبنان پس از حوادث قنیطره، یمن و فوت ملک عبدالله به کدام سو می‌رود؟
زمانی که عرصه سیاسی لبنان می‌رفت تا افق‌های روشنی را پیش روی خود مشاهده کند، سه رخداد باعث شدند تا این افق بار دیگر تیره و تار شود و ترتیبات این عرصه بار دیگر در پرده‌ای از ابهام فرو رود.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری فارس، روزنامه «الاخبار» چاپ بیروت در مقاله‌ای به قلم «جان عزیز» به بررسی تحولات جاری در یمن و قنیطره سوریه و مرگ ملک عبدالله در عربستان سعودی می‌پردازد و تلاش می‌کند، افق‌های پیشروی تحولات آتی منطقه از جمله تحولات سیاسی جاری در لبنان را ارزیابی و پیش بینی کند. الاخبار در این‌باره می‌نویسد: اولین نتیجه بدست آمده از تغییر و تحولات جاری در عربستان سعودی تعویق موقت اهدافی است که این کشور در لبنان در پی تحقق آنها بود؛ چون نظریه‌ها و دیدگاه‌های یک طرف شرکت کننده در مذاکرات اخیر لبنان برگرفته از دستورات و اوامری بود که از ریاض داده می‌شد و بر اساس و پایه برداشت‌های سعودی شکل می‌گرفت. مواضعی و دیدگاه‌هایی که تصریح می‌کردند، هرگونه پیشرفتی در مذاکرات باید خطی آمریکایی – ایرانی را دنبال کنند. این پیشرفت به این جهت در پرونده لبنان حاصل شد، چون عربستان سعودی شاهد پیشرفت ملموس پرونده‌های منطقه‌ای مانند عراق بود و در پرونده‌های دیگری مانند سوریه نیز انتظار پیشرفت و دستیابی به توافق می‌رود. این احساس را هم اکنون سعودیها نیز به خوبی لمس می‌کنند، به همین دلیل است که آنها تصمیم گرفتند، در پرونده‌هایی که به آنها ارتباط پیدا می‌کند، تسریع کنند و عجله به خرج دهند، تا به هر آنچه از آنها نصیبشان می‌شود، حتی اگر حداقل هم باشد، دست یابند. در واقع سعودیها دریافته بودند که سود اندک بهتر از ضرر است، به خصوص اینکه هنوز نتایج برخی تحولات جاری در عرصه منطقه‌ای آشکار نشده بود، تحولاتی که از آنها بوی خوبی به مشام ریاض نمی‌رسید و در آن صورت احتمال بسیار داشت که باز از میزان این منافع و سودها کاسته شود. زمانی گفته می‌شد، پرونده لبنان در راس اولویت‌های عربستان سعودی در منطقه است، چون در آن سرمایه گذاری سیاسی کرده و اینکه خواهان تبدیل آن به دومین عرصه رویارویی وهابیت یا همان «داعش» است، اگرچه داعش به شدت موجبات نگرانی سعودیها را فراهم آورده است، به گونه‌ای که «سلمان بن عبد العزیز»، پادشاه جدید سعودی خصومت و دشمنی خود با این گروه را علنی اعلام کرده است. اما سومین دلیلی که موجب توجه سعودیها به پرونده لبنان می‌شود، عمل به خواست آمریکا و متحدان این کشور جهت پیوستن به ائتلاف بین المللی موسوم به «ائتلاف ضد داعش» به رهبری آمریکا برای مقابله با گروه تروریستی تکفیری داعش، ولو به صورت صوری هم شده است. در حالی‌که این گروه – داعش - از ابتدا به این جهت شکل گرفت تا ضربه‌ای استراتژیک به جایگاه ایران در منطقه وارد کند و این ضربه از طریق مسلط کردن و قدرت دادن گرو‌های سلفی تکفیری از جمله داعش بر مناطقی از شرق سوریه و غرب عراق صورت می‌گرفت تا «امارت» به اصطلاح اسلامی داعش در این مناطق تشکیل شود. البته با این پیش شرط که خللی به منافع بزرگ آمریکا و عربستان سعودی در منطقه وارد نکند، اما موجب قطع ارتباط تهران – دمشق به عنوان مهمترین اعضای محور مقاومت از طریق تسلط بر پل استراتژیک بین آنها یعنی عراق شود و بالطبع در این برنامه تدارک دیده شده بود که گستره نفوذ داعش علاوه بر بغداد و دمشق؛ بیروت و حتی سرزمین‌های اشغالی را هم در برگیرد. اما هرآنچه آمریکا و عربستان سعودی رشته کرده بودند، طی چهار سال بهار بسیار سختی که کشورهای عربی شاهد آن بود، بر باد رفت و هریک از این سال‌ها آمریکا را وادار به تغییر یکی از سیاست‌هایش در عرصه منطقه‌ای و بین المللی کرد. اول آنکه آمریکا حامی و هم پیمان کشورهای دیکتاتوری و نظامی منطقه است. دوم آنکه آمریکا درپی ائتلاف با اخوان المسلمین مصر بین دو رخ داد انقلاب 25 ژانویه 2011 و حوادث 30 ژوئن 2013 بود. سوم آنکه پس از سقوط اخوانی‌ها در مصر، واشنگتن به این رضایت داد که به تأمین حداقل منافع خود در منطقه اکتفا کند و در تامین امنیت رژیم صهیونیستی به توسعه دامنه کمربند امنیتی پیرامون این رژیم از جولان گرفته تا سینا اکتفا کند، به همین دلیل و برای تحقق این امر افسار گروههای تروریستی تکفیری را برداشت تا هر آنچه در توان دارند، موجبات هرج و مرج و آشوب منطقه‌ای را فراهم کنند، شاید به این طریق شکست‌های گذشته آمریکا در منطقه جبران و یا توجیه شود. چهارم آنکه آمریکا دریافته است باید سیاست‌های جهنمی خود در منطقه را به کنار نهد، سیاست‌هایی که صرفا بر حساب سود و زیان پایه ریزی شده بودند، به همین دلیل است که امروز مشاهده می‌کنیم، آمریکا با ایران پای میز مذاکرات نشسته و در ساختار قدرت کشور عراق تجدید نظر کرده و به روسیه به خاطر تلاش‌هایش برای برگزاری کنفرانس «مسکو 1» و تلاش برای دستیابی به راه حلی مسالمت آمیز برای بحران سوریه تبریک می‌گوید و در میان این همه جار و جنجال تمام مساعی خود را برای حفظ استقرار و ثبات لبنان به دلایل مختلف به کار می‌برد. در میان این عرصه سراسر در حال تغییر و تحول، فرضیه‌های موجود تاکید می‌کنند که سعودیها تصمیم گرفته‌اند تا در ترتیبات عرصه سیاسی لبنان مشارکت داشته باشند و البته ترتیبات این عرصه بر حسب اولویت‌ها و چشم داشت‌های ریاض و با نگاهی به گذشته و اهدافی است که خواهان تحقق آنها در این کشور است. در واقع ریاض تغییری در اهداف خود در لبنان انجام نداده، آنچه رخ داده تغییر در اولویت‌ها و طبقه‌بندی آنها بر حسب مقتضیات حاکم بر عرصه سیاسی لبنان و معادله‌های جدید شکل گرفته در این کشور است. براساس ترتیبات اتخاذ شده ابتدا «سعد الحریری»، نخست وزیر اسبق لبنان به بیروت باز خواهد گشت و بازگشت وی با انتخاب وی به عنوان نخست وزیر جدید لبنان همراه خواهد بود. تحقق این امر نیازمند دو پیش زمینه است: اول: دستیابی به تفاهم و توافق با حزب الله و دوم: انتخاب رئیس جمهور جدید که از بعد قانونی راه را بر بازگشت حریری به مسند نخست وزیری هموار کند بر این اساس بود که مذاکرات بین المستقبل و حزب الله در عین التینه آغاز شد و افق‌های دستیابی به توافق روشن شدند. اما سه رخ داد غافلگیر کننده طی چند روز تاثیرات و بازتاب‌های منفی خود را بر روندی که در لبنان آغاز شده بود، گذاشتند: اول: فروپاشی اوضاع نظامی در یمن که اجازه داد، جناح حوثی‌ها که متهم به جانبداری و هواداری از ایران هستند، تسلط خود بر این کشور استثنایی از حیث موقعیت ژئو سیاسی را تکمیل کند. تا دست ایران از عسیر در عربستان سعودی تا باب المندب در یمن باز باشد. دوم: تجاوز رژیم صهیونیستی به کاروان حزب الله در قنیطره سوریه و بازتاب‌ها و تاثیرات میدانی، نظامی و سیاسی که این حادثه از خود برجا گذاشت. اولین بازتاب و بدیهی‌ترین نتایج این تجاوز، توسعه و گسترش نفوذ ایران فراتر از مرزهای سرزمین‌های اشغالی بود. سوم: در حالی‌که برخی طرف‌های منطقه‌ای انگشت حسرت از دست دادن صنعا و از دست دادن فرصت براندازی نظام در سوریه را می‌گزیدند، حادثه سوم رخ داد: مرگ «ملک عبد الله»، پادشاه عربستان سعودی. رخدادی که از مدت‌ها قبل قابل پیش بینی بود، اگرچه خبر آن چند روز پیش منتشر شد و حتی گفته شد که مرگ وی چند روز پیش از اعلام خبر رخ داده بود. تعویق خبر اعلام مرگ عبدالله برای تدارک مرحله پس از مرگ وی بود و این اقدامات فراتر از معادله‌ای بود که می‌گوید: «یک پادشاه می‌میرد و پادشاهی دیگر جای وی را می‌گیرد»، چون تغییر و تحولات صورت گرفته در عربستان سعودی فراتر از آن بودند و سوالاتی بسیار عمیق و بزرگ را مطرح می‌کردند، اول آنکه «پادشاه در سایه» عربستان سعودی در صورت به قدرت رسیدن شاهزاده «مقرن بن عبد العزیز» کیست؟ چون بر کسی پوشیده نیست که شاهزاده مقرن از نفوذ چندانی در خاندان سعودی برخوردار نیست و به قدرت رسیدن وی در صورت مرگ شاه سلمان امری صوری است. در چنین حالتی آیا پادشاه در سایه «متعب بن عبد الله»، پسر ملک عبد الله خواهد بود؟ یا کس دیگری جای وی را خواهد گرفت؟ و سرانجام اینکه سرنوشت حکومت عربستان سعودی در سایه انتقال قدرت از نسلی به نسل دیگر شاهزادگان سعودی چه خواهد بود؟ آیا همین نوع از حکومت بر کشور عربستان حاکمیت خواهد داشت؟ و سوال آخری که پاسخ آن خیلی زود داده شد، آن بود که شاهزاده «محمد بن نایف»، فرزند ولی عهد اسبق عربستان سعودی چه وقت به قدرت باز خواهد گشت که همه دیدند، به دستور شاه سلمان خیلی زود به قدرت بازگشت. اما سوالی که بدون پاسخ باقی مانده آن است که آیا نظام و حکومت سعودی بر همین منوال به بقای خود ادامه خواهد داد؟ در اینجا بود که روند گفت‌وگوها و مذاکرات جاری در لبنان متوقف شد تا وضعیت یمن و پس از آن قنیطره مشخص شود و بر اساس آن ریاض درباره لبنان تصمیم گیری کند. تا آن زمان طرف‌های گفت‌وگو کننده در لبنان باید در انتظار برخی رخدادهای منطقه‌ای باقی بمانند. انتهای پیام/م
93/11/14 - 12:25
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]
-
گوناگون
پربازدیدترینها