تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 25 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص): اى مردم! جز اين نيست كه خداست و شيطان، حق است و باطل، هدايت است و ضلالت، رشد ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829496474




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

طلاق در کهنسالی؛ ازدواج سرِ پیری!


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:


طلاق در کهنسالی؛ ازدواج سرِ پیری!
جام جم سرا: طلاق در هر سنی تلخ است. به هم زدن یک زندگی که روزی با عشق آغاز شده، برای هر انسانی دشوار است. با این حال، نیروی جوانی می‌تواند به داد فرد مطلقه برسد و او را به شروع زندگی جدید و اختیارکردن همسر دوم ترغیب کند.
فاطمه و احمد ۴۰ سال پیش با هم پیوند زناشویی بستند. سطح خانوادگی و تحصیلی آنها با یکدیگر هماهنگ بود و از لحاظ مادی هم با یکدیگر تفاوت چندانی نداشتند. احمد لیسانس و کارمند یکی از ادارات دولتی و فاطمه در بیمارستان پرستار بود. هر دو به ظاهر خود و همچنین زندگی توجه داشتند و آرزوهایی مشابه هم را برای آینده فرزندانشان در دل می‌پروراندند، اما با وجود تمام این شباهت‌ها، یک روز نبود که صبحش به شب برسد و صدای جنگ و دعوا از خانه این زوج جوان شنیده نشود. زن و شوهر هر دو لجباز و مغرور بودند و هر یک اصرار داشت ثابت کند که در هر زمینه‌ای حق با اوست. ورود بچه هم کوچک‌ترین تاثیری در صلح طلب شدن آنها نداشت. سال‌ها از پی یکدیگر می‌گذشت و تعداد بچه‌ها یکی‌یکی اضافه می‌شد. چهار فرزند خانواده در محیطی متشنج زندگی می‌کردند و هر یک به نحوی از این فشارها و عذاب‌ها آسیب می‌دیدند. اعتماد به نفس بچه‌ها تعریفی نداشت و جنگ و جدال روزمره‌ای که بین پدر و مادرشان رخ می‌داد، آنها را از محبت دیدن محروم کرده بود. آینده‌ بچه‌ها خدشه‌دار شد؛ یکی در تحصیل ضعیف بود و با وجود پدر و مادر تحصیلکرده نتوانست دیپلم بگیرد، دیگری در کار شکست خورد و خانه‌نشین شد، سومی به فردی بی‌نهایت عصبی تبدیل شد و چهارمی هم ازدواجی سست کرد که دیری نپایید و با کوله‌باری از خاطرات تلخ به خانه پدری بازگشت. حال فضای خانه به مراتب تلخ‌تر از روزهای اول شده بود. چهار فرزند مشکل‌دار و لطمه خورده در کنار هم زندگی می‌کردند، در حالی که پدر و مادر هم به خاطر آنها ناراحت بودند و دیگر نمی‌توانستند رویاهایی شیرین را برای آنها متصور شوند. فاطمه که از روز اول با شوهرش جنگ داشت، احمد را مسئول بدبختی‌های فرزندانشان می‌دانست و ادعا می‌کرد اگر احمد یک عمر را به دعوا با او نگذرانده بود، سرنوشت بچه‌ها مسیر دیگری پیدا می‌کرد. اکنون وقت انتقام گرفتن بابت یک عمر زجر و عذاب بود. او در فرصتی مناسب دادخواست طلاقش را رد کرد و از احمد جدا شد. اما این تازه اول مشکلاتش بود. فاطمه با مشکلات مادی فراوانی روبه‌رو شد. حقوق بازنشستگی‌اش کفاف اجاره خانه و خرج‌های رنگ و وارنگ زندگی، بخصوص درمان که در سن او از هر لحاظ برایش واجب بود را نمی‌داد. از آن طرف، هر کس از فامیل و آشنا به او می‌رسید راجع به علت جدایی‌اش در این سن می‌پرسید. فاطمه پاسخی یکسان و کوبنده می‌داد، به خیال آن که دیگران حق را به او می‌دهند و احمد را مقصر قلمداد می‌کنند، در حالی که تقریبا همه او را به عنوان مادری بی‌عاطفه قلمداد می‌کردند که حاضر شده فرزندانش را ترک کند. بدتر از همه این که چهار فرزند خانواده هم از این اقدام مادر ناراحت بودند و این کار را مهر تائیدی بر تمام عملکردهای اشتباهش در مقام همسر و مادری می‌دانستند. اما چرا کار خانواده‌ها به اینجا می‌رسد؟ معمولا اگر قرار باشد سرنوشت زوجی به جدایی برسد، به احتمال زیاد این اتفاق در سال‌های اول، بخصوص در نخستین سال روی می‌دهد، اما مدتی است که جدایی بین زوج‌های بالای 50 سال در تمام دنیا، ازجمله کشور ما رشد نگران‌کننده‌ای داشته است. حدود 15 سال پیش، آمار طلاق خاکستری در غرب 8/2 بود. در حالی که امسال این آمار به 12 درصد رسیده است. طلاق در هر سنی تلخ است. به هم زدن یک زندگی که روزی با عشق آغاز شده، برای هر انسانی دشوار است. با این حال، نیروی جوانی می‌تواند به داد فرد مطلقه برسد و او را به شروع زندگی جدید و اختیارکردن همسر دوم ترغیب کند. در صورتی که این امر درباره طلاق خاکستری صادق نیست. احتمال ازدواج مجدد فرد بالای 50 سال پس از طلاق بسیار کم است و ضعف سنین پیری و کهنسالی، آرزوهای وی در زمینه‌های دیگر را هم بر باد می‌دهد. چرا طلاق در سنین بالا رخ می‌دهد و چگونه می‌توان از وقوع آن پیشگیری کرد؟ عادی شدن طلاق: روزگارانی نه‌چندان دور چیزی به نام جدایی از همسر به هیچ وجه مرسوم نبود و زن باید با پیراهن سفید به خانه بخت می‌رفت و با کفن سفید هم از آنجا خارج می‌شد، اما امروزه آمار طلاق افزایش یافته و به همین دلیل قبح طلاق هم برای خانواده‌ها ریخته است. متاسفانه امروزه در هر فامیلی تعدادی دختر و پسر طلاق گرفته دیده می‌شوند و این یعنی این که باید هر روز شاهد افزایش این رخداد تلخ در زندگی زوج‌ها باشیم. تفاوت دوران جوانی و کهنسالی: افراد بسیاری هستند که در سنین جوانی، کوشاترین و فداکارترین پدر و مادر برای فرزندان خود بوده‌اند و تمام‌ مشکلات زندگی را به عشق نونهالان خود تحمل می‌کرده‌اند. حال فرزندان بزرگ شده و ‌ سراغ زندگی خود رفته‌اند و آن پدر یا مادر مسن دیگر توانایی فعالیت زیاد مانند گذشته را ندارند. صبح که از خواب برمی‌خیزند‌، خاطرات تلخ دوران جوانی و فشارهایی که در آن هنگام بر دوش خود تحمل می‌کردند، برایشان زنده می‌شود و زیر بار این فشار ناخواسته به همسر خود اعتراض می‌کنند که چرا در آن دوران، وی را آماج ظلم و جور قرار داده است. سر و صداها بالاتر می‌رود و مشاجره پایان‌ناپذیر می‌شود. نبودن سرگرمی: این هم یک مشکل است. هر پدر و مادر جوانی باید شبانه‌روز بدود و تلاش کند تا بتواند زندگی را بگرداند، اما حال که پیر شده و دیگر مسئولیت‌های آن زمان را ندارد، بی‌حوصله می‌شود، اما رفتن به پارک و گذراندن وقت با دیگر افراد همسن و سال یا ایستادن در صف شیر و روغن کوپنی، سرگرمی درستی برای یک پیرزن یا پیرمرد نیست. آنها هم به سرگرمی‌های خاص خود احتیاج دارند. شاید هنرهایی باشد که آنها توان یادگیری‌اش را داشته باشند و علاقه نسبت به آن هنرها هم هنوز در وجودشان باقی مانده باشد. معمولا تماشای فیلم‌هایی که در روزهای جوانی‌شان در سینما می‌دیدند یا آهنگی که در روزهای جوانی می‌شنیدند، برایشان خالی از لطف نباشد. هستند سفرهایی که برای آنها همچنان لذتبخش‌اند و همسفرهایی که این لطف را دوچندان می‌کنند. گاهی این وظیفه جوان‌ترهاست که هوای سالمندان را داشته باشند و زندگی‌شان را به جهتی بهتر سوق دهند. چاردیواری (ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم) 1019



سه شنبه 14 بهمن 1393 08:05





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن