واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
عربستان و مصر؛ «دلار نفتی-وهابیسم» و «پانعربیسم» از گذشته تاکنون
عربستان، در دورهای است که بخوبی از پول نفت و ایدئولوژی تکفیری بهره میبرد، فوت ملک عبدالله و روی کار آمدن ملک سلمان، در دورهای که عربستان با پروندههای متعدد منطقهای سر و کار دارد، این کشور را در چه وضعیتی قرار داده است؟.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، به نقل از روزنامه السفیر، اگر دلیل سفر هیأتهای عربی به ریاض و تبریک به سلمان بن عبدالعزیز را بخواهیم بدانیم، این موضوع به نقش بالای عربستان در جهان عرب باز میگردد و ثروت نفتی، این نقش را توجیه میکند، اما این حقیقت را خود سعودیها نیز میدانند که اول و آخر قدرت آنها به نفت وابسته است. ثروت نفتی که شاهرگ اقتصاد جهانی است، عربستان را مجاب میکند، چیزی را که برای دیگران مجاز نیست برای خود مجاز بشمارد، اینکه صرفا اعضای یک خاندان بر کشور حکومت کنند، خارج از تمام معیارهای دموکراسی است، معیارهایی که آمریکا سعی دارد آنها را در کشورهای جهان سوم به خصوص سوریه بسط دهد. این موضوع برای برخی آشکار شده است که کسانی که با بشار اسد در حال جنگ هستند، او را به دلیل دیکتاتوری یا سرکوب یا عدم وجود دموکراسی در سوریه، مجازات نمیکنند، بلکه دشمنی آنها به علت رابطه با ایران و خصومت با اسرائیل است. اینکه عربستان در حال حاضر به چنین نقطهای رسیده است، به این دلیل است که دهها سال است میلیاردها دلار هزینه کرده و همزمان از فشار سیاسی نیز بهره برده است. مصر یک روزی برای عربستان «غول» بود، مصر به رهبری جمال عبدالناصر برای عربستان، «کابوس» بود، هنگامی که ایدئولوژی پانعریسم و نفوذ خود را به یمن، عراق و سوریه کشاند. در آن زمان، دو ایدئولوژی اسلام سیاسی با چهره وهابیت و پان عربیسم که مصر آن را نمایندگی میکرد، روبهروی هم قرار گرفته بودند و البته دعوای این دو به دهه 90 میلادی و لشکرکشی ابراهیم پاشا برای سرکوب وهابیت باز میگردد. از آن زمان تا کنون این ذهنیت در بین حاکمان سعودی تغییری نکرده است: قدرت مصر برای عربستان خطر آفرین است.
همراه با عقبنشینی امپراتوری عثمانی از حجاز و پس از آن وحدت قبائل عربستان، یک دولت نوپا با یکپارچگی سیاسی قابل توجه به وجود آمد، اما اکتشاف نفت، باعث شد تا حکام سعودی، بلندپروازیهای خود را به خارج از مرزها، بکشانند، اما روی کار آمدن جمال عبدالناصر همه چیز را خراب کرد، عربستان در زمان جمال عبدالناصر، بدترین روزهای خود را سپری میکرد و تفکر پان عربیسم، در میان تمامی ملتهای عربی موج میزد که با ایدئولوژی وهابیت عربستان در تضاد بود. اما، نزول پان عربیسم از سال 1967 (جنگ شش روزه) شروع شد و در توافقنامه «کمپ دیوید» (صلح اسرائیل و مصر) به پایان رسید و مصر به درون مرزهای خود محصور شد و از این به بعد، این ثروت و پول بود که در دنیای عرب، بیشترین قدرت را داشت و عربستان بر منطقه حکمفرما شد، بدون اینکه رقیبی داشته باشد و این چنین شد که ثروت بر پان عربیسم غلبه پیدا کرد. عربستان به وسیله پولهای نفتی، اقدام به ساخت مدارس وهابیت در کشورهای عربی کرد و هزاران طلبه را به آموزش گرفت و از این طریق سعی در گسترش وهابیت در بین کشورهای عربی که مصر نیز جزء آن ها بود کرد. ایران پس از جنگ با عراق، به فکر گسترش نفوذ خود در بین کشورهای عربی افتاد و حال در کشورهای عراق، لبنان، سوریه و یمن نفوذ قابل توجهی دارد و در این زمان، ایران جای مصر را در رقابت با عربستان گرفته است، اما جنس آن تفاوت دارد، این بار در ظاهر جنگ شیعه در مقابل سنی است. اما آنچه به این دعوا و رقابت مربوط میشود، جبههبندی مقاومت در برابر سازش با اسرائیل است. اخیرا پس از شعلهور شدن اعتراضات در کشورهای عربی، ترکیه نیز سعی کرد از طریق اوضاع نابسامان منطقه، نفوذ خود را گسترش دهد و تمامی کارتهای خود را در «اخوانالمسلیمن» مصر، سوریه، لیبی و تونس هزینه کرد. اما در تمامی این کشورها اخوانیها هیچ توفیقی به دست نیاوردهاند، یا از قدرت کنار گذاشته شده یا سرکوب شدهاند. بنابراین، نقش ترکیه در منطقه مهار شد و کماکان، رقابت بین ایران و عربستان باقی مانده است. لبنان در مرکز این رقابت قرار دارد. معادله سازش در مقابل مقاومت که به قدرت خود در لبنان به چشم میخورد. اما رقابت مصر و عربستان، اکنون دیگر به یک هم پیمانی تبدیل شده است و عنوان آن نیز «غلبه بر اخوان المسلمین» است. ایران از این همپیمانی زیانی نمیکند، بلکه چشمانش را به روی این قضیه بسته است؛ مخصوصا پس از اینکه ایستادگی و پایداری بشار اسد موجب شد تا مخالفانش از خواسته های اولیه خود کوتاه بیایند و مصر برای میانجیگری بین نظام سوریه و مخالفان وارد شود. مصر همچنین خواستار بازیابی رابطه خود با سوریه است و نقطه منافع مشترک خود در مبارزه با اخوانالمسلمین نمود پیدا میکند. مصر در نشست میان مخالفان و نظام سوریه، تمامی افرادی که به نوعی به اخوانالمسلمین مربوط هستند را استثنا قرار داده است. در این میان، عربستان، خود را از ماجرا به دور نگه داشته است و به طور عادت در خفا کار خود را پیش میبرد و چشم خود را به روی کارهای مصر در این باره بسته ، بلکه به طور ضمنی میانجیگری مصر بین نظام و مخالفان سوریه را پذیرفته است. السفیر در پایان مینویسد: مرگ ملک عبدالله، چیزی را در رفتار عربستان در مواجهه با پروندههای منطقه تغیر نمیدهد. نظام مصر هنوز بر سرپاست، اختلافات در لبنان نیز ادامه دارد. در رابطه با پروندههای در سطح گستردهتر، بحران سوریه و توافق هستهای ایران و آمریکا نیز جریان دارد و هر عملی عکسالعملی را در پی دارد. انتهای پیام/ص
93/11/13 - 11:37
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]