تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی ایران شناخته می‌شود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
تعمیرگاه امداد خودرو کرمان موتور
تعمیرگاه امداد خودرو کرمان موتور
تعمیرگاه امداد خودرو کرمان موتور
تعمیرگاه امداد خودرو کرمان موتور
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1818794862
- یونان «سیریزا» و چالش های اروپا
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: یونان «سیریزا» و چالش های اروپا تهران- ایرنا- روزنامه «اطلاعات» امروز -دوشنبه- در یادداشتی به انتخابات یونان و پیروزی چپگرایان «سیریزا» و چالش های پیش روی اروپا ناشی از این تحول توجه نشان داده و نوشته است: سرانجام انتخابات سرنوشت ساز، تاریخی و پیش از موعد یونان با حضور شهروندان نگران و عاصی این کشور، برگزار شد و همان گونه که گمان می رفت، نتیجه این انتخابات،سرنوشتی را رقم زد که می تواند آن را نه تنها در تاریخ معاصر یونان، بلکه به نقطة عطف دیگری در اروپای امروز بدل کند.
«بهرام قاسمی» ـ مدیرکل پیشین اروپای وزارت خارجه- نویسنده این یادداشت می افزاید: اکثریت مردم یونان، در یک حرکت دموکراتیک، انقلاب یا تحولی عظیم را به وجود آوردند که در نوع خود به نوعی در دوران معاصر اروپا بی نظیر محسوب می شود. مردم در یک انتخابات سراسری به تمامی احزاب بزرگ و شناخته شده و چهره های مطرح قبلی پاسخی منفی دادند. یونان تحت فشارهای اقتصادی و سیاست های ریاضتی چند سال گذشته و اعمال سیاست های اعلامی تروئیکا و احساس تحقیری که از جانب برخی رفتارهای قدرت های اروپایی مانند آلمان یا صندوق بین الملل پول، بانک مرکزی اروپا و کمیسیون اروپا داشتند، در فرصتی مناسب و پس از چند سال اعتراض و اعتصاب، رأی خود را به یک حزب نوظهور چپ رادیکال دادند (سیریزا). رهبر جوان سیریزا «الکسیس سیپراس» در دوران اخیر، تمامی شعارهای خود را بر محور ضرورت پایان بخشیدن به تحقیر یونان، نابودی و متلاشی شدن اقتصاد کشور و متوقف کردن سیاست های ریاضتی اقتصادی پنج ساله تحمیلی «اتحادیه اروپا» که به نابودی کشور، ترس،استبداد و در یک کلام رنج عظیم یونان منجر شده است، بنا کرد. اوپس از اعلام نتایج انتخابات و پیروزی خطاب به مردم یونان گفت: دوران تلخ به پایان رسیده است. این انتخابات آغازی برای امید، خوش بینی، زندگی شرافتمندانه و اتخاذ سیاست ها و تدابیر با ثبات در یک اروپای جدید در حال تغییر است.
او گفت: مردم یونان با رأی و انتخاب خود تصمیمی تاریخی گرفتند. آنها دیگر سیاست های ریاضتی و نابودی را نمی پذیرند. اوهمچنین تاکید کرد :ما جوانان راه را باز کردیم. یونان و اروپا تغییر خواهد کرد.
یونان دیگر شاهد بی خانمان ها، فقرا و گرسنگان نخواهد بود، دیگر بانک ها نمی توانند خانه های مردم را مصادره و تصاحب کنند. مردم می خواهند و امیدوارند که به تفاهمات قبلی با تروئیکا (بانک مرکزی اروپا - کمیسیون اروپا و IMf) پایان داده شود.
* نه بزرگ!
نه بزرگ، به تمامی احزاب شناخته شده سنتی و سیاستمداران مطرح و آری به تاریخ سازان جوان و نو آمد گان پیام مهم انتخابات یونان است. حزب رادیکال چپ «سیریزا» توانست 149 کرسی پارلمان یونان را به راحتی کسب کند و برای داشتن اکثریت مطلق و تشکیل دولت جدید تنها به دو کرسی دیگر نیاز داشت. «سیریزا» علی رغم شعارهای قبلی خود که با هیچ حزبی ائتلاف نخواهد کرد، به ناچار و به سرعت با حزبی کوچک و جوان تر از خود، «که تاریخ تولد آن به سال 2012 می رسد». و یک حزب راستگرای پوپولیستی به حساب می آید، «حزب یونانیان مستقل»، ائتلاف کرد. این حزب نو رسته نیز در این انتخابات، به یمن شعار های «ضد ریاضتی» خود توانست 13 کرسی پارلمان را از آن خود کند. با این اقدام دولت جدید تشکیل و «سیپراس» به عنوان نخست وزیر در برابر رئیس جمهوری در بعد از ظهر دوشنبه 26 ژانویه سوگند یاد کرد.
* معجزه خدایان یونانی
ائتلاف دو حزب با مشخصات خاص، یعنی «چپ کمونیست رادیکال» و «راست پوپولیست» یکی دیگر از عجایب و شگفتی های انتخابات یونان، و بی نظیر در سطح اروپا است. تنها نقطه مشترک این دو حزب مخالفت جدی آنها با سیاست های ریاضتی اروپا است.هیچ نقطه اشتراک دیگری وجود ندارد جز نو رسیده بودن و کمتر شناخته شدنشان در سطح جهان و اروپا و حتی در یونان روزگار اخیر. این «نه» بزرگ و پر معنی مردم به سیاستمداران سنتی و احزاب قدیمی می تواند مانند ویروسی فراگیر در اروپای آشفته و در هم و سردرگم امروز انتشار یابد، به خصوص در کشورهایی که طی چند سال گذشته مردم آنها از وضعیت بحران اقتصادی و سیاست های ریاضتی اتحادیه و با محوریت آلمان در سختی و تنگنا قرار داشته اند.
«سیپراس» که جوان ترین نخست وزیر تاریخ یونان نیز است، در کنار «پانوس کامنوس» رهبر حزب راست گرای «یونانیان مستقل» می توانند الگو و نقطه آغازی برای تغییراتی بسیار در سایر جوامع اروپایی تلقی شوند. این نقطه می تواند آغازی برای تولد مجدد چپ اروپایی و تغییر مسیر اروپا و ظهور و بروز تاریخ سازان جوان و چرخشی تاریخی در این قاره نیز به حساب آید. یونان، می تواند خواب اروپا و بخشی از جهان را آشفته سازد و آغازگر اتفاقات و تغییرات عظیمی شود. اگر این دولت جدید بتواند حیاتی کافی داشته باشد. و اگر بتواند تا حدی به وعده های خود عمل نماید و تصمیم سازان آشکار و نهان اروپایی و احزاب پر سابقه و مدعی و کهن سال، ادامه حیات آن را پذیرا وموجودیت آن را هضم کنند.
یونان در سالیان اخیر در زیر بار استقراض، بدهی و سیاست های انقباضی سخت خمیده و شکسته شده است، سیاست های ریاضتی دیکته شده را برای دریافت وام های متعدد به اجرا گذاشته است، بیکاری، تورم، کاهش حقوق و مزایا و فقر و فلاکت را تحمل کرده است. برای استقراض و وام هایی که دریافت کرده و باید دریافت کند متعهد است. پایان دادن و فسخ تعهدات دولت های قبلی بدون پرداخت بهایی سنگین میسر نیست.
سیپراس که در گذشته نه چندان دور با شعارهای رادیکالی تری به صحنه آمده بود، رفته رفته و در روز های آخرین، با آگاهی از میزان محبوبیت و نتایج نظر سنجی ها که شانس 35 درصدی پیروزی در انتخابات را یادآور می شد در بیان شعارهای خود محتاط تر و متعهدانه تر عمل کرد. او در روزهای اخیر دیگر کمتر از خروج از اتحادیه اروپا یا خارج شدن از حوزه یورو سخن گفت، اما همواره تأکید کرد با تروئیکا و اتحادیه اروپا بر سر میزان بدهی های کلان یونان مذاکره خواهد کرد، سیاست های ریاضتی را دنبال نخواهد کرد، اما تاکید کرد مردم با رأی خود پایان دوران سیاست های ریاضتی را اعلام کرده اند.
«سیپراس» جوان و رادیکال به نظر می رسد می خواهد با پشتوانه رای مردم و اعمال فشار بر اتحادیه و بروکسل و با تهدید خروج از اتحادیه و حوزه یورو تروئیکا را وادار به بخشش بدهی های یونان کند. او می داند که اگر همه شرایط به خوبی روند خود را طی کند برای کاهش و تسویه وام های قبلی یونان باید بیش از یک نسل صبر نماید. او می خواهد این بدهی ها بخشیده شود و یا دست کم بخش عمده ای از آن بازپرداخت نشود. برقراری رفاه و آسایش نسبی و حداقلی مردم با استمرار این وضعیت امکان پذیر نیست. او از مذاکره برای تحقق یک نتیجه منصفانه و عادلانه برای عدم پرداخت بدهی های یونان سخن می گوید. این سخن به نظر می رسد یک حرکت و سیاست عمل گرایانه و مبتنی بر واقعیات در حفظ برخی حریم ها و چهارچوب های حاکم بر روابط یونان و اتحادیه است. سخنی منطقی و در راستای باقی ماندن بر تعهدات قبلی و باقی نگهداشتن یونان درمجموعه اتحادیه، که می تواند طرفدارانی نیز در میان سایر اعضا هم داشته باشد. از سوی دیگر، این موضوع می تواند به نوعی بازی پیچیده سیپرس جوان باشد تا در نهایت اتحادیه را مجبور به اخراج یونان از اتحادیه کند، نه آنکه یونان خود داوطلبانه اقدام به خروج کند تا تبعات بعدی آن را متوجه دیگران سازد. اگر چه هنوز اظهارنظر قطعی در مورد گام های جدی و عملی دولت جدید تحول خواه رادیکال تا حد بسیاری زود هنگام به نظر می رسد.
* واکنش ها در اروپا
احزاب سنتی، سیاستمداران کهن و با سابقه و مقامات اتحادیه و شخصیت های محوری اروپا علی رغم پیش بینی های قبلی در مورد آنچه دارد در یونان اتفاق می افتد، به نظر می رسد هنوز در یک حالت سردرگمی و بهت و حیرت قرار دارند. در اکثر کشورهای اروپایی طی سالیان اخیر چهره های جوان رادیکال چپ و راست افراطی، از فاشیست ها و نازیست ها گرفته تا احزاب ملی گرا به صحنه آمده اند و در برخی کشورها و در برخی انتخابات محلی و پارلمانی بیش از آنچه قابل تصور بوده است خوش درخشیده اند. پیام انتخابات یونان به تمامی این احزاب کوچک و ماجراجو و جوان، پیام امید و تلاش برای پیروزی و تصاحب قدرت یا شراکت در قدرت خواهد بود. آنها با امید و تلاش و شعارهای جذاب و مردم پسندتری می آیند تا طرحی نو در اندازند و لذا بی جهت نیست که تمامی این گونه احزاب از جبهه ملی فرانسه ماری لوپن تا حزب پوپولیست راست افراطی لگای شمال ایتالیا، و رهبر حزب بودموس اسپانیا. «پابلو ایگلسیاس» همه و با شادی و شعف بسیار انتخابات یونان و پیروزی «سیریزا» را سیلی محکم دموکراتیک مردم یونان، به اتحادیه اروپا تعبیر کنند.
تمامی احزاب افراطی چپ و راست، جدید و قدیم در اروپا به استقبال این پیروزی شتافته اند و امیدوارند با این انقلاب دموکراتیک مبارزه خود را با اتحادیه اروپا و سیاست های آن تشدید کنند. بعد از اعلام نتایج انتخابات ارزش یورو که طی چند هفته اخیرا و بعد از اعلام انتخابات زود هنگام یونان رو به تضعیف نهاده بود، باز هم به شدت از ارزش آن کاسته شد تا جایی که ارزش آن به کمترین حد ممکن طی 11 سال گذشته رسید. رهبر حزب استقلال پادشاهی متحد انگلستان نیز که از منتقدان سخت سیاست های اروپایی اتحادیه است، گفت: از انتخابات یونان فریاد کمک خواهی کسانی را می شنود که «یورو» باعث فقر و بدبختی آنها شده است. انتخابات یونان گویا طلیعه ای است برای تمامی مخالفان اتحادیه و نظام سرمایه داری و حامیان گرسنگان و یادآور شعارهای دیرینه تمامی احزاب کمونیست در دهه های گذشته. حالا به نظر می رسد تمامی مخالفان وحدت اروپا و یورو می توانند با صدایی رساتر شعارهای خود را در اروپا فریاد بزنند.
* اتحادیه اروپا و یونان امروز
در بسیاری از کشورهای اروپایی بحران اقتصادی سالیان اخیر مشکلات عدیده ای را برای مردم به وجود آورده است. بی شک جز آلمان که تا حدی وضعیتی استثنایی دارد تمامی کشورها در داشتن میزانی از بحران و مشکلات، بدهی، بیکاری و رکود و... اشتراک دارند. این بحران و بیماری اقتصادی در برخی کشورها مانند یونان بسیار حاد و در برخی کشورها مانند اسپانیا، ایتالیا، پرتغال، ایرلند و فرانسه با درجات دیگری بر حیات این کشورها سایه انداخته است و در پرتو این مشکلات، تمامی احزاب ضد اروپایی، افراطی، رادیکال طی سالیان اخیر از آلمان گرفته تا انگلستان، ایتالیا، اسپانیا و.. از رشد و نمو قابل توجهی نزد بخشی از افکار عمومی این کشورها برخوردار بوده اند. علاوه بر بحران اقتصادی حادثه اخیر تروریستی در فرانسه و امنیتی تر شدن فضای اروپا نیز به احزاب فالانژ، افراطی ضد مهاجرین کمک کرده است تا شعارهای خود را با صدای رساتری در میان عامة مردم مطرح کنند. انتخابات یونان یا به عبارتی انقلاب دموکراتیک و تحول شگرف اخیر در این کشور می رود تا اروپا را وارد منازعات و تغییرات و کشمکش های بسیاری نماید به نظر می رسد:
1ـ بخشی ازاحزاب افراطی و کوچک از حیات و امید تازه ای برخوردار می شوند.
2ـ احزاب سنتی ـ قدیمی و پرسابقه از محبوبیت و جایگاه قبلی خود تا حدی به حاشیه رانده خواهند شد و بخشی از مردم در بسیاری از این کشورها از آنها روی بر خواهند تافت.
3ـ استمرار این وضعیت تا حدی منوط و مشروط به روند تحولات یونان خواهد بود، تشکیل کابینه جدید بعد از 5 فوریه و چگونگی تأمل یونان با بروکسل و بالعکس و آلمان، میزان پافشاری دولت جدید بر شعارهای انتخاباتی قبلی خود، در شکل دهی حرکت آتی دیگر احزاب مشابه در سایر اروپا مؤثر است.
در صورت پافشاری دولت یونان بر بخشش بدهی ها و عدم پیگیری و اجرای سیاست های ریاضت اقتصادی اعمالی اتحادیه چند سناریو می تواند مطرح باشد:
1ـ اتحادیه در صورت نرمش در مقابل خواسته یونان، در واقع راه را برای سایر کشورهای پر مشکل اتحادیه باز خواهد کرد، تا آنها نیز چون یونان در این وادی قدم بردارند و مشوقی است برای مردم سایر کشورهای عضو، دولت های این گونه کشورها نیز به خاطر ماندن بر قدرت در رقابت با گروه های افراطی چاره ای جز پافشاری بر کاهش سیاست های موسوم به سیاست های ریاضت اقتصادی نخواهند داشت و این وضعیت اتحادیه و بروکسل را با دشواری های اساسی روبرو خواهد کرد و می تواند اروپا را کاملاً و حداقل به دو طیف و گروه تقسیم نماید و از وحدت اروپا به شدت بکاهد و پایه های انسجام و اتحاد فعلی را در هم بریزد.
2ـ اروپا در مقابل یونان نرمشی از خود نشان ندهد و به هیچ وجه حاضر به بخشش بدهی های این کشور و عدم انجام اصلاحات اقتصادی و اعمال سیاست های ریاضتی نشود که باید از پرداخت وام های جدید که ضرورت حیات و بقای یونان است خودداری کند که در نهایت یونان را با مشکلات عظیم و بزرگی روبرو خواهد ساخت، اما دراین برهه دیگر یونان تنها نخواهد بود و تمامی گروه های ضد اتحادیه اروپایی پرچم مخالفت با اتحادیه و حمایت از یونان را در تمامی اروپا برخواهند افراشت و پی آمد آن تقسیم بندی های جدیدی است که می تواند در اروپا شکل گیرد.
3ـ اخراج یونان از اتحادیه یا خروج یونان از اتحادیه و حوزه یورو که ضمن ایجاد بحران در اتحادیه دست کم در کوتاه مدت باعث تغییرات گسترده و بازنگری مجدد دیگری در تصمیمات و سیاست های کلی اتحادیه خواهد شد که پیش بینی چگونگی این وضعیت تا حدی هنوز زود به نظر می رسد.
4 ـ یونان اخراجی از اتحادیه و حوزه یورو با تمامی مشکلات بزرگی که در خود دارد می تواند در نهایت به سمت برخوردهای درونی و کمشکش های سیاسی داخلی کشانده شود که می تواند امنیت و ثبات داخلی این کشور و نهایتاً اروپا را تحت الشعاع جدی خود قرار دهد.
5 ـ به نظر می رسد با توجه به واقع گرایی در بخشی از اروپا نهایتاً برای جلوگیری از چالش های بزرگتر باید بخش میانه ای در اتحادیه، راهی جدید و برای کمک به یونان و با حفظ اصول کلی سیاست های کلان اتحادیه پیدا کند. که یافتن راه حلی میانه با توجه به مشابهت نسبی تعداد دیگری از کشورهای عضو و مخالفت برخی کشورها و مردم آنها برای پرداخت وام و کمک بیشتر به این گونه کشورهای بحران زده که تحت مدیریت دولت های افراطی و رادیکال قرار داشته یا قرار خواهند گرفت نیز چندان آسان به نظر نخواهد رسید. آنچه مهم است اینکه اروپا در وضعیتی در حال گذار قرار دارد و در برابر آزمونی بزرگ و یک نقطه عطف تاریخی که زنگ های آن به صدا در آمده است.
منبع: اطلاعات
اول**1368**
13/11/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]
-
گوناگون
پربازدیدترینها