محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826532560
گفتوگو با عبدالله اسفندیاری/1 تحت تأثیر دکتر شریعتی و جلال آل احمد بودم/شهید نواب برای همه اسطوره بود
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گفتوگو با عبدالله اسفندیاری/1
تحت تأثیر دکتر شریعتی و جلال آل احمد بودم/شهید نواب برای همه اسطوره بود
من و حسین حاجی پور تحت تاثیر دکتر شریعتی رفتیم دانشگاه جامعه شناسی خواندیم اما در عین حال آن روزها خیلی تحت تاثیر جلال آل احمد بودم.
به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، برای اینکه انقلاب اسلامی به پیروزی برسد اتفاقهای ریز و درشت و تلخ و شرینی بر ملت ایران گذشت. جوانهایی خونشان ریخته شد و مبارزین اعم از زن و مرد شکنجه هایی میشدند که هنوز وقتی گوشه ای از این روزها را که از زبان آنها روایت شده میخوانی برایت سخت قابل باور است که مگر امکان دارد؟! فرزندان حضرت روح الله بر سر عهدی که با رهبر خود بسته بودند حتی زیر وحشتناک ترین شکنجهها ماندند تا آرمانی را که میخواهند به دست آورند. خب کمتر کسی حتی مباریزن قهار، می توانستند پیش بینی کنند که تلاششان تا براندازی رژیم دیکتاتوری پهلوی جلو رود و بتوانند جامعه اسلامی را برپا کنند و بالاخره بیرق کشور را هر چند به سختی اما از زیر بار سلطه مستکبرین دنیا در بیاورند و خودشان بشوند آقای خودشان. ممکن است به تصور بسیاری از مردم هنوز مشکلات فراوانی وجود داشته باشد اما چیزی که می ارزید به تحمل تمام شکنجه ها و مشکلات به دست آوردن استقلال بود و اینکه شخص اول کشورشان دیگر دست نشانده اجنبی نباشد و مردم بتوانند افتخار کنند به اینکه یک ایرانی مسلمان هستند. و امروز ما در جایگاهی هستیم که معادلات جهانی را میتوانیم به خواست خودمان تغییر دهیم. این سربلندی ها حاصل زحمات فرزندان همین ملت است که ما به بهانه فرارسیدن ایام دهه فجر و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران به گفتو گو نشستیم با عبدالله اسفندیاری که لطف کردند و دقایقی از وقتشان را در اختیار ما گذاشتند و روایت کردند از روزهای قبل از پیروزی انقلاب. وی اکنون در بنیاد سینمایی فارابی مشغول به خدمت است. *رفت و آمد حاج مهدی عراقی زمینه آشنایی با مسائل سیاسی را برایم فراهم کرد محل زندگی ما امام زاده قاسم شمیران بالای تجریش بود. پیش نماز آن جا سید حسین رسولی محلاتی بود که از طرف آقای بروجردی آمده بود مسجدمان. (پسر او آقا هاشم رسولی محلاتی اکنون در دفتر رهبری مشغول به کار است.) سید حسین در حقیقت خمینی ای بود و بعد از فوت آیتالله بروجردی اهالی محل را سوق میداد به طرف تقلید از مرجعیت امام خمینی(ره) که آن زمان معروف به آیتالله خمینی بودند. شخصی دیگری در محلهمان بود به نام حاج حسن ایجادی که کوره پز خانه داشت و جزو هیئت امنای مسجد بود که دخترش با شهید حاج مهدی عراقی ازدواج کرده بود و به همین دلیل خود شهید عراقی هم آنجا رفت و آمد میکرد و از قضا با پدرم هم رفیق بود. این ها را گفتم تا بدانید زمینه آشنایی با موضوعات سیاسی برایم چگونه ایجاد شد. *هنوز خاطره اولین دیدارم با امام(ره) را فراموش نکردهام سال 42 هنوز بحث مرجعیت امام(ره) مطرح نبود اما مردم برای دیدن ایشان به قم میرفتند. من آن وقت دبستانی بودم که با پدرم رفتیم برای دیدار، هرچند خیلی متوجه نبودم که دقیقا داریم به دیدن چه کسی میرویم. وقتی رسیدیم حیاط خانه ایشان خیلی شلوغ بود، امام لب پنجره نشسته بودند و نفر به نفر دست می رفتند دستشان را می بوسیدند. یادم است بالشی زیر دست ایشان گذاشته بودند که اذیت نشوند. حاج مهدی عراقی هم که آنجا ایستاده بود و افراد را می فرستاد داخل من را بلند کرد را بوسیدم و سریع گذاشتم پایین. این صحنه هنوز در خاطرم هست و اینگونه امام را برای اولین دفعه دیدم و در ذهنم ماندند. *شهید نواب صفوی در ذهن همه اسطوره بود پدرم خودش به آن صورت سیاسی نبود و لی چون در مرکز تهران کار میکرد و ارتباطات گستردهای داشت بی خبر از اوضاع نبود. البته در اقوام داشتیم کسی که مثلا علاقمند بودند به مرحوم مصدق و آقای طالقانی یا مرحوم نواب که در ذهن همه اسطوره بود. سید مجتبی شخصیتی مستقل داشت، آن زمانی که هر کسی می رفت در سیاست یا باید وابسته به شرق بود یا غرب، یا آمریکا یا روس یا انگلیس و بحث وابستگی همیشه مطرح بود شهید نواب استقلال داشت. ویژگی دیگری که مرحوم نواب داشت جدای اینکه اصلا راه ایشان را تایید کنیم یا نه، که آن بحث دیگری است ولی این ویژگی او را همه قبول داشتند و آن این بود که او به هیچ کجا وابسته نیست و خالص است و همینی است که نشان میدهد. به این دلیل مردم متدین حتی اگر مصدقی بودند هم نواب را دوست داشتند و قبولش داشتند. آشنایی من هم با این گروه بر میگردد به ترور دکتر فاطمی. خیابان ظهیر الدوله تا امام زاده قاسم ده دقیقه راه بود که سر قبرستان آنجا مرحوم دکتر فاطمی در حال سخنرانی بود، آقای عبدخدایی جوانکی بود و تق زد ایشان را ترور کرد و این در ذهن همه بود و صحبت هایی می شد. من آن زمان در حدی نبودم که حق و باطل را تشخیص دهم فقط متوجه شدم این ها مخالف شاه هستند. *برای رفتن به دبیرستان علوی علامه کرباسچیان با من صحبت کرد دبیرستان را در مدرسه علوی تهران آغاز کردم. در میان دبیرستان های تهران چهار دبیرستان معروف بود به نام «البرز»، «هدف» «علوی» و «خوارزمی» که جز مدرسه علوی بقیه ویژگی دینی نداشتند و فقط علوی اسلامی بود و چون اسلامی بود و در کنکور هم با اینها رقابت داشت آدم های مذهبی سعی می کردند فرزندانشان را در این مدرسه ثبت نام کنند. در این مدرسه علاوه بر آزمون علمی ورودی دبیرستان مصاحبه دیگری میکردند که مربوط به همان مسائل مذهبی بود. مدیریت آنجا با مرحوم علامه کرباسچیان بود که اتفاقا خود او هم با من چند دقیقه ای در هنگام مصاحبه صحبت کرد. البته فقط گاهی پیش میآمد که ایشان با دانش آموزان خودش مصاحبه کند. مرحوم سید کاظم موسوی که با هفتاد و دو تن شهید شد و نویسنده کتاب عربی آسان بود به همراه مرحوم استاد رضا روزبه ادامه مصاحبه را با بنده انجام داد. *از انجمن ضد بهائیت اخراجم کردند صحبت هایی مطرح بود که مدرسه علوی وابسته به انجمن حجتیه است اما اصلا درست نیست. البته سال 45 یک انجمن ضد بهائیت داشتیم که تعدادی از آدم های مذهبی برای مبارزه با بهائیت آنجا دور هم جمع می شدند و از دین اسلام آگاهیهایی هم میدادند. علی رغم اینکه عده ای گاهی میریختند و این جلسات را بهم میزدند و ما با کار آنها مخالف بودیم، بعد از حزب توده در میان مذهبی ها این تشکیلات از همه منظم تر بود و حدود 15 نفر عضو داشت که جلساتش را به طور دورهای در خانه هر یک از اعضا برگزار میکرد. از جمله این افراد عباسعلی ناطق نوری بود که بعد ها با پدرم در یک تعمیرگاه ماشین، ابتدای خیابان ایت الله کاشانی فعلی نزدیک کن و سلقان شریک شدند. او هم این جلسات را میرفت و مباحثی پیرامون این موضوع را نقد می کردند. و به این معنای امروز که یک وجه سیاسی غلیظ به آن جلسات چسبیده شده نبود بلکه یک محفل عادی بود که البته ویژگیهای خاص خودش را هم داشت. خیلی از دوستانی که الان در نظام مسئول هستند آنجا رفت و آمد داشتند. خود من هم یک سال آنجا میرفتم اما چون بحث سیاسی داشتیم من و چند نفر دیگر را اخراج کردند زیرا ویژگی انجمن این بود که نباید داخل سیاست می شدیم، مثلا می خواستند با این کار خودشان را حفظ کنند. روال بودن در انجمن هم اینطور بود که برای آموزش ما باید هفته ای یکبار موضوعی را انتخاب می کردیم و کنفرانس می دادیم، ما هم بچه بودیم و شیطان و با اینکه میدانستیم روی موضوعات سیاسی حساسیت دارند اما باز در این حوزه صحبتمیکردیم. بنابراین ما را اخراج کردند. این مجالس ربطی به مدرسه علوی نداشت اما برخی از دبیرهای ما مثل احمد توانا که شیخ هم بود و بعد از انقلاب فوت کرد در این انجمن حضور داشت. آقای علامه کرباسچیان و استاد روزبه (که خواهرش همسر علامه طباطبایی بود) از آنهایی بودند که هیچ وقت گرایشی به این جلسات نشان ندادند. آقای علامه همیشه ما را از سیاست پرهیز میداد، میگفت باید در این مدرسه سعی شود آدم تربیت کنیم و افرادی چون علامه جعفری، شهید مطهری و شیخی به نام شریعتی که نام کوچکش خاطرم نیست را دعوت میکرد تا به مدرسه بیایند برای سخنرانی. *علامه کرباسچیان مخالف گروه فدائیان اسلام بود شیخ علی اصغر کرباسچیان خود شاگرد آیت الله بروجردی و مبدع توضیح المسائل بود، چرا که قبلا از او توضیح المسائل به شکل امروز وجود نداشت و رساله عملیه بود که انسان عادی متوجه مطالب آن نمی شد و باید هر سوالی داشت از پیش نماز مسجد توضیح می خواست. علامه کسی بود که می توانست مرجع شود اما تشخیص داد و آمد دبیرستان با بچه ها باشد و این کار را خیلی مستمر ادامه داد. علامه به شدت مخالف ورود به سیاست بود. برادرش عبدالله کرباسچیان جزو فدائیان اسلام بود که علامه او و نواب صفوی را در کلاس برای ما تمسخر می کرد و می گفت این ها دور کرسی می نشستند و مشت را می کوبیدند روی میز و می گفتند مثلا کره را می گیریم. تز علامه این بود که آدم درست کنید با سواد بفرستید داخل اجتماع، راه خودش درست می شود. در این دبیرستان بیشتر روی علم، دین و اخلاق تاکید بود. *هنوز که این خاطره یادم میآید از آیتالله طالقانی خجالت میکشم کم کم به واسطه دوستانم مانند مجتبی طالقانی (پسر آقای طالقانی) کشیده شدم به سمت مبارزه و این حرفها. مجتبی دوست صمیمی من بود تا حدی به هم نزدیک بودیم که وقتی می خواستند او را بگیرند و از خانه فرار کرد فقط با من ارتباط داشت. یادم هست که زنگ زد گفت: برو از آقا (پدرش) کمک بگیر که من از مرز بروم. با محمدرضا برادرش رفتیم پیش آقای طالقانی و مقداری پول از ایشان گرفتیم که آقای طالقانی پرس و جو هم نکرد که بفهمد مجتبی کجاست گویا می دانست و به روی ما نمی آورد و ما را ریش خند می کرد.(خنده) ایشان فقط یکبار پرسید: حالا کجا هست؟ من که معذور بودم از جواب دادن سرم را انداختم پایین و لبخند زدم او هم دیگر ادامه نداد. هنوز هم یاد آن روز می افتم خجالت می کشم. مجتبی رفته بود زابل پیش آقای کفعمی که روحانی سیستان هم بود. پول را که گرفتیم شبانه رفتیم پیش مجتبی و او هم به کمک همین آقای کفعمی فرار کرد به پاکستان و فلسطین و بعدش را هم دیگر خبر ندارم. رفیق دیگری داشتم که بعدها شد از سران سازمان. با حسن آلاد پوش هم دوست بودم که در رفت و آمد های حسینیه ارشاد و مدرسه علوی با او آشنا شدم و البته ارتباطاتی خارج از این دو محیط نیز با هم داشتیم، حسن در سقا باشی سال 56 شهید شد. *آشنایی با مهدی ابریشمچی در علوی از جمله دیگر معلمانم در دبیرستان سید علی مدرسی نوه شهید مدرس و رضا فیض بودند که در کنار آنها مهدی ابریشمچی دبیر شیمی، معلم ازمایشگاه کمال خرازی و ادبیات هم حداد عادل بود. این ها فارغ التحصیل های علوی و ده سال از ما بزرگتر بودند. بعد از اتمام تحصیل در همان مدرسه به عنوان کمک درسی تدریس می کردند. محسن سیاهکلاه، محسن خاموشی (که جزو گروه افراخته بود و زمان شاه اعدام شد) و حسن صادق و منتظر حقیقی با ما همکلاس بودند. *آشنایی با دکتر شریعتی و گرایش به حسینیه ارشاد سالهای آخر دبیرستان علوی با کلاس های دکتر شریعتی در حسینه ارشاد آشنا شدیم و شرکت هم میکردیم، رفته رفته گرایشم به آنجا بیشتر شد. تا اینکه موقع انتخاب رشته شد و ما کلاس نهم را گذرانده بودیم و به اصطلاح آن زمان سیکل را گرفته بودیم و می خواستیم وارد کلاس دهم شویم. در مدرسه علوی فقط رشته ریاضی و طبیعی بود که ما در رشته ریاضی قبول شدیم. با دوستانم در مدرسه خیلی صمیمی بودیم اما نتوانستیم از نظر سیاسی با هم ادامه بدهیم، مثل دکتر نهاوندیان و حسین صفار هرندی (عمویش شهید هرندی، حسنعلی منصور را ترور کرده بود). آشنایی با افرادی مثل صفار هرندی و حاج مهدی عراقی که دوست پدرم بود زمینه های سیاسی شدن ما را طوری شکل داد که کمی موتلفه و کمی مجاهدین قاطی شده بود. اما در عین حال آن روزها خیلی تحت تاثیر جلال آل احمد بودم. او خسی در میقات را نوشته بود و ما تحت تاثیر او با دو سه نفر از بچه های رفتیم خدمت آقای روزبه و گفتیم این همه شما دکتر مهندس تحویل اجتماع دادید چه شد؟ او گفت: منظورتان چیست؟ گفتیم چرا یک نویسنده تحویل ندادید؟ استاد روزبه تأملی کرد و گفت راست می گویید، شما هشت نفر شوید من رشته ادبی را هم در مدرسه اضافه می کنم. اما ما هر کاری کردیم آن سال بیشتر از چهار نفر نتوانستیم نفر جور کنیم. آن زمان فضا طوری بود که فکر میکردند هر کسی برود رشته ادبی بچه تنبل است و فقط ریاضی و طبیعی برای شاگرد زرنگهاست بنابراین چه کسی راضی میشد این دو رشته را در حالی که قبول هم شده رها کند بیاید ادبی؟! همه مسخره می کردند و نمیآمدند. گریه ها کردیم و غذاها نخوردیم تا خانوادهمان اجازه دادند تغییر رشته بدهیم. می گفتند همه دوست دارند بروند علوی رشته ریاضی آن وقت این یعنی حرف ما یعنی چه؟ من، ناصر کرد احمدی، شجاعی و یکی از دوستانم به نام باباخانی تصمیم خود را گرفته بودیم. خلاصه آن سال نشد این رشته راه بیافتد و برای سال بعد چند نفر دیگر حاضر شدند بیایند ادبی و جمعا شدیم 13 نفر و آقای روزبه رشته ادبی را هم اضافه کرد. ما آن سال تحصیلی را در درس درجا زدیم و یک سال پایین تر خواندیم، یعنی جای اینکه برویم پنجم ریاضی آمدیم چهارم ادبی. تنها دوره ای که علوی ادبی داشت همین دوره بود و به همین دلیل حداد عادل با ما ارتباط ادبی داشت. درس ما متوسط بود اما آقای نهاوندیان شاگرد اول بود. سال 52 هر 13 نفرمان هم دانشگاه تهران قبول شدیم و من و حسین حاجی پور تحت تاثیر دکتر شریعتی رفتیم جامعه شناسی، شش نفر رفتند حقوق از جمله آقای کیوان ایمانی که بعدها سفیر هم شد، احمد و بابا خانی، محسن سیاه کلاه و اسد الله مثنی و بهمن پور هم رفتند دانشگاه. دو نفر که یکی بهمن پور بود سیاسی خواندند. * این ماشین را برای تو خریدم تو هم دانشگاه را برای من بخر سال ششم که سال آخر دبیرستان بود باید کنکور میدادیم. قرار شد من و صادق کرد احمدی با هم درس بخوانیم. خانه ما به مدرسه دور بود و در رفت و آمد وقت زیادی را از دست میدادیم، خواهر صادق خیابان ایران و نزدیک مدرسه زندگی میکرد. به همین دلیل قرار گذاشتیم یکی از اتاق های منزل آنها را اجاره کنیم که به دبیرستان نزدیک باشد و وقتمان تلف نشود تا بیشتر درس بخوانیم. قضیه را که به پدرم گفتم با تردید قبول کرد، چون بالاخره نمی دانست بچه اش دور از او چکار می کند. از طرفی راه مدرسه به خانه دور و فشار رویمان بود. راهی که به ذهن پدرم رسید این بود که برایم ماشین بخرد، من تصدیق گرفته بودم. پدرم گفت: برایت ماشین می خرم تو با ماشین برو بیا جای اینکه بروی خانه خواهر صادق. این شد که یک فولکس قورباغه ای خرید ده هزار تومن و گفت: این ماشین را برای تو خریدم تو هم دانشگاه را برای من بخر، یعنی تاکید کرد که باید دانشگاه قبول شوم. *ماجرای تلفن به مدرسه و نگرانی آقای علامه یکبار آقای علامه من از سر کلاس صدا کرد و گفت بیا تلفن باتو کار دارد. وقتی گوشی را برداشتم دیدم حسن است قراری بود که باید یکسر میرفتیم منزل حداد عادل. جناب علامه که مواظب بود ما به سمت سیاست نرویم مکالمات من را پشت تلفن از اتاق بغل گوش کرده و تماس گرفته بود با پدرم که چنین اتفاقی افتاده و مواظب پسرت باش. ما کنار حسینیه ارشاد کارهای حاشیه ای هم انجام می دادیم مانند ماجرای تئاتر ابوذر. آن روز که حسن زنگ زد گفت بیا برویم فلان جا و بعد برویم منزل حداد عادل که منزلشان در خیابان خراسان و همسایه دکتر فرج هم بود. البته ما به حاج فرج خیلی ارادت داشتیم و ایشان هم در علوی تدریس می کرد و در ذهن ما او و حداد و خرازی مثل سه یار دبستانی بودند چون اغلب با هم می دیدیمشان. دکتر حاج فرج مولوی درس می داد. یادم نیست آن روز حسن رفت خانه حداد عادل چکار کند که او گفت بچه ها کتاب «از صبا تا نیما» (کتاب تحلیل ادبی و سه جلدی بود) را که جدید آمده خواندید؟ او اینگونه با ما ارتباط ادبی داشت. من آن شب که آمدم خانه دیدم پدر با حالتی پرسید کجا بودی؟ حس کردم لحن سوال او غریب و غیر عادی است. گفتم: با یکی از بچه ها رفته بودم جایی. پدرم گفت: علامه به من زنگ زد و گفت: یک آقایی با صدای خشن زنگ زد و به این بچه گفت نمی دانم بیا برویم کجا؟ برو ببین جایی نرود. او می ترسید ما انحراف سیاسی پیدا کنیم. من ماجرا را برای پدرم گفتم و ایشان گفت: احتیاط کن و راه های مشکوک نرو اما روشنگری و حسینه ارشاد خوب است. بعد ها ما با خانواده آلادپوش رفت و آمد خانوادگی هم پیدا کردیم. بعد از حرف های آن شب پدرم در ذهنم می خندیدم و می گفتم این ها پیر شدند. البته پدرم با صراحت نمی گفت ولی دوست داشت ما فقط در کارهای فرهنگی باشیم نه نظامی. با خود می گفتیم این ها نسل گذشته هستند و می ترسند اما ما جوانیم و انقلابی. *دفتر مهندسی ای که پشتیبان حسینیه ارشاد بود یک دفتر مهندسی در خیابان بهار بود که به آلادپوش و محمد علی نجفی (کارگردان سر به داران)، عبدالعلی بازرگان، میر حسین موسوی و مهندس هندی تعلق داشت که در حقیقت پشتیبانی میکرد از حسینه ارشاد. همه افراد آنجا مذهبی بودند، مثلا مهندس بازرگان مطالعه قرآنش هر روز صبح منظم و بدون اینکه یک روز تعطیل شود انجام می شد. بچه ها با دکتر شریعتی هم ارتباط داشتند و کارهایی که در زیرزمین حسینیه مثل برپایی نمایشگاه عکس و .. انجام می شد با هماهنگی هیئت امنای حسینه و دکتر بود و پشتیبانی آن و فکر در موردش و آماده شدن آن در این دفتر بود. ادامه دارد... پاسداشت سی و ششمین سالگشت پیروزی انقلاب اسلامی ایران/3 انتهای پیام/ب
93/11/12 - 08:37
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 113]
صفحات پیشنهادی
شهیدزاده در گفتوگو با فارس: میزان تأثیرگذاری نمایشگاه «یاد یار مهربان» در مدارس سنجش میشود
شهیدزاده در گفتوگو با فارس میزان تأثیرگذاری نمایشگاه یاد یار مهربان در مدارس سنجش میشودمعاون بازرگانی موسسه نشر شهر گفت در دورههای قبل برآورد خوبی از میزان تأثیرگذاری کتابهای ورودی به مدارس به دست نیامده بود اما در این دوره قصد داریم با یک نظر سنجی قوی میزان تأثیرگذاری نمایعضو سابق کمیسیون قضایی مجلس در گفتوگو با فارس: قوه قضائیه با پرونده رحیمی نشان داد تحتتأثیر جریانات سیاسی نی
عضو سابق کمیسیون قضایی مجلس در گفتوگو با فارس قوه قضائیه با پرونده رحیمی نشان داد تحتتأثیر جریانات سیاسی نیست رحیمی را چهره اصولگرا نمیدانیمعضو سابق کمیسیون قضایی مجلس با تأکید بر اینکه دستگاه قضایی تحتتأثیر هیچیک از جریانات سیاسی قرار نمیگیرد گفت هر کس هر جرمی مرتکیب شبودجه 94 شهرداری تهران تحت تأثیر بودجه کلان کشور است -
بودجه 94 شهرداری تهران تحت تأثیر بودجه کلان کشور است شناسهٔ خبر 2470185 سهشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۳ - ۱۵ ۴۲ جامعه > شهری رئیس کمیسیون عمران شورای شهر تهران گفت بودجه 94 شهرداری تهران تحت تأثیر بودجه کلان کشور قرار خواهد گرفت و باید تدابیر لازم در این زمینه اتخاذ شود به گزارش خبرگزااستاد دانشگاه شهید بهشتی در گفتوگو با فارس: ۵۰ میلیون نفر شهر نشین هستند/طرح هادی باعث از دست رفتن ماهیت روست
استاد دانشگاه شهید بهشتی در گفتوگو با فارس ۵۰ میلیون نفر شهر نشین هستند طرح هادی باعث از دست رفتن ماهیت روستاهااستاد دانشگاه شهید بهشتی گفت در شرایطی که شهرنشینی در کشور ترغیب میشود منابع آب روز به روز محدودتر و مدیریت آن سخت تر میشود تعداد شهرها از 350 شهر دهه 40 به 1400 شپدر شهیدان جعفری در گفتوگو با فارس وقتی پیکرش را دیدم، لبها و زبانش از فرط تشنگی ترک خورده بود
پدر شهیدان جعفری در گفتوگو با فارسوقتی پیکرش را دیدم لبها و زبانش از فرط تشنگی ترک خورده بودپدر شهیدان جعفری میگوید وقتی خبر شهادت سید غلامرضا را به من دادند چنان روحیه بالایی داشتم که در مراسمش خودم برایش نوحه خواندم به گزارش خبرگزاری فارس از ساری خوشا به حال پدر وتأثير تحريم هاي تحميلي بر ايران از منظر دکترين امنيت انساني
۱۱ بهمن ۱۳۹۳ ۱۴ ۷ب ظ تأثير تحريم هاي تحميلي بر ايران از منظر دکترين امنيت انساني گروه فرهنگي معرفي کتاب به گزارش خبرگزاري موج اين مجموعه به همت مؤسسه تحقيقاتي تدبير اقتصاد مهر سال 1393 براي نخستين بار تدوين و چاپ شده است در اين کتاب از نگاه بين رشته اي که ترکيبي از حقوق بينرمضانزاده در گفتوگو با فارس مطرح کرد لغو نشست «چرا هستهای؟»به دلیل مخالفت مسئولان دانشگاه شهیدبهشت
رمضانزاده در گفتوگو با فارس مطرح کردلغو نشست چرا هستهای به دلیل مخالفت مسئولان دانشگاه شهیدبهشتیمسئول بسیج دانشجویی دانشگاه شهیدبهشتی گفت نشست چرا هستهای که فردا قرار بود با حضور فریدون عباسی و حجتالاسلام نبویان در دانشگاه شهید بهشتی برگزار شود با مخالفت مسئولان دانشگاه لغودر گفتوگو با فارس دکتر عیدی پور: حضور حزب الله در جولان فاکتوری است که تاکنون رژیم صهیونیستی محاسبه نکرده بود
در گفتوگو با فارسدکتر عیدی پور حضور حزب الله در جولان فاکتوری است که تاکنون رژیم صهیونیستی محاسبه نکرده بودواقعیت این است که حزب الله تا پیش از تحولات سوریه تجربه ی این نوع جنگ که به لحاظ شاخصه ها به نبرد کلاسیک نزدیک است نداشت یعنی بحران سوریه حزب الله را به عنوان یک ارتش نپیام احمدیمقدم به مادر شهید مغنیه
سهشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۳ - ۱۶ ۳۶ سردار اسماعیل احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی با صدور پیامی شهادت جهاد مغنیه را به مادر وی تسلیت گفت به گزارش سرویس انتظامی خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا متن این پیام به شرح ذیر است بسم رب الشهداء و الصدیقین مادر محترم و مجاهد شهید بزرگوار جهادر گفتوگو بافارس عنوان شد فیلی: نگران بودم «جلالالدین» چطور از آب درمیآید/ حضور در سریال جدید میر
در گفتوگو بافارس عنوان شدفیلی نگران بودم جلالالدین چطور از آب درمیآید حضور در سریال جدید میرباقریمحمد فیلی بازیگر نقش سلطان محمد خوارزمشاه در سریال جلالالدین گفت با توجه به فشردگی زمان و کوتاهی مدت فیلمبرداری و حجم زیاد کار همیشه این دلهره را داشتم که این سریال در انتها چ حضور خانواده شهید احمدیروشن بر مزار شهدای گمنام در میدان امیرچخماق
حضور خانواده شهید احمدیروشن بر مزار شهدای گمنام در میدان امیرچخماقدر سومین سالگرد شهادت مصطفی احمدی روشن نخبه هستهای ایران خانواده وی به همراه مشاور فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مزار شهدای گمنام یزد در میدان امیرچخماق حضور یافتند به گزارش خبرگزاری فارس از یزداحمد شهید عربستان کجاست؟
احمد شهید عربستان کجاست تازهترین تحفه خاندان آلسعود برای شهروندانش گردنزدن زنی در ملأعام در مکه است صحنهای بهشدت دلخراش که حتی سایت یوتیوب هم پس از دقایقی ویدئو آن را از سایت خود حذف کرد تا جزئیات بریدهشدن سر این زن را فقط شهروندان حاضر در خیابان به یاد بسپارند سرویس بیشریعتی در گفتوگو با فارس مطرحکرد برگزاری نخستین دوره جایزه ملی مدیریت انرژی/مهلت ثبتنام تا ۳۰ بهمن ۹۳
شریعتی در گفتوگو با فارس مطرحکردبرگزاری نخستین دوره جایزه ملی مدیریت انرژی مهلت ثبتنام تا ۳۰ بهمن ۹۳دبیر اجرایی جایزه ملی مدیریت انرژی با اشاره به برگزاری نخستین دوره جایزه ملی مدیریت انرژی گفت مهلت ثبت نام در طرح ملی جایزه ملی مدیریت انرژی تا 30 بهمن ماه 1393 تمدید شده استکارشناس نظامی افغانستان در گفتوگو با فارس: پاکستان تحت فشار افکار داخلی است/توصیههای آمریکا به اسلامآباد بی
کارشناس نظامی افغانستان در گفتوگو با فارس پاکستان تحت فشار افکار داخلی است توصیههای آمریکا به اسلامآباد بیاثر استکارشناس نظامی افغان با اشاره به سفر وزیر خارجه آمریکا به پاکستان گفت توصیههای جان کری به دولت پاکستان تاثیری بر مواضع این کشور در قبال تروریسم نخواهد داشت و اسلعلوی فاضل در گفتوگو با فارس خبر داد توزیع کارت آزمون دکتری دانشگاه آزاد از فردا/کاهش آمار پذیرش دانشجوی دکترا
علوی فاضل در گفتوگو با فارس خبر دادتوزیع کارت آزمون دکتری دانشگاه آزاد از فردا کاهش آمار پذیرش دانشجوی دکترامعاون سنجش و پذیرش دانشگاه آزاد با اشاره به برگزاری آزمون دکتری این دانشگاه در روز جمعه گفت کارت این آزمون از فردا توزیع میشود مجتبی علوی فاضل معاون سنجش و پذیرش دانشگامیرعبداللهیان در گفتوگو با العالم: اظهارات تند فیصل عامل لغو سفر ظریف/از سعودی خواستیم مانع تداوم کاهش قیمت
امیرعبداللهیان در گفتوگو با العالم اظهارات تند فیصل عامل لغو سفر ظریف از سعودی خواستیم مانع تداوم کاهش قیمت نفت شود پیامهای آمریکا درباره سوریه و داعشمعاون عربی آفریقایی وزارت خارجه کشورمان با اشاره پیروزیهای سوریه در مقابله با تروریسم تأکید کرد این امر در نتیجه مقاومت 4 سالهبهره برداری از خانه جلال آل احمد در نیمه نخست سال آینده - اخبار ایران و جهان |
مدیرعامل شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران خبر داد بهره برداری از خانه جلال آل احمد در نیمه نخست سال آینده شناسهٔ خبر 2480114 شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۶ ۵۴ جامعه > شهری مدیرعامل شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران با تاکید بر اینکه هیچ فردی حق تخریب خانه میراثی را ندارد-
گوناگون
پربازدیدترینها