واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: سنگ آهن، ارزان تر از کاه و یونجه زنجان - ایرنا- هفته نامه فردای زنجان در آخرین شماره خود مطلبی را از بازار این روزهای سنگ آهن با عنوان "سنگ آهن، ارزان تر از کاه و یونجه" به چاپ رسانده است.

معدنکاران باسابقه ای که وقایع 30 سال گذشته معادن و محصولات معدنی استان را از نزدیک شاهد بوده اند به درستی به یاد دارند زمانی را که خاکهای صنعتی اعم از سیلیس، فلدسپات، کائولن، بنتونیت و مانند آنها یکه تاز میدان رقابت بودند و همه ی معدنکاران با جدیت به دنبال بهره برداری از چنین ذخایری بودند، بازار این موادمعدنی واقعاً سکّه بود؛ زمانی که یکی از معدنکاران باسابقه به دلیل در اختیار داشتن چند معدن (خاک صنعتی) به سلطان کائولن ایران معروف شده بود.
سالها گذشت و این خاکها از رونق افتادند، سپس گرانیتها وارد عرصه شدند به نحوی که طی سالهای 68 تا 84 تعداد معادن گرانیت استان از یک فقره به بیش از 47 معدن رسید؛ بازار گرانیت بیداد می کرد، خیلی از معدنکاران به دنبال گوشه ای از یک معدن گرانیت بودند تا در ردیف گرانیت کاران قرار گیرند.
پیشرفته ترین کارخانه های فرآوری سنگاز ایتالیا وارد کشور می شدند و با آخرین فنّاوری، سنگهای سخت را فرآوری می کردند.
ساختمانهای دولتی، خصوصی، بانکهای بزرگ و ایستگاههای مترو تهران با گرانیتهای رنگارنگ استان زنجان زینت می شدند، ساختمان با نمای گرانیت ارزش ویژه داشت ... اما از چند سال پیش، نفس گرانیت هم به شماره افتاد، بازارش راکد شد و اکثر معادن تعطیل شدند.
به نظر می رسد هنوز هم در کُما به سر می برند، یعنی 25 درصد معادن استان وضع خوبی ندارند.
حالا چند سالی است به واسطه ی رشد دورقمی اقتصاد چین و ساخت وسازهای کلان در آن کشور، نیاز به آهن و فولاد بیش ازپیش شده است.
چینی ها برای تأمین مایحتاج خود، دنیا را وجب به وجب می گردند تا ارزان ترین ها را بیابند و بخرند و ارزان هم بفروشند تا سه دهه بالاترین رشد اقتصادی دنیا را تجربه کنند.
سنگ آهن ازجمله ی موادی است که تولیدکنندگان چینی از مشتریان پروپاقرص آن بوده اند و دقیقاً به همین دلیل معادن سنگ آهن زنجان چند سالی است رونق یافته اند.
بیش از 30 معدن سنگ آهن زنجان با حدود 1 میلیون تن تولید سالیانه، همگی متکی به بازار چین هستند و پاشنه آشیل معادن ما همین جاست، 30 تولیدکننده، همگی در مقابل یک مشتری! بدیهی است در چنین شرایطی خریدار تعیین کننده می شود و اگر روزی نخواهد، نتواند یا به هر دلیلی به بازار دیگری مراجعه کند، ناگفته پیداست چه اتفاقی خواهد افتاد؛ اتفاقی که افتاده و ممکن است بدتر از آن در شرف وقوع باشد.
سنگهای تولیدی در معادن سنگ آهن استان زنجان، فعلاً به درد کارخانه های فولاد داخلی نمی خورد، بخش ناچیزی از مواد تولیدی به کارخانه های سیمان داخلی فروخته شده و باقی متکی به صادرات هستند که در حال حاضر با کاهش بی سابقه قیمتها اوضاع مساعدی ندارد.
کار به جایی رسیده است که سید مسعود هراتی، از کارشناسان بخش فولاد، می گوید: «تکیه بر نفت و اقتصاد نفتی کشور ما را دچار عقب ماندگی اقتصادی کرده است.»
او اعتقاد دارد: «باید از این تهدید کاهش قیمت نفت استفاده کرده و آن را به فرصت تبدیل کنیم، البته همه ی دولتها بارها اعلام کرده اند که تحریمها برای ما فرصت است ولی در عمل آن را ثابت نکردند و حرف زدند.»
این کارشناس اقتصادی ادامه می دهد: «خام فروشی در سنگ آهن بیداد می کند و این در دولت قبلی بیشتر بود، سنگ آهن معادن کشور به قیمت هر تن 50 دلار به فروش رفت و اگر دلار را به قیمت 3000 تومان حساب کنیم، هر تن سنگ آهن خام را به قیمت 150 هزار تومان می فروشیم، امروز در هیچ جای کشور هیچ کالایی یافته نمی شود که به قیمت هر کیلو 150 تومان عرضه شود، حتی قیمت کاه و یونجه هم در هر کیلو بیش از این هاست.»
او ادامه می دهد: «سنگ آهن خام را به صورت فله و ارزان می فروشیم، قاشق و چنگال را به صورت دانه ای می خریم.»
برای آگاهی از وضع فعلی معادن سنگ آهن زنجان به سراغ یکی از فعالان باسابقه ی این عرصه می روم؛ از محمدباقر کریمی که او هم از تولیدکنندگانسنگ آهن است، وقتی سؤال می کنم اوضاع چطور است؟ پاسخم را بابیت مولانا می دهد:ای دریغا عرصه ی افهام خلق/ سخت تنگ آمد ندارد خلق حلق.
او ادامه می دهد: من خیلی مصاحبه کرده ام، اما ظاهراً گوش شنوایی نیست، امروز معدنکار زنجانی سنگ آهن را کیلوئی 5 تومان هم فروخته است، حالا یک عقل سالمی پیدا شود و بگوید یک نفر معدنکار حتی اگر با کمترین هزینه ها هم تولید کند، قیمت تمام شده اش چقدر است؟ او مجبور است، چراکه تا خرخره در قرض مانده و ناچار به هر قیمتی می فروشد.
سپس می گوید: «امروزه معادنی که سنگ آهن با عیار کمتر از 55 درصد (محصول نهایی) می دهند دیگر توان رقابت ندارند، همه زیان ده شده اند، خصوصاً معادنی که در مناطق دوردست واقع اند و برای ارسال ماده ی معدنی کرایه حمل بیشتری پرداخت می کنند.»
کریمی اشاره می کند که «من خودم سنگ آهن فروخته ام کیلوئی 69 تومان درصورتی که 64 تومان آن کرایه حمل بوده است.» این معدنکار باسابقه ضمن انتقاد از کرایه های بالا، ادامه می دهد: «درد ما این است، کامیونهای تُرک لیتری 3000 تومان گازوئیل می خرند، اما با این وصف هزینه ی حمل در ترکیه پایین تر از کشور ماست!» عدم ساماندهی ناوگان حمل ونقل و عمر زیاد کامیونهای ما می توانند از دلایل عمده ی بالا بودن هزینه های حمل ونقل باشند.
محمدباقر کریمی در انتهای بحث به موضوع مهمی اشاره می کند، او میگوید: »الآن یک شرکت چینی آمده و در استان ما در تولید آهن اسفنجی سرمایه گذاری کرده است، بدیهی است در تعامل با خریدار اگر متشکل نباشیم، همه ضرر خواهند کرد، لزوم تشکیل کنسرسیومی از تولیدکنندگانسنگ آهنبیش ازپیش ضروری است و در این صورت خواهیم توانست با تشکل واحد به سراغ خریدار رفته و تولید خود را به قیمت عادلانه بفروشیم وگرنه معلوم نیست بتوانیم از این بحران سالم عبور کنیم.»
برای من به عنوان یک گزارشگر خیلی سخت است درباره ی موضوعی که در انتها اشاره خواهم کرد، بی طرف و بی نظر باشم هرچند این عمل غیرحرفه ای باشد.
تصور کنید یک چینی از آن سر دنیا آمده است و با بررسی ذخایر معدنی استان زنجان، دقیقاً در بخشی سرمایه گذاری کرده که یک خریدار در مقابل بیش از 30 فروشنده قرار دارد.
درصورتی که مسوولان ما در بخش دولتی یا خصوصی به راحتی می توانستند، زمینه احداث چنین کارخانه ای را فراهم کنند تا همه عایدات ناشی از تولید آن اسفنجی از ابتدا تا انتها نصیب همشهریان ما می شد.
هرچند به آنها هم از بابت ایجاد اشتغال در منطقه،«خسته نباشید» می گویم.
596
11/11/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]