محبوبترینها
از کجا بفهمیم قاشق چنگال اصل است | قاشق چنگال تقلبی نخرید!
با چاپ روی وسایل یک کسب و کار پرسود بسازید
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1799044904
اندیشکده استراتفور بررسی کرد اروپا در روند رهیافت جدیدی از ملی‌گرایی
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: اندیشکده استراتفور بررسی کرد
اروپا در روند رهیافت جدیدی از ملی‌گرایی
اتحادیه اروپا که بر مبنای رویکرد و اصول جهانی‌شدن به وجود آمده، باید به این سؤال پاسخ دهد که چرا این اتحادیه روزبه‌روز مسیر انفکاک و فروپاشی را پیموده است؟
به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، اندیشکده استراتفور در یادداشتی به قلم نویسنده فرانسوی «مایکل هوئلبک» نوشت: گروهی از تروریست‌ها ۱۲ تن از کارمندان دفتر مرکزی نشریه طنزآمیز شارلی ابدو را به قتل رساندند. در این روز بود که صدراعظم آلمان خانم آنگلا مار کل با نخست‌وزیر انگلیس دیوید کامرون ملاقات کرد. هرچند موضوع گفتگو در این دیدار بررسی تحولات نشست آتی گروه ۸ بود، لیکن موضوع تحدید مهاجرت در اروپا ازجمله موضوعاتی بود که مورد بحث و بررسی قرار گرفت. درنهایت آنکه، واقعه هفتم ژانویه تحت شعاع این دیدار قرارگرفته و کمتر به ابعاد این حادثه در آن روز پرداخته شد: گروهی از سیاستمداران حزب سکولار آلمان موسوم به «کافران» با اعضای گروه ضد اسلام موسوم به «پگیدا» دیدار و تظاهرات گسترده‌ای را در شهرهای کوچک و بزرگ آلمان بر پا کردند. هرچند تاریخ واقعه چهار حادثه اخیر همزمان‌اند ولی از موضوعات یکسانی برخوردار نیستند. تعدادی از شهروندان اروپایی که روز بروز بر آنها افزوده می‌شود، بر این باورند که افرادی با هویت‌های فرهنگی متفاوت، زندگی و هویت ملی آنها را تهدید می‌کنند. ظهور جنبش‌هایی همچون «جنبش پگیدای» آلمان که مخالف اسلامی شدن این کشور هستند؛ و نیز تروریست‌هایی که اخیراً به مسجدی در پاریس و سوئد حمله کردند، همگی مخاطبشان مسلمانان هستند. اما ترس و واهمه شهروندان اروپا و بی‌اعتمادی به خارجیان پدیده‌ای جدید و خیلی وسیع‌ترو فراترازموضوعات خشونت‌آمیز اسلامی است که در این قاره در حال وقوع است. اروپا شاهد رویکرد جدیدی از ملی‌گرایی است. نویسنده این مقاله با اشاره به محدودیت‌های همگرایی و یکپارچگی در اروپا می‌نویسد: لازم به ذکراست، خاستگاه سنتی ناسیونالیسم در اروپا است. از ناسیونالیسم مکتب رمانتیسم قرن نوزدهم گرفته تا توتالیتاریسم ( نظام استبدادی) قرن بیستم، اروپائیان محصور احساسات عمیقی ازمولفه‌های ملی‌گرایی همچون زبان، قومیت، مذهب و بی‌اعتمادی بوده و هستند. عشق به وطن، اعتماد و ایمان به مردم خود، ترس از بیگانگان ازجمله مؤلفه‌هایی است که اساس و پایه احساسات اولیه بشر را تشکیل می‌دهد. اما در تاریخ اروپا ناسیونالیسم درواقع یادآور عدم، نیستی، سقوط و فروپاشی است. بعد از جنگ جهانی دوم، اروپائیان ضمن آگاهی از خطرات ناشی از ناسیونالیسم و سازمان‌دهی نهادهای فراملی، در‌پی تضعیف نظام ملت- دولت وخلق هویت فراملی اروپایی برآمده و خواهان تشکیل اتحادیه اروپا شدند. ایده‌ای که درنهایت در سطوح مختلف؛ به ویژه در سطوح اقتصادی؛ و با انسجام و یکپارچگی نهاد های ذی‌ربط به منصه ظهور رسید. اما پس از گذشت چند سال، این قاره با تغییراتی چند در مسیر روند یکپارچگی اروپا روبرو شد. این اندیشکده به نقل از نویسنده و با اشاره به حوزه‌ها و تغییرات و موانع پیش روی اتحاد یکپارچه در اروپا ادامه می‌دهد: اولین حوزه تغییرات و مانع در این مسیر بحران‌های اقتصادی است. اروپا تا مدتی شاهد انسجام رویایی بود. در این دوران رویایی، مردم اروپا اوقات خوشی را سپری کردند. اکثر مردم از شغل خوب برخوردار بوده و به جوانان این سرزمین وعده زندگی بهتر از والدین و نیاکان خود داده شده بود و همه پذیرای حاکمیت نهادهای فراملی در قالب اتحادیه اروپایی بودند. اما دیری نپایید که بسیاری از مردم اروپا در سرانجام فواید و منافع طرح تشکیل اتحادیه دچار تردید شدند. اقتصاد کشورها روبه رکود گذاشت و زمانی نگذشت که تعداد شهروندانی که مفاهیمی همچون اتحادیه، احزاب سیاسی و نهادهای فراملی برایشان جذابیت نداشت، افزایش یافت. دومین عامل در حوزه تغییرات در بخش مهاجرت است. هرچند تأثیرات آن یکسان نیست اما بحران اقتصادی کل اروپا را فراگرفته است، بطوریکه وضعیت اقتصادی کشورهای شمال اروپا به‌مراتب بهتر از سایر کشورهای این قاره است. مضافا اینکه، گستردگی اتحادیه اروپا سبب شده است که از اواسط دهه سال ۲۰۰۰ ورود مهاجرین به کشورهای بلوک شرق (کشورهای کمونیستی شوروی سابق ) افزایش‌یافته؛ و درنتیجه باعث شود تا کشورهایی نظیر آلمان، انگلستان، و نیوزلند مانع ورود مهاجرین کشورهای شرقی و جنوبی به کشورشان گردند. بعلاوه اینکه، بحران اقتصادی اروپا با تعمیق بی‌ثباتی مزمن در خاورمیانه و شرق مدیترانه همزمان ومنجر به بحران آوارگی و پناهندگی صدها هزار نفر که اکثریت آنها از مسلمانان و خواهان سکونت در اروپا بودند، شده است. در زمان وخامت اقتصادی مردم تمایل دارند تا مشکلاتشان به‌راحتی حل گردد و مهاجرین خارجی هم معمولا مخاطبان اصلی این رویکرد هستند. این نمی‌تواند تصادف و اتفاقی باشد که به‌یک‌باره متعرضان گروه «ضد اسلام پگیدا» در منطقه ساکسون آلمان ظاهر گردند. منطقه‌ای که با پایین‌ترین میزان مهاجرین در کشورهای اروپایی از بالاترین سطح بیکاری برخورداراست. گفتنی است، مناطقی که از یکپارچگی زبانی و قومیتی؛ ولی با پیشینه فرهنگی متفاوت، از صبر و شکیبایی کمتری برخوردار هستند. سومین عامل در حوزه تغییرات یکپارچگی و ادغام است. اکثر دولت‌های اروپایی دارای این ذهنیت هستند که مهاجرت می‌تواند به کاهش تأثیرات پیری و افت جمعیت در اتحادیه اروپا کمک کند. اما بسیاری از کشورها درصدند تا مهاجرین تازه‌وارد را در این اتحادیه جای دهند. وجود موانعی همچون قوانین خشک و انعطاف‌ناپذیر تابعیت، محدودیت‌ها و حصارهای فراگیر فرهنگی سبب می‌شود تا بسیاری از مهاجرین خارجی در وطن جدید خود احساس بیگانگی کنند. در بعضی از موارد، چنین دیدگاهی را می‌توان در نسل‌های بعدی نیز مشاهده نمود. این اندیشکده در ادامه مقاله با اشاره به عوامل شورش‌های مردمی در سال ۲۰۰۵ در فرانسه می‌افزاید: بیکاری جوانان، نبود فرصت‌های شغلی و تبعیضات طبقاتی و اجتماعی ازجمله عوامل شورش‌های سال ۲۰۰۵ در فرانسه هستند. باگذشت یک دهه، نه‌تنها تغییرات چندانی در خصوص یکپارچگی جمعیتی در فرانسه صورت نگرفته، بلکه بحران‌های اقتصادی بر مشکلات ساختاری کشور افزوده و گروهای اسلامی همچون داعش موفق شدند تا با ایجاد شبکه اجتماعی تعدادی از جذب جوانان غرب اروپا را جذب نمایند. آن دسته از اتباع اروپایی که در خاورمیانه آموزش‌های ویژه تروریستی دیده و اخیرا در اروپا مرتکب بسیاری از حملات تروریستی شدند، درراه بازگشت به وطن خویش می‌باشند. از زمان بروز جنگ داخلی در سوریه بیش از ۵۵۰ اسلام‌گرا بارها به‌قصد سفر به منطقه خاورمیانه، کشور آلمان را ترک کردند؛ و تقریبا بیش از نیمی از این تعداد در آلمان به تابعیت خود باقی ماندند. رسانه‌های فرانسه اخیراً گزارش دادند که ۴۰۰ تبعه فرانسوی در جنگ داخلی سوریه شرکت دارند. فرانسه شاهد نسل جدیدی از جوانان شرور و فاسد متأثر از تبعیض و محرومیت مای اجتماعی است که راه خشونت را در پیش‌گرفته و شعارهای ضد اسلامی و ضد مهاجرین سرمی‌دهند. مایکل هوئلبک نویسنده این مقاله با اشاره به‌نظام‌های سیاسی تحت‌فشار و ارعاب ادامه می‌دهد: دولت‌های اروپای غربی تحت فشارهای روحی و روانی هستند. آنها علیرغم جذب مهاجرین و پناهندگان کشورهای حوزه مدیترانه، از ورود مهاجرین کشورهای کمتر توسعه‌یافته اروپایی به کشورشان جلوگیری می‌کنند. در همین راستا، کشورهای انگلیس و فرانسه شاهد ظهور احزاب ضد مهاجرت( از حزب جبهه ملی فرانسه گرفته تا حزب استقلال انگلیس )؛ و نیز تکرار حملات ترویستی توسط اتباع فرانسوی هستند که در خاورمیانه آموزش دیده‌اند. بسیاری از کشورهای اروپای غربی مجبورند تا در کنار رکود اقتصادی و بیکاری مفرط خود، با این معضل دست‌وپنجه نرم کنند. حال، اتحادیه اروپا با دو چالش جدی یعنی رکود اقتصادی و مقامت در برابر مهاجرت روبروست. دولت‌های اروپایی به توافقنامه شینگن که سبب حذف نظارت‌های مرزی در اکثر کشورهای اروپایی شده است، به دیده تردید می‌نگرند. در ماه‌های اخیر، هنگامی‌که دولت کشور آلمان دولت ایتالیا را متهم کرد که از پناهندگان ( که طبق قوانین اروپا می‌توانند در ایتالیا اقامت کنند ) خواسته است تا کشور را ترک کرده و از کشور دیگری درخواست پناهندگی کنند، بحث بر سر مهاجرت در کشورهای اروپایی بالاگرفته است. رم پایتخت ایتالیا نسبت به سایر کشورهای عضو اتحادیه اروپا از مهاجرین بیشتری برخوردار است. ازنقطه‌نظر دولت آلمان، توافقنامه شینگن باید به حالت تعلیق درآید. ایتالیا نیز معتقد است اتحادیه اروپا نمی‌تواند کشورهای ساحلی این اتحادیه را مجبور کند که به‌تنهایی مسئولیت اسکان مهاجرین و پناهندگان را بر دوش کشد. گروه‌های منتقد به توافقنامه شینگن معتقدند که کنترلی بر مرزهای داخلی این کشورها وجود ندارد و همین امر باعث شده است تا تروریست‌ها بدون هیچ ممانعتی به اتحادیه وارد و یا از آن خارج گردند. علاوه بر آن، طی ماه‌های اخیر اعضای این اتحادیه بر سر روش مای بهبود تسهیم وتشریک اطلاعات در سرتاسر قاره اروپا با یکدیگر بحث و مشاجره داشتند،لیکن علیرغم همکاری‌های بهتر در این زمینه، امکان پیگیری و مراقبت ازهرتهدید بالقوه‌ای غیرممکن است. در ادامه آمده است: حتی در خارج از توافقنامه شینگن اصول جنبش آزاد خلق یکی از محورهای مبنایی اروپا، موردتردید قرارگرفته است. دولت انگلیس تا حدودی به لحاظ فشارهای ناشی از حزب استقلال این کشور و نیز به لحاظ تفکرات و ایدئولوژی خود با ایده قرارگرفته موانع اضطراری پیش پای قوانین مهاجرت اتحادیه اروپا، موضع روشنی از خود نشان نداده است. آلمان هم ایده مربوط به مهاجرت را نپذیرفته و درنهایت لندن هم آن را رد نمود. اما واقعیت این است که دولت میانه‌رو خواهان طرح این‌گونه طرح‌ها است و این تا حدودی بیانگر آن است که بحث پیرامون مهاجرت در اتحادیه اروپا دیگر در طیف سیاسی در حاشیه ایدئولوژیکی قرار ندارد. بعد از گذشت سال‌ها از طرح رهیافت پسا فراناسیونالیسم در اروپا، اروپائیان بار دیگر بحث هویت‌های ملی را مطرح می‌کنند. فرانسه نیزسعی داشت این موضوع را در سال ۲۰۰۹ زمانی که رئیس‌جمهور این کشور نیکولا سارکوزی بحثی را تحت عنوان «آنچه را که فرانسه خواهان آن است» درملأعام مطرح کرد، موردبحث و بررسی قرار دهد که این امر سبب شد تا بلافاصله موضوع نقش مسلمانان آلمانی مطرح گردد. آلمان کشوری است که به دلایل تاریخی تاکنون نتوانسته است با موضوع مهاجرت همساز گردد، لیکن سرانجام وجود تغییرات نسلی سبب گشت تا این تابوهای سنتی و قدیمی را شکسته و به وادی فراموشی سپارد. تظاهرات ملهم از دیدگاه گروه ضد اسلام «پگیدا» در فوریه امسال در استرالیا برگزار خواهد شد و طرح این مباحث، اروپا را مجبور خواهد ساخت تا به سوا لات و موضوعاتی که ده‌ها سال مسکوت مانده برخورد نموده و پاسخی برای آن بیابد. این اندیشکده با اشاره به نکته پایانی نویسنده ادامه می‌دهد: در متن موضوعات چالش‌برانگیز درروند جهانی‌شدن، مسائلی همچون خدمات، اشتغال و عدم امنیت شغلی مردم و ورود محصولات بی‌کیفیتی همچون ورود کفش‌های چینی به ایتالیا وعدم رقابت کفاشان ایتالیایی با کارگران انگلیسی؛ ونیز مهاجرت‌های بی‌رویه لهستانی‌ها به این کشور که تهدیدی برای امنیت شغلی مردم انگلیس به شمار می‌رود و مسائلی ازاین‌دست سبب شده است تا بسیاری از مردم اروپا به این باور برسند که جهانی‌شدن، روش و منش زندگی آنها را تهدید می‌کند. در حقیقت، اتحادیه اروپا که بر مبنای رویکرد و اصول جهانی‌شدن به وجود آمده است، باید به این سؤال پاسخ دهد که چرا این اتحادیه روزبه‌روز مسیر انفکاک و فروپاشی را پیموده و آمریکا هم نمی‌تواند پاسخگوی وعده وعیدهایی به اروپا باشد که هرگز دست‌یافتنی نیستند. توضیح: انتشار دیدگاه‌های این اندیشکده، به معنای تایید آنها نیست بلکه هدف از آن آشنایی مخاطبان گرامی با نگاه‌های برخی از اصلی‌ترین نهادهای تصمیم‌ساز غربی است. مترجم: بهزاد مجد پزشکی انتهای پیام/
93/11/01 - 14:50
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 8]
-
گوناگون
پربازدیدترینها