تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):روز غدیر در آسمان مشهورتر از زمین است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805290281




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مأمور پلیس فرشته نجات پسر جوان


واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: مأمور پلیس فرشته نجات پسر جوان
تنها ثانیه‌هایی پس از اینکه مأمور فداکار پلیس، جوان بیهوش را از ماشین شعله‌ور بیرون کشید، باک خودرو منفجر شد.
آفتاب: تنها ثانیه‌هایی پس از اینکه مأمور فداکار پلیس، جوان بیهوش را از ماشین شعله‌ور بیرون کشید، باک خودرو منفجر شد.

به گزارش همشهري، اين بخشي از حادثه‌اي بود كه حدود ساعت 12 ظهر پنجشنبه گذشته رخ داد. آن روز ستوان سوم عمار رشنوادي، مددكار اجتماعي پليس شهرستان ملكشاهي هنگام بازگشت از محل كارش متوجه شد كه يك خودروي زانتياي مشكي از مسير جاده منحرف شده و داخل دره سقوط كرده است. آتش ماشين را دربرگرفته بود و مأمور جوان با ديدن اين صحنه جانش را به خطر انداخت تا راننده خودرو را نجات دهد.

او مي‌گويد: خانه‌ام در ايلام است و آن روز راهي ايلام بودم كه در منطقه درگناو كه بين ملكشاهي و ايلام است متوجه دود شدم. از همكارم خواستم كنار جاده توقف كند تا ببينيم چه حادثه‌اي رخ داده است. از ماشين پياده شدم و يك زانتيا را ديدم كه به پايين پل سقوط كرده بود. خودرو به حالت نيمه واژگون در آمده و كاپوت آن دچار آتش‌سوزي شده بود. همان ابتدا ديدم كه مردم با موبايل‌هايشان مشغول فيلمبرداري از آتش گرفتن خودرو هستند. هيچ‌كس نگران سرنشينان ماشين نبود.

از آنها پرسيدم كه خودرو چند سرنشين داشته كه يكي گفت راننده داخل ماشين است. پل حدود 2متر ارتفاع داشت. از همانجا پايين پريدم و به سمت ماشين رفتم. مي‌دانستم كه جان راننده در خطر است. به‌دليل شدت تصادف درهاي خودرو قفل شده بود. با سنگ چند ضربه به شيشه زدم اما نشكست. در آن لحظات دلهره‌آور، فقط لطف خدا بود كه آنقدر به در سمت شاگرد با سنگ زدم تا بالاخره باز شد.
مامور فداكار مي‌گويد:

وقتي در باز شد راننده را ديدم كه سرش روي صندلي شاگرد و پاهايش بين فرمان و صندلي بود. نيمه بيهوش بود. براي همين كتفش را گرفتم تا او را از ماشين بيرون بكشم اما چون يكي از پاهايش گير كرده و شكسته بود نتوانستم او را بيرون بكشم. مجبور شدم داخل ماشين شوم تا كمي صندلي راننده را به عقب بكشم تا پاي راننده آزاد شود. درحالي‌كه شعله‌هاي آتش هر لحظه بيشتر مي‌شد به داخل ماشين رفتم و سرانجام توانستم پاي راننده را آزاد كنم.

بعد از آن، كتفش را گرفتم و موفق شدم او را نجات بدهم و به بيرون از ماشين منتقل كنم. وقتي او را زمين گذاشتم ناگهان خودرو منفجر شد و آنجا بود كه نفس راحتي كشيدم. به گفته مأمور جوان، راننده پسري 18ساله بود و بريده بريده شماره پدرش را در اختيار من قرار داد. براي همين با پدرش تماس گرفتم و موضوع را به او اطلاع دادم. بعد هم به اورژانس زنگ زدم و او به بيمارستان انتقال يافت. روز بعد وقتي با او تماس گرفتم تا حالش را بپرسم، وي گفت كه سرش زخم سطحي برداشته و پايش نيز شكسته است.

اين مأمور پليس مي‌گويد: 2روز بعد پدرش با من تماس گرفت و گفت كه به محل حادثه رفته و با ديدن خودروي سوخته و وضعيت تصادف وحشت كرده است. او مدعي شد كه جان فرزندش را مديون من است چرا كه اگر او را نجات نمي‌دادم قطعا در ميان شعله‌هاي آتش سوخته و جان باخته بود.مامور فداكار پليس 3سال‌و‌نيم است كه به استخدام نيروي انتظامي در آمده و اين حادثه را يكي از شيرين‌ترين خاطره‌هاي زندگي‌اش مي‌داند.

در همين حال محمدمهدي اميدي، جوان 18ساله‌اي كه با كمك مأمور جوان نجات يافت در گفت‌وگو با همشهري مي‌گويد: آن روز از خانه پدربزرگم به سمت خانه خودمان در ايلام مي‌رفتم كه در بين راه به‌دليل يخ زدگي جاده ماشين ليز خورد و كنترلش را از دست دادم. بعداز آن ديگر چيزي به‌خاطر ندارم اما به گفته شاهدان مأمور پليس جانش را به خطر انداخت تا مرا نجات دهد. من زندگي‌ دوباره‌ام را مديون اين پليس فداكار هستم. قصد دارم بعد از بهبودي به خانه‌اش بروم و از او تشكر كنم.



تاریخ انتشار: ۳۰ دی ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۵





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن