واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۲۸ دي ۱۳۹۳ (۲۳:۳۸ب.ظ)
داعش، بهانه حضور ناوهاي غرب در خليج فارس گروه بين الملل خبرگزاري موج
به گزارش خبرنگار بين الملل خبرگزاري موج، خاورميانه از زمان کشف نفت در سال 1287 هجري شمسي و همراه با رشد تکنولوژي و صنايع، نگاه قدرت هاي استعمارگر را به خود جلب کرد. اگرچه در ساير نقاط جهان مانند درياي شمال، کانادا، روسيه و سواحل آمريکا هم نفت کشف شد، اما؛ هزينه پايين استخراج در خاورميانه و البته و ذخاير عظيم آن به اضافه موقعيت استراتژيکش در اتصال درياها و اقيانوسهاي سه قاره به يکديگر، منجر به آن شد که اين حوزه جغرافيايي، زمين جنگ و درگيري باشد.
سياست تفرقه بينداز و حکومت کن، تاکنون در خاورميانه مؤثر بوده و نيات قدرتهاي بزرگ را برآورده کرده است. طبق آخرين آمار، منطقه خاورميانه تأمين کننده 37 درصد نفت و 18 درصد گاز جهان است. به علاوه، خليج فارس به تنهايي 56٫6 درصد نفت و همچنين 45 درصد گاز جهان را به خود اختصاص داده است که اهميت حضور در اين منطقه را دوچندان مي کند. ضمن اينکه همچنان بخش مهمي از منابع کشف نشده جهان در خليج فارس قرار دارد. بر اساس تحقيقات «سازمان زمين شناسي آمريکا» بيش از 50 درصد منابع کشف نشده نفت و 30 درصد از منابع کشف نشده گاز در اين منطقه و بهويژه در کشورهايي چون عربستان، عراق، ايران، کويت و امارات متحده عربي قرار دارد.
در اين راستا، سياست غرب بر آن است که با حکومت هاي کشورهاي مذکور نزديک ترين رابطه را داشته باشند حتي تا آنجا که تلاش دارند بر رهبران آنها نفوذ کنند و تصميمگيريها را تحت تأثير منافع خود قرار دهند. انقلاب اسلامي 1357، اما؛ برنامه غرب را بر هم زد. لکن مسأله ايران هراسي و شيعه هراسي که در تبليغات رسانه ها و سخنان رهبران غرب به کرات ديده مي شود، راهگشاي موضوع شد.
در نتيجه اين رويداد، قراردادهاي نظامي دوجانبه کشورهاي عرب منطقه با آمريکا، فرانسه و انگليس منعقد شد. هژمون مصمم بود نظم دلخواه را حاکم کند. بر اين اساس، ما پيوسته شاهد جنگ هاي مذهبي، قومي، انديشه اي و درون جناحي در خاورميانه و به خصوص خليج فارس هستيم.
ظهور گروه هاي تروريستي مثل داعش و جبهه النصره نيز در اين رابطه تحليل مي شود. همان گونه که القاعده بهانه حمله به افغانستان در سال 2001 و نفوذ آمريکا در ساختار حکومتي کابل شد.
به همين دليل، ناآرامي و بهم ريختگي عراق بر اثر حملات داعش، از سوي غرب با آغوش باز پذيرفته شد. آنها از فرصت استفاده کردند و لشکرکشي به سبک قرون 18 و 19 در خليج فارس به وقوع پيوست.
در همين راستا، پس از ۴۵ سال، بار ديگر انگلستان پايگاهي دايمي در بحرين برپا کرد. نيروهاي نظامي بريتانيا از سال ۱۹۷۱ هيچ تأسيسات نظامي دايمي را در منطقه خاورميانه در اختيار نداشتند. آن ها در اين سال با خروج آخرين نيروها از خليج عدن، منطقه را به آمريکا تحويل دادند، اما؛ چندي قبل تصميم به بازگشت گرفتند. تهديدات داعش و رشد روز افزون آن بهانه را به ست لندن داد. در نتيجه توافقنامه اي ميان انگليس و بحرين امضا شد. کشور عرب کوچکي که خود در اثر سياست هاي استعمارگر پير در دوره حکومت محمد رضا شاه از خاک ايران منتزع شد، امروز بايستي براي اربابانش جبران مي کرد.
پايگاه دايمي دريايي با هزينه 23 ميليون دلار قرار است در «مينا السلمان» ساخته شود. بخش اعظم اين هزينه بهوسيله بحرين پرداخت خواهد شد و بريتانيا فقط هزينههاي جاري آن را تأمين ميکند. به گفته مقامهاي دفاعي انگليسي، اين پايگاه شامل اسکلهاي براي پهلوگيري کشتيهاي بزرگ، انبار تجهيزات و بخش مسکوني براي پرسنل نظامي ميشود. انتظار ميرود اين پايگاه در سال 2016 آماده بهرهبرداري شود. در حقيقت، ماجرا از 11 اکتبر 2012 آغاز شد که انگليس توافقنامهاي را براي همکاريهاي دفاعي با بحرين به امضا رساند و فعاليت هاي داعش تنها بهانه صوري قضيه بود.
لندن هماکنون نيز داراي شماري کشتيهاي جنگي ازجمله چهار فروند ناو مينروب در مينا السلمان است، اما؛ با ساخت و بهرهبرداري از پايگاه جديد، ناوهاي بزرگتري مانند ناوشکنهاي پيشرفته تايپ ـ 45، رزمناوها و حتي ناوهاي هواپيمابر قادر خواهند بود در اين تأسيسات پهلو گرفته و مستقر شوند.
با وجود اين، برنامه انگليس براي حضور بيشتر در منطقه شرق سوئز، موجب دسترسي بيشتر به خليج فارس و اقيانوس هند خواهد شد و نيز امتياز همکاري نزديکتر با نيروهاي نظامي کشورهاي عرب خليج فارس را در اختيار اين کشور قرار ميدهد. اين حضور همچنين عامل فشاري بر ايران بهشمار ميآيد که استقرار نيروهاي نظامي بيگانه و فرامنطقهاي در همسايگي خود را هرگز نميپسندد. مقامات انگليس برآنند تا با عملياتي شدن استراتژي کوچ شرقي آمريکا و کم شدن تعداد پرسنل نظامي اين کشور از خليج فارس و تمرکز به شرق آسيا، بتواند بخشي از مسئوليتهاي امنيتي آمريکا را برعهده گيرد.
فرانسه نيز ديگر کشور غربي که در تلاش براي حفظ قدرت چانه زني خود با انگليس و تا حدي امريکا است، به موقعيت موجود به عنوان زماني براي حضور مجدد در عرصه جهاني نگاه مي کند. حادثه ترور کارمندان نشريه چارلي هبدو، به زعم برخي کارشناسان 11 سپتامبر ديگري خواهد شد که در خدمت سياست خارجي پاريس در مي آيد. پس از اين رويداد، فرانسوا اولاند، رئيس جمهور فرانسه، از اعزام قطعي ناو جنگي شارل دوگل براي مبارزه با داعش در عراق خبر داد.
اين کشتي که با نيروي هستهاي کار ميکند با ساز و برگ کامل روانه خليجفارس خواهد شد و قرار است در کنار 20 فروند هواپيماي جنگي در موقعيت حمله به مواضع داعش قرار گيرد. ناو شارل دوگل 40 هزار تن وزن دارد و ميتواند 40 هواپيماي جنگي را در خود جاي دهد.
علاوه بر اين، هم اکنون اين کشور داراي 800 پرسنل نظامي، 9 هواپيماي جنگنده، يک هواپيماي گشت دريايي و يک هواپيماي سوختگيري در پايگاه امارات متحده عربي است و اين نيروها در راستاي ائتلاف ضدداعش عمل ميکنند. فرانسه همچنين يک کشتي جنگي در خليجفارس و 6 جت جنگي ميراژ در اردن دارد.
ضمن آنکه هفته گذشته، پارلمان فرانسه با اکثريت آرا، شدت عمليات نظامي اين کشور عليه داعش را تأييد کردند. در واقع، فرانسه نيز به جرگه کشورهاي خارجي خليج فارس در آمد که درصدد ميليتاريستي کردن منطقه به نفع منافع خود است.
آمريکا
حضور نظامي ايالات متحده در خليج فارس و منطقه خاورميانه، پررنگ تر و مشهودتر از ساير کشورهاست. آمريکا از سال 1971، بدون رقيب در منطقه مستقر شده است و با ايجاد شکاف و سوء تفاهم ميان رهبران منطقه، بر اهميت حضور خود براي حفظ صلح و ثبات افزوده است. در همين راستا در سال گذشته، ناو يو اس اس جورج هربرت واکر بوش، رزمناو مجهز به موشک هدايت شونده و ناو شکن يو اس اس تروکستون براي حفاظت از جان پرسنل و منافع آمريکا در منطقه، وارد خليج فارس شد.
ناو هواپيمابر جورج هربرت واکر بوش، (جورج بوش پدر) يک ناو کلاس نيميتز است که بزرگترين کشتيهاي جنگي جهان محسوب ميشوند. اين ناو دو رآکتور هستهاي دارد و ميتواند حدود 6000 خدمه را حمل کند. البته در اوايل آبان ماه امسال، ناو هواپيمابر کارل وينسون با پايان يافتن مأموريت جورج بوش به جاي اين ناو هواپيمابر وارد خليج فارس شد. علاوه بر اين کشتي يواساس مسا ورده، حامل 550 تفنگدار دريايي آمريکا با تجهيزات و ادوات نظامي کامل نيز در منطقه حضور دارد.
اين تجهيزات تنها بخشي از ناوگان پنجم آمريکا در خليج فارس است که امروزه هيچ کشوري فرامنطقه اي قادر به همترازي با آن در اين حوزه جغرافياي نيست. در واقع اهميت ذخاير سوخت هاي فسيلي براي صنايع اين کشور و استفاده از اين ابزار براي مقابله با رقباي تجاري و سياسي، منجر به آن شد که داعش مستمسک تداوم حضور نظامي واشنگتن در استراتژيک ترين منطقه جهان شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 87]