محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1842020291
کتابهایی که با عنوان شرح «سوانح» احمد غزالی چاپ شده، لاطائلات است! -
واضح آرشیو وب فارسی:مهر: نصرالله پورجوادی مطرح کرد؛
کتابهایی که با عنوان شرح «سوانح» احمد غزالی چاپ شده، لاطائلات است!
شناسهٔ خبر: 2466999 یکشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۳ - ۰۹:۴۷
فرهنگ > شعر و ادب
نصرالله پورجوادی در مراسم رونمایی از کتاب تازه خود «ایوان جان»، گفت: آنچه به عنوان شرح یا شروح «سوانح» احمد غزالی نوشته شده، اصلاً شرح نیست و كسانى كه آنها را نوشتهاند، خودشان مطالب را نفهمیدهاند. به گزارش خبرنگار مهر، شب احمد غزالی صد و هشتاد و ششمین شب از شبهای مجله بخارا بود که با همکاری بنیاد فرهنگی اجتماعی ملت، مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، گنجینه پژوهشی ایرج افشار و انتشارات معین عصر شنبه ۲۷ دی ماه ۱۳۹۳ در کانون زبان فارسی برگزار شد که همراه بود با رونمایی از کتاب «ایوان جان» تألیف دکتر نصرالله پورجوادی.علی دهباشی در ابتدای این مراسم با اشاره به اینکه این بار با وجه دیگر از کارها و پژوهشهای دکتر پورجوادی در زمینه تصحیح متن رو به رو هستیم و آن انتشار کتاب «گنج حکمت»، گزیده آثار فارسی احمد غزالی است، از بهزاد میرزایی دعوت کرد تا شرح بیشتری از این پژوهش بدهد و میرزایی هم به معرفی این کتاب پرداخت.سپس علی نظیفپور به اختصار از سنت نقد ادبی سخن گفت و تاکید کرد: در سنت نقد ادبیات فارسی کمبود استفاده از چارچوبهای نظری نقدی غربی برای فهم آثار ادبیات فارسی حس میشود. در این سخنرانی «سوانح» اثر احمد غزالی در چارچوب ساختارگرایانه نقد شد. از این منظر سوانح به عنوان بنیانگذار و پیش رو و نمونه شاخص ادبیات عرفانی فارسی در نظر گرفته شده است.
وی افزود: نقد ساختارگرایانه به دنبال کشف یک ساختار کلی برای کل ادبیات و در مرحله بعد برای هر سبک ادبی است. در سوانح دوگانههایی به کار رفته که بعدها در ادبیات عرفانی فارسی رایجند. کشف این دوگانهها از اصلی ترین وظایف یک ساختارگرا است. دو گانههایی مثل وجود/عدم، زبانی/تجربی، و زمینی/آسمانی از این قبیل هستند. یک وظیفه دیگر ساختارگرا کشف یک روایت بنیادی واحد برای گونه ادبی است و در سوانح این روایت به این گونه بوده که با گذر از عدم به وجود سلسه مراتبی در عشق که عامل ثابت همه این دوگانهها است. اما همه مراتب عشق یکسان نیستند و نهایت آن ذوب در خدا و یکی شدن با معشوق است که طی کردن این سلسله مراتب روایت پنهانی سوانح و دیگر آثار عرفانی است.در ادامه دکتر نصرالله پورجوادی در سخنانی، شرحی از احمد غزالی و تصوف عاشقانه او ارائه کرد و گفت: احمد غزّالى مانند برادر بزرگترش ابوحامد محمّد غزّالى (متوفّى در ۵۰۵) از نویسندگان دو زبانه خراسانى است كه اكثر آثارش خوشبختانه به جا مانده است. ابوحامد یكى از نویسندگان كثیرالتألیف بود و آثار متعدّدى هم به تازى و هم به پارسى از او به جا مانده كه هنوز همه آنها شناسایى نشده است، ولى احمد بسیار كم مىنوشت و بیش از چند اثر كوتاه پارسى و تازى و چند نامه پارسى از او به دست ما نرسیده است.وی افزود: كتاب نسبتاً كمحجم «گنج حکمت» كه به عنوان گزیده آثار پارسى او چاپ و منتشر مىشود، بیش از نیمى از آثار پارسى او را دربرمىگیرد، نیمى كه از روشنى نسبى برخوردار است و خواننده را دچار سردرگمى نمىكند. وى اصرار داشته است كه مطالب صوفیانه خود را موجز بنویسد و در دل عبارات خود اشاراتى پنهان كند. او حتّى دو بار در «سوانح» جمله معروف صوفیان را كه مىگویند «كلامنا اشاره» تكرار كرده است، یكى در فصل اوّل و دیگرى در فصل آخر. این ویژگى موجزنویسى در آثار برادر بزرگتر او ابوحامد محمّد دیده نمىشود. حتّى نامههاى محمّد هم به مریدانش از وضوح كافى برخوردار است.پورجوادی ادامه داد: احمد هر چند كه اظهار مىكند كه قصد داشته است كه كلام خود را با اشارات همراه سازد ولى گاهى به نظر مىرسد كه مبهمنویسى جزو ذات نویسندگى اوست. مثلاً استفاده فراوان او از ضمیر به طور قطع درك معانى اصلى را دشوار مىسازد و به نظر نمىرسد كه در این مورد نویسنده تعمّدى براى مبهمنویسى داشته است. اشارات احمد بهخصوص در نامههایى كه به مریدانش نوشته است دیده مىشود. احمد و محمّد هر دو از نویسندگان خوشقلم بودهاند ولى سبك آنها با هم فرق داشته است. این نامهها را احمد براى مریدان خود مىنوشته، كسانى كه مقدّمات عرفان و تصوّف را مىدانستند و حتّى مطالبى را در ارتباط با موضوع نامه قبلاً كم و بیش از غزّالى شنیده بودهاند. در «سوانح» و «داستان مرغان» این نوع اشارات كمتر وجود دارد ولى به هر حال در آن دو اثر هم نشانههایى از ایجازنویسى دیده مىشود. این دو اثر براى مبتدیان نوشته نشده است. ویژگى هر دو اثر در این است كه مؤلّف خواسته مطالبى را كه خواننده كم و بیش مىشناخته و بعضاً در جاهاى دیگر هم خوانده بوده به شیوهاى ادبى و با زبانى شاعرانه، با استفاده از تمثیل و داستان، بیان كند.این پژوهشگر و مولف افزود: مشكل دیگرى كه در فهم مطالب احمد غزّالى وجود دارد مسئله مفاهیم رمزى و استعارى (متافوریك) آثار اوست. ویژگى ادبى آثار پارسى احمد غزّالى فقط در این نیست كه او از حكایتهاى عشقى و ضربالمثل و شعر و حتّى متافورهاى رایج و آشنا، مثل باده براى عشق یا مركب و اسپ براى روح، استفاده كرده است، او گاهى از رموزى استفاده مىكند كه منظور از آنها دقیقاً روشن نیست. مثلاً وقتى در سوانح مىگوید كه نقطه باء كلمه یحبّهم را در زمین دل كاشتهاند منظور از این نقطه دقیقاً چیست؟ یا در داستان مرغان وقتى مىگوید مرغان از شهرهاى گرمسیر و سردسیر و از كوهها عبور مىكنند منظور چیست؟ آیا خوانندگان صوفى او واقعاً معانى همه این نمادها و رمزهایى را كه غزّالى به كار برده است، مىدانستند؟ صوفیان معمولاً مطالب خود را توضیح مىدادند. حتّى اصطلاحات خود را شرح مىدادند. ابونصر سرّاج بابى را در كتاب اللُمَع خود به همین موضوع اختصاص داده است. ولى چرا این نوع رموز را كسى توضیح نداده است؟به گفته وی، فهم آثار احمد غزّالى همیشه با دشواریهایى توأم بوده ولى كسى در گذشته در صدد حل این مشكلات از راه شرحنویسى بر نیامده است. براى داستان مرغان هیچكس شرح ننوشته است. فریدالدّین عطّار هم كه منطقالطّیر خود را به پیروى از داستان مرغان نوشته است، اثر مستقلى خلق كرده و كتاب او شرح رساله غزّالى نیست. آنچه به عنوان شرح یا شروح «سوانح» هم نوشته شده اصلاً شرح نیست. كس یا كسانى كه آنها را نوشتهاند خودشان مطالب را نفهمیدهاند و من نمىدانم چرا بعضىها در صدد چاپ این لاطائلات به عنوان شروح سوانح برآمدهاند. حیف كاغذ!پورجوادی تاکید کرد: كتاب لَمَعات عراقى هم كه بر سُنن سوانح نوشته شده است، شرح كتاب غزّالى نیست و اصلاً مفهوم عشق در لمعات با مفهوم عشق در سوانح یكى نیست. كسى كه بهتر از همه منظور غزّالى را در سوانح فهمیده است سراینده كنوز الاسرار است، مثنوىاى كه به نام عشقنامه هم معروف بوده و بارها در ضمن مثنویهاى سنایى به چاپ رسیده است. لوایح قاضى حمیدالدین ناگورى هم كه به تقلید از سوانح نوشته است بىفایده نیست ولى نه این كتاب و نه مثنوى كنوز الاسرار مىتوانند معانى مبهم و مطالب دقیق صوفیانه و اشارات نهفته در دل عبارات سوانح و داستان مرغان را براى ما روشن نمایند.
این نویسنده گفت: مطالبى كه در این گزیده انتخاب كردهایم، مطالبى است كه جنبههاى ادبى و شاعرانه آثار احمد غزّالى را نشان مىدهد و در ضمن ابهامات و مشكلات معنایى كمترى در آنها دیده مىشود. ما سعى كردهایم كه گزیده حاضر حتّىالمقدور، و به خودى خود، گویا باشد و فهم آنها زیاد در گرو مطالب دیگر نباشد و كلمات و عبارات و اشعار عربى هم در آنها كمتر به كار رفته باشد. البته غزّالى به طور كلى در سوانح زیاد به آیات قرآن و احادیث استناد نمىكند و به همین دلیل انتخاب كردن بخش هایى از این كتاب آسانتر بوده است. عربیهاى داستان مرغان از سوانح بیشتر است، بهخصوص در بخش آخر رساله. این بخشها را ما نیاوردهایم و فقط اصل داستان را آوردهایم، یعنى از آغاز پرواز مرغان براى رفتن به پیشگاه سیمرغ و سپس رسیدن به جزیره سیمرغ و گفتگو كردن با وى.وی ادامه داد: جملهها و اشعار تازى و آیات قرآنى و احادیث بیشتر در رساله عینیه و نامههاى احمد غزّالى دیده مىشود. مطالب عربى در این نامهها آنقدر زیاد است كه هیچ شكى باقى نمىگذارد كه غزّالى این نامهها را براى مریدان عربىدان خود مىنوشته است و در اینجا این سؤال پیش مىآید كه چرا اصلاً غزّالى به عربى ننوشته است. به نظر من به خاطر اینكه غزّالى تصوّف خود را كه تصوّف عاشقانه بوده به پارسى مىاندیشیده است. او وقتى كتاب كلامى خود را با عنوان التجرید فى كلمه التوحید مىنوشت به زبان عربى مىنوشت چون زبان علم كلام، حتّى كلامى كه جنبه صوفیانه داشت، عربى بود، ولى زبان تصوّف براى خراسان و برخى دیگر از شهرهاى ایران پارسى شده بود، یعنى صوفیّه در این مناطق به پارسى فكر مىكردند و به پارسى با یكدیگر سخن مىگفتند و به پارسى تعلیم مىدادند و تعلیم مىدیدند و به پارسى مكاتبه مىكردند و به پارسى كتاب و رساله مىنوشتند.پورجوادی گفت: هر چند كتابهایى كه احمد غزّالى در تصوّف مىخواند، بهخصوص كتابهاى حلّاج، به عربى بود، ولى مهمترین كتابى كه او در باره تصوّف عاشقانه خوانده بود و تحت تأثیر آن قرار گرفته بود، كتاب بىنظیر شرح تعرّف ابو ابراهیم اسماعیل مستملى بخارى شاگرد ابوبكر گلآبادى بود. این كتاب دربردارنده حدود دویست سال سنّت صوفیانه خراسان است، سنّتى كه تعالیم مشایخ دیگر، بهخصوص مشایخ بغداد را هم در بر داشته است. امیدوارم با معرّفى و انتخابى كه قصد دارم از این كتاب به عمل آورم بتوانم ریشههاى تصوّف عاشقانه زبان پارسى را كه منبع الهام احمد غزّالى بوده است نشان دهم. رساله عینیّه كه در واقع یكى از مواعظ احمد غزّالى است و نماینده یكى از مجالس اوست، همانطور كه اشاره كردم، مملو از عبارات و اشعار عربى و آیات قرآنى است. به همین دلیل ما توانستهایم بخشهاى كوتاهى از این رساله را انتخاب كنیم. این حكم در مورد نامههایى هم كه احمد غزّالى به عینالقضات همدانى و سایر مریدان خود نوشته است صدق مىكند.وی ادامه داد: احمد غزّالى شاعر نبوده است. برادرش محمّد هم نبوده، ولى احمد از طبع شعر برخوردار بوده و گاهگاهى ابیاتى، بهخصوص بهصورت ترانه یا رباعى، مىسروده است. پارهاى از ابیات پارسى او در سوانح و در داستان مرغان از خود اوست. البته او بجز یك مورد، گوینده این ابیات را معرفى نكرده است. آن یك مورد هم رباعیى است كه مىگوید: «تا جام جهاننماى در دست من است...» احمد تصریح كرده كه این رباعى را در روزگار جوانى سروده است. رباعىهاى دیگر را هم بعضاً گفته است كه دیگران سرودهاند ولى بعضى را نگفته است و لذا مىتوان حدس زد كه از خود وى باشد. رباعیاتى كه انتخاب كردهایم از همین دسته است. ابیات دیگرى هم بوده كه معاصران احمد یا دیگران بعداً به نام او ثبت كردهاند و ما از میان آنها هم انتخاب كرده و در بخش «اشعار» كه آخرین بخش این گزیده است آوردهایم.این پژوهشگر گفت: فصول سوانح را من از تصحیح خودم كه مبتنى بر چاپ و تصحیح هلموت ریتر بوده است انتخاب كردهام. سوانح چندین بار تصحیح و چاپ شده است. در ایران اولین بار مهدى بیانى آن را از روى یك نسخه خطى كه قدیمترین نسخه سوانح است چاپ كرد. این تك نسخه گویا تحریر اوّل سوانح به قلم خود مؤلّف بوده و به همین دلیل همه فصول را ندارد. همزمان با بیانى، هلموت ریتر این اثر را پس از مقابله شش نسخه خطى و ضبط دقیق اختلافات نسخ، در استانبول به چاپ رساند. نسخههاى دیگر كه مورد استفاده ریتر قرار گرفت نشان دهنده تحریر دوم این كتاب است. من سعى كردم تصحیح ریتر را با استفاده از نسخه بیانى و نسخههاى دیگر كه بعداً پیدا شده بود تكمیل كنم. بنابر این نسخه من بر اساس تصحیح ریتر است ولى از آن كاملتر است. ریتر به هر حال قدیمترین نسخه را ندیده بوده و در مواردى هم بدخوانى داشته است. من تصحیح خود را در سال ۱۳۵۸ چاپ كردهام و با وجود این كه نسخههاى دیگرى پیدا كردهام ولى هنوز همان متن را صحیحترین متن سوانح مىدانم.پورجوادی افزود: گزیده داستان مرغان را هم من از روى تصحیح خودم برداشتهام. این اثر را من در سال ۱۳۵۵ از روى یك نسخه خطى ناخوانا با زحمت زیاد تصحیح كردم. پس از آن دیگران به دو سه نسخه دیگر دسترسى یافتند و آن را چاپ كردند، یكى از آنها در سفینه تبریز و به خط ابوالمجد تبریزى بود، مجموعهاى كه مشتمل بر آثار عرفانى متعدّد، از جمله سوانح و آثار پارسى شیخ اشراق است. داستان مرغان در سفینه تبریز مانند سایر آثار این مجموعه نسخهاى درجه یك به شمار نمىآید. من پیش از این كه سفینه تبریز را چاپ كنم توانسته بودم به پنج نسخه خطى از داستان مرغان دسترسى پیدا كنم و با نسخه سفینه تبریز شمار آنها به شش رسید و من متن مزبور را از روى این نسخهها تصحیح كردم و سازوارهاى تهیه كردم كه در آن تمام قرائتها را آوردم. سالها انتظار من براى یافتن نسخهاى دیگر بىنتیجه ماند و من قصد دارم متن مزبور را به همان صورت مستقلاً به چاپ برسانم. متن داستان را كه من در اینجا آوردهام از روى تصحیح مزبور است. با داشتن این نسخهها من موفّق شدهام كه مشكلات متن را حل كنم.وی تاکید کرد: رساله عینیّه كه من بخش كوتاهى از آن را در این گزیده آوردهام، رسالهای است اصیل كه از قدیم به احمد غزّالى نسبت داده شده و محققان مختلف آن را بارها چاپ كردهاند و در واقع اوّلین اثرى است از احمد غزّالى به پارسى كه به چاپ رسیده است. نخستین چاپ آن از روى یك نسخه خطى ناقص در مجله ارمغان (سال ۱۳۰۸) صورت گرفت و سپس نصرالله تقوى آن را به صورت كامل در ۱۳۱۹ تصحیح و با عنوان ساختگى تازیانه سلوك چاپ كرد. پس از آن مرحوم دكتر جواد نوربخش آن را از روى یك نسخه خطى به چاپ رساند و سپس در مجموعه آثار احمد غزّالى به كوشش احمد مجاهد چاپ شد. متن مجاهد كه با مقابله چند نسخه تهیه شده است از بقیه بهتر است. من متن خود را از روى این نسخههاى چاپى انتخاب كردهام.پورجوادی ادامه داد: گزیدههاى من از نامههاى احمد غزّالى همه از روى تصحیحات خودم بوده است. یك نامه را ابتدا در سال ۱۳۵۶ در مجله جاویدان خرد (سال ۳، ش ۱) چاپ كردم و مجموعهاى از نامههاى احمد غزّالى به عینالقضات همدانى و دیگران را هم در یك مجلّد در سال ۱۳۵۶ چاپ كردم. نامههاى احمد غزّالى را بعداً آقاى احمد مجاهد از روى همان نسخههاى خطى به چاپ رساندند. كتاب پارسى دیگرى به نام بحرالحقیقه هست كه به غلط به احمد غزّالى نسبت داده شده است و متأسفم كه بگویم من خود یكى از كسانى بودم كه مرتكب این غلط شدند. اوّلین بار در سال ۱۳۵۶ بود كه من با وجود این كه در مورد مؤلّف آن كاملاً تردید داشتم آن را به چاپ رساندم. بعداً دیدم كه آقاى مجاهد هم آن را در مجموعهاى كه از آثار احمد غزّالى درآوردهاند به چاپ رساندهاند. به هر حال، در گزیده حاضر من چیزى از این اثر انتخاب نكردهام چون نمىخواستم غلط سابق خود را تكرار كرده باشم. آثارى هست كه به غلط به شاعران و نویسندگان بزرگ، مانند عطّار و شیخ اشراق و ابوحامد غزّالى، نسبت داده شده است ولى وقتى بعداً محققان معلوم كردند كه این آثار نمىتواند از این بزرگان باشد نباید دیگر آنها را در ضمن آثار ایشان چاپ و تجدید چاپ كرد.همچنین به گفته وی، اشعارى كه از احمد غزّالى در این گزیده نقل شده عمدتاً از دو اثر پارسى او یعنى سوانح و داستان مرغان و برخى از آنها از منابع دیگر، مانند نزهه المجالس خلیل شیروانى، گرفته شده است. رباعىهاى قرن پنجم را اگر به درستى معلوم نباشد از كدام سراینده است، نمىتوان با اطمینان به سراینده خاصى نسبت داد. در میان رباعىهایى كه به احمد غزّالى نسبت داده شده است فقط یك رباعى است كه خود او گفته است در روزگار جوانى سروده است. در مورد رباعىها یا اشعار دیگرى كه در آثار مختلف به احمد غزّالى نسبت داده شده است نمىتوان به یقین حكم كرد كه از اوست. ولى دلایل و قراینى هست كه احتمال اصیل بودن آنها را قوىتر مىسازد. یكى از آن دلایل این است كه آن بیت یا ابیات را خود غزّالى نقل كرده باشد و نگفته باشد از سراینده دیگرى است. دلیل دیگر این است كه نویسندگان دیگر، بهخصوص معاصران غزّالى آنها را به احمد نسبت داده باشند. و دلیل دیگر این است كه آن شعر معناى عرفانى و عاشقانه داشته باشد.
پورجوادی گفت: احمد غزّالى یكى از نخستین كسانى است كه شعر عرفانى و همچنین شعر عاشقانه سروده است و در اشعار عاشقانه خود از مفاهیمى كه به عشق انسانى تعلّق دارد استفاده كرده است، به عنوان نماد یا استعاره (متافور). مثلاً او از جمله نخستین كسانى است كه استعارههایى چون جام جهاننما و آیینه دل و آیینه اسكندر و بت و بتكده و مى و میخانه و كافرى و گبرى را، كه بعداً در اشعار سرایندگان پارسىزبان متداول شد، در شعر به كار برده و حتّى در نثر هم از این زبان نمادى و استعارى بهره برده است. ابوحامد غزّالى فتوا داده بود كه استفاده از این زبان از لحاظ دینى جایز است چون معانى آنها ظاهرى نیست. اما خود او به سرودن این نوع اشعار نمىپرداخت. در حالى كه برادر او احمد، خودش شعر مىگفت و عملاً این زبان را به كار مىبرد. در واقع احمد را در تاریخ شعر عرفانى پارسى باید یكى از پیشگامان این راه دانست و اشعار او را هم، هر چند كه شمار آنها زیاد نیست، باید به منزله طلایه شعر عرفانى پارسى به شمار آورد.وی افزود: احمد غزّالى صوفى است و تصوّف او تصوّف عاشقانه. در این تصوّف نسبت یا رابطه انسان با خدا از راه مفهوم عشق در نظر گرفته میشود. انسان عاشق یا محب است و خدا معشوق یا محبوب. كارى كه انسان براى نزدیك شدن به معشوق باید انجام دهد عشق ورزى است. تصوّف عاشقانه را مى توان در برابر تصوّف عابدانه قرار داد، تصوّفى كه رابطه انسان با خدا از راه مفهوم عبودیت بیان مى گردد. انسان عبد است و پروردگار رب. یا انسان بنده است و پروردگار مولى و خداوند او. انسان مملوك است و پروردگار مالك او. كارى كه انسان در این نسبت انجام مى دهد تا به خداوند و مولاى خود نزدیك شود بندگى و عبادت است. سوانح بر اساس نسبت عاشقى و معشوقى نوشته شده و داستان مرغان بر اساس نسبت بنده و مولى. مرغان در داستان مرغان بندگانى اند كه به دنبال مولى و خداوندگار خود مى گردند. رعایایى هستند كه براى یافتن پادشاه خود پرواز مى كنند. این پادشاه همان مرغ افسانه اى یعنى سیمرغ است كه مى گویند در جزیرهاى آشیان دارد. غزّالى در انتهاى رساله، رفتن مرغان به جزیره سیمرغ را تازه كردن عهد خوانده و منظور او از عهد همان میثاقى است كه ارواح بنى آدم در ازل با پروردگار بسته اند، عهدى كه خداوند با خطاب خود به ذریّات یا ارواح آغاز كرده و پرسیده است: «اَلَستَ بِرَبكم؟» و آنها هم همه پاسخ بلى داده اند. در واقع این عهد در ازل براى بندگى انسان بسته شده است و رفتن مرغان به جزیره سیمرغ نیز، در انتهاى داستان، تازه كردن همین عهد خوانده شده است.پورجوادی همچنین یادآور شد: در عین حال كه «سوانح» بر اساس نسبت عاشقى و معشوق و داستان مرغان بر اساس نسبت عبد و رب نوشته شده است، گاهى هر یك از آنها نیم نگاهى هم به نسبت دیگر مى افكند. در سوانح گاهى از نسبت مالكى و مملوكى یاد مى شود و به حكایت محمود و ایاز و نسبت آنها كه هم بنده و پادشاه است و هم عاشق و معشوق اشاره مى شود. ولى مفهومى كه در هر دو اثر و همچنین آثار دیگر غزّالى غلبه دارد مفهوم عشق است. در تصوّف عاشقانه مفهوم عشق داراى دو جنبه است، و مى توان گفت عشق را از دو لحاظ مىتوان در نظر گرفت: یكى از لحاظ نسبت آن با خداوند و دیگر از لحاظ نسبت آن با انسان یا به طور كلى با همه مخلوقات. از لحاظ نسبتى كه با خداوند دارد یكى از صفات ذات الهى است. صفات الهى هم عین ذات اند. پس عشق به یك معنى خداست. غزّالى براى بیان این مطلب به زبان استعاره روى مى آورد و از نمادهاى ادبى استفاده مى كند. یكى از این نمادها آتش است كه غزّالى آن را از حسینِ منصورِ حلّاج اقتباس مى كند. عشق آتش است با همان صفاتى كه آتش دارد. هم روشنایى دارد و هم گرمى و هم سوزندگى. هم لطف دارد و هم قهر. از پرتو روشنایى آن میتوان به معرفت رسید و از پرتو گرمى آن حیات داشت و از صفات لطف برخوردار شد و به خاطر مهلك بودن آن به فنا و توحید راه یافت.وی با اشاره به نماد (یا متافور) دیگر یعنی مرغ، باز یا سیمرغ در آثار احمد غزالی گفت: در سوانح ظاهراً منظور او از مرغ باز است. مى گوید عشق مرغ ازل است. آشیانه اش در اینجا نیست، در آنجاست، در عالم قدس. این مرغ به دلیل یا دلایلى آشیانه خود را ترك مى كند و از عالم قِدَم به عالم موجوداتِ حادث و مخلوق مى آید. از آنجا به اینجا مىآید و مدتى در اینجا مىماند و دوباره برمىگردد به آشیانه خود. آمدن او به اینجا، یعنى به جهان مخلوقات، كه غزّالى آن را «حدثان» مىنامد، در واقع همان جنبه دوم عشق یعنى وجه یا رویى است كه او با خلق دارد. این جنبه در واقع ناظر به روانشناسى عشق است، هم روانشناسى عاشق و هم روانشناسى معشوق.این پژوهشگر اضافه کرد: جنبه اوّل عشق، یعنى وقتى عشق به عنوان صفت الهى در نظر گرفته مى شود، سرّى است پنهان كه قابل وصف و بیان نیست. غزّالى بارها تأكید مى كند كه عشق پوشیده است و هر گز كس ندیدستش عیان. صفت الهى را چگونه مىتوان وصف كرد. فقط از راه اشاره مى توان چیزهایى در باره آن گفت. از مفاهیمى كه نمودگار آن است و جنبه استعارى (متافور) دارد مى توان استفاده كرد. یكى از این استعارهها مرغ است كه قبلاً هم ذكر كردیم. یكى دیگر آتش است. صوفیّه از قدیم عشق را همچون آتش دانسته اند. حلّاج مى گوید عشق آتشى است كه در ازل به تلألؤ پرداخته است. آتش هم روشنایى دارد و هم گرمى و هم خاصیت سوزندگى. عشق هم همین خاصیتها را دارد. هم نور است و هم گرمى و لطف و مهربانى دارد و هم مهلك است و از همان ابتدا كمر به قتل عاشق بسته است. این سه خاصیّت را غزّالى در ضمن حكایت پروانه و آتش به نمایش در آورده است. پروانه ابتدا نور آتش را مى بیند و وقتى نزدیك مى شود گرمى آتش را حس مى كند و وقتى خود را به آتش كشید همه هستى خود را به باد مى دهد.وی در خصوص جنبه عشق هم كه به رابطه عاشق و معشوق مربوط مىشود، گفت: در واقع مطالب كتاب سوانح درباره این جنبه از عشق است. از همان ابتدا وقتى در باره رابطه عشق و روح سخن مىگوید از عشقى یاد مىكند كه با خلق همراه شده است. روح مركب است و عشق راكب. روح خانه است و عشق ساكن خانه. با آمیزش روح و عشق است كه عاشقى آغاز مىشود. روانشناسى عاشق شرح حالات روح است در مراحل مختلف عشق. این عشق است كه به درختى مانند شده است، یا در واقع به تخمى مانند شده است كه در زمین روح یا جان كاشته مى شود و بتدریج رشد مى كند تا به كمال برسد و نقطه كمال او نیز وقتى است كه میوه اى بدهد كه در آن تخم یا هسته است و مى توان باز آن را كاشت. این تمثیل براى نشان دادن مراحل كمال عشق است. و كمال عشق وقتى است كه عشق در لباس معشوق همه وجود عاشق را فتح مى كند. این عشق است كه بلا خوانده مى شود. مردم خوار خوانده مى شود. این عشق است كه داراى غیرت است و معشوق را هم غیور مى سازد. و بالاخره همین عشق است كه كمر به قتل عاشق مى بندد. ابتدا به چشم او روشنایى مى بخشد تا بتواند شناخت پیدا كند. بعد كارى مى كند كه عاشق مى پندارد كه به وصال رسیده است ولى این حقیقتِ وصال نیست. پندارِ وصال است. حقیقت وصال وقتى است كه عاشق از هستى خود كه هستیى عاریتى است ساقط شود. غزّالى با توجه به همین جنبه است كه مى گوید عشق نقطه پیوند است، و عاشق را به معشوق پیوند مى دهد.پورجوادی افزود: نسبت عاشقى و معشوقى از یك سو، و نسبت بندگى و خداوندى از سوى دیگر، طبیعى است كه به صفات متضاد در دو طرف هر دو نسبت دامن بزند. انسان را چه عاشق بدانیم و چه بنده در هر دو نسبت ملازم فقر و ذلت و خوارى و مسكنت است، و از سوى دیگر، خداوند را چه معشوق بدانیم و چه مولى داراى صفاتى است ضد صفات عاشق و بنده، همچون استغنا و توانگرى و عزّت و بزرگى. البته زوج صفاتى هم هست كه فقط در نسبت عاشقى و معشوقى در نظر گرفته مى شود. ناز و نیاز یكى از این زوجهاست. معشوق ناز مى كند و عاشق نیاز. ناز و نیاز مربوط به نسبت بندگى و خواجگى نیست.این مولف گفت: یكى دیگر از صفاتى كه در نسبت عاشقى و معشوقى پدید مى آید حالتى است كه به آن غیرت مى گویند. غیرت هم در عاشق پدید مى آید و هم در معشوق. عاشق نمى خواهد كس دیگرى معشوق او را ببیند یا حتّى اسم او را به زبان بیاورد. غیرت در اصل متعلّق به عاشق است ولى گاهى در مورد معشوق هم به كار مى رود و آن حالتى است كه معشوق نمىخواهد كه عاشق او كس دیگرى را دوست بدارد. اما در نسبت بندگى صفت غیورى در بنده نیست. براى بنده هیچ فرقى نمى كند كه خواجه و مالك او هزاران بنده و عبید داشته باشد. چیزى كه شبیه به غیرت است و در نسبت خواجگى و بندگى پدید مى آید حسد است. احمد غزّالى در یكى از نامههاى خود مى نویسد: «فرق است میان حسد و غیرت... حسد روى در منعمٌ علیه دارد و غیرت روى در معشوق و عشق و حالت دارد.» در بحث مبسوطى كه وى در باب غیرت در سوانح كرده است به جاى «حالت» از اصطلاح «وقت» استفاده كرده است.وی ادامه داد: نسبتهاى عاشقى و معشوقى و بندگى و خداوندى یك فرق اساسى دیگر هم دارند. در نسبت عاشقى و معشوقى جاى طرفین ممكن است عوض شود. عاشقْ معشوق شود و معشوقْ عاشق. غزّالى مى گوید حقیقت عشق قران است، یعنى در دو طرف عشق حالت قرینه ایجاد مى كند. عاشق و معشوق آینه یكدیگر مى شوند و خود را در دیگرى مى بینند. غزّالى آیه «یُحبّهُم و یُحبّونه» را بیانگر همین قضیه مى داند. در «یحبّهم» خدا محبّ است و انسان محبوب و در «یحبّونه» درست به عكس مى شود. انسان محبّ مى شود و خدا محبوب. «یحبّهم» بیانگر سیر نزول عشق است. وقتى است كه مرغ آشیان خود را ترك مى كند و به این جهان مى آید. بازگشت او به آشیان ازلى در «یحبّونه» بیان گردیده است.این پژوهشگر تاکید کرد: عشق وقتى از مبدأ حركت مى كند و از لامكان و لازمان به این جهان مى آید سوار بر مركب روح است، اما وقتى از اینجا مى خواهد برگردد، اوست كه روح یا جان را با خود مى برد. اما در نسبت بندگى چنین حالتى ممكن نیست. خداوند همیشه خداوند است و انسان همیشه بنده. جاى آنها عوض نمى شود. سیمرغ در داستان مرغان نماد خداوند است. پادشاه جهان است و مرغانْ رعایا و بندگان اویند. جاى آنها هم هیچ وقت عوض نمى شود مگر این كه نسبت را عوض كنیم و بندگى و خواجگى را تبدیل به عاشقى و معشوقى كنیم. سیمرغ به عنوان نماد پادشاه و خداوند در كمال عزّت و بزرگى است و مرغان دیگر در كمال ذلّت و حقارت. به همین دلیل غزّالى در یكى از نامههایش مى گوید : «سیمرغ مبارك باد كه جز بر جزیره كبریا و تعزّز ننشیند.» سیمرغ غزّالى در مقام كبریا و بزرگى است. او سلطان است و پادشاه، و پادشاه همواره پادشاه است.
پورجوادی افزود: غزّالى فقط در اشعارى كه نقل مى كند از نسبت عاشقى هم سخن به میان مى آورد. زبان شعر زبان تمثل است و لذا مى توان بندگى و ارادت مرغان را حالت عاشقى دانست. اما در خارج از زبان شعر، نسبتى كه مرغان با سیمرغ دارند نسبت بندگان و رعایا به پادشاه و خواجه و مولاى ایشان است. در آخر هم وقتى مرغان به جزیره سیمرغ مى رسند، به «حضرت ملك» مى رسند، یعنى به پاى تخت پادشاه، جایى كه «دارالملك كبریا و عظمت» خوانده مى شود. حالتى هم كه مرغان در هنگام رسیدن به دارالملك دارند حالت بندگانى است كه به پیشگاه پادشاه مى رسند نه عاشقانى كه به معشوق مى رسند. به دلیل وفادار ماندن به همین نسبت بندگى است كه مرغان غزّالى، به خلاف مرغان عطّار در منطق الطیر، حالت عاشقانى را ندارند كه به وصال معشوق رسیده باشند. عطّار وقتى در منطق الطیر نقش آینه را به سیمرغ مى دهد و مرغان خود را در او مى بییند در واقع سیمرغ را در مقام معشوق مىنشاند.وی گفت: مطالبى كه غزّالى در سوانح در باره وصال و حقیقت وصال مى گوید بسیار دقیقتر از مطالبى است كه عطّار در انتهاى منطق الطیر بیان كرده است و اگر او این مطالب را در انتهاى داستان مرغان بیان نكرده به دلیل آن است كه نمى خواسته است سیمرغ را از نقش یك پادشاه مقتدر و با عزّت و عظمت خارج كند و او را در مقام معشوقى بنشاند كه مرغان مى توانند در آینه صفاى او خود را ببینند. مقام مشاهده اى كه مرغان عطّار به آن مى رسند براى غزّالى مقام وصال است نه حقیقت وصال. تصوّف عاشقانه احمد غزّالى كه خود متأثر از آراء حلاج و برخى دیگر از مشایخ صوفیّه، به خصوص بایزید بسطامى و جنید بغدادى، است تصوّفى است كه مبناى فكرى شعراى پارسى گو، همچون عطّار و مولوى و سعدى و حافظ، را تشكیل داده است.این نویسنده در پایان یادآور شد: این مذهب با تصوّف ابن عربى و پیروان او فرق دارد و مهمترین فرق آنها هم در این است كه پیروان ابن عربى، همچون فخرالدین عراقى، عشق را همان وجود دانسته اند در حالى كه براى احمد غزّالى و شعرایى كه نام بردیم عشق و وجود یكى نیستند. اشعار عاشقانه اى كه از احمد غزّالى در انتهاى این گزیده نقل كرده ایم نشان مى دهد كه زبان شعر او چه قدر به زبان شعر شعرایى كه نام بردیم نزدیك است. البته، ما معمولاً وقتى به دنبال خواستگاه این زبان شاعرانه مى گردیم به زبان شاعرانه حكیم سنایى مى رسیم و توقّف مى كنیم. سنایى بدون شك نقش مهم و برجسته اى در شكل گیرى این زبان عاشقانه در شعر عرفانى ما داشته است ولى نقش احمد غزّالى را هم، كه تا حدودى مقدّم بر سنایى است، نباید نادیده انگاشت. در واقع كسى كه مبانى نظرى استفاده از زبان شعر عاشقانه غیر عرفانى را در شعر عرفانى بیان كرد احمد غزّالى بود. او بود كه با پیش كشیدن مفهوم عشق به عنوان امرى مشكّك، یا مقول به تشكیك، راه را براى این نوع استفاده باز كرد. غزّالى عشق را یك حقیقت میدانست كه هم مى توانست در انسان باشد و هم در خدا. همین امر بود كه راه را براى استفاده از زبان عشق انسانى در مورد عشق الهى باز كرد و اجازه داد كه مفاهیم نمادین شعر عرفانى پارسى شكل بگیرد.بر اساس این گزارش، در پایان این مراسم از کتاب «ایوان جان» تالیف نصرالله پورجوادی، رونمایی شد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]
صفحات پیشنهادی
احمدی لاشکی: عنوان "جوانان" از سردر وزارتخانه ورزش و جوانان حذف شود
سهشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۳ - ۱۳ ۱۵ نماینده مردم نوشهر و چالوس در مجلس شورای اسلامی پیشنهاد داد که با توجه به عملکرد نامناسب وزارت ورزش و جوانان در حل معضلات جوانان عنوان جوانان از سردر این وزارتخانه حذف شود به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا قاسم احمدی لاشکیبا عنوان «ذهن شرح کلمهای از نهجالبلاغه» خطبه اول نهجالبلاغه درباره خلقت انسان در کتابی تشریح شد
با عنوان ذهن شرح کلمهای از نهجالبلاغهخطبه اول نهجالبلاغه درباره خلقت انسان در کتابی تشریح شدکتاب ذهن شرح کلمهای از نهجالبلاغه تألیف سیدمحمد طباطبایی شیرازی از سوی نشر سبط اکبر ص منتشر شد به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس کتاب «ذهن شرح کلمهای از نهجEDGE: آنچارتد 4 زیباترین عنوان نسل هشتمی تاکنون است!
پس از Gameinformer این بار نوبت به مجله EDGE رسیده است تا به سراغ جدیدترین ساخته استدیوی Naughty Dog یعنی Uncharted 4 A Thief s End برود آنها تصویر روی جلد و 14 صفحه از شماره ماه فوریه را به این عنوان اختصاص داده اند که در برگیرنده اطلاعات تکمیلی زیادی به نسبت پیشنمایش Gameinfoمدیرکل کمیته کهگیلویه و بویراحمد عنوان کرد ارائه برنامههای متنوع فرهنگی و آموزشی از رویکردهای کمیته امداد کهگ
مدیرکل کمیته کهگیلویه و بویراحمد عنوان کردارائه برنامههای متنوع فرهنگی و آموزشی از رویکردهای کمیته امداد کهگیلویه و بویراحمدمدیرکل کمیته کهگیلویه و بویراحمد گفت ارائه برنامههای متنوع فرهنگی و آموزشی از رویکردهای کمیته امداد کهگیلویه و بویراحمد است به گزارش خبرگزاری فارس از یارئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت کهگیلویه و بویراحمد عنوان کرد ارتباط ضعیف صنعت و دانشگاه در کهگیلویه و بویراحمد
رئیس سازمان صنعت معدن و تجارت کهگیلویه و بویراحمد عنوان کردارتباط ضعیف صنعت و دانشگاه در کهگیلویه و بویراحمدرئیس سازمان صنعت معدن و تجارت کهگیلویه و بویراحمد گفت صنعت و دانشگاه در کهگیلویه و بویراحمد ارتباط ضعیفی دارند به گزارش خبرگزاری فارس از یاسوج داریوش دیودیده بعدازظهرکتابهایی چشمانتظار چاپ
شنبه ۲۷ دی ۱۳۹۳ - ۰۹ ۵۶ کتابهای بنیاد ایرانشناسی استان مرکزی به دلیل نبود اسپانسر برای چاپ بلاتکلیف باقی ماندهاند حمدالله صادقینیا سرپرست بنیاد ایرانشناسی استان مرکزی در گفتوگو با خبرنگار ایسنا - منطقه مرکزی با بیان این مطلب به وضعیت کنونی این بنیاد در استان اشاره کرد و گفتدر بازرسی رئیس سازمان صنعت و تجارت از نانواییهای یاسوج عنوان شد نصب بنر سردر نانواییهای متخلف در کهگیلویه و
در بازرسی رئیس سازمان صنعت و تجارت از نانواییهای یاسوج عنوان شدنصب بنر سردر نانواییهای متخلف در کهگیلویه و بویراحمدرئیس سازمان صنعت و تجارت استان کهگیلویه و بویراحمد از نصب بنر تخلف بر سردر نانواییهای متخلف کهگیلویه و بویراحمد خبر داد به گزارش خبرگزاری فارس از یاسوج پیش از ظوزیرعلوم، نیلی احمدآبادی را به عنوان رئیس دانشگاه تهران به شورای انقلاب فرهنگی معرفی کرد
وزیرعلوم نیلی احمدآبادی را به عنوان رئیس دانشگاه تهران به شورای انقلاب فرهنگی معرفی کرد محمود نیلی احمدآبادی سرپرست کنونی دانشگاه تهران برای تایید صلاحیت به عنوان رئیس پیشنهادی دانشگاه تهران به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی شد به گزارش نامه نیوز نیلی احمدآبادی در حالی به شورامدیر سازمان چاپ و انتشارات اسراء خبر داد عرضه ۷ عنوان کتاب جدید از سوی انتشارات اسراء
مدیر سازمان چاپ و انتشارات اسراء خبر دادعرضه ۷ عنوان کتاب جدید از سوی انتشارات اسراءمدیر سازمان چاپ و انتشارات اسراء گفت نشر اسرا در سال ۹۳ ۷ عنوان کتاب جدید وارد بازار کتاب کرده است که مهمترین آنها تسنیم جلدهای ۳۳ و ۳۴ و رحیق مختوم جلدهای ۱۱ ۱۲ و ۱۳ به شمار میرود به گزارشاز انتخابم به عنوان دبیر فدراسیون فوتبال بیخبرم/ شاید اشتباه شده است! -
اسدی در گفتگو با مهر از انتخابم به عنوان دبیر فدراسیون فوتبال بیخبرم شاید اشتباه شده است شناسهٔ خبر 2451814 دوشنبه ۸ دی ۱۳۹۳ - ۱۵ ۵۵ ورزش > فوتبال ایران گزینه اصلی دبیر کلی فدراسیون فوتبال میگوید از حضورش در فدراسیون فوتبال به جای مهدی محمدنبی بیخبر است اسدی همچنین میبا زیر عنوان شرح بزرگترین خطبه نهجالبلاغه در نکوهش متکبران کتاب «زینهار از تکبر» منتشر میشود
با زیر عنوان شرح بزرگترین خطبه نهجالبلاغه در نکوهش متکبرانکتاب زینهار از تکبر منتشر میشودمدیر تدوین و چاپ انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره از انتشار کتاب زینهار از تکبر با زیر عنوان شرح بزرگترین خطبه نهجالبلاغه در نکوهش متکبران و فخرفروشان خبر داد محمد روحانی اماین خودروی 30 هزار دلاری با چاپگر سه بعدی چاپ شده است!/ تولید انبوه از سال آینده شروع می شود
این خودروی 30 هزار دلاری با چاپگر سه بعدی چاپ شده است تولید انبوه از سال آینده شروع می شود دانش > فناوری - ایسنا نوشت نخستین خودروی چاپ سهبعدی جهان که Strati نام دارد تنها از 49 قطعه ساخته شده است که در مقایسه با 25 هزار قطعه بکار رفته در خودروهای معمولی بسمدیرکل ارشاد کهگیلویه و بویراحمد عنوان کرد قلم زدن نشریات تجربی با کسب آموزشهای لازم
مدیرکل ارشاد کهگیلویه و بویراحمد عنوان کردقلم زدن نشریات تجربی با کسب آموزشهای لازممدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی کهگیلوبه و بویراحمد گفت نشریات تجربی با کسب آموزشهای لازم درست قلم بزنند به گزارش خبرگزاری فارس از یاسوج امین کمالوندی شامگاه پنجشنبه در آیین پایانی گرداز سوی وزیر علوم صورت گرفت معرفی نیلیاحمدیآبادی به عنوان رئیس پیشنهادی دانشگاه تهران به شورای عالی انقلاب فر
از سوی وزیر علوم صورت گرفتمعرفی نیلیاحمدیآبادی به عنوان رئیس پیشنهادی دانشگاه تهران به شورای عالی انقلاب فرهنگیوزیر علوم محمود نیلی احمدآبادی را به عنوان رئیس پیشنهادی دانشگاه تهران به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی کرد به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس محمد فرهادیدر کمیته فضاسازی و تزئینات دهه فجر عنوان شد برگزاری برنامههای منسجم ایامالله دهه فجر در کهگیلویه و بویراحمد
در کمیته فضاسازی و تزئینات دهه فجر عنوان شدبرگزاری برنامههای منسجم ایامالله دهه فجر در کهگیلویه و بویراحمدشهردار یاسوج بر لزوم برگزاری برنامههای هماهنگ و منسجم ایامالله دهه فجر در کهگیلویه و بویراحمد تاکید کرد به گزارش خبرگزاری فارس از یاسوج محمدعلی جاوید ظهر امروز در جلسهمعاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خبر داد چاپ 41 هزار عنوان کتاب در سالجاری
معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خبر دادچاپ 41 هزار عنوان کتاب در سالجاریمعاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت هر چند بیش از 41 هزار عنوان کتاب در 9 ماه امسال به چاپ رسیده است اما این رقم راضی کننده نیست و هم تیراژ و هم عنوان کتاب باید فراتر از این باشد به گزارش خبرمدیرکل کمیته امداد کهگیلویه و بویراحمد عنوان کرد اجرای طرح توانمندسازی مددجویان در محرومترین روستاهای دیشمو
مدیرکل کمیته امداد کهگیلویه و بویراحمد عنوان کرداجرای طرح توانمندسازی مددجویان در محرومترین روستاهای دیشموکمدیرکل کمیته امداد کهگیلویه و بویراحمد از آمادگی این نهاد برای اجرای طرح توانمندسازی مددجویان در محرومترین روستاهای دیشموک خبر داد به گزارش خبرگزاری فارس از دیشموک س-
گوناگون
پربازدیدترینها