واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۲۸ دي ۱۳۹۳ (۷:۴۳ق.ظ)
آفرينش: توسعه شهرنشيني فرصت يا تهديد
به گزارش خبرگزاري موج، «توسعه شهرنشيني فرصت يا تهديد»عنوان سرمقاله روزنامه آفرينش است که در آن مي خوانيد؛
شهرنشيني يکي از مهمترين پديده هاي عصر حاضر است. تا جايي که صحبت از انقلاب شهري در دنيا مي شود. رابطه بين شهر نشيني و توسعه در سطح دنيا نشان مي دهد که سهم قابل ملاحظه اي از توسعه کشورها به وسيله متغير شهر نشيني قابل تبيين است. به عبارتي کشورهاي شهر نشين تر در دنيا کشور هاي توسعه يافته تري هستند. اما اين توسعه يافتگي آنها از آن بابت است که توسعه شهرنشيني را بر پايه توازن و تعادل بنا نهاده اند. البته درتمام دنيا اين توازن دچار اشکالاتي هست، اما آن دسته از جوامعي که بيشترين تعادل جمعيتي و جغرافياي شهرنشيني را در دستور کار قرار داده اند، از امتياز بيشتري نسبت به ديگران برخوردار هستند.
در ايران تحول شهرنشيني طي چهاردهه گذشته بسيار شتابان و سريع بوده است. از سوي ديگر يک قانون ساده جامعه شناختي مي گويد هر تحول و تغيير خارج از قاعده و سازمان منجر به پيامدهاي ناخواسته بسياري مي شود. متاسفانه الگوي توسعه شهري در ايران الگوي "تمرکز گرايانه و تک شهري" بوده است.
به عبارتي شهرنشيني در ايران صرفاً برپايه مهاجرت معکوس و تجمع در شهرهاي اصلي بوده است. اين مهاجرت ها اگرچه موجب گسترش کلان شهرها گرديده، اما چون خارج از قاعده صورت گرفته، فشارها و مشکلات فراواني را براي ساکنان و مديريت شهري به وجود آورده است. در چنين شرايطي شهرنشيني با پيامدهاي بسياري همراه خواهد بود از جمله توزيع بي عدالتي، گسترش آسيب هاي اجتماعي، ناهمگوني فزاينده و گسترش انواع بحران هاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي. هريک از معايب ياد شده دامنه گسترده اي دارند که مجالي براي پرداختن به آنها نيست، اما توجه به هرکدام ضرورتي است که مردم ما از بابت آنها رنج مي برد. تجمع امکانات و ظرفيت هاي اقتصادي، آموزشي، پزشکي، فرهنگي و... باعث شده تا مردم ما از دو جهت متضرر شوند. ابتدا اينکه مردم ما در روستاها و شهرهاي کوچک به لحاظ امکانات رفاهي و اقتصادي دچار محدوديت هاي بسياري هستند که زندگي روزمره آنها را دچار مشکل مي کند. لذا براي رهايي از مشکلاتي همچون بيکاري، درمان پزشکي، تحصيل و... مجبورند به سمت کلان شهرها مهاجرت کنند و نظم زندگي خود را برهم زده و چالش هاي مهاجرت را به تن بخرند. از آنجا که ظرفيت ها در کلان شهرها نيز نامحدود نيست، حضور جمعيت خارج از توازن شهري، موجب بروز و تشديد مشکلات و ناامني هاي گوناگون مي گردد.
اما فشار بعدي در کلان شهرها بر مردم وارد مي شود. وقتي خارج از حد مجاز مصرف کننده وارد يک مجموعه محدود مي شود، مسلماً فشارهاي مالي و رواني براي ادامه زندگي بر افراد افزايش مي يابد. افزايش هزينه هاي زندگي، گراني و تورم، تضاد فرهنگي و بروز چالش هاي اجتماعي و ناامني و... جزء جدايي ناپذير زندگي شهري شده است. لذا از آنجا که تمام الگوهاي مثبت و غيرمفيد در کشور از سمت شهرها به روستا ها انتقال مي يابد، بسياري از آفت ها و مفسده هاي به وجود آمده در کلان شهرها گريبان ديگر مناطق کشور راهم خواهد گرفت و اين دور باطل همين طور ادامه مي يابد. راهکارهاي بسياري در اين زمينه براي تسکين اين دردها مطرح شده است، اما بايد از دو منظر اقتصادي و فرهنگي به اين موضوع نگريست. ابتدا بايد دولت حداقل امکانات و مايحتاج زندگي امروزي را در سراسر کشور تاحدتوان برقرار سازد. بايد قبول کرد که اگر امکانات لازم در اختيار مردم روستا و ديگر شهرهاي کوچک قرار داشته باشد، هيچ تمايلي براي ترک موطن و محل زندگي خود ندارند!. لذا بايد تمام امکاناتي که يک شهروند پايتخت نشين از آن بهره مند مي شود براي يک خانواده روستايي نيز فراهم باشد و يا دسترسي به آن نيازي به مهاجرت نداشته باشد.
اما به لحاظ فرهنگي ما نياز به يک بررسي و پژوهش عمقي داريم تا مشخص شود چرا مردم ما با قوميت و فرهنگ هاي مختلف حاضر مي شوند از داشته هاي خود دست بکشند و تن به يک ساختار فرهنگي نا آشنا بدهند. اين از کم کاري دستگاه هاي فرهنگي ما بوده که برخي قوميت هاي ما دست از باورها و سنن فرهنگي خود برداشته و فرهنگ شهري را برگزيده اند. نبود فضا براي فعاليت و يا عدم حمايت از فرهنگ هاي بومي در سراسر کشور، از جمله عواملي است که ممکن است آثار مخرب خود را در سال هاي آينده نمايان نمايد. پس ضروريست چه به لحاظ فراهم سازي امکانات و مسائل اقتصادي، و چه از بابت حفظ فرهنگ هاي بومي مناطق مختلف کشور، مسولان ما تفقد بيشتري داشته باشند، تا توسعه شهرنشيني در ايران موجب پيشرفت و سازندگي کشور گردد، نه باري اضافي بردوش ملت!.
نويسنده: حميدرضا عسگري
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]