واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
سالروز ورود حضرت معصومه(س) به قم؛
دو شعر زیبا و جالب در مدح حضرت معصومه (سلام الله علیها)
امام هشتم(ع)، کریمه اهل بیت را که نامش فاطمه بود، معصومه خواند و فرمود: «من زار المعصومة بقم کمن زارنی»؛ کسی که حضرت معصومه(س) را در قم زیارت کند، مانند آن است که مرا زیارت کرده است.
به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز، امام هشتم(ع)، کریمه اهل بیت را که نامش فاطمه بود، معصومه خواند و فرمود: «من زار المعصومة بقم کمن زارنی»؛ کسی که حضرت معصومه(س) را در قم زیارت کند، مانند آن است که مرا زیارت کرده است.
حضرت فاطمه معصومه(س) در روز یکشنبه 23 ربیع الاول سال 201 هجری قمری مصادف با اول آبانماه 195 هجری شمسی وارد شهر قم شدند. بعد از گذشت یک سال از هجرت اجباری برادر بزرگوارش امام علی بن موسی الرضا(ع) به خراسان، کریمه اهل بیت همراه با عدهای از برادران و بستگان که تعداد آنان به 400 نفر میرسید، با انگیزه دیدار وارد امام(ع) وارد ایران شدند، آیت الله مرحوم اشتهاردی مینویسد: پس از اینکه مأموران حکومت عباسی در ساوه جلوی کاروان حضرت معصومه را گرفتند، حدود 23 نفر از آنها کشته شدند، گروهی اسیر و گروهی نیز متواری شدند، نقل شده که حضرت معصومه(س) را عمال بنی عباس در ساوه مسموم کردند، آن حضرت در حال بیماری قم را اختیار کرد، چون قم مرکز شیعیان بود، از این رو رهسپار قم شد.(محمدی، اشتهاردی، محمد؛ حضرت معصومه فاطمه دوم، ص 118) در مقام و منزلت این بانوی گرامی همین بس که امام هشتم(ع) آن حضرت او را که نامش فاطمه بود، معصومه خواند و فرمود: «من زار المعصومة بقم کمن زارنی»؛ کسی که حضرت معصومه(س) را در قم زیارت کند، مانند آن است که مرا زیارت کرده است.
شعر اول چشم دلم به سمت حرم باز می شود با یک سلام صبح من آغاز می شود پر می کشد دلم به هوای طواف تو وقتی که لحظه لحظه ي پرواز می شود قفل دلم شکسته کنار در حرم از مرقدت دری به جنان باز می شود فهمیده ام ز حکمت ایوان آینه اینجا دل شکسته سبب ساز می شود کو چشم روشني که ببيند در اين حرم هر روز چند مرتبه اعجاز مي شود اعجاز توست اينکه دلم يا کريم توست قلب تپنده ي حرم قم، حريم توست اينجا بهشت دختر موسي بن جعفر است از نفحه ي شهود و تجلي معطر است برپا شده است مکتب قرآن و اهل بيت دارالعلومِ مريم آل پيمبر است اينجا کليد علم و فقاهت ارادت است خاک در حريم تو علامه پرور است چشم اميد عالِم و عاشق به سوي توست اينجا چقدر چشمه ي جوشان کوثر است تنها پناهگاه دلم صحن آينه ست وقتي دلم از آه زمانه مکدر است هر شب کنار مرقد تو يک مدينه دل دنبال قبر مخفي زهراي اطهر است صحن تو غرق بوي گل ياس مي شود اينجا حضور فاطمه احساس مي شود با آنکه هست هر دو جهان مال فاطمه اينجا دميده کوکب اقبال فاطمه بي اختيار پاي ضريحت رسيده است هر زائري که آمده دنبال فاطمه دارد تمام مرقد تو بوي آسمان اينجاست سايه سار پر و بال فاطمه فرمود آشيانه ي امن الهي است صحن و سراي تو، حرم آل فاطمه خورشيد آل فاطمه از راه مي رسد هر سال ما اگر که شود سال فاطمه اي عمه ي امام زمان! کاش در حرم يک صبح جمعه لايق ديدار مي شدم خاتون ملک ارض و سما إشفعي لنا محبوبه ي حبيب خدا إشفعي لنا آرامش و قرار دل ثامن الحجج اي زينب امام رضا إشفعي لنا عصمت دخيل بسته به پرهاي چادرت اي آفتاب حُجب و حيا إشفعي لنا در هر سحر به سوي ضريح اجابتت مي آورم دو دست دعا إشفعي لنا روي سياه و بار گناهان ما کجا لطف و کرامت تو کجا إشفعي لنا مهر و ولايتت شده حبل المتين ما در صبحگاه روز جزا إشفعي لنا يوم الحساب تو همه اميد شيعه اي تنها نه شيعه اهل جهان را شفيعه اي با حبّ تو کسی که دلش را محک زده طعنه به پارسایی حور و ملک زده سرشار از زلالی نور یقین شود در مرقد منور تو قلب شکزده از چشمه های فیض تو سیراب می شود هر کس دلش ز قحطی ایمان ترک زده تنها نه چشم آدمیان بر عطای توست بر گنبد تو دست توسل فلک زده یوسف رحیمی ============= شعر دوم ای کــه از نســــل اهل بـالایی ای کــه در اوج حجب پیـدایی زینـــب حــضـرت رضایی تو هــمـــهٔ افــتــــخـار بــابــایـــی دخت مـــوسایی و ولی مــریم چون رقــیه شــبــیه زهـرایـی باب مشــکل گشــای امروزی شــافــــع مهــربان فــردایــــی مثل اجــداد و نـسـلــتان بـانـــو آبـــــرویـی بــرای دنـــیــایـــی سر شــکسته به محـضــرت آید هــر کـــه دارد مـــدال آقــایـــی بـــی نگـاهـــت نمـی شــوم آدم بار کــج کــی رسـیده بر جایی کاسه ام را همــیشــه پـرکردی قــبــل آن کـــه کنــم تمـــنایــــی مــــن بـــدون قـم و خـراسـانت می رسیـــدم بــه مرز رسوایی گـــلــه از هـجــر کربــلا دارم بـا دل مــن تــو راه مــی آیـی؟ محمد حسین رحیمیان
۲۵/۱۰/۱۳۹۳ - ۱۵:۵۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 84]