تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بخشنده ترین شما پس از من کسی است که دانشی بیاموزد آنگاه دانش خود را بپراکند. ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1842213313




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مؤلفه‌های قدرت نرمِ جمهوری اسلامی ایران با رویکرد اسلامی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
مؤلفه‌های قدرت نرمِ جمهوری اسلامی ایران با رویکرد اسلامی
جمهوری اسلامی ایران از تمام مؤلفه‌های بالفعل و بالقوه فرهنگی و دینی در جهت تقویت و استحکام پایه‌های سیاسی و اجتماعی خود استفاده کرد و توانست در جهت حفظ و تداوم وحدت اقشار جامعه گام بردارد و به الگویی در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی تبدیل گردد.

خبرگزاری فارس: مؤلفه‌های قدرت نرمِ جمهوری اسلامی ایران با رویکرد اسلامی



چکیده جمهوری اسلامی ایران بر مبنای آموزه‌های اسلام و تأکید بر مؤلفه‌هایی مانند فرهنگ و ارزش‌های سیاسی شکل گرفت. این امر ماهیت انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران را از دیگر نظام‌ها متفاوت ساخت. در مفهوم سازی اولیه از قدرت نرم مؤلفه‌هایی مثل فرهنگ، ارزش‌های سیاسی و مطلوب‌های سیاست خارجی بیان گردیده است، بر این اساس، مؤلفه‌های قدرت نرمی که در اسلام مطرح می‌باشد، متفاوت از آن چیزی است که در مفهوم سازی اولیه از این قدرت توسط جوزف نای ارائه شده است. علت این تفاوت در نوع نگاه به قدرت، انسان، اخلاق و خدا است. منابع قدرت نرم اسلامی، بر ارزش‌هایی چون ایثار، شهادت طلبی، معنویت گرایی، عدالت باوری، ولایتمداری، حق گرایی و استقلال طلبی استوار است به گونه‌ای که ضمن ایجاد تحول فرهنگی در سطح داخلی بر روند تحولات خودباوری دینی و بیداری اسلامی در حوزه پیرامونی خود نیز تاثیر گذار بوده است. کلیدواژه‌ها: قدرت نرم، قدرت سخت، فرهنگ، اخلاق، خدا محوری، ولایتمداری، عدالت و جمهوری اسلامی ایران. مقدمه وجه تمایز نظام جمهوری ایران از دیگر انقلاب­های جهان، ماهیت اسلامی، دینی و مردمی بودن آن است. در ابتدای تشکیل این حکومت، اسلام به منزله یک اصل در این خروش و حرکت انقلابی، زمینه تحرک مردم را فراهم ساخت و عامل اصلی پیروزی این انقلاب شد. گویا با ظهور انقلاب ایران به رهبری مرجع روشن‌ضمیر، امام خمینی(ره)، گمشده‌ای آشنا رخ برآورد. خواست درونی امام خمینی(ره) در ایجاد انقلاب، به یک خواست همگانی و بیرونی مبدّل، و در اجتماع مطرح شد. این امر عامل وحدت و تحرک مردم، پیرامون یک خواسته مشترک، یعنی اسلام شد. در این تحقیق به دنبال آنیم تا روشن سازیم که جمهوری اسلامی ایران با الگوگیری و مبنا قرار دادن فرهنگ غنی اسلام به مثابه یک مکتب، و با توجه به ظرفیت­هایی که در ایجاد قدرت نرم دارد، می­تواند به منزله یک عامل ایجابی، دیگران را جذب و همراه خود سازد و در مقابل، در مقام یک عامل سلبی، از نفوذ و رخنه هر گونه فرهنگ بیگانه و یا سلطه آنها جلوگیری کند. بدین منظور، مشکلات و کاستی‌های موجود در نظریه­های غربی، که ناشی از سطحی‌نگری، بی‌توجهی به خدا‌محوری و اخلاق و... است، برطرف می‌شود. مؤلفه­های قدرت نرم اسلامی می­تواند جایگاه مباحث اسلامی را در این موضوع به روشنی بیان کند. پرسش اصلی نوشتار حاضر این‌ است که مؤلفه­های قدرت نرم در جمهوری اسلامی ایران کدام­اند؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت، مبانی قدرت نرم در جمهوری اسلامی ایران، بر مؤلفه­هایی مانند اخلاق، خدا‌محوری، ولایت‌پذیری، دعوت، عقلانیت، فرهنگ غنی و... استوار است که شکل‌دهنده ساختار قدرت در جمهوری اسلامی ایران می‌باشند و موفقیت­های زیادی را در داخل و خارج به دنبال داشته‌اند؛ اما در برخی موارد، به دلیل عدم استفاده­ درست از مؤلفه‌­های قدرت نرم، در مقام اجرا با محدودیت­هایی روبه‌رو بوده است. چارچوب نظری مطرح در این تحقیق، رویکرد سازه­انگاری (Constructivism) است که به مثابه یک فرانظریه، بعد از جنگ سرد مطرح شد (مشیرزاده، 1388، ص323). در این نظریه، فرهنگ مهم­ترین مؤلفه این رویکرد را نشان می­دهد (پوراحمدی، 1389، ص310). بنابراین، یکی از شاخصه­های اصلی رویکرد سازه‌انگاری، توجه به ساختارهای فرهنگی و ارزشی، در کنار عناصر مادی است. در واقع، انتخاب سازه­انگاری به‌منزله چارچوب نظری این تحقیق، از آن روست که مدلول این نظریه، ‌ناظر به اهمیت دادن ساختارهای نرم‌افزاری نظام ذهنی و باور­ها است، و جمهوری اسلامی ایران برای نظام ارزش­ها، باورها، دین و اعتقادات اهمیت زیادی قائل می‌شود و مؤلفه­هایی مانند اخلاق، خدا‌محوری و عدالت و...، در شکل‌گیری آن مؤثر است. قدرت نرم برخی پرفسور حمید مولانا را نظریه‌پرداز قدرت نرم می­نامند و خود ایشان نیز ادعایی دارد که آن را در سال 1986 در کتاب اطلاعات و ارتباطات جهانی: مرزهای نو در روابط بین‌الملل با عنوان قدرت نامحسوس مطرح کرده است (محمدی، 1387، ص24)؛ اما محافل دانشگاهی، از جوزف نای با عنوان نظریه‌پرداز اصلی این نظریه نام می‌برند و وی اولین شخصی است که قدرت نرم را مفهوم‌سازی کرده است. نای، قدرت نرم را شیوه­ای برای رسیدن به نتایج دلخواه، بدون تهدید و تشویق آشکار و ملموس ­دانسته، معتقد است یک کشور و حاکمیت می‌تواند بر این پایه به مقاصد مورد نظر خود برسد؛ زیرا کشورهای دیگر، ارزش­های آن را می‌پذیرند و تحت تأثیر پیشرفت و اندیشه آن قرار می­گیرند، و در نتیجه خواهان پیروی از آن می­شوند. در این مفهوم، مهم­ترین مسئله، تنظیم دستور‌العملی برای جذب دیگران است. بنابراین، قدرت نرم، کسب اهداف مورد‌ نظر، از طریق جذب کردن است، نه از طریق اجبار، زور و پاداش (نای، 1389، ص47). از نظرجوزف نای، منابع قدرت نرم، در‌بردارنده سه مؤلفه فرهنگ، ارزش­های سیاسی و مطلوب­های سیاست خارجی است (نای، 1389، ص51).  امروزه، از فرهنگ به منزله مهم­ترین منبع قدرت نرم نام برده می‌شود (پوراحمدی، 1389، ص306). قدرت نرم که گاهی آن را قدرت هنجاری، انگاره­ای و عقیدتی می‌­نامند، بر فرهنگ و ارزش‌ها تکیه دارد (اصغریان کاری، 1389، ص32). فرهنگ که در قاموس و عرف بین‌الملل از آن با عنوان قدرت نرم یاد می­شود (پوراحمدی، 1389، ص296)، جهت‌دهنده ذهن و رفتار، در همه حوزه­های اجتماعی است. فرهنگ یک کشور بیانگر شخصیت و هویت یک کشور است (افتخاری و همکاران، 1387، ص174). می‌توان گفت، نظم اجتماعی از طریق فرهنگ ساخته یا بازتولید می‌شود و یا مورد مخالفت قرار می‌گیرد (تاجیک، 1384، ص44). به باور جوزف نای، نظریه‌پرداز قدرت نرم، ارزش­های مثبت سیاسی یک کشور در بعد داخلی و خارجی می‌تواند قدرت نرم یک کشور را افزایش دهد. در بعد داخلی، پاسخ‌گو بودن به مردم، رعایت اخلاق و اجرای عدالت، همگی از ارزش­های مثبت یک حکومت است. در عرصه خارجی، هر حکومتی که میزان تعاملات و مناسباتش در عرصه بین‌الملل و منطقه‌ای با نهاد‌های دیگر سنجیده‌تر و همگرا‌تر باشد و اختلاف‌ها را به حداقل برساند و به معاهدات بین‌المللی پایبند باشد، قدرت نرم آن افزایش می‌یابد؛ زیرا موجب جلب اعتماد دیگران و نشان دادن برآیند مثبت از چهره یک کشور می‌شود و این امر امروزه در بعد سیاست خارجی، منجر به جذب دیگران و افزایش قدرت و نفوذ یک کشور می‌شود (بیکی، 1389، ص59ـ61). دیپلماسی عمومی، یکی از ابزار­های کلیدی قدرت نرم است‌ (میلسن و همکاران، 1388، ص41). جذب قلوب و افکار، در این نوع دیپلماسی مشهود است (گلشن‌پژوه، 1387، ص22)؛ زیرا تلاش بر این است که دیپلماسی، همراه با اخلاق مورد توجه قرار گیرد. از این­رو، امروزه بیشتر کشورها می‌کوشند در دیپلماسی و روابط بین کشورها، خود را اخلاقی نشان دهند. از آنجا که فرهنگ و ابزارهای فرهنگی در بسیاری از موارد، ضمیر ناخودآگاه مخاطبان را هدف قرار می‌دهند و با لطافت و ظرافت غیرمشهود، بر لایه­های عمیق اذهان تأثیر می­گذارد، در مقایسه با سایر ابزار­های شایع در سیاست خارجی، دیپلماسی فرهنگی یا عمومی با سهولت بیشتری بر لایه‌های زیرین جوامع تأثیر می­گذارد. در این دیپلماسی، فرصت بهتری برای حضور جدی بازیگران غیردولتی مهیا می­شود. با توجه به اینکه در قدرت نرم، توأم ساختن دیپلماسی با اخلاق یک امتیاز است و کشورها می‌کوشند خود را بدان متصف سازند، این نوع دیپلماسی، اخلاقی­تر و انعطاف­پذیر­تر است (خانی، 1382، ص137-139). قدرت نرم و جمهوری اسلامی ایران امروزه فرهنگ، هویت و روح روابط بین‌الملل را تشکیل می­دهد (پوراحمدی، 1389، ص319). نظام اسلامی ایران از ابتدای تشکیل، دارای مؤلفه­ها و ویژگی­های فرهنگی و اسلامی بوده و این موضوع موجب شده است به دنبال اعمال قدرت فرهنگی در سیاست جهانی باشد. امروزه بیشترین مقاومت در جهان اسلام، از ناحیه فرهنگ صورت می­گیرد و این باعث شده است فرهنگ و تمدن غرب احساس خطر کند. هانتینگتون از نظریه‌پردازان مشهور غربی اذعان می­دارد، اقتصاد و تسلیحات قوی در کشورهای اسلامی ما را به چالش نکشیده، بلکه فرهنگ آنها به گونه‌ای است که در مقابل ما ایستاده­اند و تمدن ما را تهدید می‌کنند (بیلیس، 1383، ص1035). همچنین جوزف نای، نظریه­پرداز مشهور قدرت نرم بیان می­دارد، کشوری مانند جمهوری اسلامی ایران، با توجه به بافت فرهنگی‌اش، که اساس آن اسلام و تشیع است، با قدرت سخت قابل شکست نیست (نای، 1389). مؤلفه­ های قدرت نرم در جمهوری اسلامی ایران
فرهنگ و علم
نقش فرهنگ در جمهوری اسلامی ایران جمهوری اسلامی ایران به لحاظ دارا بودن پیشینه فرهنگی، یکی از قدرت­مندترین کشورهاست. فرهنگ ایران که مبتنی بر اسلام ناب است، با داشتن مذهب تشیع توان بسیج توده­های مردم علیه فرهنگ وارداتی غرب را دارد (رنجبران، 1388، ص64). درخشش انقلاب اسلامی ایران که در قالب یک حرکت مردمی و با تکیه بر ارزش­های فرهنگی مبتنی بر اسلام پیروز شد، نقطه عطفی را در جهت­دهی تحرکات و بیداری اسلامی، با الگوسازی موفق نمایان ساخت (سیمبر، 1378، ص262). یکی از مهم­ترین الگوسازی­ها، جهت­دهی تفکر دینی در بین اندیشمندان است. آنتونی گیدنز، جامعه‌شناس مشهور انگلیسی، درباره نقش انقلاب اسلامی می­گوید: در گذشته سه غول فکری جامعه‌شناسی، یعنی مارکس، دورکیم و ماکس وبر با کم‌و‌بیش اختلافاتی، فرآیند عمومی جهان را به سمت سکولاریزاسیون و به حاشیه رفتن دین می­دیدند؛ ولی از آغاز دهه 1980 (ظهور انقلاب اسلامی ایران)، شاهد تحقق عکس این قضیه هستیم؛ یعنی فرآیند عمومی جهانی روند معکوس پیدا کرده و به سمت دینی شدن پیش می­رود (گیدنز، 1374، ص75). طلیعه انقلاب دینی در جمهوری اسلامی ایران توانست به لحاظ فرهنگی، در روابط بین‌الملل، در جنبه‌های ترویج فرهنگ مردم‌سالاری دینی، استقلال‌خواهی، استکبار‌ستیزی، تقویت فرهنگ اصلاح‌طلبی در جنبش­های جدید اجتماعی، فعالیت فکری، فرهنگ و اندیشه­ای افزایش تعامل و تبادل فرهنگی باز‌خیزی و تحرک اسلام در عرصه­های حیات اجتماعی، فرهنگ­سازی برای وحدت تمدن جهان اسلام، احیای نقش جنبش­های آزادی‌بخش و گفتمان‌سازی سیاسی- فرهنگی تأثیر بگذارد (دهشیری، 1382، ص90). همچنین این فرهنگ، که خاستگاه اصلی آن اسلام بود، توانست با ایجاد مرز بین مستکبران و مستضعفان و آگاهی بخشیدن به ملت­های مستضعف، بستری مناسب برای حرکت­های مستقل و آزادی‌بخش، بر اساس خودآگاهی محرومان و مستضعفان فراهم سازد. فرهنگ مقاومت و شهادت با توجه به مبانی نظری و ریشه­های کسب قدرت در اسلام، می­توان از فرهنگ مقاومت و روحیه شهادت­طلبی به‌مثابه یک مؤلفه قدرت نرم یاد کرد. مقاومت و شهادت در اندیشه سیاسی شیعه، عامل نجات‌بخش و یک هدف استراتژیک تلقی می­شود که خاستگاه آن اعتقادات و باورهای دینی مردم مسلمان است. حضور این دو عنصر در حیات سیاسی و اجتماعی مسلمانان، نقش برجسته­ای در به‌وجود آوردن هویت دینی، فرهنگی و بومی مسلمانان داشته و در هر دوره‌ای که از آن غفلت شده، بیچارگی و ذلت را به‌دنبال داشته است. این دو عنصر (مقاومت و شهادت)، تنها در منظومه فکری و هویت‌ساز مسلمانان یافت می‌شود؛ عناصری که حضورشان برای فرهنگ و تمدن اسلامی هویت‌ساز، و بسترساز اعتماد به نفس و خود‌باوری مسلمانان و ترس و زبونی دشمنان اسلامی است. به عبارت دیگر، هرچه فراموشی جهاد و شهادت در جامعه اسلامی موجب ذلّت مسلمانان آن جامعه می‌شود، به همان اندازه داشتن روحیه جهاد و شهادت، آفریننده قدرت نرم و بالندگی و بازدارندگی در مقابل دشمنان است (محمدی، ‌‌‌‌1389، ص9-10). فوکویاما دراین باره می­گوید: «بال سرخ شیعه شهادت­طلبی است که ریشه در کربلا دارد و شیعه را فناناپذیر کرده ­است» (ایزدی، 1387، ص8). فرهنگ شهادت‌طلبی به منزله یکی از اصلی­ترین منابع قدرت نرم در بین مسلمانان به شمار می‌آید (افتخاری و شعبانی، 1389، ص99). علی شریعتی در دو سخنرانی معروف خود با عنوان «شهادت و پس از شهادت» بیان کرده است: «هنگامی که حکّام و قدرت‌های جابر و حاکم مردم را با زور و تزویر خاموش می‌کنند، تنها انتخاب آگاهانه شهادت است که می‌تواند سکوت حاکم را شکسته و حاکم را مفتضح سازد. امام حسین(ع) می‌توانست سکوت کند؛ اما با شهادت راه خود را ادامه داد» (حسین‌زاده، 1386، ص210). برای تبارشناسی مفهوم شهادت‌طلبی در سیر تاریخی ایرانیان، می‌توانیم پیشینه این فرهنگ را در قالب مفهوم «جان­نثاری» در بین ایرانیان قبل از اسلام، اساطیر و ادبیات داستانی پیدا کرد. ورود اسلام به ایران و پذیرش مذهب تشیع با الهام از عاشورا، روحیه شهادت­طلبی را در بین ایرانیان دو چندان کرد (مصلی‌نژاد، 1389، ص335). بر این مبنای تاریخی و اعتقادی، مردم مسلمان ایران در دوران انقلاب و پس از آن، نشان دادند که از شهادت ترسی ندارند.میشل فوکو در این‌باره می‌گوید: «پس از کشتار هفده شهریور که وارد ایران شدم، فکر می­کردم با شهری وحشت‌زده روبه­رو خواهم شد. چون چهار هزار نفر کشته شده بودند. نمی­توانم بگویم مردم را در آنجا شاد دیدم؛ اما واقعاً از ترس خبری نبود؛ حتی شجاعتشان بیشتر شده بود» (فوکو، 1385، ص63). بنابراین، آرزوی شهادت به منزله عامل تولید قدرت نرم در نظام جمهوری اسلامی ایران، که الهام‌گرفته از مکتب عاشورا بود، بین جوانان چنان روحیه­ای به‌وجود آورد که باعث پیروزی در دوران دفاع مقدس شد. امروزه نیز نپذیرفتن سلطه و ذلّت، نمود فرهنگ شهادت‌طلبی است که در بین ایرانیان ظهور و بروز دارد. تولید علم و دانش یکی از مؤلفه­های فرهنگی قدرت نرم، اهمیت تولید علم و دانش است. در اسلام به موضوع تعلیم و تعلّم توجه زیادی شده است؛ به گونه‌ای که در قرآن بیش از 1500 مرتبه واژه‌های مرتبط با عقل، معرفت و اندیشه به کار رفته است. ارزش کسب علم در تمدن و فرهنگ اسلامی هنگامی است که با معنویت همراه باشد. دنیای غرب درباره پایبندی مسلمانان به معنویت حساس است و آنان را به تحجّر متهم می‌کند. غربی­ها علم را جدای از اخلاق و معنویت پیش بردند؛ اما جمهوری اسلامی ایران، علمی را مفید و با‌ارزش می­داند که امور اخلاقی در آن لحاظ شده باشد. پیشرفت علمی، زمینه‌ساز توسعه اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است. امروزه بر خلاف گذشته، کشوری قوی‌تر است که از لحاظ تولید علم قدرتمندتر باشد. صرفاً داشتن منابع اولیه و جمعیت یا مساحت سرزمین باعث قدرتمندی یک کشور نمی‌شود. امروزه سلاح اصلی کشورها و زبان رقابت آنها دانش است که در هیچ محدوده جغرافیایی محدود نمی‌شود. در نتیجه، دانش و تولید علم، بیانگر قدرت نرم‌افزاری یک کشور است. ایران بعد از انقلاب، به‌ویژه بعد از جنگ تحمیلی، مانند دیگر کشور‌های دنیا برای توسعه و بقای خود وارد رقابت علمی شد و از نیروی بالقوه جوانان بهره جست. جوانانی که هم از نظر بهره هوشی در سطح بالایی قرار دارند و هم به لحاظ برخورداری از آموزه­های دینی، که اهمیت زیادی به تعلیم و تعلّم می‌دهند، پرچم­دار علم و دانش در عرصه­های علمی هستند. ایران گام­های علم و دانش را به دلیل وجود برخی مشکلات، در قبل از انقلاب و اوایل تشکیل نظام دیر، اما پرشتاب برداشته است و آن را ادامه می‌دهد. شاخص­ها و گزارش‌ها، به روشنی این ادّعا را اثبات می‌کند. ایران پس از انقلاب از نظر تعداد دانشجو، بیست‌و‌دومین کشور جهان است که در رشته­های فنی در جهان در جایگاه چهاردهم، و در خاورمیانه بعد از مصر قرار دارد (بیگی، 1389، ص188). همچنین به لحاظ پیشرفت پزشکی و هسته­ای، جزء ده کشور اول جهان است و در خاورمیانه مقام نخست را دارد. بنا بر گزارش‌های آکادمی ملی علوم انگلستان موسوم به انجمن سلطنتی علوم بریتانیا، ایران سریع‌ترین رشد علمی جهان را در دهه قبل داشته است. بر اساس این گزارش، بین سال‌های 1996 – 2000، دانشمندان ایرانی 13238 مقاله علمی چاپ کرده‌اند؛ در حالی که این رقم در دو دوره قبل از آن، 736 مقاله بوده است که این رشد 18 درصدی را نشان می‌دهد. همچنین رشد علمی ایران 11 برابر متوسط جهانی قلمداد شده است؛ که سریع‌تر از هر کشور دیگر است (خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، 1390). دین و اخلاق
خدامحوری اتکا بر قدرت لایزال الهی که به معنای پذیرش ولایت، خواست و قدرت خداوند است، باعث تقویت قدرت نرم می­شود: «أَنَّ الْقُوَّه لِلَّهِ جَمِیعاً» (بقره: 165) «به‌درستی­که همه قدرت ها مخصوص خداوند است» خداوند در آیه دیگری می‌فرمایند: «أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیاءَ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِیُّ» (شورا: 9) «آیا به راستى غیر از خدا اولیایى گرفته اند؟ در حالى که ولى مردم، تنها خداست». از این‌رو، آیات قرآن کریم و روایات، فی‌نفسه و بالذات هیچ قدرتی جز خدا را به رسمیت نمی شناسند؛ زیرا انتشار قدرت و اقتدار در اسلام، از رأس به ذیل است؛ یعنی اقتدار اصلی از خداست؛ بر خلاف دیدگاه­های مادّی که حاکمیت را اصالتاً از آن بشر می­دانند (زرشناس، 1378‌، ص23). ایرانیان نیز تکیه بر قدرت لایزال الهی را مهم­ترین نماد ملی و مذهبی خود می­دانند. از این‌رو در فرهنگ ایرانیان، خدا‌محوری جایگاه خاصی دارد؛ به‌گونه‌ای که آنها به هنگام ورود اسلام، پیرو دین زرتشت، و معتقد به خدای یگانه بودند. ایرانیان از دوران قبل از اسلام تا به حال، با تکیه بر دو پشتوانه مستحکم، یعنی ملیت و تدین، که در رأس آن توحید است، توانسته­اند عوامل اتحاد‌ساز را در نظام و جامعه خویش به‌وجود آورند (گلشن‌پژوه، 1378، ص315). انقلاب اسلامی ایران با حرکتی که برای خدا و با هدف اجرای احکام الهی و ارزش­های توحیدی ایجاد کرد، حاکمیت مطلق خداوند را در تمام برنامه­های خود به منزله یک اصل پذیرفت و از آن به مثابه محرک برای رسیدن به هدف استفاده کرد. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مواردی بیان شده که بیانگر پذیرش حاکمیت مطلق خداوند بر جهان و انسان­هاست و لزوم تسلیم در برابر امر خداوند را واجب کرده است. از این‌رو، همه سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر حاکمیت خدا بر هستی است. اصل 56 و بند 1 و 2 در اصل 2 نیز بر این موضوع دلالت می‌کند. رعایت اخلاق یکی از مؤلفه­های قدرت نرم در بعد ارزش­های سیاسی، موضوع رعایت اخلاق است که در اسلام اهمیت والایی دارد. رابطه اخلاق و قدرت از منظر اسلام، رابطه تباینی نیست؛ یعنی قائل شدن به این دیدگاه که سیاست با اخلاق قابل جمع نیست، مردود است؛ زیرا در اسلام، توجه به هر دو ضرورت دارد. اصول اخلاقی در اسلام، تابع مبانی خاصی مثل مروّت، راستی، شرافت و وفاست؛ یعنی در مقام تعارض با یک امر دیگر مثل سیاست و یا مصلحت، مقدم بر آن می‌شود؛ پس اجرای اخلاق یک هدف است، نه تابعی از یک هدف. در دین مقدس اسلام، اعتقاد به پیوستگی سیاست و اخلاق وجود دارد؛ اما در عین حال، اخلاق را مقدم بر سیاست می‌داند و جایز نیست یک امر اخلاقی بازیچه سیاست قرار گیرد. به عبارت دیگر، آنچه از نظر اخلاقی نادرست است، نمی‌تواند از لحاظ سیاسی درست باشد و نتیجه مطلوب را بدهد (عالم، 1381، ص74). جمهوری اسلامی ایران، با توجه به هویت اسلامی و شیعی آن، سیره و منش معصومان(ع) را الگوی خود قرار داده است؛ از این‌رو، رعایت اخلاق را جزء جدانشدنی برنامه­ریزی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود می‌داند. برخلاف آنچه در رژیم گذشته و یا در کشور­های غربی وجود دارد، در جمهوری اسلامی ایران رعایت اصول اخلاقی یک ارزش به شمار می‌آید. برای مثال، در سیاست‌های کلی برنامه چهارم، موضوع تقویت فضایل اخلاقی و ایمان در کنار مؤلفه­هایی مثل روحیه ایثار و امید به آینده بیان شده است. این موضوع، بیانگر بها دادن به ارزش­های والای اخلاقی در کنار دیگر امور، مانند سیاست، اقتصاد و ... است. همچنین در بند 1، 6، 9 و16 از اصل سوم قانون اساسی، به موضوع اخلاق پرداخته شده است. اجرای عدالت برقراری عدالت به وسیله حاکمیت در جامعه موجب می‌شود مردم جذب آن حکومت شوند و از آن دفاع کنند. ماهیت قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که راهنمای منش سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است، بر مبنای گفتمان عدالت شکل گرفته است. عدالت در سیاست‌های کلی نظام جمهوری اسلامی ایران، از گفتمان­های اصلی انقلاب اسلامی به شمار می‌آید که به وسیله امام خمینی(ره) ارائه شد. حاکمیت الهی که در زمان حضور معصوم‌(ع) اعمال می‌شود، در زمان غیبت به وسیله فقیهان جامع‌الشرایط در مقام نواب عام آنان اعمال می‌شود و همه اختیارات حکومتی معصوم(ع)، برای ولی فقیه نیز ثابت است. یکی از مهم‌ترین وظایف و تکالیف حکومت اسلامی، برقراری قسط و عدالت در جامعه داخلی و بین‌المللی است. داعیه جمهوری اسلامی ایران، برقراری عدالت در سطح بین­الملل است و اهداف خود را فراتر از مرزها جست‌وجو می­کند؛ یعنی به موازات تلاش برای تحقق خواست­ها و نیازهای داخلی، درصدد دستیابی و تحقق آرزوهای خود در ورای مرزهای جغرافیایی ایران می­باشد. تحقق این عدالت در سطح جهانی و بین‌المللی، تنها از طریق استقرار نظم جهانی مبتنی بر آموزه‌های اسلامی امکان‌پذیر است. امام خمینی(ره) تصریح و تأکید می‌کند، هدف اسلام و به تبع آن انقلاب اسلامی، تنها برقراری عدالت در ایران یا حتی جهان اسلام نیست؛ بلکه هدف آن، استقرار عدالت در سراسر جهان می‌باشد. اسلام داعیه جهانی دارد؛ بنابراین، خاص یک مملکت و یا گروه خاصی از مسلمانان نیست و برای کل بشر آمده است. امام خمینی(ره) در مورد هدف غایی انقلاب اسلامی می‌گوید: «ما می‌خواهیم عدالت اسلامی در این مملکت برقرار کنیم... یک همچو اسلامی که عدالت‌محور باشد، اسلامی که در آن هیچ ظلمی نباشد...» (موسوی خمینی، 1370، ج9، ص21). آیت‌الله‌خامنه‌ای، رهبر انقلاب اسلامی نیز تصریح می‌کنند: «گفتمان عدالت، یک گفتمان اساسی است؛ ‌همه چیز ماست؛ منهای آن جمهوری اسلامی هیچ حرفی برای گفتن نخواهد داشت» (خواجه سروی، 1388، ص12). در کنار مباحث و دیدگاه­های اسلامی نظام جمهوری اسلامی ایران، عدالت­طلبی ریشه در فرهنگ و تمدن ایران دارد، که اسلام شیعی آن را تقویت کرده است. عدالت، یکی از ارزش­های جامعه ایران، پیش از گرویدن ایرانیان به دین مبین اسلام بوده است؛ به‌گونه­ای که عدالت­طلبی یکی از عناصر قوام‌بخش هویت ایرانی است و ایرانیت در برگیرنده و متضمن عدل و عدالت می‌باشد (مجتهدزاده، 1383، ص222-244). بنابراین، جمهوری اسلامی ایران، در مقام نظامی الهی که سرچشمه و مبنای قدرت و حاکمیت خود را منتسب به خدا می­داند، برای عدالت نقش مهمی قائل است؛ حتی اگر در عمل، عدالت به طور کامل اجرا نشده و یا با کاستی مواجه بوده ­است، اما پایه­های نظام بر عدالت استوار شده و لااقل در اساسی­ترین نظریه­ها و قوانین بر آن تأکید شده است. در اصل­های 2، 3، 6، 19، 20، 43 و 107 قانون اساسی ایران، بر ارزش­هایی چون عدالت، برابری و مساوات تأکید شده است. الگوسازی بر اساس آموزه­های دینی الگوسازی براساس آموزه‌های دینی، مانند تقویت اخلاص و معنویت، به تقویت اراده، اقتدار و صلابتی منجر می‌شود که شخص در مقابل اغوا‌گری و هجمه دیگران ایستادگی می‌کند. انسانی که عمل، قیام، سکوت و تحرکش آمیخته با اخلاص و بر اساس رضایت خداوند باشد، شکست‌ناپذیر خواهد شد. در این بخش، یکی از مصادیق رویش­های برآمده از انسان مخلص در جمهوری اسلامی ایران، یعنی «بسیج»، بررسی می‌شود. بسیج که برآمده از درون نظام اجتماعی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران است (افتخاری، 1389، ص165). حق­مداری، ازخودگذشتگی، کمال‌جویی، اطاعت محض از خدا، پیامبر، امامان معصوم و ولایت فقیه، روحیه صبر، استقامت، جهاد و سازندگی، بصیرت و دانایی که الهام گرفته از اخلاص و معنویت است، از ویژگی‌های بسیج به شمار می‌آید. براساس این خصوصیات ذاتی بسیج، امام خمینی(ره) فرمودند: «من همواره به خلوص و صفای دل بسیجیان غبطه می‌خورم و از خدا می‌خواهم تا با بسیجیان محشورم فرماید؛ چراکه در این دنیا افتخارم این است که خود بسیجی­ام» (موسوی خمینی، 1370، ج21، ص53). با دقت و بررسی تاریخ اول انقلاب و جنگ تحمیلی درمی‌یابیم که هر یک از مشکلات پیش‌روی این انقلاب، به تنهایی توان ساقط کردن یک حکومت را داشته است؛ اما این روحیه و تفکر مخلصانه بسیجی بود که از تمام ارزش­های انقلاب دفاع کرد و با مقاومت و دادن خون خود، انقلاب را بیمه کرد. الگوی بسیج، در داخل فرهنگ رسمی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته، و به لحاظ پایگاه، یک نهاد است (افتخاری، 1389، ص121). که از سرمایه‌های اجتماعی نظام محسوب می‌شود. علت ماندگاری و نفوذ آن نیز به این دلیل است که ریشه در اسلام دارد. ازاین‌رو، همیشه پویا و کارآمد است (خامنه‌ای، 1372). در مجموع می­توان گفت، بسیج یک تفکر رویشی برآمده از متن انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران، و نمونه‌سازی شده از الگوی دین، اخلاص و... است. بنابراین، یک سلاح یا سازمان نیست‌ که از بین برود؛ بلکه یک تفکر اسلامی و شیعی است. در حقیقت، اسلام و آموزه‌های شیعی، مهم‌ترین کانون تولید قدرت نرم را در جمهوری اسلامی ایران به‌وجود آورد که در بسیج یکپارچه سیاسی توده‌ها و طبقات اجتماعی مختلف نمود پیدا کرد. البته در تاریخ و تمدن ایران‌زمین، فرهنگ اجتماعی و عناصر سامان‌بخش آن اصالت دارد. اهداف و ارزش‌های حکومت
ارزش‌های سیاسی مطرح ساختن دین و الگوی حکومت مبتنی بر آموزه‌های اسلام به وسیله جمهوری اسلامی ایران، روزنه‌های امید را در مسلمانان به‌وجود آورد و امروزه در هر کشور مسلمانی که انقلاب و تغییر اساسی رخ می‌دهد، یکی از گزینه‌های مطرح در نظام سیاسی جدید آنان، مدل حکومتی مبتنی بر آموزه‌ها و اصول اسلامی است. این موضوع متأثر از انقلاب اسلامی ایران بوده است؛ با توجه به جنبش‌ها و انقلاب‌هایی که در منطقه رخ داده است، کشورهای غربی نیز اذعان دارند که خاستگاه این انقلاب‌ها اسلام و انقلاب ایران است. در نتیجه می‌توان گفت، جمهوری اسلامی ایران در تحولات منطقه نقش مهمی ایفا کرده است. ترس از گسترش اسلام‌گرایی که ریشه در انقلاب ایران دارد، نه‌تنها در کشورهای مسلمان، بلکه در اروپا نیز نگرانی‌هایی را برای آنها به‌وجود آورده است. این مسئله نشان‌دهنده قدرت پنهان و بالقوه‌ای است که می‌تواند دیگران را تحت تأثیر قرار دهد. میشل فوکو در این‌باره می‌نویسد: «زمانی خواهد رسید که پدیده انقلاب ایران که نشأت‌گرفته از اراده مطلقاً جمعی، فرهنگ شیعی است. زمانی درکش کنیم که ما را مجذوب کرده و دقیقاً مثل نوری همه‌جا را روشن می‌کند و همه ما را غرق خود کرده است. این نور ظاهراً خاموش است؛ اما نیروهای متفاوت سیاسی و جریان‌های سیاسی سر بر خواهد آورد» (موسوی خمینی، 1370، ج16، ص194). تأکید بر ارزش‌های سیاسی مثل‌ خدامحوری، اخلاق‌محوری، اجرای عدالت و ولایت‌پذیری که ریشه در فطرت پاک آدمی دارد، از مؤلفه‌های اساسی قدرت نرم در جمهوری اسلامی ایران به شمار می‌آید. نظام اسلامی ایران کوشیده است با به‌کارگیری و رعایت حداکثری ارزش‌های سیاسی، جایگاه و اقتدار خود را در داخل و سطح بین‌الملل ارتقا دهد. یکی از ارزش‌های سیاسی در بعد داخلی، مشروعیت نظام سیاسی است که در قانون اساسی بدان اشاره شده که تمام آنها به طور مستقیم و غیر مستقیم با رأی مردم انتخاب می‌شوند. مردم در نظام جمهوری اسلامی ایران، ولی‌نعمت و صاحب اصلی کشور محسوب می‌شوند. امام خمینی(ره) می‌فرمایند: «با پشتیبانی مردم کارها آسان می‌شود؛ کما اینکه تاکنون نیز چنین بوده است و مردم پیش‌قدم شده‌اند و خرابی‌های جنگ را که دولت نمی‌توانست به تنهایی حل کند، مردم حل کردند» (موسوی خمینی، 1370، ج16، ص419). اعتقاد امام(ره) بر این بود که اگر بین مردم و دولت همکاری و تفاهم باشد، ‌کشور سالم خواهد بود (همان، 236). البته اسلام به منزله یک نیروی هماهنگ‌کننده، وحدت‌بخش و تقویت‌کننده روحیه مردم مطرح می‌باشد که با اهتمام به نقش مردم در امر حکومت، از مردم نیرویی قدرت‌مند ساخته است که حافظ کشورشان باشند. برخی ارزش‌های سیاسی که نشئت‌گرفته از آموزه‌های اسلامی و شیعی، و بیانگر نوعی قدرت نرم‌افزاری است، مانند اخلاق، خدامحوری، ولایت‌پذیری و... بازگوکننده یک سیاست منسجم و قوی است که در ذیل بیان می‌شود. ولایت فقیه در عصر غیبت امام معصوم(ع)، رهبری فقیه جامع‌الشرایط در نظام سیاسی تشیع، در نهاد ولایت فقیه تبلور می‌یابد. با توجه به اینکه در این بخش موضوع مورد نظر ما درباره بررسی مؤلفه ولایت فقیه به منزله قدرت نرم است، وجود و اصالت ولایت فقیه در رأس حکومت اسلامی را مفروض گرفته‌ایم. ولایت فقیه در اندیشه سیاسی شیعیان، در طول نبوت و امامت معصومان(ع) قرار می‌گیرد و لازمه عقیده به نبوت، امامت و اهداف بعثت پیامبران، حاکمیت پیامبر و امامان معصوم علیهم‌السلام و در تداوم آن، امر ولایت فقیه است؛ بدین معنا که ولی فقیه در عصر غیبتِ امام معصوم(ع)، ادامه‌دهنده همان راه است و همه امور مربوط به حکومت و سیاست که برای پیامبر و امامان معصوم(ع) مقرر شده است، برای ولی فقیه جامع‌الشرایط نیز وجود دارد. امام خمینی(ره) در این باره معتقد است: «امروز فقهای اسلام حجت بر مردم هستند. همان‌طور که حضرت رسول(ص) حجت  خدا بود و همه امور به او سپرده شده بود و هرکس تخلف می کرد، بر او احتجاج می شد، فقها از سوی امام(ع) حجت بر مردم هستند. همه امور و تمام کارهای مسلمانان به آنان واگذار شده است» (موسوی خمینی، بی‌تا، ص82). از آغاز عصر غیبت، به‌جز در دوره‌هایی کوتاه، شیعیان همواره تحت سیطره حکومت‌های ستمگر قرار داشتند و مسئله امامت از دغدغه‌های مهم آنان در امر سیاست به‌شمار می‌رفت. این امر موجب شده بود تا آنان هرگاه فرصت می‌یافتند، حاکمیت و رهبری سیاسی جامعه را در قالب نظریه «ولایت فقیه» ـ شکل تنزل‌یافته امامت ـ مطرح، و در صورت امکان آن را اجرا کنند؛ ولی پیروزی انقلاب ایران این امکان را به‌وجود آورد که این نظریه تئوریزه، و به‌منزله یک مدل حکومتی مطرح و اجرایی شود. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ولایت امر در عصر غیبت را به ولایت فقیه سپرده است: «در زمان غیبت حضرت ولی عصر(عج)، در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل و با تقوا، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است که طبق اصل یکصد و هفتم عهده دار آن می‌گردد» (قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل 5). امام خمینی(ره) ولایت فقیه را مظهر جدایی‌ناپذیری دین از سیاست می‌دانستند؛ بدین‌معنا که در رأس حکومت اسلامی باید یک ولی فقیه جامع‌الشرایط باشد که دارای اختیارات مطلق است؛ نه اینکه تنها بتواند در امور خاص و محدود مثل امور حسبیه دخالت داشته باشد (گردشی، 1381، ص57ـ64). در نظر امام خمینی(ره) ولایت فقیه ادامه ولایت رسول‌الله و معصومان(ع) است. ازاین‌رو، اطاعت از ولی فقیه جامع‌الشرایط واجب می‌باشد (ر.ک: کتاب ولایت فقیه امام خمینی(ره)، ص17ـ22). نظام جمهوری اسلامی ایران، نمونه عملی نظریه ولایت فقیه است؛ بدین معنا که طرح نظریه ولایت فقیه و ارائه عملی حکومت اسلامی، نمودی از پیوند ناگسستنی دین و سیاست را از یک فرضیه ناآزموده، به نظریه‌ای عملی و سیاسی قابل اجرا ارتقا داد. در اندیشه امام خمینی(ره)، نه تنها نظریه تفکیک و جدایی دین از سیاست و دیانت یک فرضیه عملی محسوب نمی‌شود، طرح این اندیشه بازتاب رسوخ اندیشه­های بیگانگان و استعمارگران تلقی شده است (سجادی، 1382، ص95). در رأس حکومت اسلامی مورد‌ نظر امام(ره)، ولایت فقیه هدیه‌ای خدادادی به شمار می‌آید که حافظ کشور است. فوکویاما در یک سخنرانی بیان می‌دارد، در بین تمامی مذاهب اسلامی، شیعه تنها مذهبی است که نگاهش به ولایت فقیه است. ولایت فقیه شیعه را تهدیدناپذیر کرده است. تهدید‌ناپذیری، شکست‌ناپذیری و فناناپذیری در این تحلیل، مبتنی بر اصول و مبانی انقلاب اسلامی ایران است (ایزدی، 1380، ص8). هم در زمان رهبری امام خمینی(ره) و هم در زمان فعلی که رهبری بر عهده آیت‌الله خامنه‌ای است، جایگاه ولایت فقیه توانسته است در مقابل هجمه‌های داخلی و خارجی بایستد و آنها را خنثی سازد. جاذبه و دافعه انسان‌ها از نظر جاذبه و دافعه یکسان نیستند؛ برخی افراد نه جاذبه دارند و نه دافعه، نه کسی با آنها دوست است و نه دشمنی دارند. در مقابل، عده‌ای جاذبه دارند، ولی دافعه ندارند و یا به‌عکس؛ اسلام این سه رویکرد را قبول ندارد. از منظر اسلام، کسی مورد قبول است که جاذبه و دافعه قوی داشته باشد؛ یعنی در برابر مستکبران، بی‌عدالتی‌ها و ظلم‌ها به شدت ایستادگی کند و در برابر مؤمنان با نرمی برخورد نماید. جمهوری اسلامی ایران در سیاست‌های خود نسبت به دوستان و دشمنان دارای جاذبه و دافعه قوی است. مبنای اصلی جاذبه و دافعه نظام جمهوری اسلامی ایران، تبعیت از اصول اسلام ناب محمدی و پذیرش حاکمیت خداوند است. نکته مهم دیگر در جذب و دفع افراد در سیاست‌های نظام جمهوری اسلامی ایران، سیاست استکبار‌ستیزانه آن است. امام خمینی(ره) و بعد از ایشان مقام معظم رهبری، از ابتدای انقلاب از مشی استکبار‌ستیزانه‌ خود کمترین عدولی نداشتند و همین موضوع باعث شد تا برخی از افرادی که تحمل این مسئله را نداشتند، به‌تدریج زاویه پیدا کنند. یکی دیگر از ویژگی‌هایی که باعث ایجاد جاذبه و دافعه در جمهوری اسلامی ایران شده است، صلابت در رأی و اندیشه و استواری در رفتار دولت‌مردان جمهوری اسلامی ایران بر مبنای اصول اسلامی در برابر دوستان و دشمنان است؛ یعنی در هیچ موقعیتی اصول فکری و عقاید اسلامی خود را نادیده نگرفته‌اند و در برابر عقاید باطل، بدعت‌ها و تحریف‌ها تا پای جان از خود فداکاری نشان داده‌اند. هر آرمان و ایدئولوژی‌ای که در جهان مطرح می‌شود، دارای جاذبه و دافعه است. از این‌رو، نباید انتظار داشت تمام مردم دنیا موافق آرمان‌های جمهوری اسلامی باشند. به هر حال، این آرمان­ها منافع برخی را به خطر انداخته و بدیهی است آنها تمام تلاش خود را برای تخریب جایگاه ایران انجام خواهند داد. این موضوع که در دنیا حساسیت‌هایی درباره ایران وجود دارد، نشان‌دهنده ایفای نقش و اهمیت جمهوری اسلامی در معادلات بین‌المللی است که توانسته است عده­ای را جذب، و در مقابل عده­ای که حاکمیت و ولایت الله را نپذیرفته‌اند، ایستادگی کند. بی‌شک اگر ایران از خود جاذبه و دافعه نداشت و در معادلات بین­المللی تأثیرگذار نمی‌بود، اینچنین درباره آن حساسیت وجود نمی‌داشت. مطلوب‌های سیاست خارجی ماهیت انقلاب اسلامی ایران بر مبنای آموزه‌های اسلامی شکل گرفته و این موضوع نشان‌دهنده جهان‌شمولی این سیاست‌گذاری در بعد خارجی است. تکیه بر اصولی مانند نفی سلطه‌جویی و نفی پذیرش سلطه بر منابع طبیعی و اقتصادی کشور، دفاع از حقوق مستضعفان، پایبندی به تعهدات بین‌المللی و ایجاد رابطه مسالمت‌آمیز مبتنی بر تعامل و همکاری، از اصول مندرج در قانون اساسی است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را جهت‌دهی می‌کند (ر.ک: قانون اساسی، اصل 11، 151، 152 و 153). در آغاز حرکت انقلاب اسلامی ایران، ایجاد وحدت بین ملت‌های جهان به مثابه «سیاست ایجابی» جزء شعار‌های اساسی بوده است. امام خمینی(ره) در این‌باره می‌فرمایند:‌ «ما می‌خواهیم به همه ملت هم بفهمانیم که اسلام یک دین وحدت است؛ یک دینی که هیچ یک از قشرها تفوق بر دیگری ندارد؛ مگر تقوا و پیروی از احکام اسلام»(موسوی خمینی، 1370، ج13، ص226). همچنین اصل نفی سبیل و عدم تعهد در برابر کشورهای زورگو به منزله «سیاست سلبی»، برآیند کلی سیاست­گذاری خارجی جمهوری اسلامی ایران را مشخص کرده است که یکی از نمودهای آن را می‌توان در به چالش کشیدن هژمونی غرب مشاهده کرد؛ یعنی سیاست خارجی مبتنی بر اصول اسلامی، بستر و ظرفیت فکری مناسبی به منظور مبارزه با سلطه‌جویی­ های غرب به‌وجود آورده است. این روحیه خودباوری که در مسلمانان ایران و جهان به وجود آمده، چنان هژمونی غرب را به چالش کشیده است که آنان امروزه از ایمان، اعتقادات دینی و اسلام سیاسی که خواهان تشکیل حکومت اسلامی است، احساس خطر می‌کنند. یکی دیگر از نمودهای سیاست خارجی مبتنی بر اصول اسلامی را می‌توان در علنی شدن مبارزه با سلطه، زور و استکبار مشاهده کرد. امروزه ملت‌ها جلوتر از دولت‌های خویش با الگو‌برداری از جمهوری اسلای ایران، پرچم مبارزه با استکبار را بر عهده گرفته‌اند. به جرئت می‌توان گفت امروزه گفتمان مبارزه با استکبار که در رأس آن امریکا و اسرائیل قرار دارد، بر اندیشه آزاد‌فکران جهان، اعم از مسلمان و غیرمسلمان، مسلط شده است و حرکت‌های آزادی‌بخش روح تازه‌ای گرفته‌اند.  منابع تقویت‌کننده قدرت نرم در کنار تمام منابع قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران که خاستگاه آنها اسلام و فرهنگ شیعه است، برخی منابع طبیعی و خدادادی در ایران وجود دارد که مزیت‌های نسبی برای ایران فراهم ساخته است که می‌تواند با توجه به آنها زودتر به اهداف خود دست یابد. یکی از مزیت‌های خدادادی ایرانیان، بالا بودن ضریب هوشی آنان در مقایسه با بیشتر کشور‌های خاورمیانه است. از این‌رو، توانایی‌ها، خلاقیت‌ها، تولید علم، ابتکار و نو‌آوری در بین نیروهای انسانی ایران نسبت به سایر کشورها نمایان‌تر است و این مبدأ مهمی از قدرت نرم است (پوراحمدی، 1389، ص93). به عبارت دیگر، دانشمندان ایرانی با توجه به هوش بالای خود می‌تواند در کنار پیشرفت‌های صنعتی، در بخش انسانی موفق‌تر از دیگر کشورهای جهان عمل کند. یکی دیگر از ظرفیت‌ها و مزیت‌ها، موقعیت استراتژیک ایران است؛ به گونه‌ای که در محور مواصلاتی آسیا، افریقا و اروپا قرار دارد و این موقعیت ایران را ممتاز کرده است؛ همچنین در مرکز خاورمیانه و در منطقه خلیج فارس قرار دارد که 2000 کیلومتر ساحل مناسب عملیاتی و بنادر و لنگرهایی با توان پذیرش ناوگان‌های بزرگ دارد. از این‌رو، امنیت منطقه استراتژیک خلیج فارس، فقط با مشارکت ایران عملی خواهد شد (مینایی، 1388، 247). افزون بر‌این، منابع طبیعی و خدادادی باعث افزایش قدرت یک کشور می‌شود. جمهوری اسلامی ایران به لحاظ موقعیت و منابع اولیه یک کشور استراتژیک به شمار می‌آید. در حوزه خلیج فارس، 76 تریلیون متر مکعب منابع گاز طبیعی وجود دارد که حدود 30 درصد گاز جهان است و ایران مقام اول منطقه و جایگاه دوم جهان را از نظر منابع گازی دارد. همچنین به لحاظ ذخایر منابع نفتی، چهارمین کشور می‌باشد. جمهوری اسلامی ایران به لحاظ فرهنگی و اعتقادی، در مرکزیت جهان اسلام قرار دارد؛ به‌ویژه بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران، این مرکزیت نماد بیشتری یافته است. تمام این ظرفیت‌ها باعث شده است که قدرت‌های دیگر نتوانند نقش ایران را نادیده بگیرند. نتیجه‌گیری انقلاب اسلامی ایران که از همان ابتدا دارای ماهیت فرهنگی بود، با تکیه بر اصول اسلامی توانست برآیند مثبتی در اذهان و افکار عمومی داخل و خارج ایجاد کند. این موضوع باعث افزایش قدرت و اقتدار کشورمان شده است. جمهوری اسلامی ایران هویت متمایزی را در منش فرهنگی و سیاستی خود پذیرفت که کاملاً بر مبنای اسلام بود؛ الگویی که تشابهی با ساختار اندیشه سکولار نداشت؛ یعنی مبانی فکری، هدف، فرآیند تاریخی و تطوراتی متمایز از گفتمان سکولار دارد و پایه‌گذار فرآیندی معرفتی، از طریق عرضه گفتمانی جدید بود. غرب نیز با درک این موضوع، درصدد چالش با آن برآمد. آنچه در این نوشتار بیان شد، مؤلفه­های قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران بود؛ مؤلفه­هایی مانند اخلاق، شهادت‌طلبی، معنویت‌گرایی، علم‌گرایی، ولایت‌ فقیه و...، که در تمام آنها اسلام و تشیع به منزله یک اصل و راهنما قرار داشت. در کنار این اصول، موقعیت استراتژیک و ژئوپولتیک و نیز سابقه تمدنی و اهمیت به علم و داشتن منابع غنی اولیه، از ایران بعد از انقلاب، کشوری قدرت­مند و مؤثر در تحولات دنیا ساخته است. این موضوع موجب شده است که امروزه جمهوری اسلامی ایران در مقام یک الگو برای کشورهای آزادی‌خواه دنیا، به‌ویژه کشور‌های مسلمان تبدیل شود؛ زیرا جمهوری اسلامی ایران رویکردی را برای مسائل سیاسی انتخاب کرد که امروزه مورد توجه تمام کشورها قرار گرفته، و آن رویکرد فرهنگی و دینی به مسائل داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی بود. مردم ایران به احیای اموری پرداختند که فطرت هر مسلمان و آزادی‌خواهی دنبال آن بود. کار ویژه نظام جمهوری اسلامی ایران، بیدار کردن ضمیرهای خفته­ای بود که سال‌ها بلکه قرن­ها خفّت و ضلالت را دیده بودند و از هرگونه بی‌عدالتی، بداخلاقی، ظلم و زیاده‌خواهی به تنگ آمده و انقلاب اسلامی ایران راه را برای احیای مجدد اسلام و خواسته­های درونی ملت‌های مسلمان باز کرد. در بعد داخلی نیز مردم که از هرگونه بی‌عدالتی‌ها و بی‌توجهی‌ها به اسلام به تنگ آمده بودند با شکل‌گیری نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به خواسته‌هایشان رسیدند. جمهوری اسلامی ایران از تمام مؤلفه‌های بالفعل و بالقوه فرهنگی و دینی در جهت تقویت و استحکام پایه‌های سیاسی و اجتماعی خود استفاده کرد و توانست در جهت حفظ و تداوم وحدت اقشار جامعه گام بردارد و به الگویی در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی تبدیل گردد. منابع اصغریان کاری، زینب (1389)، دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در آسیای میانه، پایان‌نامه ارشد، دانشگاه شهید بهشتی. افتخاری، اصغر و ناصر شعبانی (1389)، قدرت نرم "نبرد نا متقارن تحلیل جنگ 33 روزه حزب الله و جنگ 22 روزه غزه"، تهران، دانشگاه امام صادق(ع). افتخاری، اصغر و همکاران (1387)، قدرت نرم و سرمایه اجتماعی(مطالعه موردی بسیج)، تهران، دانشگاه امام صادق(ع). ـــــ، (1389)، قدرت نرم فرهنگ و امنیت (مطالعه موردی بسیج)، چ دوم، تهران، دانشگاه امام صادق(ع). امیری، کیومرث، خالقی معصومی (1378)، چکیده پایان‌نامه‌های دکتری و کارشناسی ارشد در باره امام خمینی و انقلاب اسلامی در غرب، بی‌جا، باز. ایزدی، حجت‌الله، «مبانی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران» (1387)، مطالعات بسیج، ش41، ص 7-30. بیکی، مهدی (1389)، قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران، چ دوم، تهران، دانشگاه امام صادق(ع). پور احمدی، حسین (1389)، قدرت نرم در جمهوری اسلامی ایران، قم، بوستان کتاب. تاجیک، محمدرضا، «جنبش دانشجویی و سیاست فرهنگی» (دی 86)، آئین، ش10، ص 43- 46. حسین‌زاده، سیدمحمدعلی (1386)، اسلام سیاسی در ایران، قم، دانشگاه مفید. خانی، محمدحسن، «دیپلماسی ف�





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 413]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن